تبیان، دستیار زندگی

 بسم ا... الرحمن الرحیم

هان ای شهیدان با خدا شب ها چه گفتید؟

جان علی(ع) با حضرت زهرا(س) چه گفتید؟

در انتظار اشعار شما هستیم...

سلام

با زبانی الکن سروده ای فی البداهه از خودم تقدیم می کنم:

شهیدان از شما شرمنده هستیم

که دنیای دنی را بنده هستیم

زبانی یادتان را پاس داریم

به میدان عمل بازنده هستیم

شما محبوب درگاه الهی

ولی ما از گنه آکنده هستیم

شهیدان دست ما را هم بگیرید

سرود توبه را خواننده هستیم

بسم رب الشهدا

گوش بکنین سینه زنا عاشقا

دیوونه های شه کرب و بلا

گوش بکنین قربون اون صفاتون

می خوام که درد و دل کنم باهاتون

برا حسین (ع) خیمه ماتم بزن

یه کمی هم از شهدا دم بزن

چرا نمی خونین از عشق و ایمان

چرا نمی زنین دم از شهیدان

مگه نمی دونین شهادت چیه؟

آقای کل شهدامون کیه؟

همون امام حسینی(ع) که می خونین!

همون روضه شو همه می دونین!

یه عمره سینه زنی کردی براش

پاش برسه جونتو می دی به پاش

این آقا سید شهیدان ماست

همون شهید بی سر کربلاست

ببین که پرچم سیاش چی می گه!!

می گه امام حسینتون شهیده!!!

آره شهیده اون چشاتون ندید!!!

ببین نوشته یا حسین شهید

ببین نوشته یا حسین شهید

ببین نوشته یا حسین شهید

 ببین نوشته یا حسین شهید

ببین نوشته یا حسین شهید

یا حسین ع

سَلَامٌ قَوْلًا مِن رَّبٍّ رَّحِیمٍ

l

ممنون..راستی در ادبیات یه تاپیک داریم با این محور...

اینجا را کلیک کنیدد 

سلام خدا بر شهیدان

این حقیر تازه از شهر عاشقا اومدم، این دوبیتی  تو راه گفته شد، تقدیمش کردم به شهید آقا سید مجتبی علمدار 

از شهر عشق می روم و دور می شوم

بی گرد راه خاکی آن کور می شوم

می ترسم از لبه بٌرّنده گناه

نزدیک شهر و تیغه ساتور می شوم

یا حسین ع

شهداخودتون کمک کنید ما که از خودمون چیزی نداریم جز شما

من موندم این بحث های خوب و تاثیر گذار و چرا ادامه نمیدین؟

آدم لذت میبره این اشعارو میخونه مخصوصاً وقتی میدونی بعضی سراینده بعضی از این اشعار از دوستان تبیانی خودمون هستن.

 ان شاءالله ادامه میدین.

یا علی (ع)مدد

سلام

به یاد شهیدان بودن هنر نیست
با شهیدان بودن هنر است

شهیدان را شهیدان می شناسند

بسم رب الشّهداء

عزیزان در غریبی ها صدای آه می آید

نوایی فوق غم ها از دل آگاه می آید

گمانم این صدا از کرده ی یاران خورشید است

که با تاریکی اعمالشان ناگاه می آید

به ما  گفت: یاور خورشید من بودم به ایّامی

ولی چون ابر بر انوار حق  ناگاه می آید

به ما گفت همنشین یوسف جانها ، شهیدانم

ولی از کار او هردم، بوی چاه می آید

به ما گفت ماه ها در جبهه ها بودم، ولی این بار

به زیر پای او خون شهید هر گاه می آید

به ما گفت و به ما  گفت و ز خود تعریفها دارد

و ما در انتظاریم بنده کی کوتاه می آید؟

صدای ناله از این غم که پامال است خون عشق

ز حلقوم دل خورشید، روح ا... می آید

که چشم یاراو باز است اما کور می بیند!

به کولش مکتب عرفان ولی گمراه می آید

به او گفتیم این راه شهیدان نیست اما گفت:

که اصلاح می کنیم راهی که زان صد آه می آید!!! (اصلاح اسلام اونم توسط غیر معصوم)

نمی دانم چرا خالق به آنان سهل می گیرد

نمی دانم چرا زین غم خدا کوتاه می آید؟

گمانم حکمتی در کار می باشد که می باشند

که ما در امتحانیم و بلا ناگاه می آید!

که ما در امتحانیم و بلا ناگاه می آید!

که ما در امتحانیم و بلا ناگاه می آید!

که ما در امتحانیم و بلا ناگاه می آید!

(برادرا و خواهرا! مواظب خودتون باشین، تو همه اوقات!)