• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تجارت و بازرگاني (بازدید: 5526)
يکشنبه 8/10/1387 - 16:35 -0 تشکر 79727
CRM مدیریت ارتباط با مشتری

بله -همیشه حق با مشتری است .

داشتن مدیریت ارتباط با مشتری به عنوان یك استراتژی برتر وجه تمایز وموفقیت یك سازمان است .

دوستان در این بخش مطالب ونظراتشان را پیرامون ارتباطات موثر با مشتریان در جهت گسترش ،حفظ ووفادار ساختن مشتریان مطرح نمایند.

بخصوص قید راههای موثراستفاده از it در روابط با مشتریان بسیار مفید خواهد بود.

Customer Relationship Management

شنبه 26/11/1387 - 15:35 - 0 تشکر 90530

من ومشتریانم

كسب و كارهای كوچك معمولاً با مشكلات زیادی روبه رو می‌شوند. برای مثال، شخصی كه كار دو، سه یا چهار نفر را به تنهایی انجام می‌دهد، مسلم است كه در كارش با مشكلات زیادی روبه رو می‌شود چرا كه همزمان باید مشتریان را ملاقات كند، محصولاتش را بفروشد و در سمینارهای مختلف شركت كند. جرالد كین درباره انجام دادن تجارت یك نفره به شوخی می‌گوید: «آقا بالاسر خود بودن خوب است، چرا كه هم می‌توانید فقط نصف روز كار كنید و یا در روز دوازده ساعت سر كار باشید».

نكته‌ای كه باید تمام كاسبان و تاجران به آن توجه كنند این است كه باید در زمان بسیار محدودی كارها و وظایف بسیاری انجام دهند و البته باید از حداقل كار بهترین نتیجه لازم را بگیرند یعنی كارشان باید بیشترین بهره داشته باشد. اما برای اینكه از كمترین زمان بهترین استفاده را برد چه باید كرد؟
اگر شما دوست دارید كه برنامه‌ها و كارهایتان را به سریع‌ترین و بهترین نحو انجام دهید بهتر است كه به نكاتی كه در این مقاله به آن اشاره می‌شود خوب توجه كنید و آنها را در رأس كارهایتان قرار دهید. البته برای اینكه خواندن این مقاله خسته كننده نباشد این نكات به صورت پرسش و پاسخ آمده است و فایده دیگر آن این است كه به خاطر سپردن نكات آسان‌تر می‌شود.

منبع : ترجمه مقاله دوین هاستینگز، سی.

شنبه 26/11/1387 - 15:42 - 0 تشکر 90532

پرسش اولچگونه می‌توانم مشتریان بیشتری بگیرم؟پاسخ: گاهی اوقات برای جلب مشتریان بیشتر لازم است كه كارهایی را كه تاكنون برای این كار انجام داده‌ایم، متوقف كنیم. گاهی اوقات باید از روشهای مؤثری برای این كار استفاده كرد. البته روشهای استانداردی برای جلب مشتریان وجود دارد و نیز روشهای غیراستاندارد دیگر. اما این نكته را به خاطر داشته باشید: یك روش را بارها و بارها امتحان كنید. اگر انتظار داشته باشید كه نتایج منفی به همراه داشته باشد پول و انرژی خود را از دست داده‌اید. بنابراین آنچه كه باید انجام دهید فقط كار كردن نیست. ذهنتان را متوجه اهداف و كارهای دیگر كنید. همان طور كه پیشتر اشاره شد گاهی اوقات راه حل مشكل این نیست كه چه كار دیگر باید انجام داد بلكه این است كه برای گرفتن مشتریان بیشتر انجام چه كارهایی را باید متوقف كرد. نكته مهمی كه باید به ذهن بسپارید این است كه قوانین و مقررات نامرئی در جهان وجود دارند. حتی اگر شخصی با ذهنیت متافیزیكی نباشید، می‌توانید ببینید كه نیروهای نامرئی بسیاری در زندگی‌های ما وجود دارد. الكتریسیته، نور، گرما و غیره. یك بذر را در نظر بگیرید: به محض آنكه در دل خاك كاشته می‌شود، نیروهای نامرئی دست به كار می‌شوند و آن را به یك گیاه، درخت یا بوته تبدیل می‌كنند. تمام این نیازها چیزهای بسیار اساسی هستند كه به بذر كمك می‌كند كه قسمت‌های دیگری به آن اضافه شود و باصطلاح رشد و نمو كند. اما بیشتر مردم فكر می‌كنند كه چنین نیروهایی به چیزهای مرئی و مشهودی كه می‌توانیم در زندگی روزانه خود ببینیم، تعلق ندارد. آیا شما احساس كرده‌اید كه در طول یك روز همه چیز بر وفق مرادتان پیش می‌رود و باصطلاح كارهایتان روی غلتك افتاده است؟ در این مواقع چه فكر كرده‌اید؟ آیا دوست داشته اید كه تلاش اضافی كه به نتایج عادی بزرگتر می‌انجامد، انجام دهید؟ چه چیزی آن روز را متفاوت‌تر از روزهای دیگر كرده است؟ نیروهای نامرئی كه به نفع خود تحت كنترل درآورده‌اید. آیا تاكنون با كسی ملاقات كرده‌اید كه شما را سخت تحت تأثیر خود قرار داده باشد، به اصطلاح شما را جادو كرده باشد؟ آیا به نظرتان او یك آدم جذاب بود؟ البته منظورم زیبایی و جذابیت فیزیكی نیست بلكه انرژی اوست. راز این دسته افراد این است كه این افراد موفق یاد گرفته‌اند كه چگونه چهار قدرت نامرئی خود را كنترل و هدایت كنند. چهار قدرت نامرئی عبارتند از:§ رفتار § تمركز § گفت وگوی درونی با خود § باورها. روش و رفتار مثبت باعث خلق مثبت می‌شود. من از ساده طبعی و یا تأییدات بی‌فایده سخن نمی‌گویم، بلكه عقیده دارم كه احساس و برداشت من از جهان مردم، وقایع و اتفاقات و باورها و رفتارهای مناسب با آن را برایم به ارمغان می‌آورد. آنچه كه زندگیم را تغییر می‌دهد نوع نگاه و نگرش من به اشیاء و افراد و در كل، جهان است.یك فكر مثبت نتیجه مثبت به همراه دارد. با نگاه كردن به گلها، گیاهان و درختان و دیگر چیزها این احساس را در خود به وجود آوریم كه برای رشد آنها نیروهای نامرئی دست‌اندركارند. اما علف‌های هرز از كجا می‌آیند؟ از بذرها. نتایج احساسات خود از كجا نشأت می‌گیرند؟ بذرهای افكار، باور و رفتارها. در ذهن شما چه چیزی كاشته شده است؟ زندگی همیشه ما را با چالشها و مشكلات زیادی روبه رو می‌سازد. از این رو مهم است كه این نظریه را به خاطر بسپاریم: یك شخص بدبین هر فرصت و شانس را یك مشكل می‌بیند و یك شخص خوش‌بین مشكلات را یك فرصت می‌داند.خود من چه از نظر شخصی و چه از نظر شغلی به این نتیجه رسیده‌ام كه داشتن ذهنیت مثبت باعث افزایش اعتماد به نفس در انسان می‌شود. شاید اگر این حرف را به دوستانتان بزنید آنها به شما بخندند و بگویند: «این از آن حرف‌های متافیزیكی عجیب و غریب است.» اما این مسئله را به خاطر بسپارید كه آنها چه موفقیت‌هایی در زندگیشان كسب كرده‌اند؟ زندگی افراد مشهور را مطالعه كنید. در زندگی انسان‌ها لحظاتی وجود دارد كه باید به آن نگاهی عمیقی انداخت. خود من متوجه شده‌ام كه عامل مهم موفقیت شغلی‌ام دیدگاه و نگاه مثبتی بوده است كه به كارم داشته‌ام.اگر به نتایج بهتری در زندگی شخصی و شغلی خود نیاز دارید، دو چیز است كه باید به آنها بیشتر از هر چیز دیگر توجه كنید:§ چگونه به نتایج مثبت و جالبی در زندگیتان دست یابید؟ با استفاده از نیروهای نامرئی كه در وجود هر موجود زنده‌ای به ودیعه گذاشته شده است؟ چنانچه نتایج حاصله مثبت نیستند، استفاده از این نیروها می‌تواند تغییرات زیادی را در شما به وجود آورد.

§ افزایش اعتماد به نفس در كسب موفقیت بسیار مهم است. گفت وگوی درونی با خود و تكرار كلمات و جملات تأكیدی روش بسیار مفیدی برای افزایش اعتماد به نفس در انسان می‌شود.تغییرات كوچك می‌تواند نتایج بزرگی به همراه داشته باشد. سعی كنید كه دستورات بالا را به مدت چند هفته به كار گیرید.

شنبه 26/11/1387 - 15:44 - 0 تشکر 90533

پرسش دومچرا وقتی كه مطمئنم كه مشتریان خوبی پیدا كرده‌ام، آنها را خیلی زود از دست می‌دهم؟پاسخ: وقتی كه دانش آموز سر كلاس حاضر باشد، سر و كله معلم نیز پیدا خواهد شد. حال ممكن است معلم بد باشد. هر جا كه فروشنده باشد، مشتری هم است، اما باید روش تشخیص آنها را خوب بدانید.

پرسش سوممی‌دانم درست نیست كه این را بگویم اما گاهی اوقات یك مشتری تمام روزم را خراب كرده است. در این مواقع چه كار باید بكنم؟پاسخ: آیا فقط یك بار اتفاق می‌افتد یا همیشه؟ یاد بگیر چطور این تناقض را تغییر دهی تا تو و مشتری‌هایت به جای عذاب كشیدن از معامله لذت ببرید.

پرسش چهارممی‌دانم برای اینكه كارم را بسیار خوب انجام دهم بسیار خوب هستم اما به دلایلی چندان اعتماد به نفس ندارم. با این وضعیت چگونه برخورد كنم؟پاسخ: همیشه چیزهای كوچك هستند كه باعث بروز اختلافات بزرگ می‌شوند. داشتن دیدگاه و ذهنیت مثبت و باور داشتن توانایی‌های خود باعث می‌شود كه ترستان از انجام كار بریزد و از كارتان لذت ببرید.

پرسش پنجم دسته‌ای از افراد وجود دارند كه نمی‌توانم با آنها ارتباط برقرار كنم. این در حالی است كه یقین دارم كه آنها مشتریان بسیار خوبی از آب در می‌آیند. چه كار كنم كه بتوانم آنها را متقاعد سازم؟پاسخ: یك بار كسی گفت: «من تا به حال نتوانسته‌ام همسرم را درك كنم». یك روز تمام با او صحبت كردم ولی نتوانستم حرف هایش را بفهمم. چیزی كه عجیب است این است كه اگر چه پاسخ به این سؤال بسیار روشن است، اما بیشتر افراد نمی‌توانند پاسخ این سؤال را بیابند و همین مشكل هم بر روی افراد كاسب و بازرگان نیز تأثیر می‌گذارد.

پرسش ششم من برای متقاعد كردن مشتریانم دست به هر كاری می‌زنم، اما بیشتر اوقات نتیجه نمی‌دهد. آیا تكنیك مؤثری برای این كار سراغ دارید؟پاسخ: گاهی یك تصویر كار هزاران كلمه را می‌كند. سعی كنید از محصولاتتان تصاویر واضح و زیبایی تهیه كنید. در این صورت خیلی راحت‌تر مشتریان خود را برای خرید اجناستان قانع می‌كنید.

منبع : ترجمه مقاله ( من ومشتريانم) نوشته دوين هاستينگز سي

يکشنبه 27/11/1387 - 12:3 - 0 تشکر 90774

مصاحبه با بیژن تاجر موفق و ثروتمند ایرانی

آیا تا به حال به این موضوع اندیشیده اید که انسان های فوق العاده پولدار روی زمین، برای خرید لباس، عطر و لوازم آرایشی به کدام مغازه می روند؟ منظورمان افرادی مانند “ملکه انگلیس” یا “سلطان برونئی” ‌یا “پرنس چارلز” و “بیل گیتس” و امثالهم است! به هر حال شاید تعداد پولدارهای روی زمین بسیار کمتر از انسان های عادی و متوسط باشد اما درمقابل ، قدرت خرید و توان پول خرج کردن این افراد را هم نمی توان نادیده گرفت و اگر کسی بتواند نظر این مشتریان رابه سوی خود جلب کند و سفارشات آنها را بگیرد، مسلما ثروت کلانی را به دست خواهد آورد. ثروتی که می تواند فرد را از همه ثروتمندتر سازد.
بیژن پاکزاد ، یکی از این عرضه کنندگان گران ترین اقلام و سفارشات ، برای پولدارترین ساکنین روی زمین است . او در یک خانواده فوق العاده پولدار درتهران متولد شد. جهت تحصیل به مدرسه پولدارهای سوئیس، یعنی “Le Rosey” رفت و در آنجا با شاهزاده های بزرگ مانند “پرنس ریتر” همکلاسی شد . درحقیقت تعداد زیادی از مشتریانش را بیژن در همان مدرسه سوئیسی شناسایی و شکار کرد. او همانجا دریافت که سلیقه ی آدم های پولدار چگونه است و به چه شکلی می توان نظر آنها را برای خرید و سفارش اجناس به سوی خود جلب کرد.
“بیژن پاکزاد”‌ اکنون درآمد سالانه اش از فروش عطرها و ادکلن های “DNA” بیش از ٣٠٠ میلیون دلار درسال است و صاحب یکی از با شکوه ترین وگران قیمت ترین فروشگاههای نیویورک است که درب این فروشگاه ، فقط به روی مشتریان خاص وبه سفارش آنها باز می شود. بیژن دارای یک هواپیمای جت مخصوصی است . آن دسته از مشتریانی که نمی توانند به فروشگاه او بیایند، او شخصا به نزد ایشان می رود و برای آنها مدل لباس ، تی شرت ، عطر و … طراحی می کند . او یک پول آفرین واقعی است و خیلی از پولدارها و توانگرهای دنیا به داشتن نام او روی عطر خود یا لباس های خویش افتخار می کنند. اجازه دهید تا با بیژن (و ثروتمند شدن وی) مصاحبه ای داشته باشیم :

راز نیرومندی و جوان ماندن من در این است که هر روز چیز تازه ای یاد می گیرم.

 بیژن چه اتفاقی افتاد که تو یکباره تبدیل به یک اسطوره درجهان مد و هنر شدی؟
بیژن : راستش را بخواهید از همان کودکی احساس می کردم فرد مشهوری می شوم . پدرم می خواست من دکتر یا وکیل شوم . رشته تحصیلی ام مهندسی بود که هیچ علاقه ای بدان نداشتم ، همه شوق من به جانب طراحی بود و با علاقه وصف ناپذیری بدان می پرداختم . از سوئیس به آمریکا رفتم و در آنجا در رشته بازاریابی به تحصیل پرداختم و همانجا این فکر در من قوت گرفت که مد اروپا را به آمریکا بکشانم.

 چگونه موفق شدی اعتماد این همه آدم های متفاوت را بسوی خود جلب کنی؟
بیژن : با اهمیت دادن به تک تک مشتریانم . هدف من همیشه شناختن مشتری و توقعات اوبوده است . حتی امروز نیز با اینکه تعداد مشتریان بسیار زیاد شده است من تک تک آنها را می شناسم. به عنوان مثال لباس یک ستاره سینما باید با یک قاضی دادگاه متفاوت باشد، وقتی لباس را برای فردی طراحی می کنم باید بدانم که او درآن لباس چه خواهد کرد. در مورد من جوکی ساخته اند با این مضمون” افراد مانند وودی آلن داخل فروشگاه می شوند ومانند کری گرانت خارج می شوند”

 درچه سالی اولین نمایشگاه مد را برگزار کردی؟
بیژن : در سال ١٩٧٦ با کمک مالی یکی از هموطنانم نمایشگاهی مجلل ترتیب دادم. نمایشگاه دارای میزهایی از سنگ مرمر کمیاب و لوسترهایی گران قیمت بود و افرادی مانند خوان کارلوس پادشاه اسپانیا شاه اردن و سلطان بروئنی را به خود جلب نمود.

 اولین برخورد کارگزاران تو پس از ورود مشتری چگونه است ؟
بیژن : من از آنها خواسته ام قبل از هر پرسشی ابتدا از او پذیرایی بعمل آورند وسپس با او گفت وگو داشته باشند. از علایق و سوابق و اهدافش اطلاع حاصل نمایند و از این طریق بتوانند نوع لباس مورد علاقه اش را طراحی کنند، مثلا هنگامی که رونالد ریگان رییس جمهور سابق آمریکا ازمن لباس گرم خواست ، پارچه جین را با آستری ازپوست مینک برایش طراحی کردم البته گاهی هم اگر افراد قادر به حضور درفروشگاه نباشند من به همراه خیاطان خود به نزد آنان می روم.www.roz5.com

 پارچه هایت را از کجا تامین می کنی ؟
بیژن : از تولید کننده های معتبر که قبلا آزمایش شده اند . من ابتدا قبل از سفارش لباسی از پارچه مورد نظر را می پوشم تا کیفیت آن را بررسی کنم و اگر مقبول افتاد تا سه برابر هزینه اصلی را به تولید کننده پرداخت می کنم تا حقوق انحصاری آن کالا را تضمین نماید. این یکی از مشخصه های کار من است و دلیل آنهم اهمیتی است که به کیفیت کالای خود می نهم . شاید در نظر برخی این کارها زیاده روی جلوه کند.

 در مورد عطریات چه توفیقی به دست آورده اید؟
بیژن : سال های زیادی طول کشید تا من عطری را درست کنم که متفاوت باشد، حتی طرح شیشه آن ٨٠٠ بار پیش نویسی شد تا اینکه مورد قبول من واقع شد من عطر زنانه نمی خواستم. مخصوصا که لباس های من همگی مردانه هستند، از همین روبا زنان بسیاری مصاحبه کردم تا بدانم چه بویی رابرای مرد می پسندند و نهایتا موفق شدم در سال ١٩٨٨ عطر مردانه بیژن را تولید کنم که جایزه اسکار نیویورک را برای بهترین عطر دریافت کنم. البته بعدها عطر زنانه هم تولید کردم وبه پاس قدردانی از زنانی که همواره حامی من بوده اند به ایشان تقدیم نمودم

‌ در یک جمله بگو برای پول کارمی کنی یا عشق؟
بیژن : البته عشق به کار; من ازاینکه تولیداتی منحصر به فرد دارم لذت می برم من به کار کردن هفت روز هفته نیاز ندارم ، اما این کار را انجام می دهم چون به کارم عشق می ورزم .

 بیژن ! تو برای آدم های معمولی ، محصول تولید نمی کنی؟ خریداران تو قشر خاصی از جامعه هستند که شاید تعداد آنها در کل دنیا به بیست و پنج هزار نفر هم نرسد.چرا این طبقه خاص از جامعه را به عنوان مشتریان اصلی خود انتخاب کرده ای؟
بیژن : این مساله چندان هم درست نیست . هر چند عطرهای بیژن با لباس های بیژن گران قیمت اند، اما خیلی از انسان های معمولی هم می توانند آن را در مغازه های معتبر کشورشان خریداری کنند. من برای پولدارترین های روی زمین حساب جداگانه ای باز کرده ام ، اما این دلیل نمی شود کسانی را که خیلی پولدار نیستند در نظر نگیرم . بسیاری از بازدید کنندگان فروشگاههای زنجیره ای بیژن ، درنیویورک ودردنیاازطبقه عادی و نسبتا مرفه جامعه هستند.

 موفقیت فوق العاده کنونی خود را نتیجه چه می دانی؟
بیژن:‌ نتیجه مطالعه ، تامل و شکار فرصت های طلایی تخصص و علاقه ی من در علم شیمی است و در سال ١٩٨١ موفق شدم ، جایزه ” lg Nobel” را به خاطر عرضه عطرها و ادکلن های “DNA ” به نام خودم بگیرم . من با عرضه این عطرها و ادکلن های جادویی ، ابتدا برای مردان و بعد برای زنان توانستم معنای عطر واقعی را به مردم بشناسانم و از این راه به ثروتی رویایی دست یابم . درحال حاضر درآمد سالانه من از بابت فروش عطرهای بیژن در سطح جهان ، قریب ٣٠٠ میلیون دلار است ، حال آنکه در آمد حاصل از طراحی لباس، یک دهم آن یعنی سی میلیون دلار درسال است . من به این اصل معتقدم که اگر قرار باشد ” کائنات ” ، ایده ای را به ذهن و دل یک انسان الهام کند، به سراغ انسانی می رود که آمادگی علمی و ذهنی پذیرش آن الهام را داشته باشد. من از همان دوران تحصیلی به دنبال عرضه محصولی بی رقیب و گران قیمت می گشتم و عطرها و ادکلن های ” DNA ” همان چیزی است که سال های جوانی ام را در جست وجوی آن سپری ساختم . در حال حاضر موسسه بزرگ تولید عطرهای بیژن را به نام سه فرزندم نموده ام تا آنها از همین الان که زنده ام ، مدیریت و راهبری بزرگترین و ثروتمندترین شرکت عطر سازی دنیا را بیاموزند.

 می گویند فروشگاهی قصر مانند داری که آن را برای پولدارترین ساکنین روی زمین آماده نموده ای تا برای ساعتی در سکوت و آرامش هز چه را می خواهند از آن جا بخرند. چه شد که به فکر ساختن این فروشگاه قصر مانند افتادی؟
بیژن : شم اقتصادی ! من یک تاجر زاده ام و درخانواده ای بزرگ شدم که فرهنگ پول سازی و پول آفرینی درآن غالب بود. براین باورم که در رگ های من به جای خون ، رودخانه ای از طلا جاری است و تک تک سلول های وجود من ازالماس ساخته شده اند. من خودم را بسیار گرانبها می دانم و براین اعتقادم که اگر یکی از پولدارهای دنیا به نیویورک بیاید و بخواهد از فروشگاهی خرید کند، حتما باید این خرید از فروشگاه من صورت گیرد. یک سفارش چهارصد هزار دلاری ، حداقل خریدی است که من از مشتریانم انتظار دارم و مشتریان من نیز خوب می دانند چه موقع از من ، باز کردن درب فروشگاه را تقاضا کنند.فروشگاه بیژن هر چند به صورت شبانه روزی فعال است اما درب آن فقط به روی مشتریان خاصی باز می شود . دیوارهای سفید این فروشگاه هر هفته رنگ می شوند. www.roz5.com  

 آیا ثروت پدری درموفقیت شما تاثیری داشته است؟
بیژن : الان که به گذشته نگاه می کنم می بینم بیشتر از ثروت پدر ، خلاقیت ، نوآوری وخود اتکایی خودم را دراین جایگاه قرارداده است .
به هر حال ثروت پاکزادی ها را خیلیهای دیگر هم داشتند اما پسر هیچکدام از آنها بیژن نشد. اکنون من درموسساتم کارمندان ثروتمندرا استخدام نمی کنم، بلکه شباه روز در جست وجوی افراد خلاق و توانمند هستم . تجربه به من ثابت نموده است که این افراد در کمترین زمان قابل تصور، ثروت ومکنت را به دست خواهند آورد و می تواند شرایط رفتاری و ذهنی لازم ، برای برخورد با پولدارترین های روی زمین را پیدا کنند.

 جدیدترین ایده وخلاقانه ترین محصولی که عرضه کرده ای چیست؟
بیژن : یک ضرب المثل فارسی به خاطر دارم که می گوید: زندگی پیچ وخم زیادی دارد . من هم یک عطر پرپیچ وخم با بهترین و الهام بخش ترین رایحه های عالم ساخته ام به نام “Bijan with a Twist” می توان آن را ” بیژن پرپیچ وخم” ترجمه کرد . طراحی شکل ظاهری شیشه عطر و از همه مهم تر بوی دل انگیز ، هیجان آور و آرام بخش این عطر که می توانم به جرات بگویم معجونی از رایحهای متضاد اما خواستنی است، باعث شده تا من ، ” بیژن پر پیچ و خم ” را از همه ی محصولاتم بیشتر دوست بدارم .

 برای ایرانیانی که علاقه مندند، مانند تو در دریای ثروت شنا کنند، چه پیامی داری؟
بیژن : اول باید لیاقت وشایستگی حفظ ، نگهداری و احترام گذاشتن به ثروت را در خود ایجاد نمایید. پول و به تبع آن خریداران پولدار، وطن وملیت خاصی ندارند. ثروت باعث می شود که آنها به راحتی به امن ترین ، مطمئن ترین و آرام ترین نقطه کره زمین کوچ کنند ، بنابراین اگر به پول بی احترامی کنید، برای آن خط و نشان بکشید ، شرط وشروط برایش تعیین کنید، به پول توهین کنید و آن را در جای نامناسب و برای خرید آشغال خرج کنید، خب طبیعی است که با اینکار بی لیاقتی خود را درحفظ پول ثابت نموده اید و پول وثروت سراغ شما نمی آید! نباید هم بیاید. اصلا چرا باید ثروت سراغ کسی برود که قصد نابودی اش را دارد! کدام پدیده عالم را سراغ دارید چنین باشد که پول دومی اش باشد؟
آدم های پولدار دوست ندارند ، همه ثروتشان را صرف کمک به دیگران کنند. خیلی از آنها مایلند با ثروتی که به دست آورده اند، اززندگی لذت ببرند. آنها می خواهند با ثروت خود بهترین ها را بخرند. بهترین احترام را دریافت کنند . با مودب ترین ، یا تمیزترین و با تیز هوش ترین انسان ها دم خورباشند، خوب طبیعی است اینجا همان جایی است که “بیژن”‌و همه آدم هایی که علاقه مندند مانند او در دریای ثزوت شنا کنند، وارد عمل شوند.
به خاطر دارم روزی یکی از میلیونرهای آفریقایی برای خرید به قصر فروشگاهیی من در نیویورک آمد. او درفضای آرام و دلنشینی که من ، حساب شده در تمام فروشگاه ایجاد کرده ام ، قدم زد و با شوق وصف ناپذیری اجناس داخل فروشگاه رابازدید نمود. ناگهان حالش به هم خورد وروی پله ها و فرش های نفیس استفراغ کرد . خدمتکاران وکارکنان فروشگاه بلافاصله چهره در هم کشیدند و خواستند واکنش نشان دهند که با نگاهی سریع به همه آنها گفتم که حق ندارند چنین کنند. وقتی بازدید تمام شد و آن میلیونر با یک خرید ٢٠٠ هزار دلاری ازفروشگاه خارج شد ، از خدمتکاران خواستم راه پله و فرش ها را تمیز کنند. به آنها گفتم که
مشتری ، وقتی وارد مغازه می شود، درحقیفت صاحب آن است ، چرا که بالقوه می تواند هر کالایی رابخرد. این حق مشتری است و باید به این حق او احترام گذاشت .

 آیا اززندگی لذت می برید؟
بیژن : چرا نه ؟ اگرلذت نبرم چه کنم ١؟ زندگی من مال خودم است و دوست دارم آن را هر طوری که میخواهم احساس کنم چرا نباید چنین کنم ؟١

 ممکن است یک نمونه از شیوه تبلیغات خود را بیان کنی؟
بیژن : یکی ازآخرین تبلیغات من اینطور آغاز می شود یکی بود یکی نبود ، در سرزمینی دور مرد جوانی زندگی می کرد که به کیفیت عشق می ورزید.

آخرین پیام شما برای ايرانيان چیست؟
بیژن : درست است که کارخانجات و مغاره های من دراروپا ، امریکا ونیویورک است اما می توانید برای دیدن بدون هیچ محدودیتی ، مستقیما از داخل منزل، وارد فروشگاه اینترنتی بیژن شوید و آخرین محصولات بیژن را آنجا ببینید. دوست دارم با شما صحبت کنم ونظرتان را درمورد محصولات خودم بیشتر بدانم.
منبع: شبکه خبری ورلد نیوز

شنبه 10/12/1387 - 19:26 - 0 تشکر 94273

CRM از نوع ایرانی
CRM یك استاندارد و شگرد بازاریابی است كه توسط آن مشتری را پیدا می كنند و بعد از آن تلاش می كنند تا وی را همیشه نگه دارند و به یك خریدار و مشتری دائمی تبدیل كنند.
قطعا شما هم جمله "همیشه حق با مشتری ست" را شنیده اید. همیشه حق را به مشتری دادن مهمترین اصل CRM است. CRM یك استاندارد و شگرد بازاریابی ست كه توسط آن مشتری را پیدا می كنند و بعد از آن تلاش می كنند تا وی را همیشه نگه دارند و به یك خریدار و مشتری دائمی تبدیل كنند.
CRM می تواند باعث افزایش فروش و پایداری تجارت شود چرا كه مصرف كننده از محصولات، خدمات، نحوه معاشرت و قیمت های ما راضی ست و این یعنی پیشرفت و تدام تولید و فروش به لطف مصرف كنندگان و مشتریان.
امروزه CRM در اكثر فروشگاه ها، شركت ها،موسسات و سازمان ها بكارگرفته می شود. برخی آنرا به صورت عظیم و با بودجه های پانصد هزار دلاری انجام می دهند و برخی فقط به اصول خوش مشرب بودن آن اكتفا می كنند اما متاسفانه شرایط داخل ایران طور دیگری ست. در ایران مشتری جرات این را ندارد كه حتی زمانی كه محصول یا سرویسی با كیفیت نامطلوب و قیمت گزاف به دستش می دهند حق خود را بخواهد چه برسد به آنكه از سوی فروشنده اطمینان به او داده شود كه همیشه حق با اوست و تداوم كسب و كار فروشنده بسته به لطف او، یعنی مشتری خواهد بود!
با این تفسیر می توان گفت به طور كلی مشتری مداری در ایران معنی و مفهوم خاصی را در بر ندارد و مدیران شركت ها، موسسات و فروشگاه ها چندان هم به آن اعتقاد ندارند كه شاید از مهمترین دلایل این فقر فكری را بتوان نتیجه موارد زیر دانست:
- اعتقاد به تجارت سنتی و عدم پذیرش نیاز جامعه كسب و كار به استفاده از شیوه ها و شگرد های مدرن .
- پایین بودن كیفیت و كمیت سرویس ها و محصولات و نبود ندان قدرت انتخاب به مشتریان در جهت تامین واقعی نیاز ها از سوی تولید كنندگان و فروشندگان .
- نبود بخش نظارتی كارآزموده، منصف و منسجم .
در بسیاری از موارد سهامدارن و مدیران شركت ها، موسسات و فروشگاه ها سعی می كنند كه حقیقت را پشت دلایل غیر منطقی و یك طرفه ای چون عضو نبودن ایران در سازمان تجارت جهانی را بهانه كرده و بازیچه قرار دهند، در صورتی كه یك كشور می تواند بدون عضویت در سازمان هایی چون سازمان تجارت و یا گمرك جهانی هم تجارت داخلی موفقی داشته باشد و به حقوق و شعور مشتریان خود احترام بگذارد و برای بهبود روش ها و حذف سه عامل ضربه زننده ای كه در بالا ذكر شد كار مثبتی انجام دهد. به تعبیر دیگر احترام به مشتریان و مشتری مداری اصلا ارتباطی با عضویت در سازمان ها نظارتی و قانون گذار ندارد.
عدم باور قدرت تجارت مدرن و تمایل به ماندن در همان بازار سنتی چند صد ساله پیش نه تنها دردی را دوا نمی كند، از پس نیاز روز و تقاضاها بر نمی آید و تنها در مدت كوتاهی به نفع فروشنده تمام خواهد شد.
در بررسی ها و مصاحبه های حضوری به كررات جملات توجیهی را چون ارزان فروختن بهترین تبلیغ است به عنوان توجیه ترس از تجارت به سبك های مدرن را خواهید شنید. حالا زمانی كه ما هنوز به تبلیغات اعتقادی نداریم و حتی از چاپ پوستر، آگهی های مطبوعاتی و موارد اینچنینی كه حداقل های اصول تبلیغات برای تجارت هستند می گریزیم چگونه می خواهیم حق را به مشتریان خود دهیم؟ چرا كه از مهم ترین اصول یك تجارت موفق و به سبك نوین همان احترام به مشتریان است.
در مورد دوم كه همان پائین بودن كیفیت و كمیت سرویس ها، محصولات و نبود قدرت انتخاب برای مشتریان در جهت تامین واقعی نیاز ها ست كه از سودجویی و مافیایی بازی بسیاری از قدرتمندان اصناف مختلف سرچشمه می گیرد باید ابراز تاسف بیشتری كرد.
شاید این مهمترین عامل در عدم برقراری احترام به حقوق مشتریان كشور باشد. زمانی كه یك كارخانه، شركت و یا فروشگاه تنها به سود و حساب بانكی همیشه شارژ خود می اندیشد و به جای توجه به رضایت مشتری به جایگاه خود در بازار سهام می پردازد و از طرفی می داند كه جز تنها سرویس دهندگان و تولید كنندگان موجود است و برای تنها ماندن از هر تلاشی هم عقب نمی ماند قاعدتا برای مخاطبان خود هم احترامی قائل نخواهد بود. پس بنابراین با درك این مسئله كه مخاطب چه از من خوشش بیاید و چه نیائید برای حفظ نظم در زندگی روزمره و برآورده ساختن نیاز خود مجبور به خرید از من است كیفیت ها كاهش می یابد، آنجا كه می بایست تولیدات بالاتر رود كاهش می یابد و آنجا كه باید كاهش بیابد و تولیدات كنترل شده باشند سقف ها و حدود شكسته شده اند. قیمت ها غیر منصافانه اند و رضایت مشتری برای كسی اهمیت ندارد.
عامل سوم نیز به كمك سایر عوامل می آید، نظارت و كنترل درستی توسط بخش های دولتی وجود ندارد و یا كسانی كه نقش كارشناس این سازمان های نظارتی را بازی می كنند خود قدرت فن و تخصص كاملی را ندارد و نیز در بسیاری از موارد در تبانی ها و رانت ها اتوماتیك وار حقوق مشتری و مصرف كننده را پایمال می كنند و در دفاع از فروشندگان و تولیدكنندگان نچندان محبوب و متخلف بر می آیند! و در این بین زمانی كه جمله "همیشه حق با مشتری ست" را فقط در مجلات . كتابهای تجارت مدرن و فناوری ارتباطات و اطلاعات می خوانیم و بعد از آن برای خرید به یك فروشگاه شیك و مدرن می رویم اما فروشنده ها جواب سلام را نمی دهند از خود می پرسیم پس كی حق با ما خواهد بود!؟

نویسنده : توماج فریدونی

دوشنبه 12/12/1387 - 10:20 - 0 تشکر 94721

با تشكر از نظر دوست گرامی ،

بله . مدیریت ارتباط با مشتری در ایران مقوله ایست كه با چالش های فراوانی روبروست ودوستمان هم از مقاله فوق  برخی از این موارد را متذكر شدند ؛اما نكته مهم این است كه در ایران می شود این چالشها را به فرصت تبدیل نمود وبا بكارگیری ابزارهای نوین اطلاعاتی وارتباطی به سرعت ایجاد رضایت برای طرفین یك معامله یا تراكنش افزود.در واقع اگر در crm از ابزارهای فن آوری ونرم افزاری تسهیل دهنده امور استفاده نكنیم به هیچ نتیجه مطلوب وماندگاری نخواهیم رسید .

من یك ایرانی هستم ووقتی به جای ایستادن در یك صف طولانی بانك از خدمات دستگاه ATM -اینترنت - تلفن یا موبایل تراكنش های مالی واطلاعاتی ام را انجام می دهم احساس ارزش می كنم ورضایت مند تر از گذشته ام ...

ایران ما هنوز در اغاز مسیر پیشرفت های نوین قراردارد كه با استفاده از سرعت دهنده it بزودی تمام چالش ها به فرصت های موفقیت تبدیل می شود...

جمعه 16/12/1387 - 0:51 - 0 تشکر 95815

سلام

من یك cd خیلی عالی در مورد ارتباط با مشتری و راضی كردن او برای تصمیم به خرید كردن سراغ دارم.

می توانید از اینجا تهیه كنید > www.parsrahavard.com

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.