عرض سلام
قمه زنى بنابر مشهور مستحب است و با دلیل قطعى ثابت نشده كه قمه زنى باعث زشت شدن وجهه تشیع است، بلكه برخى از شخصیات معتقدند كه قمه زنى از مهمترین وسائل تبلیغ و ترویج براى مذهب است. به اضافه اینكه دلائلى از این قبیل، براى كنار گذاشتن احكام شرعىِ ثابت شده كافى نیست. و الا مى بایست از خیلى احكام الهى در جهاد و حج و نماز و روزه دست كشید. خداوند مىفرماید: (یا حسرة على العباد ما یأتیهم من رسول إلاّ كانوا به یستهزؤون) آیا مسخره كردن پیامبران براى عقب نشینى آنها از دعوت بسوى حق كافى است؟ (آیت الله سید صادق شیرازی)
ابتدا تشکر کنم از حیات طیبه ی عزیز برای توضاحات خوبی که در مورد دلایل جواز قمه زنی دادن. بنده هم به شخصه تا به حال حکم بر وجوب یا حرمت قمه زنی به طور مطلق ندیدم. عموما هم اگر تحریمی هست در مورد علنی بودنش، اونهم در شرایط فعلیه. (الیوم)
ایرادی هم که بنده به نظر جناب آیه الله شیرازی گرفتم به همین دلیله که قمه زنی فی نفسه واجب نیست. بلکه اصل اقامه ی عزا که سبب بقای اسلامه واجبه و این فعل تنها یکی از مصادیقش به شمار می ره. و امکان ترک و جایگزین کردنش وجود داره.
تا اینجا که شد تارف و تکلف. دو تا نکته هست که علت اصلی ورود دوباره ی من به این بحثه.
1- ملاک و میزان تعیین کننده حد عزاداری برای امام معصوم نیز بر عهده شخص مکلف خواهد بود و هیچ کسی اجازه ارائه مصداق یا نوع خاصی عزاداری برای مجالس ابی عبدلله را ندارد !
آقا دین که مجرای اصلی احکام الوهی و راه مطلق رسیدن به قرب الهی و ولایت تامه ی اهل بیته و قربانی عظیم الشانی چون سیدالشهدا داره محدود به حدود شرعیه و نیاز به مجوز فقها داره. چطور میشه برای عزاداری حد و مرز قائل نشد و تشخیص روش و مصداق و میزانش رو به عهده ی مکلف گذاشت؟
بدون شک وقتی نماز که شعار اسلامه، بدون مجوز و انطباق با نظر مجتهد حکم به ابطالش داده می شه، در مورد عزاداری بر اهل بیت و علی الخصوص سیدالشهدا هم باید رعایت این مجوز و انطباق بشه.
2-ظلمی که در حق اهل بیت در عاشورا شد ظلمی بینهایت و بدون حد بود . فلذا عزاداری در آن نیز بدون حد و میزان میشود !!
اگر منظور بی نهایت بودن میزان غم و اندوه و عزای بر سید الشهداست قابل تاویل و قبوله اما اگر منظور بی نهایت بودن عزاداری در شکل و مصداقه باید بگم به نظر منطقی نمیاد. لااقل چند تا نکته وجود داره:
الف) مصادیق عزاداری: اینکه عمل مورد نظر جزء مصادیق عزاداری باشه. اونهم در فرهنگ عامه ی همون کشور یا منطقه. گرچه این مصادیق در زمانها و مکانهای مختلف تغییر می کنه اما به هر صورت باید رعایت بشه. نمی شه با اعمال من درآوردی به اقامه ی عزا پرداخت یا مراسماتی که در جایی معنی عزادار بودن رو داره در جای دیگه به کار برد. مثل راه رفتن روی آتش که در برخی کشورهای شرق آسیا مصداق عزاداریه اما در برخی از کشورهای دیگه نشانه ی شیطان پرستیه.
ب) رعایت شأن اهل بیت: انتخاب شیوه ی عزاداری اگر چه بستگی به مکان و زمان و فرهنگ هر قوم و قبیله ای داره اما این به این معنی نیست که هر عملی رو که مصداق عزاداری بود بشه برای اهل بیت اعمال کرد. به عنوان مثال عده ی کثیری از اقوام آفریقای مرکزی در مراسمات عزاداری بزرگانشون به قربانی کردن انسان می پردازن و اجزای بدن قربانی رو میل می فرماین! و یا بومیان آمریکا برای شادی روح مردگانشون آتش به پا می کنن و دور آتش هلهله می کنن و رقص منسوب به خودشون رو انجام می دن.
ج) افراط و تفریط: قبول دارم که این افراط و تفریط یکی از اون مسائلیه که خیلی سلیقه ایه و نمی شه براش تعریف خاصی داد اما با این حال اونچه در نظر عموم و طبق رای بزرگان شامل قانون افراط و تفریط بشه از نظر اسلام مذموم شناخته شده. رعایت حد اعتدال در هر کاری ضامن تداوم اون کاره.
رهرو آنست که آهسته و پیوسته رود *** رهرو آن نیست که گه تند و گهی خسته رود.
سرجمع بحث این می شه آقا جان که سیدالشهدا برای بقای دین جدش و در راه خداوند عزیز هر کاری نکرد. بلکه از هرکاری که در منظر عقل و شرع قابل قبول بود فروگذار نکرد.
یاحق