تبیان، دستیار زندگی

سه دقیقه آروم بشینید و این متن رو بخونید.

 ارزشش رو داره.

این‌ها کلماتیه که از دهان بچه‌ها خارج شده. تعدادى از متخصصان این پرسش رو از گروهى از بچه‌هاى ٤ تا ٨ ساله پرسیدند که: «عشق یعنى چه؟»
پاسخ‌هایى که دریافت شد عمیق‌تر و جامع‌تر از حدّ تصوّر هر کس بود. در اینجا بعضى از این پاسخها رو براى شما به نمایش میذارم:

• هنگامى که مادربزرگم آرتروز گرفت دیگر نمی‌توانست دولا شود و ناخن‌هاى پایش را لاک بزند. بنابراین، پدربزرگم همیشه این کار را براى او می‌کرد، حتى وقتى دست‌هاى خودش هم آرتروز گرفت. این یعنى عشق. (ربه‌کا، ٨ ساله)

• وقتى یک نفر عاشق شما باشد، جورى که اسمتان را صدا می‌کند متفاوت است. شما می‌دانید که اسمتان در دهن او در جاى امنى قرار دارد. (بیلى، ٤ ساله)

• عشق هنگامى است که شما براى غذا خوردن به رستوران می‌روید و بیشتر سیب‌زمینى سرخ کرده‌هایتان را به یکنفر می‌دهید بدون آن که او را وادار کنید تا او هم مال خودش را به شما بدهد. (کریس، ٦ ساله)

• عشق هنگامى است که مامانم براى پدرم قهوه درست می‌کند و قبل از آن که جلوى او بگذارد آن را می‌چشد تا مطمئن شود که مزه‌اش خوب است. (دنى، ٧ ساله)

• اگر می‌خواهید یاد بگیرید که چه جورى عشق بورزید باید از دوستى که ازش بدتان می‌آید شروع کنید. (نیکا، ٦ ساله)
(ما به چند میلیون نیکاى دیگر در این سیاره نیاز داریم)

• عشق هنگامى است که به یکنفر بگوئید از پیراهنش خوشتان می‌آید و بعد از آن او هر روز آن پیراهن را بپوشد. (نوئل، ٧ ساله)

• عشق شبیه یک پیرزن کوچولو و یک پیرمرد کوچولو است که پس از سال‌هاى طولانى هنوز همدیگر را دوست دارند. (تامى، ٦ ساله)

• عشق هنگامى است که مامان بهترین تکه مرغ را به بابا می‌دهد. (الین، ٥ ساله)

• هنگامى که شما عاشق یکنفر باشید، مژه‌هایتان بالا و پائین می‌رود و ستاره‌هاى کوچک از بین آن‌ها خارج می‌شود. (کارن، ٧ ساله)

• شما نباید به یکنفر بگوئید که عاشقش هستید مگر وقتى که واقعاً منظورتان همین باشد. اما اگر واقعاً منظورتان این است باید آن را زیاد بگوئید. مردم معمولاً فراموش می‌کنند. (جسیکا، ٨ ساله)

و سرانجام ...

برنده ما یک پسر چهارساله‌ بود که پیرمرد همسایه‌شان به تازگى همسرش را از دست داده بود. پسرک وقتى گریه کردن پیرمرد را دید، به حیاط خانه آن‌ها رفت و از زانوى او بالا رفت و همانجا نشست. وقتى مادرش پرسید به مرد همسایه چه گفتی؟ پسرک گفت: «هیچى، فقط کمکش کردم که گریه کند.»

**************************

اگه دوست داشته باشی توام میتونی تعریفتو از عشق واقعی بگی.

یه تعریف ساده و صادقانه از نگاه خود خودت.

موافقی؟

به نام خالق مخلوقات

با سلام و صلوات بر محمد و آل محمد (ص)

 البته من کلی گفتم

چون برای همه موارد بالا می شه کلی مثال زد 

 دوباره میام و مثال ها رو می زنم 

مرسی از حضورتون setarekoocholo عزیز.

تعریف از کلمه "عشق" خیلی متنوع و متغیره.بسته به نوع نگاه توی آدمای مختلف فرق میکنه.

خوشحال میشم با مثال نظرتونو دقیقتر بدونم.

امیدوارم نظر باقی دوستان رو هم ببینم.

به نام خالق مخلوقات
با سلام وصلوات بر محمد و آل محمد (ص)

 دوست خوبم

با اجازه شما می خواستم برای مورد اولی که گفتم 

چند مثال بزنم 

عشق اون چیزی است که انسان رو پایبند به زندگی می کنه

عشق یعنی یه خدای مهربون که وقتی باهاش قرار میگذاری اون سر حرفش میمونه ، اگر هم من نموندم

عشق یعنی خانواده ، و در درجه اول یعنی پدر و مادر ، پدر و مادری که خودشون رو پل عبور ، موفقیت دیگران می کنند

عشق یعنی اهل بیت ، اولیاء خدا ، اون کسانی که در تنها ترین لحظه زندگی به سراغت میان ، حتی رو برگردونده باشی 

عشق یعنی همین تبیان خودمون ، برای من شاید همین انجمن و بچه های خوبش 

عشق یعنی شاید دفتری یا آلبومی از خاطره هایت که بادیدن وخوندنش غرق رویا میشی با زیبایی هاش می خندی و با بدی هاش گریه می کنی

عشق شاید کمک به یه نیازمند ، شاید دست ناتوانی رو گرفتن رو رد کردن از خیابان و شاید پولی به حساب  شخصی ریختن 

عشق شاید ....

درود

آقا امکان نداره بعضی از این جملات از بچه ها باشه!!!من که باور نمی کنم شاید از قبل بهشون گفته باششند و ای...

من نمی دونم فقط می دونم که واقعا باورش برام سخته مثل این:

اگر می‌خواهید یاد بگیرید که چه جورى عشق بورزید باید از دوستى که ازش بدتان می‌آید شروع کنید. (نیکا، ٦ ساله)
یا این

وقتى یک نفر عاشق شما باشد، جورى که اسمتان را صدا می‌کند متفاوت است. شما می‌دانید که اسمتان در دهن او در جاى امنى قرار دارد. (بیلى، ٤ ساله)
(شما دقت کنید یه بچه 4 ساله به سختی و دست و پا شکسته حرف می زنه من که باور نمی کنم این جمله از یه بچه 4 ساله باشه

تعریف من از عشق:

عشق یعنی عشق اباالفضل عباس (ع) که یک تنه به سپاه دشمن زد برای آوردن آب

عشق یعنی حل شدن در روح معشوق برای آسایش او

عشق یعنی گرستن با با غم معشوق مردن با گریه ی معشوق

عشق یعنی حققیت، پاکی ، زیبایی، فدا کاری

عشق یعنی خوابیدن روی مین برای باز کردن راه دیگران

عشق یعنی نارنجک بستن و رفتن زیر تانک

عشق یعنی شکنجه شدن در ساواک و حتی یک کلام سخن نگفتن

عشق یعنی ...

عشق رو هر جا و در هر شکلی میشه دید مهم حقیقی بودنش

عشق حقیقی کمال زیبایی هاست،خداست

عشق و محبت آرمانی ترین پدیده ما شرقی هاست

عشق یعنی دوستم داری و دوستت دارم را هزار ها بار تکرار کردن

عشق یعنی درغم انسان نشستن 

عشق یعنی اینکه دوستت ازت بپرسه :عاشق شدی؟

بعد تو بگی نه؟

 اونم بگه :اگه شده بودی می فهمیدی من چی می گم!

عشق یعنی اینکه دوستت دوباره بپرسه عاشق شدی؟

بعد تو خیلی کم رنگ بگی آره.

اونم بگه:اگه درست و حسابی عاشق شده بودی می فهمیدی من چی میگم!

عشق یعنی اینکه بازم دوستت بپرسه عاشق شدی؟

بعد تو بگی:خوت چی؟عاشق شدی؟

اونم یکم توو فکر فرو بره و بعد بگه:آره.یه بار عاشق شدم

ولی دیدم چون بدرد هم نمی خوریم از ذهنم پاکش کردم.

بعد تو بگی : پس برای همینه که فقط خودت می فهمی که چی میگی!

به نام او...

سلام

عشق یعنی اینکه...اگه بخوام مثل این بچه ها بگم... داری از خیابون رد میشی با داداشیت...داداشیت بره اون سمتی که ماشین ها دارن میان و خودشو سپری کنه

برای تو...

من عاشق این حرکت برادرم هستم.... همیشه حس میکنم هیچ کس برادرت نمیشه...یه تکیه گاه امن و محکم......

این روزا هر بحثی منو یاد خاطراتی میندازه که.......

عاشق باشیم

سلام

خوشگل بودن....دنیای بچه ها همیشه دنیای زیباییه

عشق یعنی وقتی دلت میگه عزیزدلت همونجاست...دقیقا همون جا باشه...

توی همون لحظه،توی همون جا

در پناه حق