• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن اجتماعي > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
اجتماعي (بازدید: 9277)
شنبه 8/4/1387 - 15:38 -0 تشکر 45657
ماجرای دختران و پسران عاشق

 


روزی جوانی از من پرسید که چرا دخترها این قدر ساده اند؟ گفتم چطور مگر؟ گفت آخر ما پول موادمان را هم از آنها می گیریم...  

سلام به همه دختر و پسرهای خوب و عزیز

خوب این جمله بالا اعصاب منو ریخت بهم

چرا دخترها دیگه اینطور میشند؟؟باز پسرها رو بگی شاید دیگه فقط آسیب همون مواد رو ببینند اما دختراااا چی؟؟؟؟

بد بخت میشند از همه جهت ضربه می خورند...

اصلن مگه دخترها مثل گل حساس نیستند؟؟پس قبول کنیم که گل آسیب بیشتری می خوره 

 

 

در این جا می خواهیم با هم بحث و جنجال داشته باشیم

می خواهیم آثار و پیامد های ارتباطهای نادرست بین دختران و پسران رو به تصویر بکشیم 

همه بیان نظر بدند ، بحث کنیم ، سوال کنند ، و یا مطلب خاصی جایی دیدند در ادامه قرار بدهند.

البته یه نکته مهم:

ما قبلا بحثی درباره

دخترها و پسرها چگونه با هم رفتار كنند

داشته ایم اما اینجا می خواهیم آثار روابط نادرست را نشان بدهیم یعنی به نوعی دوستان می تونند جهت روشن تر شدن موضوع قبلش اون بحثو بخونند

و یا هر دو را در کنار هم بحث کنیم البته هر کدوم در تاپیک خودش.

یا علی

پروردگارا آنگونه زنده ام بدار که نشکند دلی از زنده بودنم و آنگونه بمیران که به وجد نیاید کسی از نبودنم

پنج شنبه 13/4/1387 - 14:30 - 0 تشکر 46350

وای واقعا از همتون ممنونم چه اطلاعات خوبی بدست اوردم

ادامه بدید که بد جور عاشق حرفاتون شدم

 امید وارم بتونید منم آدم کنید...

مرسی.

یا علی

انگار پاي ثانيه ها سنگ مي‌شود  

وقتي دلي براي دلي تنگ مي‌شود

جمعه 28/4/1387 - 17:45 - 0 تشکر 48272

سلام

خوب...مثل اینکه بعضیها از ابراز عقاید میترسند...اما نترسید...یه چیزی بگید....شاید اشتباه فکر میکنیداااا...اگه فکرتون درسته پس به زبون بیارید تا ببینیم دنیا دسته کیه!!!

از بوتانیست عزیز ممنونم که بحث رو پیگیری میکنند و اما توضیحات :

بدبختی ما از اون زمانی شروع شده که نهاد خانواده این روابط رو جهت دهی نکرده...یعنی  خیلی از این روابط حلال هستند اما بجای اینکه در خانواده و در کانون امن بروز داده شود ...به خیابون کشیده شده است.

ببخشید یعنی چی؟؟؟ متوجه منظورتون نشدم!

خوب منظورم اینه که هر دختر و پسری که تو خیابون کنار هم نشستند و بهم ابراز محبت میکنند مقصر نیستند...هستند بینشون کسانی که واقعا نیت و هدفشون ازدواجه...اما خانواده این بستر رو برای بروزش مهیا نکرده...یعنی خیلی از خانواده ها با ازدواج مخالفند و همین باعث شده تو خیابون اینطور با هم رفتار کنند...البته بگماااا مهیا کردن بستر فقط دست خانواده نیست بلکه منظورم اینه که تو بعضی موارد خانواده بجای اینکه بستر سازی کنه خودش میاد بستر رو هم از بین میبره....این خیلی بده که دو تا جوونی که بهم علاقه دارند از طریق غیر شرعی رابطشون رو ادامه بدند...پس باید خانواده ها با این مسئله که ازدواج جزء ضروریات فرزندشون هست کنار بیان و تا به بیراهه کشیده نشده خودشون اونها رو در مسیر شرعی قرار بدند

دوستی به خاطر شناخت جنس مخالف

من هم کاملا با شما موافقم.یعنی هیچ گاه منفعت شناخت جنس مخالف از راه دوستی،بیشتر از ضررهای آن نخواهد بود.یعنی منفعتی هم نخواهد داشت ! بنا به همان دلایلی که اشاره کردید.

خوب این حرفهای من نبوده....بلکه قراره نسبت بهش ابراز عقیده کنیم...یعنی کپی شده از یه مقاله هست.

یا علی

پروردگارا آنگونه زنده ام بدار که نشکند دلی از زنده بودنم و آنگونه بمیران که به وجد نیاید کسی از نبودنم

شنبه 29/4/1387 - 23:14 - 0 تشکر 48453

 سلام

جناب میکرو ممنون از بحث مهمی که مطرح کردید

چرا دخترها با وجودی که از عاقبت دوستی های خیابانی مطلع هستند بازم به این ارتباطات روی می آورند؟

به نظر من کمبود محبت در خانه باعث میشه دختر به اولین محبت در خیابان واکنش مثبت نشون بده.


 تربیت غلط خانواده که دختر را از خطراتی که بیرون از خانه در کمینش هست آگاه نکرده. بزرگترها باید تجربیاتشون را در اختیارت فرزندانشان قرار دهند.


 دوستان بیشترین تأثیر را در گرایش دختر به این ارتباط دارند. وقتی دختر می بینه که دوستانش دائما در حال خوشگذرونی با دوست پسراشون هستند و از محسناتش تعریف می کنند فکر می کنه حتما خبریه و خودش عقب افتاده از بقیه.


وقتی ایمان و اعتقاد و معنویات آدم ضعیف باشه و عشق به خدا تو وجود آدم نباشه به این جور چیزا رو میاره. غفلت از یاد خدا باعث میشه آدم فعل حرامی را انجام بده و بعدش هزار تا بهانه و دلیل برای انجامش بیاره.



 لجبازی با سخت گیری های بیش از حد خانواده هم عامل دیگه این رفتار هست. وقتی پدر خانواده دخترش را بیش از حد محدود کنه و نذاره حتی با پسرهای فامیل عادی صحبت کنه و تمام رفت و آمد های دختر را زیر نظر داشته باشه و اتاق و وسایل شخصی دخترش را بگرده دختر هم برای اینکه لج پدر و مادرش را در بیاره و عقده اش را یه جا خالی کنه، مخفیانه با یک پسر ارتباط برقرار می کنه.


 حرف های پسر که دائما از محسنات دختر میگه مثلا میگه من تو را به خاطر نجابتت میون این همه دختر انتخاب کردم. تو با بقیه فرق داری. چشم های معصومت من را جذب خودش کرد و ... این جور حرف ها دل دختر را نرم می کنه و فکر می کنه حالا اونهایی که در دوستی هاشون با شکست مواجه شدند به خاطر انتخاب غلطشون بوده و من که دختر عاقلی هستم حتما درست انتخاب می کنم و مثل بقیه نمیشم.


کسب تجربه می تونه دلیل دیگه باشه. دختر پیش خودش میگه حالا بذار این دوستی را هم تجربه کنم چه اشکالی داره؟ نهایتش اگه از این پسر خوشم نیومد چون ازدواج نکردم راحت می تونم باهاش قطع رابطه کنم.


 آزادی بیش از حد به دختر دادن باعث میشه پدر و مادر از رفت و آمد فرزندشون غافل بشوند و دختر هر کاری دلش می خواد بکنه چون کسی نیست که سرزنشش کنه.


 بی عقلی و بی فکری دختر عامل اصلیه و گرنه دختر اگه یه ذره اون کله اش را به کار بیاندزه و دوستانش را ببینه که به چه بدبختی گرفتار شدند خوشبختی خودش را به یک لحظه سرخوشی نمی فروشه.


 ممکنه دیدگاه دختر درباره ارتباط با پسر آشنایی قبل از ازدواج باشه و فکر کنه ممکنه این تنها شانس زندگی اون برای خوشبختی اش باشه و نباید به این شانس لگد بزنه.


 بعضی وقت ها شکست در جریان ازدواج حالا نامزدی یا عقد باعث میشه دختر از همه مردها بیزار بشه و برای انتقام گرفتن از اونها با چند پسر ارتباط برقرار کنه و همه شون راسر کار بذاره.


 تفریح و سرگرمی هم می تونه دلیل خوبی باشه.


 وقتی خانواده آدم به هیچ چیزی معتقد نباشه دختر هم بهتر از این نمیشه. وقتی آدم تو نمازش و انجام واجباتش سهل انگاری کنه، دیگه به هیچ چیزی پایبند نیست.


 متأسفانه مشکل این جور دخترها اینه که هنوز شخصیت و کرامت خودشون را نشناخته اند و نمی دونند که باید حضرت زهرا سلام الله علیها را الگوی خودشان قرار دهند نه هنر پیشه های تلویزیون و سینما را.


 تا وقتی باور نکنیم که امام زمانمون نظاره گر اعمال و رفتار ماست و نامه اعمالمون را بررسی میکنه شاهد این وضع هستیم.


 اینترنت و چت هم در ایجاد اینطور دوستی ها خیلی نقش داره.

اللهم عجل لولیک الفرج

ماندگار باشید

یا حق

اللهم ‌ارزقنا توفیق‌الشهادة فی سبیلك تحت لواء ولیك

همراه شما در انجمن سیاسی anjoman.siasi@tebyan.org

و انجمن ورزش و تندرستی anjoman.varzesh@tebyan.org

يکشنبه 30/4/1387 - 12:32 - 0 تشکر 48499

سلام به همگی!! واقعا بحث جالبی....
یه کم اگه شاخ و برگ بهش بدین بد نیست.
به نظر من چرا نباید همون طوری که یه دختر یا پسر با همجنس ارتباط برقرار می کنن با همدیگه ارتباط برقرار کنن؟؟؟
نظرها رو که می خوندم بیشتر مربوط به ازدواج بود ، خیلی آرزو داشتم وقتی سیزده سالم بود به خونه دختر همسایه می رفتم و با هم تکالیف مدرسه رو انجام می دادم!!!
من فکر می کنم دختر و پسر باید از دوران مدرسه با هم باشند (یعنی همکلاسی) تا وقتی بزرگ تر می شوند از همدیگر شناخت داشته باشند و اینقدر عقده ای نشوند.
می دونین چیه آدم بهتر میتونه با دخترا درد دل کنه و راز دلشو بهشون بگه چون دخترا روح لطیفی دارند و مثل پسرا خشن نیستند. پس انسان به این ارتباط نیاز داره که وقتی تنها میشه با یکی که حرفاشو می فهمه صحبت کنه ، مگه نه؟؟؟


يکشنبه 30/4/1387 - 22:19 - 0 تشکر 48556

سلام دوستان...

ممنون از میکرو عزیز به خاطر پاسختون .راستش منم موندم چرا کسی نمیاد بحث کنیم؟؟؟

از ماندگاری عزیز به خاطر پاسخ کاملشون متشکرم.نکات خوبی اشاره کرده بودید.

طبق صحبتی که ماندگاری عزیز داشتند ،خانواده نقش مهمی دراین زمینه داره.البته خود فرد هم خیلی خیلی نقش داره !....

جند روز پیش یک کتابی خوندم که یک جملش الان توی این بحث بدرد میخوره.نوشته بود که وقتی به یک عملی دست میزنیم باید نتیجه اونو توی ذهنمون تصور کنیم .ببینیم آخرش به کجا ختم میشه....نترسید....فکر کنید ...عاقلانه فکر کنید ....اونموقع میبینم که نتایج این عمل به نفع ماست یانه ؟بعد از اون باید اینقدر دلیل بیاریم تا مغزمون اونو بپذیره که خوبه یا بده؟!.

اونوقت که دلایل محکمی داشتیم ،(مثلا برای عدم ادامه روابط دوستی با جنس مخالف) ،دیگه عملکرد ما فرق میکنه و روشن فکرانه تر تصمیم میگیریم.

موفق باشید.

 

خدايا در برابر هر آنچه انسان ماندن را به تباهي مي کشاند مرا با نداشتن و نخواستن رويين تن کن. (علي شريعتي)

.

.

"مدير انجمن زن ريحانه ي آفرينش"

"جانشين انجمن زبان انگليسي"

دوشنبه 31/4/1387 - 7:45 - 0 تشکر 48628

سلام

از ماندگاری گل و بوتانیست گل ممنونم....فقط یه چیزی ... دوستان در رابطه مطالب مقاله حتما اظهار نظر کنند....یعنی بگند قبول دارند یا نه.

یا علی

پروردگارا آنگونه زنده ام بدار که نشکند دلی از زنده بودنم و آنگونه بمیران که به وجد نیاید کسی از نبودنم

دوشنبه 31/4/1387 - 9:57 - 0 تشکر 48637

دختر و پسر باید از دوران ابتدایی تحصیل با هم باشند تا وقتی بزرگ تر می شوند این قدرعقده ای نشوند ، با این کار آنها همدیگر رو بهتر می شناسند و راحتتر ارتباط بر قرار می کنند.شاید هم در ایران نشه این کارو کرد.

انگار کسی نظر منو نمیخونه

سه شنبه 1/5/1387 - 15:18 - 0 تشکر 48829


سلامممم

سلام به همگی!! واقعا بحث جالبی
سلام...خواهش میکنم...جنس مخالف کلا یه چیز جذاب و جالبیه هه هه هه


یه کم اگه شاخ و برگ بهش بدین بد نیست
شاخ و برگ؟؟ما تنه درخت رو کاشتیم...خوب شما هم شاخ و برگ بدید...خوشحال هم میشیم

به نظر من چرا نباید همون طوری که یه دختر یا پسر با همجنس ارتباط برقرار می کنن با همدیگه ارتباط برقرار کنن؟؟؟
نحوه ارتباط صحیح رو تو یه تاپیک دیگه بحث کردیم...اما بگم چون همجنس نیستند پس باید ارتباطشون هم فرق کنه...شما نمیتونی مثل یه دوست پسر با دوست دخترتون برخورد داشته باشی...چون احساسات این دو جنس متفاوتند...پس قبول کنید باید یه تفاوتهایی قائل شد.

نظرها رو که می خوندم بیشتر مربوط به ازدواج بود ، خیلی آرزو داشتم وقتی سیزده سالم بود به خونه دختر همسایه می رفتم و با هم تکالیف مدرسه رو انجام می دادم!!!
خوب هر سنی آدم به جنس مخالفش یه جور دیگه نگاه میکنه....یه سوال ...الان شما همون احساسات یه بچه سیزده ساله رو نسبت به جنس مخالف دارید؟خوب پس نمیشه گفت اگه بچه ها تو سن پایین با هم مخلوط باشند برای بعد ها بهتره....چون مطمئنا مهد کودک که بودیم دختر و پسر با هم بودند اما اون موقع اصلن ربطی به دوران بلوغ پیدا نمیکنه...می خوام بگم شما اگه تو یه دوره از سن به یه شناخت از جنس مخالف برسید مربوط به همون دوره هست و نمیتونید به بقیه دوران تعمیم بدید...اینکه خیال کنیم اگه از همون ابتدا دختر و پسر توی یه محیط درس بخونند و بعد هم بزرگ شدند دیگه براشون عادی میشه...این کاملا غلطه...هیچ وقت جنس مخالف برای ما عادی نمیشه.چون احساسات و ویژگی ما آدمها با گذشت زمان تغییر میکنه.

من فکر می کنم دختر و پسر باید از دوران مدرسه با هم باشند (یعنی همکلاسی) تا وقتی بزرگ تر می شوند از همدیگر شناخت داشته باشند و اینقدر عقده ای نشوند
دوباره میگم...هر سنی یه جور نگاه به جنس مخالف داره...پس اینها رو به هم ارتباط ندید...اگه عقده ای میشیم ربطی به گذشته نداره بلکه مربوط به همین زمان حال هست و راه حلش رو هم باید تو این زمان پیدا کنیم و در گذشته دنبالش نگردیم..

می دونین چیه آدم بهتر میتونه با دخترا درد دل کنه و راز دلشو بهشون بگه چون دخترا روح لطیفی دارند و مثل پسرا خشن نیستند. پس انسان به این ارتباط نیاز داره که وقتی تنها میشه با یکی که حرفاشو می فهمه صحبت کنه ، مگه نه؟؟؟
صد در صد....کسی منکر این ویژگیهای دخترها نیست...دخترها لطیفترند...مثل گل حساسند...پس اگه یه گلی رو بو کردیم حتما یادمون باشه ممکنه بعدش اگه ولش کنیم پژمرده بشه....تو ارتباط فقط به فکر خودمون نباشیم.


خدای مهربون چون این گل رو دوست داشته گفته از راهش بوش کنیم...هر کی به هر کی نشه که وقتی می آییم یه گل رو بو کنیم بزنیم نابودش کنیم...پس به صورت رسمی یه گل رو برای خودمون انتخاب کنیم و برای همیشه باهاش درد و دل کنیم.
البته اگه واقعا گلها رو دوست داریم....وگرنه از آنجا که آدمی خودخواه هست همیشه به فکر منافع خودشه و توجه به این نمیکنه که باید حقوق دیگران رو رعایت کرد.
دخترها هم از اونجا که نفس خود رو نمیشناسند و نمیدونند گل هستند... تن به این ارتباط میدند و بیشترین ضربه روحی رو میخورند...اما حیفففففف که بعد از این ارتباط دیگه بوشون رو از دست میدند و گل شناس های حقیقی طرفشون نمیرند و همین میشه که زندگی شون هم تباه میشه و آمار طلاق روز به روز بیشتر میشه.

یا علی

پروردگارا آنگونه زنده ام بدار که نشکند دلی از زنده بودنم و آنگونه بمیران که به وجد نیاید کسی از نبودنم

سه شنبه 1/5/1387 - 15:52 - 0 تشکر 48840

سلام

دفعه بعد نوبت نقد صحبت های ماندگاری گل هست....پس فعلا

یا علی

پروردگارا آنگونه زنده ام بدار که نشکند دلی از زنده بودنم و آنگونه بمیران که به وجد نیاید کسی از نبودنم

چهارشنبه 2/5/1387 - 12:10 - 0 تشکر 48962

با سلاممن الان که دومین باره این مطالب رو تو این تاپیک میخونم البته خیلی سریع در حد اینکه ببینم نظرات دوستان مخالف ارتباطه یا موافق به مطالب دوست عزیزی با نام کوروش 0111 مواجه شدمایشون در پست اولشون گفتند آرزو داشتند وقتی سیزده سالشون بوده به خونه دختر همسایه میرفتند و تکلیف انجام میدادند.نمیدونم شما هم این حرفمو تایید میکنید یا نه . من میگم الان دیگه تقریباً تمام پسرها در 13 سالگی به بلوغ جنسی رسیده اند و قبلاً هم اکثراً تو این سن این تمایلات رو در خود احساس میکردند. پس آیا این ارتباط فقط یه درد دل ساده میتونست بمونه یا نه و رسوایی بعدی رو هم بدنبالش میارهجناب کوروش0111 گفتند تو خارج میشه.؟! آیا هر فعلی رو همین که شدنی باشه مجوز عملش هم صادر میشه . دزدی شدنیه در برابرش امانتداری هم شدنیه عقل سلیم کدوم راه رو میره؟ دزدی ؟ یا امانتداری؟ نتیجه دزدی چیه ؟اون اولش احساس عذاب وجدان ، در صورت ادامه اعتیاد به اون حتی در صورت عدم نیاز و فقط برای به رخ کشیدن توانایی و درنهایت هم زندان و مجازاتخب تو اون کشورهایی هم که میشه ارتباط پسر و دختر وجود داشته باشه آیا عوارضش چون این امکان بر خلاف ایران وجود داره از بین میره ؟از بیماریهای مقاربتی گرفته مثل ایدز، سوزاک ،سیفلیس تا خودکشی اکثراً طرف مونث رابطهاگه اونا به این نتیجه تا حالا رسیده بودن که ارتباط خوبه چرا از این ارتباط میترسند ؟ زنان دختران اون کشورها مجوز حمل اسلحه میگیرند؟ دوست عزیزمون گفتند چون آدم بهتر میتونه با یه دختر در دل کنه و راز دلشو به اون بگه .میخوام بپرسم به نظرشما این حرف چه قدر منطقیه. آیا میشه به یه دختر غریبه اعتماد کرد اونم در سن نوجوانی ( دخترهای غریبه تو سن نوجوانی به نظر اصلاً راز نگه دار نسیتند البته غیر عمدی و تو سن جوانی هم بازم رازنگهدار نیستند البته این بار عمدی. به نظر تنها موقعی به یه دختر میشه راز دل رو گفت که یا اون مادر یا خواهرت باشه یا دیگه رازنگهدار تا آخر عمرت(همسرت) باشه.آیا این آقا کوروش ما اگه تو اون سن میتونستند به آرزوشون برسند و با دختر همسایه رابطه دوستی برقرار کنند، حاضر میشدند در این رابطه پسر دیگه ای هم شریک بشه . آیا حاضر بودند با پسر همسایه که اون هم آرزوشه تو خونه این دختره بره باهاش تکالیفشو انجام بده کنار هم بشینند . یا اصلا ًاگه تو روزهای مختلف میرفتند آیا روزی که نوبت پسر همسایه میرسه فکر ایشون تو اون خونه دختره نیست و اینکه الان اون دو تا دارن به هم چی میگن؟ چیکار میکنند؟.به نظر من( که شاید غلط باشه و نظر شما دوستان لازمه تا اونو کامل کنید) اگه منظور این آقا کوروش 0111 اگه ارضاء شهوت حتی به صورت ناخودآگاه ، نباشه . ایشون میتونه با خواهر یا مادر خود هم درد دل کنه به خصوص مادر میتونه راز دلشو به اونا بگه چون مادر ها خیلی بیشتر از هر فرد دیگه ای حرف بچشون رو میفهمن و اونو درک میکنند. و روزی اگه دید مادر و خواهر برای هم دردی و راز گفتند کافی نیست بدونه که اون روز یه نیاز دیگه داره تو روح و جسمش شعله ور میشه و اون نیاز نیز جز با ازدواج تامین نخواهد شد«شاید بگین ازدواج بدون شناخت که نمیشه. اگه من شناختمو از همون بچگی کامل میکردم الان مورد ازدواج خودمو میشناختم و تصمیم میگرفتم .»اما اینو فراموش نکنید ، مادری که پسر یا دخترشو خوب میشناسه و همون طور از همسایه ها شناخت کامل داره میتونه گزینه های مناسب رو برای فرزندش انتخاب کنه و اون پسر یا دختر هم میتونه بین این گزینه های ممطمئن گزینه مورد پسند خودشو انتخاب کنه.

برا قفل هایی كه بستست یه كلید مونده تو مشتمبه جنون رسیده كارم بس كه فرصت ها رو كشتم
بازی نور و صدا نیست زندگی یه سرنوشته           یكی پیدا یكی پنهون مثل آدم و فرشته
جانشین  انجمن خانواده‌ی تبیان
برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.