سلام
در انجمن ادبیات مبحثی دارم به نام "سروده های برزخ"که اشعارم با هر موضوعی در اونجا ثبت میشه..
تصمیم گرفتم اشعار طنزی که گفتم در مبحثی جداگانه در این انجمن جمع آوری کنم..ازاین به بعد اشعار طنز قبلی و سروده های جدیدم وهمچنین نثر های طنزم در این مبحث ثبت میشه ..امیدوارم مورد قبول واقع بشه...
به مناسبت انتخابات:
سال83
باز دوباره انتخابات شد
اوضاع مملكت كمی قات شد
كاندیداها ازچپ وراست اومدند
دائم می گن ما خوبیم اونا بدند
هركی میاد قول جدیدی می ده
قولی كه هیچ كس تا به حال ندیده
یكی میگه حق همه بامردمه
یكی میگه درپیش دین این گمه
صحبت ازمردمودین یه حرفه
منافع حزبی فقط می صرفه
یادش بخیر وقتی امام مابود
حرف وعمل كی همیشه جدابود
همش می گفت فروكنین گوشتون
زی طلبه نشه فراموشتون
همش می گفت مردم ولی نعمتن
راحت باشن دولتی ها راحتن
اما صدافسوس كه زما جداشد
مردخدا عازم سوی خدا شد
جانشینش مثل خودش خدایی
دائم میگه حرفای مرتضایی
اما گوش بالایی هاكرشده
یا یكی دروازه یكی درشده
خدا به اوناگوش خوب عطاكن
مردمو ازناراحتی رهاكن