هوالحكیم
میرسیم به قسمت بعدی
وواااااااااااااااااوووووووو نوبت حیات طیبه عزیز هستش :
hayat_e_tayebe عزیز :
سلام حاجی و سلام دوستان
حاجی جان خسته نباشی داداش.
سلام....شما خسته نباشی...ما كه خسته نیستیم ....به قول بچه های دوران جنگ....كی خستس .... دشمن....ههههه....
واقعا وقتی اینجا میام و اینها رو میخونم خستگی از تنم بیرون میره....
دست گلت طلا . ایشالله برسه قفل ضریح امام رضا _ بعدم کربلا و امام حسین_بعدم نجف بری یه سر زیارت مولامون ، برای ما هم دعا کنی آدم شیم _چشمک_
خواهش میكنم...انشالله سفرهای بعدی با هم و با سایر دوستان بریم مشهد پابوس آقا امام رضا(ع)و كربلاو نجف و سامرا و انشالله برگشتن هم میریم كیش وقشم.....ببخشید.....میریم اصفهان ....زینبیه....هههههه.....
اما خیلی شیرین بود این تاپیک / همه سفر ما به یه طرف شیرینی این تاپیک و یاد و خاطره هاش یه طرف دیگه .
خوش زبانی و ساده گوییت حاجی جان در این تاپیک اول از هر چیز دیگری نمود داشت .
واااااااوووووووو.....شیرینی میدن....یعنی دیگه شام نمیدند.....خدایش این سفر یكی از شیرین ترین سفهام بووووود......
بابا حیات عزیز خجالتمون نئه.....الان از توی زیر زمین دارم مینویسم...آخه آب شدم......ههههههه......
خداییش واقعا میگم ، اگر به عنوان یه شهرستانی این تاپیک رو میخوندم_جدای از اصفهانی بودنم_ به این مواردی که میگم پی میبردم :(دقیقا عین همین الانم)
اصفهانیا ادمای صاف و ساده و خوش زبانی هستن که نمود واقعی اون رو در مسافرتهاشون میشه به عینه دید
بچه های نصف جهان قبل از اینکه به قول معروف شیله پیله ای داشته باشند معرفتشونو برای هم دیگه خرج میکنند
دوستان نصف جهانی محبتاشونو دریغ نمیکنند
هیچ گونه ریا و تکبر و خودخواهی در وجودشون نیست!
برخودهاشون ، حرفهاشون ، عقایدشون و همه و همه رفتارهاشون نشان از شخصیتی داره که برای زندگی واقعی به وجود اومده باشه
حیات جان.....صاف وساده بودن و خوش زبانی یكی از ویژگی های بارز ما اصفهونیاس....ته اش اینه اس كه بی ریا و بی آلایش هستیم و خدایش برای دوستامون مایه میزاریم و مهمون نوازی كه كم نمیزاریم....(من هم به دید یه غیر اصفهانی گفتما....یعنی یه دوستانم در دوران خدمتم گفت...)
البته همه اینا به شرطی هست که بنده رو از لیست نصف جهانیها خصوصا دوستان عزیزم فاکتور بگیرید _چشمک_
بابا شما اصل مطلبید....اگه شما و حامد عشقی و سایر دوستان گلم نباشید كه اوضاع دو دوتا میشه(می چشمكییییییییییم)
راستی حاجی جان غیر از خانم عشق آبی ، ببخشید ، خانم آرسو (شرمنده ها ، منم خدائیش اصلا به کل یادم رفته بود شما هم تهران هستید به یکی از دوستان هم گفتم دیدی همه چی رو یادمون بود الا اینکه شما هم اونجائید !!!!!! خلاصه شرمنده از بابت منهم . اون منهم نه ، من تنها )
به خدا من تا این لحظه نمیدونستم....باورتون میشه....وقتی خانم آرسو گفتند من نمیدونستم چی بگم...واقعا معذرت میخواهم از ایشون كه نمیدونستم ایشون در جمع هستند و البته تقصیر بنده حقیر بوده كه افتخار آشنایی با ایشون رو نداشتم.....باز هم معذرت....
داشتم میگفتم حاجی جون ، غیر از خانم آرسو یکی دیگه از دوستان که خیلی انتظار دیدارش رو میکشیدیم از قلم شما جا افتاد !
این شخص کسی نیست جز ، جانشین معذول انجمن معارف به نام مجتبی ترشیزیان ( به افتخارش ) .
دیدار با اقا مجتبی هم برای من در نوع خودش خاطره ای شد . قول هم داده که بعد پایان درسش یکی دو سال بیاد پیشمون اصفهان زندگی کنه . یوهووووووووو . چه شود . ضمنا بابت خلبان شدنش ، داشنگا قبول شدنش ، رژه رفتن جلوی... و همه افتخاراتش قراره اشتراک یک ساله شیرینی بهمون بده
من دیدمش....افتخار آشنایی با ایشون رو یعنی داشتم.......و خودم خبر نداشتم .....یا اینكه خودت فقط دیدیش.....پس با این اوصاف یه نفر دیگه به نصف جهان اضافه شد.....واااااااااووووووو....چه شود......ایول الله....
من شیرینی میخوام...من نمیدونم یا شیرینی یا شام...كدوماش...؟؟؟
میفكریییییییییییییم ؟؟؟
بقیه ماجراها هم که تعریف شده . ایشالله میخوائیم از خجالت خانم آنشرلی در بیایم و حتما یه گز سفارشی واسشون ...ایمیل... کنیم
قرار نبود لوووووو بره ها....لو نده تا گز رو براش شنبه ارسال كنیم...به صورت ایمیل...منتظر بمانید آنشرلی عزیز.....