از آنجا که روشن شده است که شما این کشور و انقلاب اسلامى عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من به دست لیبرالها و از کانال آنها به منافقین مى سپارید، صلاحیت و مشروعیت رهبرى آینده نظام را از دست داده اید.
شما در اکثر نامه ها و صحبتها و موضعگیریهایتان نشان دادید که معتقدید لیبرالها و منافقین باید بر کشور حکومت کنند.
به قدرى مطالبى که مى گفتید دیکته شده منافقین بود که من فایده اى براى جواب به آنها نمى دیدم.
1- سعى کنید افراد بیت خود را عوض کنید تا سهم مبارک امام بر حلقوم منافقین و گروه مهدى هاشمى و لیبرالها نریزد.
2- از آنجا که ساده لوح هستید و سریعا تحریک مى شوید در هیچ کار سیاسى دخالت نکنید، شاید خدا از سر تقصیرات شما بگذرد.
- نامه ها و سخنرانیهاى منافقین که به وسیله شما از رسانه هاى گروهى به مردم مى رسید، ضربات سنگینى بر اسلام و انقلاب زد و موجب خیانتى بزرگ به سربازان گمنام امام زمان - روحى له الفداء - و خونهاى پاک شهداى اسلام و انقلاب گردید، براى اینکه در قعر جهنم نسوزید خود اعتراف به اشتباه و گناه کنید، شاید خدا کمکتان کند. (صحیفه امام ج 21)
پس چرا جناب موسوی که این همه به نخست وزیری در زمان امام می نازد به این نظر محب خود احترام نگذاشت و آن را زیرپاگذاشته و حمایت آقای منتظری را پذیرفت؟ اتفاقاً تصویر این بخشنامه به خاطر یاد آوری همین مسئله است تا ایشان به یاد بیاورد که روزی بنابر دستور حضرت امام آقای منتظری از نیابت رهبری به دلائلی که در بالا آوردم خلع شد و این نخست وزیر و وزیر کشور بودند که در پی دستور امام از خلع مقام ایشان، دستور جمع آوری عکسهای وی را دادند. این تصویر فقط میخواهد به یاد نخست وزیر امام بیاورد که شما رهرو خوبی برای امامت نبودی. همانگونه که نخست وزیر امام بودن افتخار آمیز است، مطرود امام بودن باید مایه شرمساری باشد.
مگر نه اینکه حضرت امام نهضت آزادی را غیرقانونی اعلام کردند این متن را بخوانید:
در موضوع نهضت به اصطلاح آزادی، مسایل فراوانی است كه بررسی آن محتاج به وقت زیاد است. آنچه باید اجمالا گفت آن است كه پرونده این نهضت و همینطور عملكرد آن در دولت موقت اول انقلاب، شهادت می دهد كه نهضت به اصطلاح آزادی طرفدار جدی وابستگی كشور ایران به آمریكا است و در این باره از هیچ كوششی فروگذار نكرده است [...] در هر صورت به حسب این پرونده های قطور و نیز ملاقاتهای مكرر اعضای نهضت چه در منازل خودشان و چه در سفارت آمریكا و به حسب آنچه من مشاهده كردم از انحرافات آنها كه اگر خدای متعالی عنایت نفرموده بود و مدتی در حكومت موقت باقی مانده بودند، ملت های مظلوم به ویژه ملت عزیز ما اكنون در زیر چنگال آمریكا و مستشاران او دست و پا می زدند و اسلام عزیز چنان سیلی از این ستمكاران میخورد كه قرن ها سربلند نمیكرد و به حسب امور بسیار دیگر نهضت به اصطلاح آزادی صلاحیت برای هیچ امری از امور دولتی یا قانونگذاری یا قضایی را ندارند و ضرر آنها به اعتبار آن كه متظاهر به اسلام هستند و با این حربه جوانان عزیز ما را منحرف خواهند كرد و نیز با دخالت بیمورد در تفسیر قرآن كریم و احادیث شریفه و تاویل های جاهلانه موجب فساد عظیم ممكن است بشوند، از ضرر گروهك های دیگر حتی منافقین - این فرزندان عزیز مهندس بازرگان - بیشتر و بالاتر است. نهضت آزادی و افراد آن از اسلام اطلاعی ندارند و با فقه اسلامی آشنا نیستند[...] نتیجه آن كه نهضت به اصطلاح آزادی و افراد آن چون موجب گمراهی بسیاری از كسانی كه بی اطلاع از مقاصد شوم آنان هستند میگردند، باید با آنها برخورد قاطعانه شود و نباید رسمیت داشته باشند. (صحیفه نور ج 22 صفحه 384)
ولی می بینید آقای موسوی از حمایت نهضت آزادی هم استقبال نمودند. حضرت امام فرمودند که هرگاه دیدید دشمنان(آمریکا و اسرائیل) برای شما سوت و کف میزنند بدانید که دراشتباهید.. ولی چرا آقای موسوی این همه حمایت مستقیم و آشکار آمریکا ، اسرائیل ، فرانسه و انگلیس را می بیند و دم نمیزند؟ چرا از این حمایتها استقبال کرده و با آنها هم صدا شده است؟ آیا بازهم می توان گفت که آقای موسوی نخست وزیر امام است؟
اینکه ایشان در آن زمان مقامی در کشور داشته به این معنی نیست که مادام العمر هر کاری می تواند بکند و مقامش را پتک کرده و بر سر مردم بکوبد. اگر این طور است که مهندس بازرگان هم در زمان امام نخست وزیر بودند.. بدون واسطه و رئیس جمهور، آیا ایشان مادام العمر می باید از مردم طلبکار می بودند؟
بسم اللّه الرحمن الرحیم
جناب حجت الاسلام آقاى خامنه اى، رئیس محترم جمهورى اسلامى - دامت افاضاته مرقوم شریف جنابعالى واصل و موجب خرسندى گردید.
اینجانب که از سالهاى قبل از انقلاب با جنابعالى ارتباط نزدیک داشته ام و همان ارتباط بحمداللّه تعالى تاکنون باقى است، جنابعالى را یکى از بازوهاى تواناى جمهورى اسلامى مى دانم و شما را چون برادرى که آشنا به مسائل فقهى و متعهد به آن هستید و از مبانى فقهى مربوط به ولایت مطلقه فقیه جدا جانبدارى مى کنید، مى دانم و در بین دوستان و متعهدان به اسلام و مبانى اسلامى از جمله افراد نادرى هستید که چون خورشید، روشنى مى دهید. (صحیفه امام ج20)
این یکی از دهها جمله ای است که حضرت امام در تأیید مقام معظم رهبری فرموده اند، چرا آقای موسوی به این جملات حضرت امام تمکین نکرده و با ایشان سر مخالفت برداشتند؟آیا جملات امام فقط در مورد آقای موسوی دائمی و ابدی و معتبر می باشند؟
از ماجرای استعفای آقای موسوی که اطلاع کافی و وافی دارید انشاء الله، و میدانید که ایشان نامه استعفایشان را قبل از آنکه به حضرت امام و یا رئیس جمهور ارائه کنند در اختیار رسانه ها گذاشتند، پاسخ حضرت امام به نامه ی استعفای ایشان را بخوانید و ببینید که حضرت امام چه خوب آقای موسوی را شناخته بودند:
جناب آقای موسوی نخستوزیر محترم نامهی استعفای شما باعث تعجب شد.
حق این بود که اگر تصمیم بدین کار داشتید، لااقل من و یا مسئولین رده بالای نظام را در جریان میگذاشتید. در زمانی که مردم حزبالله برای یاری اسلام، فرزندان خود را به قربانگاه میبرند چه وقت گله و استعفا است. شما در سنگر نخستوزیری در چارچوب اسلام و قانون اساسی به خدمت خود ادامه دهید، در صورتی که نسبت به بعضی از وزرا به توافق نمیرسید چون گذشته عمل شود. این حق قانونی مجلس است که به هر وزیری که مایل بود، رأی دهد. تعزیرات از این پس در اختیار مجمع تشخیص مصلحت است که اگر صلاح بداند به هز میزان که مایل باشد، در اختیار دولت قرار خواهد داد. همه باید به خدا پناه ببریم و در مواقع عصبانیت دست به کارهایی نزنیم که دشمنان اسلام از آن سوء استفاده کنند. مردم ما از این گونه مسائل در طول انقلاب زیاد دیدهاند. این حرکات هیچ تأثیری در خطوط اصیل و اساسی انقلاب اسلامی ایران نخواهد داشت. از آنجا که من به شما علاقمندم، انشاءالله عندالملاقات مسائلی است که گوشزد مینمایم.
سید روحالله الموسوی الخمینی
١۵/۶/۶٧»
چند خط اخر را مجدد بخوانید : همه باید به خدا پناه ببریم و در مواقع عصبانیت دست به کارهایی نزنیم که دشمنان اسلام از آن سوء استفاده کنند. مردم ما از این گونه مسائل در طول انقلاب زیاد دیدهاند. این حرکات هیچ تأثیری در خطوط اصیل و اساسی انقلاب اسلامی ایران نخواهد داشت. و این جملات را با زمان حال از یکی دوماه قبل از انتخابات تاکنون مقایسه کنید، انگار امام برای این زمان صحبت فرموده اند، امام به خوبی آقای موسوی را شناخته بودند، فردی که از روی عصبانیت دست به کارهایی میزند که دشمنان اسلام از آن سوء استفاده میکنند. حضرت امام در این جمله شان پاسخ تحرکات این چندماهه ایشان و حامیانشان را نیز داده اند : این حرکات هیچ تأثیری در خطوط اصیل و اساسی انقلاب اسلامی ایران نخواهد داشت. به راستی کمی دقت در این جمله نشان میدهد که حضرت امام به کنه وجود و باطن آقای موسوی پی برده بودند، مگر آقای موسوی با استعفایشان چه قصدی داشتند که حضرت امام باید چنین پاسخی به ایشان بدهنداین حرکات هیچ تأثیری در خطوط اصیل و اساسی انقلاب اسلامی ایران نخواهد داشت غیر از این است که امام پی به قصد و نیت ایشان برای ضربه زدن به خطوط اصیل و اساسی انقلاب اسلامی ایران برده بودند؟ جمله امام بسیار زیباست حتی آنجا که می گویند انقلاب اسلامی ایران یعنی بازهم بر اسلامی بودن این انقلاب و باقی ماندن آن بر اسلامیتش تأکید میکنند.
و نمونه های فراوان دیگری که نشان میدهد جناب موسوی فقط از عنوان نخست وزیر امام برای جلب آراء مردم مسلمان و عاشق امام سوء استفاده نموده است . نمونه هایی از قبیل سردادن شعار جمهوری ایرانی و نه غزه نه لبنان و مرگ بر اصل ولایت فقیه از جانب اردوگاه حامیان ایشان که زیر سئوال بردن تمامی آرمانهای حضرت امام است و نمیشود بگویی من نخست وزیر امام بودم پس به حق هستم ولی تمام اندیشه های او را زیر سئوال می برم برای اینکه به کمک دشمنانش بتوانم به قدرت برسم.