سلام دوستان....
بحث جالبی هست .امیدوارم به نتیجه خوبی هم برسد.
-توی این پست به مسائل زیر ،می پردازم(تماما حاصل عقیده وفکرم تا این زمان هست.خوشحال می شم توی این تاپیک ،نظرم رو اگر اشتباست جهت دهی بدم)
- آیا راهی به جز دوستی وازدواج موقت برای جوانان وجود داره؟
-چرا چنین مشکلی بوجود بیاد؟
-ازدواج موقت ویا دوستی های حقیقی ومجازی چه مشکلاتی به همراه دارند؟
چند قسمت هم به برخی از بحث های دوستان نظر می دم.مثل حساسیت ...
امیدوارم سرنخ رو درست گرفته باشم!
از اونجایی که گفته شد راحت حرفها زده بشه ، من هم راحت شروع می کنم...
....
انسان گاهی اوقات وقتی توی یک موقعیت قرار می گیرد خیلی فکرش درگیر موضوع می شه.من یک مدت توی همین فکر بودم که چقدر مشکل هست یک پسر احساسات غریزی خودش رو کنترل کند.پایین توضیح می دم که چه موقعیتی سر منشا این دغدغه شد.
به هر حال خیلی فکر کردم ...،دیدم...و شنیدم موجی از افراد می گویند :جامعه خراب شده!!!!
به نظرم در این خصوص آقا پسرها رو میتونیم به دودسته تقسیم کنیم:
یک دسته افرادی که واقعا به این غریزه غلبه کردند.که خیلی خیلی سخت هست.و واقعا ارزشمند هست.
ویک عده که نتونستند یا شاید بهتره بگم جلوی پاشون رو نگاه کردند ودست به روابط دوستی زدند.
حالا کدومش درسته؟؟؟
* یکی از دلایل مهم این مشکلات رو دختر خانوما می دونم.(جسارت نباشه!)ولی جدی می گم.یعنی این شهوات زودگذر الکی آغاز نخواهند شد! *
توی تاپیک چرا آرایش؟ حرفمو زدم. دیگه گزافه گویی نمیکنم که شما دوستان رو اذیت کنم.
یک بنده خدایی بود در مورد ازدواج موقت صحبت می کرد،دلایل جالبی می آورد .جالب اینکه از دسته اول هم بود.ولی خیلی فشار بهش وارد شده بود.این بود که دغدغه یک جوون این طوری فکر منو درگیر کرده بود .اگر این کار(ازدواج موقت) رو اون فرد انجام بده اولین نفر خودمم که می گم .چرا؟؟؟؟ بعد بقیه رو..... چون در مورد ازدواج موقت ، فکر می کنم تازه اگر فرهنگ سازی بشه...و زمانی برسه که همه معتقد باشند این کار عادیه!!
به نظرتون می تونند روابطی که در ازدواج موقت داشتند رو فراموش کنند؟؟؟
چون اصل ازدواج موقت ،ازدواج دائم نیست.درسته؟؟؟
واگر بگم راه دوم رو انجام بده، یا منفعت بیشتر داره!؛ مسلم هست ، که آخر وعاقبت نداره .نه خودش به نتیجه ای می رسه و نه اون دختر خانم .قبول دارم دختر خانوما بیشتر ضربه می خورند ولی همیشه هم همینطور نیست.هستند پسرهایی که واقعا حساسند .یعنی من همون بنده خدا رو می گم.به نظرم یک شخصیتی که برای شکست عشقی!!!! کاملاآماده هست.
البته بعد از مدتی،نمی دونم ،واقعا اتفاقی بود...داشتم توی سالن دانشگاه راه می رفتم چشمم به برد خورد که گره منم توی همون حدیث بود. چقدر آروم گرفتم....به نظرم جوابمو گرفتم.می دونید اینکه از یک بزرگی یک راه حل جلوی ادم گذاشته بشه واقعا قابل پذیرش هست،حتی اگر خودمون قبلا به اون نتیجه رسیده باشیم.
حالا چون سوالو مطرح کردم جوابش رو هم می گم:
جوانانی که فرصت ازدواج برایشان فراهم نیست،عفت پیشه کنند!
یعنی این جمله به اون شخص دسته اول، اعتماد به نفس می ده!.پیوسته و ثابت قدم در راهی که شروع کرده بود.
وحالا اگر کسی دست به این رابطه ها زد چه مشکلاتی رو به دنبال خواهد داشت؟
این که روابط تشکیل بشه کاملا مخالفم.چون برای هر دو طرف ضرره .حتی اگر به ازدواج ختم بشه.این ازدواج های حاصل از دوستی حقیقی این طور از آب در اومده .حالا تصور کنید مجازی چطور خواهد بود!
(البته تمام ازدواج های سنتی رو هم قبول ندارم! منظورم روشی هست که عرف شرع وجامعه نیست ودیگر اینکه با شناخت کافی انجام نشده.یعنی در این روابط احساسات بیشر غلبه داشته)
اول باورم نمی شد ولی دیدم یکی از آشنایان با چنین روش مدرنی ! همسر خودشون رو انتخاب کردند.گفتم: ،چه توانایی؟!...
عقیده دارم این ها روی شناخت نیست خیلی خیلی سطحی هست.ومطئنا استارت این جور دوستی ها با جذابیت شروع شده پس پر واضح هست که چقدر با آگاهی تصمیم گیری شده!
و بعد از مدتی ،الان شنیدم همون دو زوج، در حال جدایی از هم هستند!!!!خب خیلی عادی هست!
بله هر دختر وپسری ،نیازمند همسری هستند که بهم افتخار کنند.خب مسلما هر کدومشون به این فکر کردند که خب...چقدر توی این سایتای همسر یابی گشته تا منو پیدا کرده! حالا تصور کنید ... چه حسی به اون دختر دست می ده؟؟؟؟
پسر که بدتر!.می گه نمی دونم چقدر با پسرایی که معلوم نیست کی بودند ،ارتباط داشته ،یعنی مثل همونی که با من داشته!؟....
پس در نتیجه از روابط دوستی خودش با همسرش حالش بهم می خوره!...این احساس براش عذابه !!! پس آیا این فرد می تونه اساس و پایه ای برای شروع زندگی خودش مد نظر بگیره؟؟؟
این مسئله واقعا مهم هست ... یک دختر وپسر وقتی با هم ازدواج می کنند باید قبلش مال کس دیگه نبوده باشند.نه اینکه بگم بعدش مال همند ویه جور خلع استقلال بشه.نه اصلا!...ولی این پایه زندگی هست .این استقامت به همراه داره...این باعث می شه بهم افتخار کنند....و زندگی یعنی همین کارکترهایی که انسان پایبند باشه ودوتایی با هم بدووون این دل نگرانی ها همدیگر رو به کمال برسونند.
بخشید خیلی زیاد صحبت کردم.
و اما یک سوال جدید هم جدیدا در ذهنم بوجود اومده،امیدوارم توی این تاپیک جوابش رو پیدا کنم!
ممنون از همه دوستان.