با سلام.حتماً تا به حال شماهم با سخنان،ابیات،أمثال و دل نوشته هائی مواجه شده اید که موجبات خشم،اندوه،تأسّف،ویا شکّ شما نسبت به اعتقادات دینی را فراهم آورده وشما را برای چند دقیقه،چند ساعت،چند روز،چند ماه،و حتّی چند سال!به وادی تأمّل و تحیّر کشانده است.چه بسا همین سخنان،ابیات و...-درست یا نادرست-وارد فرهنگ ما مسلمانان شده و هر از گاهی بر زبان برخی رانده یا از نوک قلم بعضی تراوش کرده است.قرار است-إن شاءالله-در این تاپیک،با یاری همدیگر، به بررسی، و سپس قبول یا ردّ این قبیل سخنان؛ابیات؛ضرب المثل ها؛گفته ها و نوشته ها و...بپردازیم.لطفاً شماهم یاری کنید.باشد که کردارمان برمبنای سخنان و اعتقادات سست و بی پایه ساخته نشود.زیرا:هستند کسانی که خوب حرف می زنند امّا حرف خوب نمی زنند. با سپاس از همگی شما.
ما هرگز بلندای قامت خود را نمی دانیم مگر ما را فرا خوانند که برخیزیم و قد برافرازیم و آنگاه ،اگر به طرح وجود خویش وفادار مانده باشیم قامت ما از آسمان ها خواهد گذشت
کل آیتم ها 19
بســــــــــــــم الله
جناب لیدر ، هر عقلی . چون که عقل یک قوه استدلال است و ربطی به کافر و مشرک و معصوم ندارد . عقل در نزد هر طایفه ای اثبات می کنه که 2+2 میشه 4 و ربطی هم به شرک و کفر و عصمت ندارد .
سلام علیکم
عقل دارای مراتب است و 2 * 2 جزو کمترین آن است که در سال سوم دبستان می آموزیم و البته سال دومیها همین 2 * 2 را هم نمی توانند تحلیل کنند البته باید به عرض برسانم این که شما فرمودید علم است نه عقل و عقل را کمالی است و البته این معنا برای شما که اهل علم و مطالعه هستید آشکار است.
بســـــــم الله
با سلام خدمت همه
جناب لیدر که گویا اهل علم و مطالعه هستید! مثل اینکه متوجه مطالب نشدید . هر انسانی سه قوه ادراکی را دارا می باشد 1- تخیل 2- توهم 3-تعقل ، و باید به عرض برسانم که اکثر آدم ها در مرحله همون دوتای اولی هستند. اما اگر آدم تعقل کرد این تعقل او ربطی به هیچ عامل دیگری از قبیل سن، نژاد، جنس ،ملیت ، مذهب و... ندارد . فتدبر!!!
سلام دوستان!ممنون از همتون،به ویژه جنابmasoudasadiکه با طرح سؤالشون،زمینه ساز ایجاد پاسخ های متنوّع و اظهارنظرهای گوناگون شدند.بنده نتونستم به شخصه پاسخ عالمانه و محکمه پسندی رو برای این بحث پیدا کنم،نتیجه ی گشت و گذار وsearchدر گوگل هم جز دیدن همین جمله نبود،اگر هم اعتراضی بر این جمله دیده می شد فقط در حدّ استفهامات انکاری بود نه در حدّ پاسخ های محقّقانه.لذا تصمیم گرفتم این سؤالو با مشاور مذهبی " تبیان"-جناب باستانی-مطرح کنم.ایشان هم جواب سؤال بنده رو دادن و آنچه که می خونید،نه اظهار نظر بنده؛که جواب یک عالم دینی است.و امّا جواب:«...چنین روایتی از معصوم صادر نشده،و برای این جمله سندی نیافتم.چنین مضامین کنایه داری در کلمات برخی عرفا و اهل تصوّف وجود دارد.این نوع کلمات یک "حدّ وسطی" در معنا دارد که قابل توجیه است.و یک "حدّ افراط" که همان شطحیّات است.و به سبب ظاهر کفرآلود آن نباید از انسان مؤمن سر بزند.مثال بارز آن تعبیر "لیس فی جبّتی إلّا الله"است،یعنی:در لباسم جز خدا نیست.امّا معنای قابل قبول آن،این است که بگوئیم:این کلام،مقام مغازله با معشوق و ناز در کنار او صادر شده است؛یعنی بگوئیم:مؤمنی که این سخن را گفته،خود را در محضر پروردگار حس کرده و با او ناز می کند.مثل همانی که در مناجات های ائمّه ی أطهار(ع) آمده که "اگر مرا به گناهی بگیری،تو را به مغفرتت می گیرم!"واضح است بنده را چنین قدرت و شأنی نیست که این سخن را به جدّ بگوید،و این کلام جز به زبان دِلال و نازکردن درست نمی آید.این جمله ی نقل شده ی شما هم اگر از این قبیل باشد،توجیه پذیر است.والّا فی الواقع و بر اساس قواعد حکمت،حرف درستی نیست...» پس ما جمله ی "خدایا!من در کلبه ی فقیرانه ی خود چیزی دارم که تو در عرش کبریائی ات نداری.من چون تو خدایی را دارم؛ولی تو همچون خودت را نداری!" را هم قبول می کنیم و هم ردّ! قبول می کنیم چون ممکن است سخنی باشد از نوع مغازله و ناز و دِلال.و ردّ می کنیم چون ممکن است سخنی باشد از نوع شطحیّات صوفیانه.والله أعلم بالصّواب...دوستان!اگر حرفی در خصوص این جمله باقی نمانده،لطفاً سخن،بیت،ضرب المثل و ... دیگری را که به نظرتان جای تأمّل دارد،مطرح بفرمایید.باز هم سپاس از جنابmasoudasadiکه باعث شدن ما هم چیزی یاد بگیریم.
سلام علیکم؛
و اما عقل بر چهار بخش است 1- نور 2- علم 3- همت 4- توفیق
علیکم السلام جناب leader2000 گرامی...از شما دوستان خواسته بودم بحث جدیدی رو مطرح بفرمائید،نمی دونم این نوشته ی شما بحث جدید است یا ادامه ی بحث شما و یکی از دوستان گرامی،درباره ی عقل.لطفاً پاسخگو باشید،تا تکلیف مشخّص شود.وگرنه یا خودتون زحمت بکشید و نوشته ای ،سخنی،بیتی،ضرب المثلی و...را برای نقد و بررسی بنویسید(و حتماً قبلش ذکر بفرمائید:من این سؤال رو دارم.آیا این نوشته/... درست است؟....) یا منتظر بمانیم یکی دیگر از دوستان زحمت این کار رو بکشند...با سپاس از شما.
من چون تویی دارم و تو چون خود نداری
و این کلامی است عاشقانه ، در ضمن برخی صفات سلبیه است. ما خواب داریم حضرت حق جل و اعلی ندارند و این موهبتی برای ما و ضعفی برای حضرتش نیست.
با سلام خدمت دوستان!نظر شما درباره ی این بیت معروف «سعدی شیرازی» چیست؟"عبادت،به جُز خدمت خلق نیست/به تسبیح و سجّاده و دَلق نیست"
سلام
یه جایی یادمه تویه یه متن ادبی خدا را«وجودبی وجود»قلمداد كرده بود
ولی هم «بی وجود»صفت زیبا وشایسته ای نیست هم نمیشه خدا
رو چیزی دانست كه بی وجوداست و وجود ندارد...
برای همین به نظرمیاد اشتباه باشه...نه؟؟
در پناه حق
دعا میكنم كه خداازتو بگیرد،هرآنچه كه خداراازتو گرفت...دكترعلی شریعتی