دلا یــــــــل فوبی ها
1- در نظریه های روانکاوانه فرض بر این است که اشخاص مبتلا به فوبی در ابتدای
زندگی خود برای محفوظ ماندن از خطر به افراد پیرامون خود اعتماد می کنند ولی
بعدها با ترس در می یابند که این اشخاص بالغ - معمولا والدین - قابل اعتماد
نیستند، آنها نمی توانند با این بی اعتمادی یا ترس فراگیر از دیگران زندگی کنند. برای
اینکه مجددا به افراد اعتماد پیدا کنند، به طور ناهشیار ترس از دیگران را به ترس از
اشیا و موقعیت های کلی منتقل می کنند. زمانی که فرد در بزرگسالی در معرض
فشار روانی قرار گیرد، فوبی پدیدار می شود.
2- گاهی گزارش شده است که فوبی از یک شی» یا موقعیت خاص، بعد از تجربه
دردناک ویژه ای در رابطه با آن شی» ایجاد شده است. برخی افراد بعد از یک سقوط
شدید از بلندی و ارتفاع می ترسند و برخی بعد از وقوع یک حمله قلبی در اتومبیل
شان، دچار فوبی از رانندگی می شوند. همچنین افراد مبتلا به فوبی اجتماعی اغلب
وقایع و رویدادهای اجتماعی آسیب زایی را گزارش می کنند. اما خیلی از اوقات
بسیاری از افراد مبتلا به فوبی - مخصوصا فوبی اجتماعی - هیچ رویداد آسیب زا یا
تکان دهنده ای را در رابطه باشی یا موقعیتی که از آن می ترسند به یاد نمی آورند.
برای این افراد چه توجیهی داریم؟
نظریه های رفتاری همچنین معتقدند علا وه بر اینکه ممکن است
گاها ترس در اثر یک رویداد ناخوشایند آموخته شود، این امکان نیز وجود دارد که با تقلید
واکنش های دیگران آموخته شود، به یادگیری ترس از طریق مشاهده رفتار دیگران
یادگیری جانشینی می گویند. بنابراین با دیدن صحنه ترس شدید مادرش از گربه ممکن
است دچار فوبی گربه شود.
مثال ملموس این امر می تواند والدی باشد که دائما به فرزندش درباره ارتکاب عملی
هشدار می دهد تا مبادا اتفاق هولناکی برایش بیفتد.
3- چرا افراد معمولا فقط از برخی اشیا و وقایع مثل عنکبوت، مار و بلندی هراس دارند
و از سایر چیزها مثلا گوسفند نمی ترسند؟ دلیل این امر این است که برخی از اشیا
به گونه ای هستند که انسان در برابر آنها به لحاظ فیزیولوژیکی نوعی آمادگی دارد،
گرایش ذهن برای ترسیدن از مار یا بلندی اساسا بیشتر از محرک های خنثی چون
کتاب است.
4- کاستی مهارت های اجتماعی در فوبی اجتماعی، مطابق این دیدگاه فرد مبتلا به
فوبی اجتماعی یاد نگرفته چگونه با دیگران رفتار کند تا احساس راحتی نماید، یا مکررا
اشتباهاتی می کند که از نظر اجتماعی نابجا و نامناسب است و در نتیجه دوستان و
معاشرانش وی را مورد سرزنش و انتقاد قرار می دهند. شواهد تایید کننده این دیدگاه
از یافته هایی سرچشمه می گیرد که نشان می دهند اشخاص مضطرب اجتماعی،
به لحاظ برخورداری از مهارت های اجتماعی رتبه پایینی می گیرند و تناسب زمانی و
مکانی پاسخ های آنان در تعاملا ت اجتماعی (مثل تشکر کردن در زمان مناسب) بهم
ریخته است. می توان انتظار داشت که در نتیجه دریافت تنبیه از دیگران، بیمار حتی
بیش از گذشته از تعامل با سایرین خواهد ترسید.
5- علا وه بر مساله وراثت و نقش آن در ایجاد فوبی ها، یکسری کژکاری های زیستی
مغزی نیز در افراد مبتلا دیده شده است که می توان به نااستواری دستگاه عصبی
خودمختار و سهولت برانگیختگی این دستگاه اشاره کرد. افراد نااستوار یا بی تاب
کسانی هستند که دستگاه عصبی خودمختارشان به آسانی و در گستره وسیعی از
محرک ها برانگیخته می شود.