به نام او....
سلام
چی بگم؟ شرمندم کردید....
سپاسگزارم از لطف و توجهتون
شایستگی این همه تعریفتون رو ندارم....
نمیدونم چی بگم....
بودن تو این انجمن لیاقت میخواد که من ندارم.... فقط همین
شده گاهی حس کنید مفید نیستید؟ یه جورایی تو اوج نیستید؟ من عادت ندارم نه بشنوم.... مگه اینکه دلسوزانه و با دلیل باشه
رک و صادقانه یه چیزیو بگم.... اون رفاقت و صفا و صمیمیتی که بود بین بچه ها دیگه نیست
اون زمان وقتی یکی دعوت میکرد همه لبیک میگفتن
اما الان..... نه تنها کمکت نمیکنن که ضدحالتم میزنن
منم دیگه انرژی سابق رو ندارم
دیگه طرح های سابق رو ندارم.... دیگه خلاقیت سابق رو ندارم..شدم یه آدم تکراری
حرفی برای گفتن ندارم
انگیزه ی فولادی ندارم..صبر ندارم...استقامت ندارم
چجوری میتونم برگردم؟
برام دعا کنید که خوب بشم.... مثل سابق بشم.... برمیگردم ... افتخارمم هست حضور تو این جمع
و یه خواهش دارم ازتون
اینو به عنوان یه کاربر نسبتا با تجربه بهتون میگم
دیگه ادامه ندید این بحث رو... بذارید انجمن روال خودش رو طی کنه.... با بها دادن به کسی که نیست انرژی رو نگیرید از کسایی که هستن
و دارن صادقانه خدمت میکنن
اگه هم میخواهید از بقیه برای همکاری برای بودن دعوت کنید بهشون ایمیل بزنید
اما تو انجمن نه... اینو از منی که جو اینجا رو با همه وجودم حس میکنم قبول کنید
بازم از لطفتون ممنونم
برمیگردم حتما
ان شاءالله به همین زودی
موید باشید