سلام علیکم
دیشب سوالی شد در مورد اینکه اگر خدا انسان رو آفریده و انسان اختیاری نداشته که به این دنیا بیاد یانه و آیا این مساله حقی رو برای انسان ایجاد نمی کنه که اعتراض کنه به خدا که چرا من رو به زور به این دنیا آوردی و من اگر به اختیار خودم بود شاید نمی اومدم که اینهمه سختی بکشم و آخرش هم معلوم نباشه که بهشتی می شم یا جهنمی
در جواب دوستان عزیز باید عرض کنم که :
انسان قبل از اینکه آفریده بشه چیزی نبوده که بخواد سوالی یا حقی داشته باشه . خدا جهان رو از چیز دیگری نیافریده که اون شیء قبل از اینکه آفریده بشه چیزی باشه تا بتونه حرفی بزنه .
اگر فرض کنیم که انسان قبلا در جایی زندگی می کرده و بعد به دنیا آمده باز هم اگر به صورت اجباری و با خواست خدا به دنیا آمده باشه باز هم نمی تونه اعتراض کنه که چرا خدا من رو به این دنیا آورده چون انسان هر چیز که باشه مخلوق و بنده خداست و اگر اعتراض کنه معلومه که مخلوق بودن و بندگی خودش رو فراموش کرده . قرار نیست خالق از مخلوقش اجازه بگیره که من تو رو چطور خلق کنم . مثلا اگر فرض کنیم که انسان خالق یک صندلی باشه آیا از صندلی اجازه می گیره که من تو رو چطور بسازم؟
بعلاوه خلق انسان و جهان بوسیله خدا همش فیض و رحمت خدا بوده و هر چیزی به اندازه ظرفیتی که داشته از این رحمت نصیبش شده .
خدا انسان رو به دنیا آورده و تمام نعمتها رو به او داده و راه رو هم به او نشان داده و به او کمک هم می کند تا به کمال برسد و به بهشت و رضوان و قرب و نزدیکی خدا برسد آیا انسان با این حال حق اعتراض داره ؟
اگر خدا انسان رو در جایی قرار می داد که در اون جا به کمال رسیدن امکان نداشت و اونوقت از انسان توقع داشت که به کمال برسه این با حکمت و عدل خدا سازگار نبود اما در این دنیا که خدا همه وسایل رو برای رسیدن انسان به کمال آماده کرده و خودش فرموده که لایکلف الله نفسا الا وسعها پس دیگه جایی برای اعتراض نمی مونه و کسی که به سمت گناه می ره خودش با پای خودش زمینه جهنمی شدن خودش رو فراهم می کنه و نمی تونه خدا رو به ظلم متهم کنه.
می شه گفت خود این سوال غلطه که آیا انسان در فرض این سوال حق اعتراض داره یا نه ؟
چون انسان قبل از اینکه خلق بشه چیزی نبوده که بخواد اعتراض کنه و بعد از اینکه به دنیا آمده تازه به جایی آمده که تمام امکانات برای رسیدن به کمال برای او آماده شده و اگر چنین سوالی کنه یعنی بندگی خودش و خالق بودن خدا رو فراموش کرده و به اصطلاح پاش رو از گلیمش فراتر گذاشته و انسان حتی اگر بصورت تشریعی بنده خدا نشه و نخواد دستورات خدا رو اجرا کنه اما از نظر خلقت و تکوین نمی تونه بنده خدا نباشه و اقتضای بندگی و عبودیت اینه که مولای او و خالقش براش تصمیم بگیره .