تبیان، دستیار زندگی

به نام او...

سلام

آقا همه ی کیف صندلی داغ به غولش بود..اونم زدید ناکار کردید....

گاهی باید وسوسه شد و به حرف شیطون گوش داد....نباید میکردید این کارو...نبایدددد!!!!

از دیر باز تبریک میگفتن نشستن بر روی صندلی داغ رو... هیچ وقت فلسفش رو نگرفتم... میشه بفرمایید دلیلش رو شما؟

2-(بالایی اولین سوال بود)

چرا وقتی جناب روح زنگار زده( یادش گرامی!) پیشنهاد جانشینی انجمن ادبیات رو دادن قبول نکردید؟

میدونید با این کار کلی حرص دادید من رو؟!!!!

میدونید چه زوجی میشدید؟؟؟؟ 

3- گفتید قالب اشعار روح زنگار زده رو نگرفتید...تا اونجایی که من اشعارشون رو خوندم( تقریبا خیلی هاش رو خوندم) کاملا مشخص بود

یعنی خودشون هم میگفتن که این غزلم مثلا...چرا پس آیا گفتید ....؟

4-حمید رضا وظیفه این همه انرژی رو از کجا میاره؟

معمولا چجوری خرجش میکنه؟

5-خندیدن به همه چی در همه جا درسته؟ اگه آری چرا؟اگه خیر چرا؟!!!!!

6-قصد دارید غول ثانویه ی صندلی را نیز بترکانید!! اگه این چنین قصدی دارید لطفا بگید که ما منتظر نباشیم!

7- یه سری اسم براتون انتخاب کرده بودم..یادتونه؟ اونایی که یادتونه رو بنویسید

8-ظرف ها در چه حالن؟!!! چقدر ظرف میشویید! وجدانا؟

9-اگر روزی روزگاری یکی یه داستان بنویسه و شما بشید شخصیت اول و منفی!(اشاره به داستانکی که بنده دخترم رو تو کمد جا گذاشته بودم!!)

برای جبران چه میکنید؟ 

10- یادمه بسته ی داغ داشتیم یه زمانی... اگه بسته ی داغ شما عکسای روز اخر کلاس امداد باشه چی میشه؟!!!

برمیگردیم

یا علی

به نام خدای مهربون

سلام

قبل از هر چیزی جوب حسین عزیز رو بدم که البته تو همین تاپیک فکر کنم تو صفحه1 جوابشون رو داده بودم البته پیشاپیش!!

حسین جان دوست من طبق قانون انجمن صندلی داغ هر کاربری می‌تونه در هر دوره سری حداکثر 40 سوال بپرسه و باید توجه کنه که تعداد سوالاتش در هر پست بیش از 20 تا نشه، البته مثلا 22 یا 25 تا هم شد مشکلی نیست (منظورم از هر سری یعنی مثلا شما امروز میای 40 تا می پرسی، دوباره سری بعد مثلا فردا میای 40 تا حداکثر می‌پرسی) و اما دلیل این قانون هم اینه که اولا عدالت بین همه کاربرا رعایت شه تا از اون هیجان صندلی پایین نیاد و هم اینکه مهمان برنامه با دیدن حجم زیاد یییهویی سوالات نترسه و برای اینکه سریع به انتهای سوالات برسه سریع سوالات رو هل هلکی پاسخ بده، همین.

حالا من پست‌های شما رو ویرایش می‌کنم و یه 60 تا سری اول که اومدی میذارم و یه 40 تا هم این سری که سوال پرسیدی ویرایش می کنم، باقی سوالات رو هم طبق همین روال ممنون میشم ثبت کنی.

از اینکه با حضورت و سوالاتت باعث گرم شدن صندلی شدی ازت ممنونم.

و آما شورشوری سران شاهی!!! چی میگه؟!؟! من کی ضدحال زدم؟؟؟ آهان منظورت همون 4 باریه که دیر اومدم سر قرار و یه بار هم تو نمایشگاه قرآن قالت گذاشتم و 22 بهمن امسال هم که .... به خاطر همینا!!! پیف پیف چه بی جنبه ای!!! میگن رفاقت های امروزی بو گرفته من باورم نمیشد. باشه عب نداره، شما جبران کن، خیالی نیس جز سوزوندن شورشور سران شاهی.

و اما در مورد اینکه بعضی دوستان جا موندن و اسمشون تو لیست نیست، باور کنید من بی گناهم، ایشالله از دوره‌های بعدی به لیست اضافه میشین.

و اما فرمانده رنگین کمون!!! فرمانده این شورشی رو من بالاخره گرفتمش و رو صندلی نشوندمش دیگه کباب پز کردنش با شما!! ولی باشه ای شاه فرمانده رنگین کمون رو نقد کن همین الآن. امضا کارتر:D

دوستان و عزیزان من در انجمن صندلی داخ!! لطفا اینقدر با من حرف نزنید!!! این شاه ییهو قاطی می‌کنه و میذاره میره ها!!! این شاه شوریده سران  ازش هر کاری بر میاد!!!!

و اما باز هم برای خالی نبودن عریضه:

شاه چرا اوایل فعالیتت تو تبیان اصلا نمیخواستی لو بری و همش مرموز و گاهی هم مارموز!!! بودی؟

شاه یکم از دوران نوجوانیت بگو؟‌دوس دارم بدونم تو دوران دبیرستان چجور دانش‌اموزی بودی؟ همشو بگیا.

همین

مراقب خودتون باشید

:ranginkamoon

یه  گربه سیاه پشمالو به نظر شما قشنگ تر از یه قناری زرد بد صدا نیست؟

گل شبدر چه کم از لاله ی قرمز دارد!؟ اما به صورت سلیقه ای گربه رو ترجیح میدم.

unloker:

جناب شوریده سران شاه نظرتون در مورد این شعر چیست؟؟؟؟؟؟؟؟

خوبه ولی پیشنهاد میکنم در صورتی که می خواین این شعر رو ادامه بدید از قالب مثنوی استفاده کنید چون با قصیده قصه گفتن راحت نیست.

ضمنا من اون زمانی که میبایست میگفتم، قصه هام رو گفتم. الآن قصه های من خیلی توی پادگان جایی نداره!

:setarekoocholo

انشاالله صندلی به حد کافی داغ و سوزان باشد

من که از خدا میخوام. خصوصا اینکه هفته های آخریه که توی انجمن های تبیان فعالیت می کنم. امیدوارم دوستان اونقدر سوال بپرسن که یه وداع به یاد ماندنی برام بشه.

MCLAREN

در دنیا اصلا از اتومبیل خوشت میاد؟‌اگه آره چه رنگی و از چی خوشت میاد؟

از BMW GINA Light Visionary خوشم میاد رنگ نقره ای میخوای برام بخری؟

Mamal92:

30 سال پیش تو این ایام (چند روز پیش) شاه رفت، چرا رفتی؟

به قولی: هرکی سیبیل داشت که فامیل شما نیست که! بین اون شاه و این شاه تفاوت از زمین تا آسمانست.

خب حالا که 30 سال پیش رفتی، کجاها رفتی؟

من سه روز نیست از کنارت رفتم یعنی دوری من اینقدر برات سخت بوده که سی سال به نظرت اومده؟

این جشن های 2500 ساله چی بود شاه؟

هیچی طرف فکر می کرد با ربط دادن خودش به کورش یه اعتباری کسب میکنه(اون هم مثل تو فکر میکرد هر گردی گردوه) رفت به کورش گفت: کورش تو آرام بخواب که ما بیداریم. نگو طرف اصلا خواب نما شده بوده.

چرا شاه شوریده شدی، شاه ترشیده نشدی؟

چون اون وقت یه بیکاری مثل تو پیدا میشد که بپرسه چرا شاه ترشیده شدی!

چرا سرت شوره گزاشت شاه؟ شامپویی که استفاده میکردی چی بود؟

دوست ناباب! همش از یه کارتون سیگار شروع شد که توی یه غرفه فرهنگی بود!

چرا میگفتن مرگ بر شاه؟ خیلی به مردم ظلم کرده بودی؟

اخوی اون شاه با این شاه فرق داشت اون هم تومنی هفت صنار! البته تقصیر از تو نیست طی این سال ها برای تقبیح حکومت پهلوی به حدی لفظ شاه رو کوبیدن که دیگه همه فکر می کنن شاه یه جور ناسزاست. نمیدونم اون شعر بچگیهامون رو به یاد دارید که از زبون گلابی می گفت:

به من میگن شاه میوه ها

عجب تهمتی پناه بر خدا !

و در راه کوبیدن عنوان شاه تا جایی پیش رفتن که تاریخمون به جرم شاهنشاهی بودن بین خرابه ها گم شد. حدودا دو سال پیش توی برسا داشتیم یه بحثی رو با یکی از کاربرها میکردیم و ایشون ضمن بحثشون تپه ها ی سیلک کاشان رو با تخت جمشید مقایسه کردند و حتی برتر دونستند.

اونجا بود که فهمیدم چرا به این سادگی تاریخ ما توسط خارجی ها تحریف میشه. بعضی ها برای تقبیح رژیم پهلوی و همچنین برای اثبات حقانیت جمهوری فکر کردند باید کلا نوع حکومت شاهنشاهی کوبیده بشه بلا استثنا و نتیجه اینه که میبینیم.

توی کشور ما در حال حاضر تاریخ نیست که مهمه بلکه آثار باستانیه. البته با دقتی که در نگهداری این آثار از سوی میراث فرهنگی بذل میشه شک دارم آثار باستانی هم اهمیت چندانی داشته باشند!!!

نظرت در مورد صندلی داغ چیه؟

نظرم مثبته فقط اگه یه خورده داغ ترش کنن ممنون میشم.(دارم یه نیروگاه بخار اینجا میزنم که برقش رو به دولت بفروشم)

یه شامپوی خوب معرفی کن؟ کچل نشیم باهاش!!!

مگه نمیدونی تبلیغ کردن اینجا حرام است.

یوزارسیف جوان شما بودی؟

حقیقتش روزی که من برای تست گریم رفتم اونقدر دست اندرکاران فیلم محو جمال ما شدند که چند نفری با مخ رفتند توی دیوار، چند نفری از پله ها افتادند و ... خلاصه آمار تلفات به حدی بود که مسئولان سیما فیلم تصمیم گرفتن از یه بازیگر دیگه استفاده کنن.

آهان یادم اومد، چرا دیشب جایزه جانشین برتر رو ازش سبقت نه سرقت کردی؟

کذبه آقا کذبه! شما جدیدا خیلی اتهام میزنی ها! می خوای این تاپیک هم مثل داستان مقاله های نجوم حذف بشه؟ البته خوب من از این نفوذها ندارم (اگر هم داشتم استفاده نمی کردم) پس عیبی نداره مثل اینکه مجبورم ببخشمت. اما اگه یه بار دیگه تکرار بشه باز هم می بخشمت!

برخورد من به خاطر دست زدن به موبایلم نبود. اگه از اونایی که منو بیشتر می شناسن بپرسی (مثل مهدی) من با اطرافیانم خیلی دیر صمیمی می شم و وقتی هم این اتفاق میفته صمیمیت بین من و اون شخص خیلی زیاد میشه و همیشه سعی می کنم یه احترام بینمون حاکم باشه. من شما رو یکی دوبار بیشتر ندیدم و توی برخورداتون صریح بگم درست برخورد نکردید و یواش یواش دارید پیش من احترامتون رو از دست می دید ( که البته من جور دیگه روی شما حساب می کردم). احترام هر کسی دست خودشه.

سلام

چه عجب سوالات من رو هم جواب دادی!

ممنون از تحلیل شخصیتی که ازم داشتی، خیلی جالب بود برام!

به قول یه مثل قدیمی میگه: اگر به مشکلات زندگی بخندی، همیشه موضوعی برای خنده داری!

علاقه من به 92 برای این بود که ابجد اسم محمد میشه 92 !

خب تعهدات چیز بود،‌ خب نمیشد که تو اون سالن بعد از اینکه من معرفی شدم، دیگه هراز نفر من رو میشناختن، چجوری به هزار نفر شیرینی میدادم ؟

راستی چرا با انگشت بای بای کردی؟

خب اون چیزه تو جیبت بود، درسته دست تو جیب کسی کردن دور از ادب هست، ولی خب اینبار موجه بود !

راست میگیا، من همش میگفتم این شاه همون شاه هست، آخه عینکتون شبیه هم بود !

و در مورد پاسخ باقی سوالات هم ممنون.

به قول مکلارن و آما سوالات جدید!

1. آشپزی بلدی؟

2. دست پختت رو کسی خورده؟ زنده موند؟

3. بلدی عین مردا 99 تا غذا با تخم مرغ بپزی؟

4. چه غذایی دوست داری؟

5. چه گلی دوست داری؟

6. نظرت در مورد پیاده روی برگ های خزان پائیز چیه؟

7. نظرت در مورد پیاده روی زیر بارون چیه؟ (البته تنهایی)

8. عاشق شدی؟

9. وقتی هر هفته صبر میکنی تا جمعه بشه، و اونی که چشم به راهش هستی، نمیاد، چه حسی بهت دست میده؟ (منظورم غروب های دلگیر جمعه هست)

10. گریه کردی تا حالا؟ تنهایی گریه میکنی یا تو جمع؟

11. از اینترنت چه استفاده هایی میبری؟

12. چه انگیزه ای داشتی که حاظر شدی مصدوم بشی تو دوره های امداد؟

ایراد نداره تصویرش رو بزاریم اینجا در موردش توضیح بدی؟

اون عکسی که تو غرفه تبیان آلوده شدی رو میشه بزارم اینجا در موردش توضیح بدی؟

یا اون حرکات کوبنده اسرائیل لرزون؟

13. در مورد این سه تصویر بالا که توضیحش رو نوشتم، تصویرش بعدا اگر مجاز شد میاد، یه توضیحاتی میدی؟

14. به جناب صالحی یه نمره بده از 100، میخوام بگم بیان تو صندلی داغت شرکت کنه،‌ موردی نداره که؟ عضو تبیان هم هستن!

15. بهترین دوستت کیه؟ بدترین دشمنت کیه؟

16. روزانه چقدر برای خانوادت وقت میزاری؟

17. چقدر برای خودت؟

18. چقدر برای دوستات؟

19. چقدر برای خدا وقت میزاری؟

20. فرق آرزو و دعا چیه؟

وقتی به اینا پاسخ دادی میام و باقیش رو میپرسم.

سربلند و پیروز باشین...

التماس دعا

سلام.

منم سوالامو میپرسم اگه خیلی سوختی آخرش بگو که سری های بعد پیاز داغشو کمتر کنم.

1) کلا نظرت درباره چیه؟

2) نظرت در باره من چیه؟

3) فرض کن من خدایی نکرده دختر بودم حالا نظرت در مورد من چیه؟

4) فرض کن جسارتا خودت دختر بودیو من پسرحالا نظرت در مورد من چیه؟

5) اگه یکی بهت بگه خیلی دوست دارم تو جواب بهش چی میگی؟

6) بیشترین عددی که تا حالا کسیو دوست داشتی بگو> عدد باشه ها ؟

8) تاحالا شده از کلاسی اخراج شی ؟ اگه شده کاملا شرح بده؟

9) نظرت در مورد کلاس نجوم تبیان چیه؟

10) به نظرت سواله 9 و 10 به هم ربط داشتن؟

11) این دنیا رو بیشتر دوست داری یا اون دنیا؟

12) اگه همین الان از خواب پا شی بفهمی نه تبیانی بوده نه اینترنتی نه دوست مجازیی نه کلا پیشرفتی چه حسی بهت

13) اگه ایرانی نبودی دوست داشتی کجاییی بودی؟

14) به نظرت 13 عدد نحسیه ؟ ازت 14 تا پرسیدم که سری بدم بیام فعلا اینارو داشته باش>

سلام اومدم سوالت رو جواب بدم عکس این صندلی که دیگه قریچ قریچش کرمون کرده !

این سوالی که شما از من پرسیدین سوالیست که خودم بارها از خودم پرسیدم و به نتیجه نرسیدم خودم رو نمی خوام محدود کنم و برای همین میگم در شاخه های مختلفی درس خوندم و می خونم و خواهم خوند و از محدود شدن هم خوشم نمیاد !

همانظور که میدانی مصر حکومت بزرگیست و سرزمینی پهناور با دشتهای وسیعیست و رود نیل که با طغیانش برکت و نعمت بر ما عطا میدارد و خدای را که همواره بر آن سجده خواهیم کرد خدایی که هر روز با باز شدن چشمانمان بر ما سلام می کند و تا غروب آن نورش را بر ما فرود می آورد خدایی یکتا که قدرتی جاودان دارد و به یاری او و با کمک یکتاپرستانی چون تو یوزارسیف جوان خدایگان دروغ معبد را از بین خواهد برد کاهنانی چون ممل آنخ ماهو همسر ما نیز :-) که در این از ذکر نام او معذوریم با پریدن در میون کلوم به این امر کمک بزرگی خواهد کرد .

بانو نفر تی تی که در سالیان دراز همراه و همیار ما بوده است.

سوال : تو واقعا طنز نویسی ؟یک بار که طنز نوشتم با این جمله از سلحشور برخوردم که تو هم شدی شاه ؟ از این جملش بیشتر از او بدم آمد ! چرا مرا با تو مقایسه کرد در صورتی که من اصلا نمی دانستم تو شعر می نویسی و ادبیاتت شاید خوب باشد ! 

برای نوشتن طنز از کدام نوع نوشته استفاده می کنی ؟

شعر می گویی ؟

با چه علومی آشنایی داری ؟

با چند زبان آشنایی ؟

از کجا آمده ای و به کجا خواهی رفت ؟

بنی آدم اعضای یکدیگرند ؟

تا چه مقطعی تحصیل خواهی کرد ؟

چه کار می کنی ؟

چه کار خواهی کرد ؟

راز ساخت سیلوها رو چند فروختی ؟ چند خریدی ؟

چرا بر دوش غلامان سوار نمیشی و آبروی ما رو می بری که یکسره روی اینا سواریم ؟!

از زنی که برایت انتخاب کردم راضی هستی ؟

چگونه می خواهی با دو زن در قسمتهای بعدی به زندگیت ادامه دهی ؟

نسبت به زلیخا چه حسی داری و چه حسی داشتی ؟

دیگه سوالی ندارم هر وقت وقت کردم حتما سوال می کنم .

موفق باشی  

rosesurati:

چرا شناسه کاربریه من تو این لیست نیست؟؟؟!

اتفاقا شناسه ی شما توی لیست بود. من خودم دیدم.

جناب شوریده سران نظرتونو راجع به شناسم و خودم رو می خواستم بدونم؟

در مورد شناسه که شناسه ی قشنگیه. هم نشون دهنده ی علاقه ی شما به گل و هم رنگ صورتیه.

در مورد خودتون راستش شناخت دقیقی ندارم چون بیشتر در انجمن های خانواده، روانشناسی و تاپیک های تبریک فعالیت میکنید که من خیلی به اونها سر نمیزنم. اما با توجه به چند پستی که از شما دیدم به نظر میاد که به تست ها و مقاله های روانشناسی علاقه دارید. به رعایت ادب در نوشته هاتون خیلی اهمیت میدید و به کارهای گروهی هم علاقه مندید.

یه جمله ی زیبا و به یادماندنی...

با توجه به نام کاربریتون که اسم یه گله:

گل محمدی باش تا محتاج ادکلن فرانسوی نشوی!

(نمیدونم از کیه)

نظرتون درباره اصطلاحات ذیل:

ماهواره امید...

تقریبا میشه با این موفقیت گفت که ما دیگه فاصله ی چندانی با کشور های پیشرفته ی صنعتی به لحاظ علمی نداریم. اگر به لحاظ شاخص های اقتصادی و بهره وری هم پیشرفت کنیم میتونیم کاملا از جهان سوم خارج بشیم.

کشتار مردم غزه...

یک نسل کشی تمام عیار در برابر چشمان طرفداران حقوق به شرّ (که معمولا خودشون رو طرفدار حقوق بشر جا میزنن.) اما بیش از هر چیز به حال مسلمانان اسف میخورم که به حدی تفرقه بینمون افتاده که به راحتی سرزمینمون تسخیر و همنوعانمون کشته میشن وما بر سر تشکیل یه اجلاس به توافق نمی رسیم!

تبیان...

قبل از نشستن روی این صندلی مدیر این انجمن از من قول گرفته که نظراتم در مورد تبیان رو بیان نکنم. بنابراین از پاسخ به این سوال معذورم.(مگر اینکه یه امان نامه به امضای دکتر خاموشی و آقای طالب پور برای من و مدیر انجمن بگیرید!!!)

botanist:

- جناب شاه شوریده سران گرامی، به عنوان اولین سوال...تا حالا مشهدالرضا تشریف آوردید؟ چند بار؟ سبک زیارت کردنتون چجوریه؟

نه تا به حال مشهد تشریف نیاوردم اما حداقل سالی یه بار مشهد مشرف شدم.میشه بیش از 21 بار.سبک خاصی ندارم خیلی معمولی زیارت میکنم.

روحیه ی رُک بودن...نقادی و حاضر جواب بودن، از کی همراه شخصیت حقیقی شاه شوریده سران  شد؟چرا؟ چقدر دوست دارید این روحیه رو؟ چرا؟

راستش من سال اول دبستان رو که به پایان رسوندم بیش از هر چیز دیگه ای هفته نامه ی گل آقا رو میخوندم. و همون طور که میدونید نقد تقریبا از طنز جدایی ناپذیره. علت دیگه خصوصیت عمومی ایرانی هاست. من هم مثل هر ایرانی دیگه ای خوب بلدم ایراد بگیرم. و علت دیگه رشته ی تحصیلی من هست. مهندس صنایع از اونجایی که باید بهره وری سیستم رو افزایش بده، باید بتونه معایب سیستم رو تشخیص بده(برای همین هم مهندسین صنایع زیاد محبوب نیستن).

خوب این روحیه رو تا جایی که به خصلت عیب جویی تبدیل نشه دوست دارم. و اگه موجب اصلاح خصوصیات خودم بشه بیشتر هم دوست خواهم داشت. ضمن اینکه این روحیه تا حدی لازمه ی رشته ی تحصیلی من هم هست.

سختترین کاری که تا حالا انجام دادید؟

زندگی!

تا حالا شده شاه از کارش فوق العاده ناراحت بشه؟ یه جور ناامیدی خدای نکرده بیاد سراغش؟ اون موقع برای رهایی، چه کرده این شاه ما ؟

از شدن که شده. البته ناامیدی رو چندان به یاد ندارم خیلی کم.

خوب نکته ی مثبت شوخ طبع بودن اینه که اطرافیانت هم معمولا سعی میکنن باهات شوخی کنن و این به خارج شدن از حالت ناراحتی خیلی کمک میکنه. الته مواقع تنهایی هم فکر نمیکنم ناراحتی ها بتونن خیلی دوام بیارن. این جور مواقع دیوان حافظ، کلیات سعدی، مفاتیح الجنان و قرآن میتونن کمک کنن.

یک آدم کامل(چه دختر و چه پسر) چه ویژگیهایی داره؟

ویژگی های خوب!

جدای از شوخی انسان کامل ویژگی ها زیادی مثل خوش خلقی، ادب، تقوا، ایمان، علم و... داره اما به نظر من مهمترین ویژگیش اینه که با دیدن اون به یاد خدا می افتیم.

چقدر به کشورتون افتخار میکنید؟ به ملتش یا دولتش؟  هردو ؟ یا هیچ کدام؟

خیلی زیاد.

ملت یا دولت! سوال جالبیه اما واقعیت اینه که معمولا این دو خیلی از هم جدا نیستن. دولت یک کشور از فضا نمیان بلکه از بین همون ملت میان. اگر ملتی از دولتش ناراضی باشه باید اول خود ملت عوض بشه تا تاثیرش به دولت برسه. نمونه اش همین کشور خودمون. ملت ما از زمان قاجاریه از دولتشون ناراضی بودند اما تغییری چندانی در وضعشون ایجاد نشد. چون خودشون تغییری نکردند. اما وقتی روند تغییر آغاز شد نه تنها رژیم پهلوی رو سرنگون کردند بلکه هشت سال در برابر تمامی قدرت های جهانی جنگیدند و سربلند بیرون اومدند.

یه جمله ی معروف در علوم سیاسی وجود داره که میگه: هر ملتی لیاقت همون دولتی رو داره که بر اون حاکمه.

و این دقیقا همون سنت الهی است که در قرآن هم گفته شده که خداوند در وضع ملتی تغییر ایجاد نمیکنه مگر اینکه خودشون تغییر کنن.

تا حالا مکه مشرف شدید؟ چه حسی داشتید(در صورت تشرف) و یا دارید(اگر مشرف نشدید)؟

نه متاسفانه این سعادت رو نداشتم. حس بی لیاقتی(راستش یه خورده هم میترسم برم اونجا ولی آمادگیش رو نداشته باشم)!

میگن اونجا محل برداشته، نه کاشتن.یعنی چی؟

اشتباه میکنن کل دنیا محل کاشته وگرنه پیامبر اون رو مزرعه ی آخرت نمی نامید. این آخرته که محل برداشته.

چقدر از بقیه انتقاد میگرید(داوطلب میشید بگید: فلانی، من نقطه ضعفم چیه به نظرت؟) و چقدر انتقاد میکنید؟ انتقاد سازنده چه ویژگی داره؟

معمولا داوطلب نمیشم اما از انتقاد استقبال می کنم و سعی می کنم با روی باز با انتقاد مواجه بشم. ببینید انتقاد به شرط رعایت اخلاق در انتقاد نه تنها ایرادی نداره که دو حسن خیلی مهم هم داره:

1- در صورتی که انتقاد درست و به جا باشه، عیب کارم رو می فهمم اون هم به طور رایگان!

2- در صورتی که انتقاد اشتباه باشه، توضیحات لازم رو میدم و رفع سوء تفاهم می کنم.

می بینید که تمامش سوده. اما خیلی ها متوجه این نیستند!