تبیان، دستیار زندگی

بســـــــــــــــــــــــــــم لله

« بحث بالا گرفته بود.

ارمیای ارمنی یه چیزی می گفت و محمدجواد هم یه چیز دیگه .

هر کدوم داشتن از عقاید خودشون دفاع می کردن ، ناگهان ارمیا سوالی پرسید که محمد جواد رو به فکر فرو برد و ....

از خودم پرسیدم چرا محمد جواد نتونست اثبات کنه خدا واحد و یگانست ؟!

اشکال از کجا بود ؟!!

و چرا ما نتونیم از اصولی که به اونها پایبندیم دفاع کنیم ؟؟!!

نکنه ؟؟؟؟؟!!!...»

بحث از توحید به عنوان یکی از اصول دین مبین اسلام بحثی فرا دینیست که نه تنها دینداران بلکه ملحدین هم با جدیت این بحث را دنبال می کنند .

اینکه خداوند واحد است و اثبات و یا ابطال ثنویت و تثلیث نیازمند دلیل و برهان می باشد .

خیلی وقت ها ما دلایلی که برای اثبات مدعاهای خویش به کار می گیریم آنقدر آبکی و  سست است که خودشون به یک شبهه و یا لااقل مقدمه یک شبهه تبدیل می شوند .

در اینجا از شما دوستان که بحث های اعتقادی را با جدیت دنبال می کنید سوال می کنم که آیا شما می توانید یگانگی خداوند را اثبات کنید؟ یا مثل محمدجواد دلایلی دارید که در آخر به شکست  می انجامد؟

اگر مطمئن هستید که دلایلتان خدشه ناپذیر است ، بسم الله...

....وخدایی كه در این نزدیكی است.

سلام دوستان

بحث خوبیه . بالاخره هر بچه مسلمونی باید بتونه یگانگی خداوند رو اثبات كنه

.این دلایلی كه میگم دلایلی هست كه خود من باهاش قانع شدم و به نظرم كامل هم هست چون سوالی تو ذهن من باقی نمونده .

 تئوری كه میگم این هست كه :همه ما نیازمند هستیم حداقل در آفرینش مون نیازمندیم . خودمون كه نمیتونیم خودمون رو بوجود بیاریم . پس همه مون به خالق نیاز داریم . یه خالقی برتر و كامل تر از خودمون . همین طور آسمانها و زمین و همه موجودات به خالق نیازدارند .حالا این خالق باید برتر از مخلوق باشه . همانطور كه مثلا ما یه رباتی میسازیم یا هر چیز دیگه ای درست میكنیم در ساختن به ما نیاز داره و بعد هم در كنترل بازم به ما نیاز داره و ما هم برتر از اون ربات هستیم .

پس آفرینش ما هم همین طوره یعنی یه خالقی كه عاری از هرگونه عیبی هست و هیچ نیازی هم نداره ما رو خلق كرده .(هرچند این دوتا قابل قیاس نیست . برای نزدیكی ذهن این مثال رو آوردم ) اون خالق هیچ نیازی نداره نه در آفرینش و نه در اداره و كنترل .

حالا اگر چند تا خالق داشته باشیم مثلا خدای باد و باران و .......... این میشه نیاز داشتن خدا

اگه چند تا خدا داشته باشیم و هر قسمتی رو یه خدایی خلق كنه خب دیگه این خدا بی نیاز نیست . این خدا نیاز داره كه در خلقت یكی بهش كمك كنه . خودش به تنهایی نمیتونه همه چیز رو خلق كنه . پس كامل نیست و نیازمند هم هست ...........

پس چند خدایی با فرض بی عیب و بی نیاز بودن خداوند متناقض است ........

در نتیجه تنها و تنها یك خدا و خالق وجود دارد كه بی نیاز و بی عیب و نقص است ......

بســـــــــــــــــــــــــــــم الله

دوست عزیز جناب aghaeizohre  با تشکر از پاسختون به این مبحث ، سوال این است که اگر فرض کنیم که مثلاًَ ما دو خدا داشته باشیم که این دو خدا هیچ نیازی به یکدیگر هم در نحوه وجود پیدا کردن و  هم در اداره امور نداشته باشند چه اشکالی پیش می آید؟

در این فرضی که گفته شد هیچکدام از دو خدا به هم احتیاج و نیازی پیدا نمی کنند تا بعد گفته شود که که محتاج به یکدیگرند پس کامل نیستند.

نقص در جایی مطرح است که احتیاجی باشد در صورتی که این دو هیچ احتیاجی در هیچ یک از افعال خود به غیر ندارند.

با سلام.

اولا : اصل بر واحد بودن شی است.یعنی اینکه شما که یکی هستید برای اثبات یکی بودنتان  نیاز به دلیل ندارید اما اگر ادعا کنید که شخص شما دو تا هستید نیاز به دلیل دارد.

ثانیا : خداوند در عالم امکان یکی است .  چراکه دوییت و دوگانگی موجب محدود شدن شی می شود. یعنی در جایی که خدای اولی هست خدای دومی نمی تواند همزمان باشد.این محدودیت موجب نقص در خداوند می شود.لکن اعتقاد صحیح بر اینست که خداوند باید کمال مطلق باشد .چراکه موجودی که کمال مطلق نباشد نمی تواند افاضه فیض کند به موجودات محدود دیگر.لذا اگر خداوند محدود شود تالی فاسدهای متعدد دیگر ی به دنبال دارد.

ثالثا : اگر دوگانگی بین دو خدا وجود داشته باشد به صورتی که هر دو دوچیز مستقل باشند ، نظم عالم هستی به هم خواهد خورد.چراکه هرکدام نظری جدای از دیگری خواهد داشت.

فکر کنم کفایت کنه برای شروع.دوستان هم ادامه بدند بحث جالبی خواهد شد.

یا علی مدد

بســــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم الله

اولا : اصل بر واحد بودن شی است.یعنی اینکه شما که یکی هستید برای اثبات یکی بودنتان  نیاز به دلیل ندارید اما اگر ادعا کنید که شخص شما دو تا هستید نیاز به دلیل دارد.

علیک سلام . نه ، اصل بر یکی بودن نیست . اصلاً همچین اصلی معنا ندارد که اصل بر یکی بودن است . اگه میشه بگین این اصل را از کجا آوردید ؟؟

ثانیا : خداوند در عالم امکان یکی است .  چراکه دوییت و دوگانگی موجب محدود شدن شی می شود. یعنی در جایی که خدای اولی هست خدای دومی نمی تواند همزمان باشد.این محدودیت موجب نقص در خداوند می شود.لکن اعتقاد صحیح بر اینست که خداوند باید کمال مطلق باشد .چراکه موجودی که کمال مطلق نباشد نمی تواند افاضه فیض کند به موجودات محدود دیگر.لذا اگر خداوند محدود شود تالی فاسدهای متعدد دیگر ی به دنبال دارد.

اگر شما اعتقاد به مجرد بودن خداوند داشته باشید که دارید دیگه مکان دار بودن برای خدا معنا ندارد تا بعد گفته شود که هر یک از دو خدا محدود به دیگری می شود و هر جا که خدای اولی باشد خدای دومی نمی تواند باشد پس مقدم شما باطل شد و نمی توانید تالی را نتیجه بگیرید.

ثالثا : اگر دوگانگی بین دو خدا وجود داشته باشد به صورتی که هر دو دوچیز مستقل باشند ، نظم عالم هستی به هم خواهد خورد.چراکه هرکدام نظری جدای از دیگری خواهد داشت.

اگر با هم بر سر اداره امور توافق داشته باشند و فعل آن دو تزاحم باهم نداشته باشد در اینصورت نظم هم به هم نمی خورد. یعنی یک نظر داشته باشند.  

عرض سللم و خسته نباشید

به نظر من که جواب منتظر عشق کفایت می کنه چرا؟

وقی به وجود خدا اعتقاد داریم یعنی عملا وجود یک خدا رو تایید کردیم. اونی که میگه چند تا خدا وجود داره باید حرفشو ثابت کنه. چون با قبول وجود خدا در مورد وجود لا اقل یک خدا به نتیجه رسیدیم.

یا حق

عرض سللم و خسته نباشید

به نظر من که جواب منتظر عشق کفایت می کنه چرا؟

وقی به وجود خدا اعتقاد داریم یعنی عملا وجود یک خدا رو تایید کردیم. اونی که میگه چند تا خدا وجود داره باید حرفشو ثابت کنه. چون با قبول وجود خدا در مورد وجود لا اقل یک خدا به نتیجه رسیدیم. jk

بسم الله

با سلام

جوابهایی که من در مورد مطالب شما عزیزان ارائه می کنم شما به عنوان جوابی که من به آنها پایبند هستم تلقی نکنید بلکه ممکن است خصم در مقام رد گفتار شما به آن استناد کند.

در نگاه بدوی شاید که سخن شما درست باشد که وقی به وجود خدا اعتقاد داریم یعنی عملا وجود یک خدا رو تایید کردیم اما می توان این اشکال را وارد کرد که بنا بر اعتقادات مسلمانان خداوند بسیط است و از بسیط و واحد فقط فعل واحد صدور می یابد. و یا اینکه در جهان خارج ما دو سنخ فعل مشاهده می کنیم که متباین به تمام ذات می باشد( خیر و شر) پس استناد همه آنها به یک چیز درست نمی باشد(ثنویت).

بســــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم الله

با سلام

جوابهایی که من در مورد مطالب شما عزیزان ارائه می کنم شما به عنوان جوابی که من به آنها پایبند هستم تلقی نکنید بلکه ممکن است خصم در مقام رد گفتار شما به آن استناد کند.

در نگاه بدوی شاید که سخن شما درست باشد که وقی به وجود خدا اعتقاد داریم یعنی عملا وجود یک خدا رو تایید کردیم اما می توان این اشکال را وارد کرد که بنابر اعتقادات مسلمانان خداوند بسیط است و از بسیط و واحد فقط فعل واحد صدور می یابد. و یا اینکه در جهان خارج ما دو سنخ فعل مشاهده می کنیم که متباین به تمام ذات می باشد( خیر و شر) پس استناد همه آنها به یک چیز درست نمی باشد(ثنویت).

در ثانی همانطور که اشاره کردید وجود لااقل یک خدا با دلیل شما ثابت می شود و در مورد چند خدایی بودن دلیل شما سکوت می کند در حالی که دلیل یقینی دلیلی است که علاوه بر اثبات مدعا ، مقابل آنرا هم رد و ابطال کند.

....وخدایی که در این نزدیکی است.

سلام دوستان

اگر فرض کنیم که مثلاًَ ما دو خدا داشته باشیم که این دو خدا هیچ نیازی به یکدیگر هم در نحوه وجود پیدا کردن و  هم در اداره امور نداشته باشند چه اشکالی پیش می آید؟

در این فرضی که گفته شد هیچکدام از دو خدا به هم احتیاج و نیازی پیدا نمی کنند تا بعد گفته شود که که محتاج به یکدیگرند پس کامل نیستند.

نقص در جایی مطرح است که احتیاجی باشد در صورتی که این دو هیچ احتیاجی در هیچ یک از افعال خود به غیر ندارند.

اگه دو تا خدا داشته باشیم پس باید این دو خالقی داشته باشند که اون خالق میشه خدای یگانه .......

اگر احتیاجی به هم ندارند پس چرا باید دو تا باشند؟ دو تا بودن در صورتی رخ میده که یکی از اونها نتونه به تنهایی همه کارها رو انجام بده که این میشه نیاز داشتن ......

اگر هیچ نیازی به هم ندارند و هیچ نیازی به کسی ندارند پس چراباید دو تا باشند ؟؟؟؟؟

خدای دوم در صورتی باید وجود داشته باشه که خدای اول به تنهایی از پس کارها برنیاد .....درسته؟؟؟؟

بســـــــــــــــــــــــــــــــــــــم الله

با سلام

اگه دو تا خدا داشته باشیم پس باید این دو خالقی داشته باشند که اون خالق میشه خدای یگانه .......

نه اینگونه نیست . همانطوری که در فرض یکی بودن خداوند ، او نیازمند به علتی برای بوجود آمدنش نبود یا به عبارتی واجب الوجود بود ، در فرض دو تا بودن هم آن دو واجب الوجود می شوند که نیازی نیازی به خالق ندارند

اگر احتیاجی به هم ندارند پس چرا باید دو تا باشند؟ دو تا بودن در صورتی رخ میده که یکی از اونها نتونه به تنهایی همه کارها رو انجام بده که این میشه نیاز داشتن ......

این خودش یک مدعاست که نیازمند به دلیلی و اثبات است . دوئیت وقتی سبب احتیاج می شود که بین آن دو شیء یکی از این نسبتها باشد

1- یکی علت دیگری و آن یکی معلول او باشد.

2- هر دو معلول علت دیگری باشند

در حالی که فرض ما این است که آن دو واجب الوجود هستند و دو موجود مستقل از یکدیگر.

اگر هیچ نیازی به هم ندارند و هیچ نیازی به کسی ندارند پس چراباید دو تا باشند ؟؟؟؟؟

پس چرا باید یکی باشند. دلیل فوق مغالطه اخذ ما به الدلیل به جای علت است

خدای دوم در صورتی باید وجود داشته باشه که خدای اول به تنهایی از پس کارها برنیاد .....درسته؟؟؟؟

دلیل عین مدعا است . زیرا مدعای ما وجوب وجود هر دو خالق است

سلام

من به دلیل نقص فنی اینترنت دیر رسیدم به بحث، ولی خب ماهی رو هروقت از اب بگیری میمیره!

به نظر من اگر خدا دوتا باشه و دو بی نیاز از یکدیگر، و دارای قدرت یکسان دو سلیقه بوجود میاد و نظم جهان بهم میریزه، یک خدا میگه شب باشه، یکی میگه صبح باشه!

همیشه در یک گروه حدی از تضاد وجود دارد، و کوچکترین گروه میشه یه گروه دو نفره، اگر بگیم خدا دوتا هست، عملا نظمی که در جهان هست بهم میریزه، چون هر خالق سلیقه خاص خودش رو داره.

پس از این بعد هم میشه اثبات کرد که خدا یکیست و همتایی ندارد.

بحش خوبی شده، ولی حواستون باشه نرسیدم به مباحث سخت فلسفه که خطری میشه، یعنی علمش رو چون ما نداریم، یکمی تو مسائل اعتقادی دچار مشکل میشیم، چون فلسفه علم سنگینی هست و هر کسی نباید واردش بشه، خیلی هم تاکید شده با علم ناکافی سمت فلسفه نرین، جناب صدرا در تاپیک هم نوشتن که خیلی ها به شکست خوردن در این راه، و بعضا خیلی ها هم اعتقادشون خدشه دار شد.

به نظر من اگر از یه کارشناس هم دعوت کنیم در بحث شرکت کنن خیلی بحث شیوا و خوبی میشه و کلی مخاطب پیدا میکنه و یکی از بهترین مباحث میشه.

سربلند و پیروز باشین...

التماس دعا