به نام خدا
سلام
چندی پیش یکی از کاربران گرامی در یکی از پاسخ ها عنوان کردند که خاتمی گفته : دین در برابر آزادی کم می آورد (هر چند که منبع و زمان/ قبل جمله بعد جمله را هم ذکر نکردند) این بهانه ای شد که قسمت هایی از کتاب نامه ای برای فردا (نامه ای برای فردا / محمد خاتمی-تهران.موسسه ی خانه فرهنگ خاتمی 1383) را بیان کنم توجه شود که این کتاب در سال 1383 منتشر شده یعنی اواخر رئیس جمهوری ایشان:
.
در ابتدا دیدگاه خاتمی در مورد جمله ی مذکور در بالا: خاتمی می نویسد:ص 37
...من زمانی در پاسخ به گروهی که از من انتقاد تند کرده بودند که مشکل خاتمی این است که هنوز به کارایی دین باور دارد در حالی که را نجات ملت رها کردن آزادی و مردم سالاری از قید دین است نوشتم:(یعنی خاتمی کاملا با این نظریه مخالف است)
"از نقد و نظر از سوی هر کس و با هر محتوا استقبال می کنم و خوشوقتم که با زبان تند از رئیس جمهور که مظهر اراده ی ملی است انتقاد می شود بی آنکه کوچکترین دغدغه ای از برخورد حکومت با خود به خاطر این اعتراض داشته باشد اما لیراد من به شما نه به خاطر اعتراضتان به رئیس جمهور بلکه در ااعتراض به شما است که چرا تحت عنوان و اسمی که در مالکیت معنوی مومنان و معتقدان به اسلام است چنین می کنید ."
*****
قسمت های دیگر از کتابص38
اگر ما نظر امام را در آستانه ی پیروزی انقلاب می پزیرفتیم که اعلام کردند حتی احزاب و گروه های غیر اسلامی تا وقتی به توطئه دست نزده اند در فعالیت و بیان نظر خود آزادند به جایی نمی رسیدیم که حتی مومنان به اسلام و راه امام فقط به جرم این که روش و سلیقه ی گروهی را نمی پسندند ولو به حاضر به عمل در چارچوب قانون اساسی باشندنیز حذف و دفع شوند اگر هر مخالفی را معارض و هر معارضی را برانداز نمی آوردیم و اکر در برخورد با متهمان امنیتی و قضایی ابتدایی ترین موازین قانونی مبنی بر رعایت حقوق شهروندان از جمله متهمان را رعایت می کردیم دیگر ضمینه ای برای ربودن عناوین مجاز و انجام فعالیت های غیر مجاز تحت نام عناوین مجاز فراهم نمی آمد.
****
خاتمی درجای دیگر این کتاب میگوید: ص25
گروهی که خود موجبات نارضایتی جامعه و به حاشیه راندن بسیاری از روشنفکران و متخصصان و جوانان از عرصه انقلاب شدند از آغاز حضور خاتمی را مشا از میان رفتن انقلاب لطمه دیدن امنیت کشور دانستند و بر طبل انکار کوبیدند و هر چه توانستند کردند .
***
ص31
... ما از آزادی دفاع کرده و می کنیم و دین را با آزادی سازگار می دانیم و بی استقلال آزادی را نیز سرابی بیش نمی دانیم..
****
ص22
... ولی اینان می خواهند به نام اسلام همه ی مردم را از تفکر آزاد و انتخاب بر اساس تشخیص خود محروم کنند . کسانی حمایت به حق امام را از نهاد شورای نگهبان مطلق می کنند ولی خطاب های عتاب آلود و صریح آن بزرگ را به شورای نگهبان مخفی نگه می دارند تا نقش نظارتی منطقی را به قیمومیت مردم رشید و آگاه تبدیل کنند.
****
و در آخر کتاب می نویسد:
گمان مبر که به آخر رسید کار مغان / هزار باده ی ناخورده در رگ تاک است
والسلام