جلسه این هفته با حضور عزیزان ادامه داشت ، و مطالب جالبی پیرامون اثبات اعجاز قرآن بیان شد.
خلاصه بحث در اختیار شما قرار میگیرد:
1. یکی از دلایل اثبات اعجاز تحدی قرآن کریم می باشد.
منظور از تحدی اینست که خداوند از مخالفین اسلام می خواهد که آیاتی در مقابل قرآن بیاورند که با آن برابری کند.ولی از اعجاز قرآن اینست که هیچ کس نمی تواند هماوردی با آن کند و آیه ای به قدرت فصاحت وبلاغت و قدرت بیان مانند قرآن بیاورد.نمونه آیاتی نیزکه توسط مخالفین ساخته شده بود ، بیان شد که نقد آنها توسط دوستان مفصلا انجام گرفت.
2.اعجاز قرآن در اخبار از غیب.
خداوند در قرآن کریم آیات فراوانی پیرامون اخبار از غیب و آینده فرموده است که نمونه های از آنان برای شما قرارداده خواهد شد.
با اینکه ریشه های حوادث آینده در زمان حال و گذشته وجود دارد هیچ کس نمی تواند دقیقا از حوادث آینده پرده بردارد، و علی رغم اینکه انسان همیشه خواسته است از حوادث آینده با خبر شود و در این راه کوششهای فراوان کرده هیچ گاه وسیله مطمئنی برای کنار زدن پرده های ضخیمی که میان او و آینده است به دست نیاورده.ولی این حقیقت را نمی توان پنهان کرد که اگر کسی مسائل آینده را بطور دقیق و با ذکر جزئیات بیان کند (نه به صورت کلی گویی و بیانات مبهم وعبارات چند پهلو) دلیل بر این است که از اسرار غیب، اجمالا با خبر است و اگر این پیشگوییها مکرر واقع شود و هماهنگ با ادعای نبوت یا امامت باشد به عنوان یک دلیل ونشانه می توان، روی آن تکیه کرد.
با این اشاره به قرآن باز می گردیم و نمونه های زیادی که از این قبیل در قرآن مجید وجود دارد، مورد بررسی قرار می دهیم:
خبر غیبی پیروزی رومیان
خدای سبحان در آغاز سوره ی مباركه ی "روم" از پیروزی قطعی رومیان در آینده خبر می دهد "الم * غلبت الروُم * فی أدنی الأرض وهُمْ من بعْد غَلَبِهم سَیَغْلبون" سوره ی روم، آیات 1 ـ 3 : رومیان اكنون شكست خورده اند، ولی ـ به طور یقین ـ در سالهای آینده بر دشمنان خود پیروز خواهند گشت، چون امپراطوری های جهان در آن عصر غیر از ایران و روم، كشور دیگری نبود و چون نبرد بین همین دو امپراطوری بود لذا نامی از كشور غالب به میان نیامد؛ زیرا معلوم بود كه امپراطوری روم شكستی از غیر امپراطوری ایران تحمّل نمی كند.
خبر غیبی توطئه دشمنان
در یكی از جنگهای صدر اسلام، هنگام نماز ظهر، همه ی مسلمانان به رسول اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) اقتدا كردند، مشركین كه این صحنه را دیدند، گفتند موقعیّت خوبی برای حمله به مسلمین بود لیكن از دست رفت یكی از آنان كه به سیره ی آن حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) آشنا بود گفت: مسلمانان نماز دیگری بعد از این نماز می خوانند كه آن نماز، (نماز عصر) برایشان عزیزتر و محبوبتر از این نماز است، در آن هنگام به آنان حمله می كنیم. وقتی كه نماز ظهر تمام شد، خدای سبحان تصمیم سرّی دشمنان را از راه وحی به رسول خود خبر داد و فرمود: "واذا كنت فیهم فاقمت لهم الصلوة فلْتقم طائفة منهم معك ولیأخذوا أسلحتهم فإذا سجدوا فلیكونوا من ورائكم ولتأْتِ طائفة أُخری لم یصلّوا فلیصلوا معك ولیأْخذوا حذْرهم وأسلحتهم ودّ الذین كفروا لو تغفلون عن أسلحتكم وأمتعتكم فیمیلون علیكم میلةً واحدةً" سوره ی نساء، آیه ی 102.
یعنی همگی با هم نماز جماعت نخوانید بلكه برخی سنگر را حفظ كنند و برخی نماز بخوانند و سپس این دو گروه جای خود را با یكدیگر عوض نمایند و هیچ گاه از سلاح و سنگر خود غافل نباشید و همیشه و در هر شرایطی هشیاری خود را حفظ كنید؛ زیرا دشمنانِ كافر، دوست دارند كه شما از سلاح و سنگر و امكانات نظامی و غیر آن غافل شوید تا به شما حمله و هجومی یكباره نمایند.
البتّه تنها سلاح به دست داشتن كافی نیست؛ زیرا ممكن است كسی سلاح به دست، در سنگرش باشد ولی هشیاری اش را از دست داده باشد و این بهترین موقعیّت هجوم دشمنان است. آنچه مهمّ و همیشه و در همه حال لازم است حفظ هوشیاری است، به همین دلیل خداوند در ادامه ی آیه می فرماید: "ولا جُناح علیْكم إن كان بكم أذیً من مطرٍ أو كنتم مرضی أن تضعوا أسلحتكم وخذوا حذْركم إن الله أعد للكافرین عذاباً مهیناً" سوره ی نساء، آیه ی 102 یعنی اگر در شرایطی مانند حالت بارش باران قرار گرفتید كه مجبور بودید سلاح را در دست خود نداشته باشید و آن را بر زمین بگذارید، گناهی بر شما نیست ولی در آن حال نیز از دشمنان برحذر بوده و هشیار باشید، هرگز تیزهوشی، مراقبت و پاسداری نظامی را از كف ندهید.
غنائم فراوان آینده
قرآن در سومین آیه به دنبال ماجرای «صلح حدیبیه» و پیشگویی «عمرة القضاء» و «فتح خیبر»، خبر از فتوحات فراوان دیگری همراه با غنائم بسیار در آیات دیگر می دهد و می فرماید: « خداوند غنائم فراوانی به شما وعده داده که آنها را به چنگ آورید ولی این یکی را (فتح خیبر را) زودتر برای شما فراهم ساخت، و دست تعدی مردم (مشرکان مکه و منافقان) را از شما بازداشت تا نشانه ای (از صدق دعوی نبوت پیامبر اسلام «ص») برای مومنان باشد و شما را به راه راست هدایت می کند» ( وعدکم الله مغانم کثیرة تاخذونها فعجل لکم هذه و کف ایدی الناس عنکم ولتکون آیة للمومنین و یهدیکم صراطا مستقیما ) سوره ی فتح آیه ی 20
سپس می افزاید: « و نیز غنائم دیگری (نصیب شما می کند) که خودتان قدرت بر آن را نداشتید، ولی خداوند قدرتش به آن احاطه دارد و خداوند بر هر چیز توانا است» (و اخری لم تقدروا علیها قد احاط الله بها وکان الله علی کل شیء قدیرا) سوره ی فتح آیه ی 21
در این آیات، خبر از دو پیروزی بر دشمنان توام با غنائم فراوان داده شده، یکی در کوتاه مدت و دیگری در درازمدت، غنائم و فتوحاتی که هرگز مسلمانان به حسب ظاهر، توانایی برآن را نداشته اند اما به قدرت کامله الهی در اختیار آنان قرار گرفت .
خبر غیبی فتح مكّه به دست مسلمانان
پیش از فتح مكّه نیز خدای سبحان ورود با امنیّت مسلمانان به مسجدالحرام و انجام "عمرة القضاء" و نیز پیروزی و فتح مكّه را در رؤیا به رسول اكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نوید داد: "لقد صدق الله رسوله الرؤیا بالحق لتدخلن المسجد الحرام إن شاء الله ءامنین محلّقین رءوسكم ومقصّرین لا تخافون فعلم ما لم تعلموا فجعل من دون ذلك فتحاً قریبا" سوره ی فتح، آیه ی 27.
رؤیایی كه خدای سبحان به رسول خود نشان داد این بود كه مسلمانان با امنیت كامل و بدون خوف و ترس، وارد مسجدالحرام می شوند و عمره ی خود را بجا می آورند و پس از آن نیز فتح مكّه نصیب آنان می گردد و این خواب را خداوند در این كریمه، تصدیق می فرماید و آن را درست و قطعی می داند.
رؤیا و خواب پیامبر هیچ گاه نادرست درنمی آید؛ زیرا رؤیای معصوم مانند بیداری اوست و به همین جهت پیامبر گرامی اسلام فرمودند: "تنام عیناى ولا ینام قلبى" "چشم" در اینجا كنایه از "جسم" است و "قلب" به معنای روح، و معنای این كلام نورانی آن است كه اگرچه بدنم می خوابد ولی روح من بیدار است.
البتّه روح هیچ كس نمی خوابد؛ زیرا موجود مجرّد همیشه بر یك حال است ولی چون "غفلت" و "جهل" نوعی خواب روح است، روح افراد غیر معصوم در اثر غفلت و جهل به خواب می رود امّا روح بزرگ معصومان مطَهّر، هیچ گاه غفلت و جهل نمی گیرد، از این جهت آن حضرت فرمود: روح من نمی خوابد و بیدار است.
قرآن كریم در جای دیگر نیز وعده ی فتح مكّه را چنین نوید می دهد: "إن الذی فرض علیك القران لرادُّك إلی معادٍ" سوره ی قصص، آیه ی 85.: گرچه تو را امروز مجبور كرده اند كه از مكه هجرت كنی و از خانه و كاشانه ات دور شوی ولی ما تو را به طور قطع، نصرت می دهیم و فاتحانه به موطن خود باز می گردانیم.
و..............................
3.آورنده قرآن پیامبرامی بود.
رسول اکرم به حکم تاریخ قطعی و به شهادت قرآن کریم و به حکم قرائن فراوانی که از تاریخ اسلام استنباط می شود، لوح ضمیرش از تعلم از بشر پاک بوده است. او انسانی است که جز مکتب تعلیم الهی مکتبی ندیده و جز از حق دانشی نیاموخته است. او گلی است که جز دست باغبان ازل دست دیگری در پرورشش دخالت نداشته است.
او با آنکه با قلم و کاغذ و مرکب و خواندن و نوشتن آشنا نبود، در کتاب مقدس خویش به قلم و آثار قلم به عنوان یک امر مقدس سوگند یاد کرد و در اولین پیام آسمانی خود فرمان خواندن داد، علم و دانش و صنعت به کار بردن قلم را، پس از نعمت آفرینش، بزرگترین نعمت ارزانی شده به بشر معرفی کرد. آن کس که خود قلم به دست نگرفته بود بلافاصله پس از ورود به مدینه و ایجاد امکانات ساده ، " نهضت قلم " ایجاد کرد و با آنکه خود معلمی از بشر ندیده بود و دارالعلم و دانشگاهی طی نکرده بود، خود معلم بشر و پدید آورنده دارالعلمها و دانشگاهها شد.
منظور از امی بودن پیامبر بی سواد بودن ایشان نیست.بلکه این است که ایشان هیچ تعلیمی از معلمهای آن زمان برای کسب علوم ندید بود و همین که چنین فردی توانست کتابی مانند قرآن بیاورد دلیل بر اعجاز قرآن بود.چرا که اشرف مخلوقات عالم کسب علم از ذات احدیت اله کرده بود ومحتاج به غیر نبود.
این بحث ادامه دارد و ان شاءالله در روز دوشنبه با تحقیقات دوستان تکمیل خواهد شد.