"روز مرد"
ای خدا آمد دوباره روز مرد
می كشم از دل دوباره آه سرد
* * *
منتظر یكسال باشم بهر آن
تا گذارم مرهمی بر روی درد
* * *
درد خالی گشتن جیب وحساب
درد آن روز زن وآن خرجكرد
* * *
بی مروت زن نشد راضی به كم
خواست از من یك طلای خوب وزرد
* * *
من بدادم هدیه لیكن بعد از آن
با همه دارم به جبرانش نبرد
* * *
با تمام این محبتها ولی
هیچ امیدی ندارم روز مرد
* * *
چون كه دانم در نهایت همسرم
می خرد جوراب از یك دوره گرد
* * *
با ورق كاغذ نماید كادویش
می دهد این هدیه با تبریك سرد
* * *
چونكه می بینم عملكرد عیال
دوست میدارم سقوط از بالگرد