بي تو در خلوت خود شب همه شب بيدارم
اه اي خفته که من چشم براهت دارم
خانه ام ابري و چشمان تو همچون خورشيد
چه کنم دست خودم نيست اگر مي بارم
کم براي من از اين پنجره ها حرف بزن
من بدون تو از اين پنجره ها بيزارم
جان من هديه ناچيز تقديم شما
گر چه در شان شما نيست همين را دارم
من که تا عشق تو باقيست زمين گير توام
من که تا عشق تو باقيست زمين گير توام
لااقل لطف کن از روي زمين بردارم