سلام پهلوون .
شما خودت چرا میری سلمونی ؟ مگه حسنی دل نداره آقاجون ؟ ندیده بازخواستش کردی رفتی پشت تبیان ؟ آره قربونت برم ؟
بذار یه طور دیگه بگم : در یک شب مهتابی حسن کچل میره سلمونی . پیرایشگر بهش میگه برقا رفته نمیتونم سرت رو اصلاح کنم .حالا حسن کچل باید چی کار کنه ؟
یه چندتا معمای جدید دیگه هم میگم که اینو از روزنامه ی آینده پیداش کردم .
یک _ اگه حاج توماس برق رو اختراع نمیکرد ، کی اختراع میکرد ؟
دو _ یه روز یه مرده میره رستوران یهو برقا میره . حالا چجوری باید غذاشو بخوره ؟
سه _ فرض کن تو راننده ی اتوبوسی هستی که میخوای از گرگان بری تهران . در گرگان 40 تا مسافر میزنی ، ساری 10 تا پیاده میشن ، آمل 3 تا سوار میشن ، رودهن 1 دونه پیاده میشه ، یهو به تهرانپارس که رسیدی همه ی چرخ ها پنچر میشن . حالا بگو راننده چند سالشه ؟
راستی توجه داشته باش که اینا قراره اوایل سال 2010 وارد بشه .
اوایل ژانویه .