چگونه دست از مقایسه خود با دیگران برداریم؟
درست مثل انسانها، سیب و پرتقال هم از یک خانواده هستند اما آنقدر با هم تفاوت دارند، که مقایسه کردن آنها با هم، هیچ دلیلی ندارد.
همه ما با اینکه با هم متفاوت هستیم اما میل زیادی به مقایسه خود با دیگران داریم.
اما به واقع چگونه دست از مقایسه خود با دیگران برداریم؟
1. تشخیص دهید که مقایسه کردن خودتان با دیگران عادت بدی است.
جامعه گاهی اوقات پوستهای بیعیب، چشمهای درشت، بینی کوچک، دندانهای سفید و مرتب، موهای براق و نرم، اندام زیبا و متناسب و لباسهای فوقالعاده را برای خانمها نشان میدهد و آنها را شاد معرفی میکند. همچنین مردها را قدبلند و لباسهایی با طراحیهای عالی نشان داده و این را به عنوان تعریفی از مرد شاد قلمداد میکند. جامعه شدیداً در شستشوی مغزی مردم برای باور اینکه باید ظاهری خاص داشته باشند، رفتاری خاص از خود نشان دهند و آدمی خاص باشند بسیار موفق است، در حالی که در واقعیت، هر کدام از ما کاملاَ متفاوت هستیم. کاری که جامعه انجام میدهد، دسته بندی کردن آدمهاست و میخواهد که باور کنید چون سبک زندگیتان ایدهآل نیست، حق کمتری برای شاد بودن دارید. به همین دلیل است که زنان و مردان زیادی به جراحی پلاستیک روی میآورند، از جامعه خود را دور نگه میدارند، یا با این تصور بزرگ میشوند که ایرادی دارند. مقایسه کردن خودتان با دیگران، مخصوصاَ هنرپیشهها، راهی عالی برای تخریب اعتماد به نفس تان است. در آخر، این به آرزوی همیشگیتان تبدیل میشود که ای كاش فردی دیگر در موقعیتی دیگر میبودید. این چیزها شما را به هیچ کجا نمیرساند، زمان زیادی را از شما هدر میدهد و شما را از نظر روانی بر هم میریزد.
2. تشخیص دهید که هر فرد متفاوت است.
هیچ دو نفری نیستند که دقیقاَ شبیه هم باشند. ما دیدگاههای متفاوتی داریم، در مورد مسائل متفاوت فکر میکنیم، تجربههای متفاوتی داریم و عواطف متفاوتی را حس میکنیم. حتی دوقلوهای همسان هم با هم تفاوت دارند. همه ما همیشه جای پیشرفت داریم؛ هیچکس بیعیب نیست، چه درونی و چه بیرونی. با اینکه خیلیها میخواهند خلاف این فکر کنند، اما انسان کامل وجود ندارد. بهتر است اجازه ندهید آدمها به مغزتان نفوذ کنند و خودتان هم نسبت به آنچه در حق دیگران انجام میدهید هوشیار باشید.
3. از اینکه خودتان باشید نترسید.
هر سایز، رنگ، جنسیت یا نژادی که داشته باشید، از اینکه خودتان باشید نترسید. هیچکس جز خودتان اجازه این را ندارد که به شما بگوید چه بکنید و چه نکنید، چطور فکر کنید و چه اعتقاداتی داشته باشید. فقط یک نسخه از شما وجود دارد. هیچکس حق بیشتری نسبت به دیگری برای زندگی ندارد. همه آدمها یکسان وارد دنیا میشوند؛ همه ما پیر میشویم، احساس میکنیم، تحلیل میکنیم، و بالاخره میمیریم، پس هیچکس خاصتر از دیگری نیست.
4. ببخشید و درس بگیرید.
یاد بگیرید که تشخیص دهید کینه به دل گرفتن فقط شما را از چیزی که از زندگی میخواهید دور خواهد کرد. باید بتوانید کینههایتان را دور انداخته و خودتان را آزاد کنید. تحلیل کرده و بفهمید که چه چیزی موجب آزارتان بوده است و دیگر اجازه ندهید در زندگیتان اتفاق بیفتد.
5. درک کنید که همه چیز ممکن نیست.
شاید این را شنیده باشید که میگویند غیرممکن وجود ندارد. در واقعیت این فقط نوعی انکار امید واهی است. شما قادر به پریدن، تغییر آب و هوا، سفر در زمان، تغییر گذشته، زندگی جاودانی، تغییر دیگران مگر به خواست خودشان، سازگاری و کنار آمدن با همه آدمها یا تبدیل شدن به فردی دیگر نیستید. چیزهای بسیار دیگری نیز وجود دارند که در واقعیت ممکن نیست اتفاق بیفتند. پس خودتان باشید و قدردان باشید.
6. یاد بگیرید با تغییر کنار بیایید و آن را بپذیرید.
هرچه که موجب شادی شما شود، برایتان خوب است. اگر احساس میکنید که نیاز به پیشرفت دارید و برای خودتان هدفی دستیافتنی تعیین کردهاید، به دنبالش بروید. اگر باور دارید که واقعاً نیاز به تغییر دارید، همین الآن دست به کار شوید. از انجام آن مطمئن باشید چون چیزی است که موجب شادی خودتان خواهد شد، نه اینکه دیگران را تحت تأثیر قرار دهید. مثلاًَ به دیگران کمک کنید. یک مهارت تازه یاد بگیرید. سرعت خواندن تان را بالا ببرید. یاد بگیرید چطور ادبی بنویسید، با دیگران مهربانتر باشید، بیشتر تفریح کنید، سریعتر بدوید، جدول حل کنید، برای ترفیع رتبه در محل کار بیشتر تلاش کنید، زمان تان را بهتر مدیریت کنید، از ایدهآلگرایی دست بردارید و… این کارها را به این دلیل انجام دهید که احساس بهتری پیدا میکنید نه اینکه احساس بدی به خودتان دارید. این زندگی شماست.
نکات
1. از اولویت دادن به خودتان نترسید. شما هم نیازهایی دارید. از خودتان مراقبت کنید. اگر عادت دارید همیشه تمایلات دیگران را برآورده کنید، یاد بگیرید که چطور این عادت را کنار بگذارید.
2. چند دوست مشترک پیدا کنید.
3. اینکه خودِ واقعی تان باشید بهتر است از کپی فردی دیگر بودن.
4. یاد بگیرید صبور باشید و دیگران را بپذیرید. این تمرین زیادی میخواهد اما در طولانی مدت به نفع همه خواهد بود.
5. درک کنید که خیلی روشها برای خیلیها خوب است اما نه برای شما. وقتی این اتفاق میافتد، دست نکشید. باز تلاش کنید.
6. از تجربیات تان درس بگیرید.
7. اگر هنوز راهی برای خالی کردن عصبانیتها و خستگیها، ناامیدیها و نگرانیهایتان ندارید، راهی پیدا کنید؛ مثل نوشتن خاطرات، ورزش، موسیقی، حرف زدن با کسی که به او اعتماد دارید.
8. بهتر است الان انجامش دهید تا اینکه در آینده فکر کنید و از خودتان بپرسید، «اگر میشد؟». بهتر است آسیب ببینید تا اینکه بعدها بفهمید که زندگی یکنواخت و بیهودهای داشتهاید.
9. برای خیالپردازی هیچوقت دیر نیست و برای رسیدن به آرزوهایتان هم همین طور.
10.
خیلی چیزها میتوانند یک شبه انجام شوند یا تغییر کنند؛ خیلی چیزها هم نمیتوانند. مثلاًَ ترک بعضی عادتها ممکن است فوقالعاده سخت باشند. اما نباید ناامید شوید. مقایسه کردن خودتان با دیگران عادت بسیار بدی است که خیلیها دارند. تغییر آن به زمان زیادی نیاز دارد، اما نباید دلسرد شوید.11. اگر تا به حال به دست کشیدن از زندگی فکر کردهاید اما فکر آن را از سر بیرون کردهاید، دلیل آن این است که درون تان امید وجود دارد. به همان امید بسنده کنید. همیشه در هر کاری که انجام میدهید، امید داشته باشید.
هشدارها
1. جنگیدن با خودتان فقط باعث اتلاف وقت، انرژی و اعتماد به نفس است.
2. اجازه ندهید دیگران شما را با کسی دیگر مقایسه کنند.
3. فشار بیهوده به خودتان وارد نکنید. بگذارید بقیه هم سهم شان را انجام دهند. اگر این کار را نکردند، مجبورشان کنید. اگر باز هم نکردند، فراموش شان کنید. اگر مسئولیتهای زیادی دارید، ممکن است نتوانید کارهایی که واقعاًَ دوست دارید یا میخواهید را انجام دهید.
4. همیشه روحیهای قوی داشته باشید که کمک تان کند به جای مقایسه کردن خودتان با دیگران و ناامیدشدن در زندگی، برای ادامه راه، امید داشته باشید.
منبع: مردمان