اما در آثار نمایشی تاریخی یكی از مهمترین سؤالاتی كه همیشه مطرح میشود این است كه نویسنده و كارگردان تا چه اندازه به تاریخ وفادار بوده و اتفاقات به تصویر كشیده شده چقدر با مستندات تاریخی همخوانی دارد.
دیدن تیتراژ پایانی سریال مختارنامه آنجا كه منابع تاریخی مورد استناد در نوشتن فیلمنامه ذكر شده است، كفایت میكند تا مطمئن شویم میرباقری و همكاران او در نوشتن داستان سریال كاملاً به مستندات تاریخی احاطه داشته و تلاش کردهاند به تاریخ وفادار بمانند. اما هنگامی كه در روایات تاریخی نیز در مورد یك واقعه یا یك شخصیت دیدگاههای متفاوت و گاه متعارضی وجود دارد، كار یك نویسنده بسیار سخت و در عین حال جذاب میشود.
آنچه دست كم در مورد مختار میتوان گفت اینكه او یك شخصیت خاكستری است، با ویژگیهای مثبت و درخشان در عین حال نقاط منفی، بهگونهای كه تاكنون مراجع دینی و مذهبی و عامه مردم نیز با احتیاط نسبت به او قضاوت كرده و میكنند. اما آنچه اكنون جمعهشبها از تلویزیون میبینیم چهرهای نسبتاً متفاوت از مختار است؛ به نوعی كه میتوان گفت تصویر ذهنی مردم از این شخصیت تاریخی از این پس به قبل و بعد از سریال «مختارنامه» تقسیم خواهد شد.
سیاه، سفید؛ خاكستری
مختار ثفقی چهره موثری در تاریخ اسلام و بهخصوص تاریخ تشیع است. او شخصیتی پیچیده دارد و در طول دوران زندگی بهخصوص حیات سیاسی خود موضعگیریهای متفاوتی از خود نشان داده است. اساساًٌ صحبت كردن در مورد مختار كار سادهای نیست و پرسشهای فراوانی در مورد او وجود دارد.
منابع تاریخی نظر واحدی در مورد او ندارند و نوع ارزیابی مورخان در مورد مختار به گرایشهای مذهبی و اعتقادی آنان بستگی تام و تمام دارد. برخی از جریانهای افراطی عرصه تاریخنگاری كه نگاه ویژه و همراه با حسن ظن نسبت به دودمان بنیامیه داشته و دارند با بدبینی در مورد مجموعه اقدامات شیعیان بهخصوص مختار قضاوت میكنند و حتی گاه پا را فراتر نهاده، نسبتهایی مبنی بر ادعای نبوت و مهدویت نیز برای شخص مختار قائل هستند.
اما در سوی دیگر، روایتگران شیعی تاریخ نیز با عنایت به اینکه حركت مختار و یارانش برای مجازات قاتلان و مسببان حادثه خونین كربلا مرهمی بر زخمهای شیعه بوده نگاهی حسی و عاطفی نسبت به قیام مختار و شخصیت وی دارند. این قضاوتهای كاملا متضاد البته به سایهروشنهای زندگی مختار برمیگردد و به همین خاطر است كه داوری در مورد او را مشكل كرده است.
البته باید در نظر داشت كه در میان روایتهایی كه در مورد مختار و قیام او در منابع امامیه هم ذكر شده، موارد متضاد و متفاوتی وجود دارد. در برخی از منابع، مداركی وجود دارد كه حاوی تأییدات حضرات معصومین از مختار است.
طبق روایتی، اصـبـغ بـن نـبـاتـه، از یـاران امـیـرالمـؤمـنین میگوید: لقب كیس (زیرك) را امیرالمؤمنین به مختار دادنـد. (بحارالانوار، ج 45، ص 344؛ رجال كشی، ص 127)
مطابق روایتی دیگر، امام محمد باقر (ع)، شیعیان را از ناسزاگویی به مختار منع كردند. (اختیار معرفه الرجال، ص 125.) خبر دیگر حاكی از ملاقات پرمهر و محبت امام با پسر مختار است. (تنقیح المقال 3/203؛ بحار 45/351)
در روایتی دیگر آمده است كه منهال بن عمر كوفی از یاران امام سجاد (ع) زمانی كه در مدینه به دیدار ایشان رفت، آن حضرت سراغ كار مختار را گرفت و منهال ایشان را از اقدامات مختار در مجازات قاتلان امام حسین (ع) آگاه ساخت و آن حضرت سراغ حرمله كاهله اسدی را گرفت و چون پاسخ شنید كه او هنوز زنده است فرمودند خدایا به او تیزی آهن و آتش بچشان. كمی بعد این دعا در مورد حرمله توسط مختار به حقیقت پیوست.
مطابق گزارشی دیگر زمانی كه مختار سر ابنزیاد را برای امام سجاد فرستاد ایشان مشغول غذا خوردن بودند و بعد از مشاهده سر بریده ابنزیاد سر بر سجده نهادند و فرمودند خدا به مختار جزای خیر بدهد كه خونخواهی ما را كرد. (منتهیالامال، شیخ عباس قمی، انتشارات هجرت، جلد اول، ص 680)
در كنار این تأییدات، روایاتی حاكی از مذمت اقدامات مختار نیز از سوی ائمه اطهار وجود دارد. از برخی از این روایات چنین بر میآید كه مختار در اقدامات خود انگیزههای مادی و سیاسی داشته و این موجبات دوزخی شدن او را فراهم میآورد؛ بهگونهای كه حتی امام حسین (ع) نیز شفاعت او را در روز قیامت قبول نخواهد كرد. (بحار 45/339)
در روایتى دیگر، انگیزه مختار از قیام، رسیدن به سلطنت و قدرت معرفى شده است و در آن روایت این نكته نیز آمده است كه اگر در قلب جبرئیل و میكائیل نیز ذرهاى محبت دنیا باشد ، خدا آنها را در آتش مىافكند. (تنقیح المقال 3/205) همچنین از امام سجاد (ع) نقل كردهاند كه آن حضرت بارها، مختار را نفرین كرده و مىگفت: مختار به ما نسبت دروغ داده است و چنین گمان كرده است كه به او در مورد امامت سفارش شده است.(طبقات ابن سعد 5/158 ؛ تذكره الخواص 294؛ تنقیح المقال 3/205).
چنین تناقضاتی سبب شده كه جریان امامیه نظر واحدی در مورد مختار نداشته باشند و به طور كلی پیرامون مختار و اقدامات او بهخصوص نقش او در شكلگیری فرقه كیسانیه (همان جریانی كه بر امامت و مهدویت محمدبن حنفیفه تأكید میكرد) دو نظر عمده وجود داشته باشد. برخی برآنند كه وی شیعهای ناب و معتقد به امامت حضرت سجاد بود كه با هدف انتقام از مسببان حادثه كربلا اقدامات خود را پی گرفت.
این گروه از مورخان، معتقدند روایاتى كه در بردارنده مذمت مختار است، برخى از روى تقیه صادر شده و برخى دلایل سیاسى ـ اجتماعى داشته است.علامه مجلسی در جلد 45 بحار و مرحوم مامقانی در كتاب رجال خود معتقد به این نظریه هستند و بیانات مفصلی در توجیه و رد احادیث مذمت دارند.
برخی دیگر اما ضمن قدردانی از او بابت التیامی كه به آلام شیعه با مجازات قاتلان امام حسین (ع) بخشیده، ادعاهای سیاسی و اعتقادی او مبنی بر امامت محمد بن حنفیه را نقطه تاریكی در زندگی او میدانند.
در منابع اهل سنت البته روایت یكدستتری در مورد مختار وجود دارد و حتی ادعاهایی مبنی بر مهدویت و نبوت را نیز به او نسبت میدهند. (تاریخ ابن خلدون، جلد 1، ص 356 همچنین آفرینش و تاریخ، مقدسی، ج 1، ص 198)
الله اعلم