• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن قرآن و عترت > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
قرآن و عترت (بازدید: 3911)
چهارشنبه 27/9/1392 - 10:40 -0 تشکر 676420
دعا و توسل

 
مقدمه
پرسش‏ گرى از آغاز آفرینش انسان، رخ‏ نمایى كرده؛ بر بال سبز خود، فرشتگان را نشانده؛ بر برگ زرد خود شیطان را افشانده و در این میان، مقام آدمیت را نشان داده‏ است. آفتاب كوفه چه زیبا فرموده است:
«مَن اَحسَنَ السؤال عَلِمَ» و «من عَلِمَ اَحسَنَ السؤال».
هم سؤال از علم خیزد هم جواب
همچنانكه خار و گُل از خاك و آب
آرى! هر كه سؤال‏ هایش آسمانى است، دانش و بینش پاسخش خواهد بود. پویایى و پایایى «جامعه» و «فرهنگ»، در گرو پرسش‏ هاى حقیقت طلبانه و پاسخ‏ هاى خِردورزانه است.
از افتخارات ایران اسلامى، آن است كه از سویى، سرشار از جوانانى پاك دل، كمال خواه و پرسش‏ گر است و از دیگر سوى، مكتبى غنى دارد كه معارف بلند آن، گوارا نوش دل‏ هاى عطشناك پرسش‏ گر و دانش‏ جو است.
اداره مشاوره و پاسخ معاونت مطالعات راهبردى نهاد، محفل انسى فراهم آورده است، تا ابر رحمتِ پرسش‏ ها را به «زمین اجابت» پذیرا باشد و نهال سبز دانش را بارور سازد. اگر بتوانیم سنگ صبور جوانان اندیشمند و بالنده نسل انقلاب باشیم، به خود خواهیم بالید.
این اداره داراى هشت گروه علمى و تخصصى، به شرح زیر است:
1. گروه تفسیر، علوم قرآن و حدیث شناسى؛5. گروه تربیتى و روان شناسى؛
2. گروه احكام و مسائل شرعى؛6. گروه اندیشه سیاسى؛
3. گروه فلسفه، كلام و دین‏ پژوهى؛7. گروه فرهنگى، اجتماعى؛
4. گروه اخلاق و عرفان؛8. گروه تاریخ و سیره.
آنچه پیش‏ رو دارید، بخشى از پرسش‏ هاى دانشجویى درباره دعا و توسّل است كه از سوى پژوهشگران ارجمند، جناب حجت‏ الاسلام محمدرضا كاشفى رحمه‏ الله و سید محمدكاظم روحانى، پاسخ داده شده است.
در پایان از حجج اسلام حمیدرضا شاكرین، سید هبه‏ اللّه صدرالسادات و صالح قنادى كه در بازخوانى و ارزیابى متن حاضر تلاش نموده و نیز همه همكاران ارجمندى كه بزرگوارانه ما را در تهیه این مجموعه یارى داده‏ اند، تشكر و قدردانى مى‏ شود.
دوام توفیقات این عزیزان را در جهت خدمت بیشتر به مكتب اهل‏ بیت (علیهم‏ السلام) و ارتقاى فرهنگ دینى جامعه ـ به خصوص دانشگاهیان ـ از خداوند متعال مسألت داریم.
پیشنهادها و انتقادهاى سازنده شما، راهنماى ما در ارائه شایسته و پربارِ مجموعه‏ هایى از این دست خواهد بود.
 

خورشید آرزوی منی گرمتر بتاب
چهارشنبه 27/9/1392 - 10:56 - 0 تشکر 676435


زمان و مكان دعا
پرسش 9 . آیا براى دعا، زمان و مكان مخصوص هست و یا در هر وقت و هر طور خواستیم مى‏ توان دعا كرد؟
زمان دعا:
هر چند دعا در هر وقتى مطلوب است ولى بر اساس روایات اوقات مخصوصى كه زمینه مناسب‏ تر براى دعا كردن فراهم مى‏ آورد معین شده است. از جمله: سحر و نیمه شب119 هنگام تلاوت قرآن، هنگام اذان، هنگام بارش باران، هنگامى كه دو لشگر اسلام و كفر در مقابل یكدیگر قرار مى‏ گیرند و گروهى آماده شهادت مى‏ شوند، هنگامى كه ستمدیده‏ اى صداى مظلومیتش بلند مى‏ شود.120 پس از اقامه نماز121 هنگام غروب خورشید و طلوع فجر122.
دست اشكسته بر آورد دعا
سوى اشكسته، برد فضل خدا123
گفتنى اینكه؛ اولاً، برخى از دعاها نیز در وقت خاصى از سال باید خوانده شود كه در كتب دعایى مشخص شده است. روز جمعه124 و هنگام سجده125.
ثانیاً، حكمت برخى از این اوقات به دلیل تحقق قرب به پروردگار است، مثلاً هنگام اذان یا تلاوت قرآن، آدمى به خداوند نزدیك‏ تر است و از این رو زمینه براى دعا و استجابت دعا فراهم‏ تر مى‏ باشد. بعضى از این زمان‏ ها به دلیل سكوت، آرامش و مغفول شده از امور دنیوى و تعلقات بستر مناسبى براى توجه خاص و ویژه به پروردگار است مانند سحرها، یا پاره‏ اى از این اوقات به دلیل قرابت زمانى و مفات یا شهادت یا ولادت معصومان یا نزول قرآن [شب قدر] اهمیت مى‏ یابد و... .
مكان دعا:
خداوند در همه جا هست و به هر جا رو كنیم او در آنجا حاضر است126 از این رو نمى‏ توان دعا را به مكان مشخصى محدود ساخت، ولى در عین حال به دلیل و ویژگى‏ ها و تقدس‏ هایى كه برخى از مكان‏ ها دارند، دعا در آن مكان‏ ها توصیه و زمینه اجابت در آنها نزدیك‏ تر تلقى شده است مانند مسجد127 یا مسجد كوفه128 یا مكان‏ هاى مقدسى چون مسجدالحرام، مسجدالنبى، مشاهد مشرفه و... كه در كتب دعا به صورت مشخص آمده است.

خورشید آرزوی منی گرمتر بتاب
چهارشنبه 27/9/1392 - 10:56 - 0 تشکر 676436


دعا در جمع یا در تنهایى؟!
پرسش 10 . من گاهى در تنهایى و خلوت، حضور قلب و حال بهترى براى دعا دارم، اما از سوى دیگر شنیده‏ ام كه خداوند دعاها را در جمع بهتر مستجاب مى‏ كند؛ كدام یك را انجام دهم؟
در پاره‏ اى روایات بر دعا به صورت جمعى تأكید شده است و برخى نیز آن را در زمره آداب دعا تلقى كرده‏ اند129.
در برخى احادیث و به توصیه برخى از اولیاء الهى به دعا در تنهایى و خلوت توصیه شده است130.
اكنون چه باید كرد در تنهایى دعا كرد یا در جمع؟
به نظر مى‏ رسد در مواردى كه دعاى جمعى توصیه شده است، نظر به خواسته اجتماع و جمع بوده است یعنى براى برآورده شدن نیازهاى اجتماعى كه به جمع مربوط است نه فردى دعاهاى جمعى اثر بیشترى دارد و آدمى راحت‏ تر مى‏ تواند راز و نیازهاى مستور از دیگران را با خداى خویش در میان گذارد علاوه بر آنكه از رذایل اخلاقى چون عجب و ریا مصون مى‏ ماند و مهم‏ تر در خلوت تنهایى فقط خود را با قیوم خود خواهد دید، یعنى با آن كه خالق اوست و مدبر و قوام بخش اوست او در این خلوت در مى‏ یابد كه فقط با جناب اوست و با او در ارتباط سخت است و در این صورت در مى‏ یابد همیشه در حال خلوت با حضرت او بوده و فقط وى با اوست و نه غیر او131 و در این زمان بهتر مى‏ تواند با خداى خویش ارتباط برقرار كرده و سخنان خویش را با او واگویه نماید و هر چه در این تنهایى بیشتر پیش رود به مقام فناى در حق بیشتر نزدیك خواهد شد تا آنجا كه گویا دعاى او دعاى حق است.
آن دعاى بیخودان، خود دیگر است
آن دعا زو نیست، گفتِ داور است
آن دعا حق مى‏ كند، چون او فناست
آن دعا و آن اجابت از خداست
واسطه مخلوق، نى اندر میان
بى خبر زآن لابه كردن جسم و جان132

خورشید آرزوی منی گرمتر بتاب
چهارشنبه 27/9/1392 - 10:57 - 0 تشکر 676437


دست به سوى آسمان
پرسش 11 . چرا در هنگام دعا، بلند كردن دست‏ ها به سوى آسمان سفارش شده است؟ مگر خداوند همه جا نیست؟
برخى گمان مى‏ كرده‏ اند به دلیل آنكه بلند كردن دست‏ ها به سوى آسمان موجب مكانمندى براى خداوند متعال مى‏ شود باید آن را ترك كرد ولى با توجه به حكمت بلند كردن دست‏ ها به سوى آسمان این پندار مخدوش مى‏ نماید. به فرموده علامه طباطبایى حقیقت تمام عبادت‏ هاى بدنى، فرود آوردن معناى باطنى به صورت مظاهر و آشكار ساختن حقایق فراتر از زمان در قالب جسمانیت است مانند: نماز، روزه و حج و امثال آن. اگر این تنزیل نباشد عبادت بدنى بى معنى خواهد بود. دعا نیز چنین است دعا تمثیل توجه قلبى و درخواست باطنى است مانند درخواستى كه در میان ما انسان‏ ها رایج است و مى‏ بینیم كه فقیر مستمند از شخص ثروتمند درخواست برآوردن حاجت مى‏ كند و در این حالت دست خویش را به سوى او مى‏ گشاید و با ذلت بر آوردن خواهش خویش را مى‏ طلبد، در دعا نیز دراز كردن دست‏ ها به سوى آسمان حقیقى نیست تا تلقى این پندار شود كه گویا خدا در آسمان است؛ بلكه‏ عملى نمادین‏ است براى‏ درخواست موجودفرودست ازموجودى بالاتر. باطن دعا درخواست از حضرت حق است كه در ظاهر و در بعد جسمانى به صورت بلند كردن دست به سوى آسمان ظاهر گشته است.133

خورشید آرزوی منی گرمتر بتاب
چهارشنبه 27/9/1392 - 10:57 - 0 تشکر 676438


دلیل بى‏ اهمیتى به دعا
پرسش 12 . چرا بسیارى از مردم به دعا اهمیت نمى‏ دهند و تنها به هنگام گرفتارى مشكلات دست به دعا بر مى‏ دارند؟
اگرچه برخى مردم هنگام گرفتارى به دعا مى‏ پردازند و چون خلاصى یافتند دعا را فراموش مى‏ كنند به گفته مولوى:
آن زمان خود، جملگان مؤمن شوند
آن زمان خود، سركشان برسر دوند
آن زمان، زارى كنند و افتخار
همو دزد و راهزن در زیر دار134
یا
وقت محنت گشته‏ اى الله گو
چون كه محنت رفت، گویى: راه كو
اما حقیقت آن است كه «دعا» غریزى انسان و «خواستن» از خداوند فطرى بشر است؛ متأسفانه آدمى در هنگام رفاه و اسایش و آرامش توجه‏ اش به اسباب و علل میانى معطوف مى‏ شود و از رب الارباب و سبب‏ الاسباب و عله‏ العلل یعنى خداوند متعال غافل مى‏ گردد. در واقع در هنگام راحت‏ طلبى و آسوده خواطرى به پروردگارش شرك مى‏ ورزد وى مى‏ پندارد تنها علل و عوامل مادى و میانى كارساز هستند و گویا خداوند متعال و علل غیرمادى نقشى در زندگى بشرى ندارند، به بیان دیگر در این زمان تعلقات مادى و وابستگى‏ هاى دنیوى حجابى بر حقیقت امر و خواسته فطرى و غریزى او مى‏ شود و از این رو به دعا بى‏ اهمیت گشته و از آن غفلت مى‏ كند؛ اما همین كه مشكلى، سختى و نیازى پدیدار گشت گویا آن حجاب‏ ها و آن تعلق‏ ها و آن غفلت‏ ها كنار مى‏ رود و انسان متوجه خداوند متعال مى‏ گردد و او را مى‏ خواند و از سوى او مدد مى‏ جوید، اما مع الأسف همین كه در این حالت دعا كرد و خداوند اجابت فرمود، دوباره وضعیت قبلى و غفلت او باز مى‏ گردد و دعا را به كنارى مى‏ نهد.135
چنان كه قرآن به این حقیقت تلخ اشاره كرده است:
«وَ إِذا غَشِیَهُمْ مَوْجٌ كَالظُّلَلِ دَعَوُا اللّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ فَلَمّا نَجّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ فَمِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَ ما یَجْحَدُ بِ‏ آیاتِنا إِلاّ كُلُّ خَتّارٍ كَفُورٍ»136؛ «و چون موجى كوه آسا آنان را فراگیرد، خدا را با اخلاص در این بخوانند و[لى] چون نجاتشان داد و به خشكى رساند، برخى از آنان میانه‏ رو هستند و نشانه‏ هاى ما را جز هر خائن ناسپاس انكار نمى‏ كند».
باید حجاب تعلقات و وابستگى‏ هاى واهى خویش را كنار زنیم و با تذكار و بیدارى و هشیارى غفلت را از خویش دور سازیم تا در هر حال چه امنیت چه اضطرارى چه راحت چه ناراحت سخن گفتن با خدا و راز و نیاز با او یعنى دعا را فراموش نكنیم. على (علیه‏ السلام) معتقد است انسان همواره باید به درگاه حق، دعا كند و چنان نباشد كه تنها در حال عافیت و سلامت او را بخوان: «آن كه به بلایى گرفتار آمده هر چند گرفتارى‏ اش بزرگ باشد، از آن كس كه در عافیت و سلامت به سر برده و از بلا ایمنى ندارد، به دعا كردن سزاوارتر نیست».137
چون در آید نزع و مرگ، آهى كنى
ذكر دلق و چارُق آن گاهى كنى
تا نمانى غرقِ موج و زشتیى
كه نباشد از پناهى پشتیى
یاد نارى از سفینه راستین
ننگارى در جارق و در پوستین
چون كه درمانى به غرقاب فن
پس ظلمنا ورد سازى بر ولا
دیو گوید: بنگرید این خام را
سر برید این مرغ بى‏ هنگام را138

خورشید آرزوی منی گرمتر بتاب
چهارشنبه 27/9/1392 - 10:59 - 0 تشکر 676439


موانع اجابت دعا
پرسش 13 . منظور از موانع اجابت دعا چیست؟ آیا ما مى‏ توانیم آن موانع را از سر راه برداریم و یا اینكه در اختیار ما نیست؟
دعا زمانى اثرگذار است كه موانعى بر سر راه آن نباشد، اگر موانع بود، دعا تأثیر خود را نخواهد داشت؛ مهم‏ ترین موانع اجابت دعا عبارتند از:
1. گناه؛ نافرمانى خداوند متعال مانع بزرگى بر سر راه اجابت دعاست و این مسئله چندان اهمیت دارد كه با تعابیر گوناگونى خطر آن نسبت به دعا گوشزد شده است: حاجب دعا، حبس دعا، منع دعا، مانع اجابت، بسته كردن راه اجابت و...139
تو همى جنسى بوى آن حرام
مى‏ زند بر آسمان سبز فام
همراه انفاس زشتت مى‏ شود
تا به بوگیران گردون مى‏ رود
بوى كبر و بوى حرص و بوى آز
در سخن گفتن بیاید چون پیاز
گر خورى سوگند: من كى خورده‏ ام؟
از پیاز و سیر تقوى كرده‏ ام
آن دم سوگند، غمازى كند
بر دماغ همنشینان بر زند
بس دعاها رد شود از بوىِ آن
آن دلِ كر، مى‏ نماید در زبان
اِخسئوا آید جواب آن دعا
چوب رد، باشد جزاى هر دَغا140
2. ستم یا مظالم؛ حقوق مردم در فرهنگ دینى از جایگاه ویژه‏ اى برخوردار است و از این رو اگر كسى ظلمى و تعدى نسبت به این حقوق چه فردى و چه اجتماعى روا دارد، دعایش مادامى كه این ستم را جبران نكند مستجاب نخواهد گشت و در واقع این ستم یكى از بزرگترین موانع استجابت دعایش خواهد بود. حضرت على (علیه‏ السلام) مى‏ فرماید: «خداوند متعال به عیسى‏ بن مریم وحى كرد كه بنى‏ اسرائیل چنین ابلاغ كند... من دعاى كسى را كه حتى ضایع شده از بندگانم را بر عهده دارد، اجابت نمى‏ كنم».141
3. خلاف حكمت الهى؛ اگر خواسته و نیازى كه در دعا بر زبان جارى مى‏ شود مخالف حكمت الهى باشد به اجابت نخواهد رسید. حضرت على (علیه‏ السلام) مى‏ فرماید: «خداوند كریم حكمت خویش را نقض نخواهد كرد. از این رو هر دعایى مستجاب نمى‏ گردد».142
4. ترك امر به معروف و نهى از منكر؛ اگر امر به معروف و نهى از منكر - كه یكى از مهم‏ ترین ابزارهاى نظارتى به شمار رفته و در اسلام از جایگاه ویژه‏ اى برخوردار است - ترك شود و تنها براى ایمن‏ سازى و سالم سازى جامعه اكتفا شود، چنین دعایى مستجاب نخواهد شد.
چنانكه على (علیه‏ السلام) فرمودند: «امر به معروف و نهى از منكر را ترك نكنید كه خداوند بدان را بر شما مسلط خواهد كرد، آن گاه است كه دعا مى‏ كنید، اما دعایتان مستجاب نمى‏ شود».143

خورشید آرزوی منی گرمتر بتاب
چهارشنبه 27/9/1392 - 10:59 - 0 تشکر 676440


سبب رد دعا
پرسش 14 . گاهى دعا كننده شرایط و آداب دعا را رعایت كرده و از موانع استجابت دعا نیز مصون است ولى در عین حال دعایش به اجابت نمى‏ رسد، دلیل آن چیست؟
به نظر مى‏ رسد دو امر عمده سبب رد دعا مى‏ شود:
الف. مصلحت
واضح است كه علم انسان محدود بوده و به همه جوانب امور خود آگاه نیست. از این رو گاه مى‏ پندارد امرى راى او مطلوب و مفید است كه در واقع چنین نیست و گاه گمان مى‏ كند امرى براى او مضر و مطلوب است كه در واقع بر عكس آن مى‏ باشد. قرآن نیز این امر را با لحن‏ هاى گوناگون مطرح كرده است.144
دعا كننده گاه فكر مى‏ كند خواسته و نیازى را كه به محضر خدا ارائه كرده و تقاضاى انجامش را داشته است به مصلحت اوست؛ ولى از آنجا كه خداوند عالم به همه امور است مى‏ داند كه در واقع چنین نیست و از این رو آن تقاضا و دعا را رد مى‏ كند یا مى‏ داند در زمان دیگرى این نیاز به نفع اوست و به این جهت اجابت آن را به تأخیر مى‏ اندازد.
در این كلام امیرالمؤمنین تأمل فرمایید: «بسا ممكن است اجابت دعا را به تأخیر اندازد تا پاداش فزون‏ ترى بهره سائل شود و عطاى شخص امیدوار كامل‏ تر شود. و بسا ممكن است درخواستى داشته باشى كه به تو ندهند و به جاى آن خیرى در این دنیا یا آخرت به تو ببخشند، یا آن را با چیزى كه برایت بهتر است جابه جا كنند. بسا دنبال چیزى باشى كه اگر به تو داده شود نابودى دینت در آن باشد».145
در حكایت ذیل نیز كه مولانا به خوبى این مسئله را تبیین كرده است تدبر كن:
دزدكى از مارگیرى، مار بود
زابلهى آن را غنیمت مى‏ شمرد
وا رهید آن مارگیر از زخم مار
مار، كشت آن دزد او را زار زار
مار گیرش دید، پس بشناختش
گفت: از جان، مارِ من پرداختش
در دعا مى‏ خواستى جانم از او
كش بیابم مار، بستانم از او
شكر حق را كآن دعا مردود شد
من زیان پنداشتم، و آن سود شد
بس دعاها كآن زیان است و هلاك
وز كرم مى‏ نشنود یزدان پاك
ب. دوستدار تداوم دعا از سوى خداوند
گاه سبب رد یا تأخیر در اجابت دعا بدان خاطر است كه خداوند دوست دارد كه حال لطیف و خوش دعا كننده همچنان بردوام باشد زیرا محبوب‏ ترین كارها نزد خداوند متعال در روى زمین دعاست «حب الاعمال عند الله تعالى على وجه الارض الدعا»146.
و به فرمایش امام باقر (علیه‏ السلام): «ما من شى‏ ء افضل عند الله من الا سئل»147؛ «من هیچ چیز نزد خدا بهتر از درخواست كردن از او نیست».
امام صادق (علیه‏ السلام) در روایتى مى‏ فرماید: «بنده هنگامى كه دعا مى‏ كند، خداوند به دو فرشته مى‏ گوید: دعایش را مستجاب كردم لكن او را در نیازش محبوس دارید [و اجابتش را به تأخیر افكنید ]زیرا من دوست دارم كه صوتش را بشنوم».148
اى بسا مخلص كه نالد در دعا
تا رود خلوصش بر سما
تا رود بالایى این سقف برین
بوى مجمر از انین المذنبین
پس ملائك با خدا نالند راز
كاى مجیب هر دعا! و اى مستجار!
بنده مؤمن تضرع مى‏ كند
او نمى‏ داند به جز تو مستند
تو عطا بیگانگان را مى‏ دهى
از تو دارد آرزو هر مشتهى
حق بفرماید: كه نه از خوارى اوست
عین تأخیر عطا، یارى اوست
حاجت آوردش ز غفلت، سوى من
آه كشیدش مو كشان در كوى من
گر برارم حاجتش، او وا رود
هم در آن بازیچه، مستغرق شود
گرچه مى‏ نالد به جان یا مستجار
دل شكسته، سینه خسته، گو: بزار
خوش همى آید مرا آوازِ او
وآن خدایا گفتن و آن رازِ او
* * *
بى مرادى مؤمنان از نیك و بد
تو یقین مى‏ دان كه بهر این بود149

خورشید آرزوی منی گرمتر بتاب
چهارشنبه 27/9/1392 - 10:59 - 0 تشکر 676441


دعاهاى مستجاب و نامستجاب
پرسش 15 . چرا دعاى برخى از دعاكنندگان به اجابت مى‏ رسد و دعاى گروه دیگرى مستجاب نمى‏ شود؟
باید دانست استجابت دعا و عدم استجابت آن دلایل متعددى دارد؛ اما با استفاده از روایات به برخى از مهم‏ ترین آنها اشاره مى‏ كنیم:
الف. دعاى كسانى كه مستجاب مى‏ شود
1. دعاى امام عادل براى رعیتش،
2. دعاى پدر نیكوكار براى فرزندش،
3. دعاى فرزند نیكوكار براى پدرش،
4. دعاى مظلوم150،
5. دعاى كودكان بى‏ گناه151،
6. دعاى مؤمنى براى مؤمن دیگر152،
7. قارى قرآن153،
8. دعاى فرد نیكوكار براى قومى كه سپاس احسانش را نداشتند154،
9. كسى كه در دعا از همه منقطع گردیده و تنها به خداوند امید بسته است155،
10. فردى كه در عین دعا راضى به رضاى خداوند است.156
ب. دعاى كسانى كه مستجاب نمى‏ شود
1. مردى كه در خانه بنشیند و بگوید: خدایا روزى مرا برسان،
2. مردى كه زنش را نفرین كند در حالى كه توانایى بر طلاق او دارد،
3. دعاى مردى كه مال خود را بدون مدرك و شاهد به كسى وام دهد و بر علیه او دعا كند،
4. مردى كه مال و ثروت داشته باشد و آن را هدر دهد و از خدا طلب روزى كند،
5. نفرین دوستى در حق دوست دیگر157،
6. دعاى تارك امر به معروف و نهى از منكر در طلب خیر و بهبودى وضعیت امت اسلامى158.

خورشید آرزوی منی گرمتر بتاب
چهارشنبه 27/9/1392 - 10:59 - 0 تشکر 676442


از خدا چه بخواهیم
پرسش 16 . امامان بیشتر از خدا چه مى‏ خواستند؟ آیا درباره مسائل روزمره و دنیایى هم دعا مى‏ كردند؟!
با توجه به آموزه‏ هاى روایى و نیز محتویات دعاهاى معتبر مأثوره مى‏ توان گفت كه در مجموع مى‏ توان حوائج معنوى و دنیوى را با رعایت مرزهاى دعا از خداوند متعال طلب كرد چنانكه على (علیه‏ السلام) فرموده است:
«بدان بدرستى كسى كه گنجینه‏ هاى پادشاهى دنیا و آخرت در دست اوست به تو اجازه داده تا او را بخوانى و اجابت تو را به عهده گرفته و فرمان داده كه از او درخواست كنى تا به تو عطا فرماید و از او همت طلب كنى تا تو را رحمت آورد... هرگاه او را بخوانى آوازت را بشنود... پس [حال كه او را این‏ گونه شناختى] نیازت را به سوى او مى‏ برى و سفره دلت را نزد او مى‏ گسترانى، از غم‏ هایت به سوى او شكوه مى‏ كنى و حل مشكلات را از او مى‏ خواهى و بر كارهایت از او یارى مى‏ جویى، و از گنجینه‏ هاى رحمتش چیزهایى را مى‏ طلبى كه دیگران قدرت بخشیدنش را ندارند، چیزهایى چون فزونى عمر، سلامت بدن و گشایش روزى...»159.
شاید براى خیلى‏ ها خواسته‏ هاى معنوى جاى اشكال نباشد ولى در خصوص حوائج دنیوى برخى مى‏ پندارند كه با روح دعا كه نزدیكى به معنویات و دورى از امور دنیوى است ناسازگار مى‏ باشد؛ اما چنین نیست، زیرا حوائج دنیوى مشروع كه آدمى را به معنویات نزدیك مى‏ سازد و زمینه را براى تعالى و رشد روح فراهم مى‏ كند، هیچ اشكالى ندارد، دنیا هر چند پل و گذرگاه به آخرت است، ولى محل كشت‏ زار و كاشتن بذر است و هر چقدر آدمى داراى طول عمر، وسعت رزق، روزى حلال، فرزندان و زن صالح و امكانات مشروع و نیز سلامت جسمى باشد كشت بهترى خواهد كرد و برداشتش در آخرت بیشتر خواهد بود. غیر از آنكه اهل‏ بیت (علیهم‏ السلام) به وفور در دعاهاى گوناگون حوائج دنیوى خویش را كنار نیازهاى معنوى مطرح مى‏ كرده‏ اند و بدین سان به ما مى‏ آموختند كه از خدا چه بخواهیم. باید از خدا بصیرت و بینش طلب كنیم تا بهتر با او سخن برانیم و دقیق‏ تر بدانیم با او چه بگوییم.
بعد از این ما دیده خواهیم از تو بس
تا نپوشد بحر را خاشاك و خس160

خورشید آرزوی منی گرمتر بتاب
چهارشنبه 27/9/1392 - 11:0 - 0 تشکر 676443


حضور قلب و حال دعا
پرسش 17 . قبلاً وقتى دعاى كمیل یا نماز مى‏ خواندم حال عجیبى داشتم؛ ولى اكنون در من تأثیرى ندارد؟ چه كنم؟
یكى از دلایل اصلى و عمده‏ اى كه ما از عبادات خویش ـ چه در قالب نماز و چه در شكل دیگر ـ بهره فراوان نمى‏ بریم و گاه احساس مى‏ كنیم در مقاطعى در ما مؤثر نیست؛ نبود «حضور قلب» یا نبود «فراغت قلب» است. اگر بكوشیم در عبادات خویش، خود را از اشتغالات افكار دنیایى، فارغ سازیم و دل را یكسره خالى و خالص براى عبادت و مناجات با حق تعالى كنیم؛ مطمئن باشیم كه هیچ گاه از انجام دادن این اعمال، دلسرد نشده و همواره لذت معنوى ژرف و عمیقى برایمان حاصل مى‏ گردد.
مشكل این است كه افكار متشتت و اندیشه‏ هاى پراكنده را براى وقت عبادت ذخیره مى‏ كنیم؛ همین كه «تكبیره‏ الاحرام» نماز، یا «بسم‏ اللّه‏ » دعاى كمیل را مى‏ گوییم، گویى در دكانى را باز كرده‏ ایم، یا دفتر محاسبات را گشوده‏ ایم، یا كتاب مطالعه را در مقابل قرار داده‏ ایم و یا مشكلات زندگى را مدنظر گرفته‏ ایم!!. دل و قلب خویش را به امور دیگر مشغول مى‏ داریم و از عمل به كلى غافل مى‏ شویم! زمانى به خود مى‏ آییم كه به حسب عادت، به سلام نماز یا عبارت‏ هاى پایانى دعاى كمیل رسیده‏ ایم. به فرموده عارف واصل حضرت امام رحمه‏ الله: «حقیقتا این عبادت فضاحت آور است و این مناجات شرم‏ انگیز».161
باید بدانیم كه در حال عبادات و مناجات، با حضرت حق تكلم مى‏ كنیم و در این گفت و گو اگر توجهمان به غیراو باشد، پاسخى مثبت و مؤثر دریافت نخواهیم كرد.
امام صادق (علیه‏ السلام) مى‏ فرماید: «لاحب للرجل المؤمن منكم اذا قام فى صلاة فریضة ان یقبل بقلبه الى اللّه‏  و لا یشغل قلبه بامر الدنیا، فلیس من عبد یقبل بقلبه فى صلاته الى اللّه‏  تعالى الا اقبل اللّه‏  الیه بوجهه و اقبل بقلوب المؤمنین الیه بالمحبة بعد حب اللّه‏  ایّاه»162؛ «همانا من دوست مى‏ دارم مرد مؤمنى را كه وقتى اقامه نماز واجب مى‏ كند، قلبش را به سوى خداوند متوجه مى‏ سازد و آن را مشغول امور دنیوى نمى‏ كند. بنده‏ اى نیست كه در نمازش با قلبش به سوى خدا توجه كند؛ مگر آنكه خداوند به وجهش به سوى او اقبال مى‏ كند، و قلوب مؤمنان را با محبّت به سوى او متوجه كند، بعد از دوستى خداوند با او».
باید توجه كرد كه اگر «فكر» و «دل» آدمى در جاى دیگر باشد، در حقیقت خود او همان جا است؛ نه نزد حضرت معبود. به عكس اگر «فكر» و «دل» او متوجه حق باشد، نزد او خواهد بود. بنابراین مشكل اساسى در عدم بهره‏ ورى بایسته از عبادات و مناجات، عدم حضور دل و فكر انسان است. ما با هر حركت قلبى و فكرى، حركتى دیدنى و یافتنى داریم كه براى ما صحنه‏ هایى مى‏ سازد ـ ابتهاج‏ آور و یا هلاكت بار ـ آن هم در محضر ربوبى كه در حال تكلم و مناجات با اوییم.
چون رسید اینجا سخن، لب ارببست
چون رسید اینجا قلم درهم شكست
لب ببند ار چه فصاحت دست داد
دم مزن و اللّه‏  اعلم بالرشاد163
براى رفع این كاستى و مشكل، عمل به راه كارهاى زیر مفید است:
یكم. قبل از قیام به عبادت و ذكر و دعا؛ یعنى، آن هنگام كه انسان مى‏ خواهد عبادت و مناجات را شروع كند، از خداى متعال با كمال تضرع، با فقر و مسكنت و با اصرار، بخواهد وى را به «حضور» موفق كند كه اصل مسئله عنایت او است. به هر روى باید توجه كرد كه اگر خداوند، انسان را موفق و مؤید بر این امر نسازد، انسان از «حضور» برخوردار نخواهد شد.
دوم. بهتر است در مرحله نخست، از طریق تحصیل «حضور فكر»، به تحصیل «حضور دل» بپردازد؛ به این صورت كه تصمیم بگیرد «فكر» خویش را از همان وقت شروع به عبادت یا مناجات، از همه جا و همه چیز قطع كند و به خداى متعال و معناى آنچه در محضر او مى‏ گوید، متوجه سازد.
در اثناى عبادات و دعا، هر وقت و هرجا، به هر بهانه‏ اى و به هر علتى «فكر» وى، خواست به این سو و آن سو برود، نگذارد و «فكر» خود را در حال حضور نگه دارد و به «حضور» ادامه دهد. اگر «فكر» او بر اثر غفلت به این سو و آن سو رفت، فورا متذكر شده و رشته فكر را قطع كند و به «حضور» برگردد. بر این تصمیم در مقام عمل باید كاملاً ملتزم بوده و مجاهدت كند و در آن هیچ سستى روا ندارد و خسته نشود. به هر صورت با «حضور فكرى»، «حضور دل» نیز محقق خواهد گشت و وقتى چنین شد، در عبادات و مناجات، تصمیم بگیرد از همان ابتدا، فكر و دل را متوجه خداوند متعال سازد.164
حضور خاطر اگر در نماز معتبر است
امید ما به نماز نكرده بیشتر است165

خورشید آرزوی منی گرمتر بتاب
چهارشنبه 27/9/1392 - 11:0 - 0 تشکر 676444


آموزه‏ هاى دعاى جوشن كبیر و دعاى سحر
پرسش 18 . چرا در ماه مبارك رمضان به دعاى سحر بسیار تأكید شده و در شب‏ هاى‏ قدر به خواندن دعاى جوشن‏ كبیر خیلى تأكید مى‏ شود؟
مهم‏ ترین آموزه‏ هاى این دو دعاى عظیم‏ القدر در ماه مبارك رمضان، معرفى اسماء حسنى الهى و نقش آن در نظام هستى است. تحلیلى كوتاه از اسماء الهى ما را در فهم محتواى این دو دعا مدد كار خواهد بود.
كل خلقت ظهورات است از اسما و صفات حق و اصلاً وجود جلوه حضرت حق مى‏ باشد. این وجود و هستى در واقع بلوات، مظاهر و مجالى صفات حق‏ اند. از آن نظر كه این چنین است كل وجود جلوه خداوند متعال بوده و اسماى الهى منشاء و سرچشمه عالم هستى مى‏ باشد و به همین جهت اسماى حسناى الهى نقش زیادى و بسزایى در وجود دارند.
اگر در آیات قرآن و دعاهاى مأثوره دقت شود، در مى‏ یابیم كه خداى متعال در مقام بیان خلق و تدبیر آن، و در مقام بیان انحاء مختلف افاضات و همچنین در مقام بیان بازگشت وجود، و مرگ بعد از مر و شر و نشر و حساب و كتاب و جزاء و نظایر این‏ ها به اسماى حسناى خویش اشاره فرموده: و هر امرى از امور را به خود به اسم خاصى از اسماء خود كه مناسب آن امر است نسبت مى‏ دهد.
چند شاهد:
1. «اللّهُ خالِقُ كُلِّ شَیْءٍ وَ هُوَ عَلى كُلِّ شَیْءٍ وَكِیلٌ»166؛ «خداى متعال خالق هر چیز است و اوست وكیل بر هر چیز» در این آیه خلقت و ایجاد هر چیز را به خود با اسم «خالق» نسبت مى‏ دهد. و به بیانى دیگر خداوند در این آیه مى‏ فرماید، خدا به اسم «خالق» خود همه چیز را خلق مى‏ كند.
2. «اللّهُ لا إِلهَ إِلاّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ»167؛ «جز خداى متعال معبودى نیست، خدایى كه حى است، قیوم است و قوام همه وجود به اوست».
در این آیه قوام همه وجود را به خود با اسم «قیوم» نسبت مى‏ دهد و مى‏ فرماید خدا با اسم «قیوم» خود لحظه به لحظه مخلوق را قوام مى‏ دهد و نگه مى‏ دارد.
3. «قُلْ أَ غَیْرَ اللّهِ أَبْغِی رَبًّا وَ هُوَ رَبُّ كُلِّ شَیْءٍ»168؛ «اى پیامبر! بگو: آیا براى خود غیر از خداى متعال پروردگارى اتخاذ كنم، در حالى كه اوست پروردگار همه، خیر و ربوبیت همه به دست اوست».
در این آیه ربوبیت یعنى تدبیر امر هر مخلوقى را به خود با اسم «رب» نسبت مى‏ دهد و مى‏ فرماید خدا با اسم «رب» خود همه موجودات را ربوبیت مى‏ كند.
4. «وَ مِنْ آیاتِهِ أَنَّكَ تَرَى الْأَرْضَ خاشِعَةً فَإِذا أَنْزَلْنا عَلَیْهَا الْماءَ اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ إِنَّ الَّذِی أَحْیاها لَمُحْیِ الْمَوْتى إِنَّهُ عَلى كُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ»169؛ «و از آیات الهى است اینكه زمین را خاشع مى‏ بینى، و وقتى آب را بر آن فرود آوردیم، به احتزاز مى‏ آید و نمو مى‏ كند خدایى كه زمین را احیا كرد، مرده‏ ها را به خود با اسم «محیى» نسبت داده و مى‏ فرماید خدا با اسم محیى خویش زمین مرده و انسان‏ هاى مرده و هر موجود مرده را احیاء مى‏ كند و زنده مى‏ گرداند».
5. «لِیَجْزِیَ اللّهُ كُلَّ نَفْسٍ ما كَسَبَتْ إِنَّ اللّهَ سَرِیعُ الْحِسابِ»170؛ «تا خداى متعال جزا دهد به هر كس آنچه را كسب نموده است، خدا سریع الحساب است».
در این آیه كه در خصوص روز قیامت است، حساب اعمال در آن روز را به خود با اسم «سریع الحساب» نسبت مى‏ دهد و مى‏ فرماید: آنجا كه وقت حساب یعنى روز قیامت رسید، خدا به اسم «سریع الحساب» خویش همه آنچه را كه انسان كسب كرده است، حساب خواهد كرد.
ملاحظه مى‏ كنید كه آیات گوناگون قران كه ما تنها بخشى از آن را مطرح ساختیم حكایتگر این حقیقت است كه خداى متعال همه آنچه را كه در نظام وجود مى‏ گذرد، با اسماء خود انجام مى‏ دهد و هر امرى از امور را به اسم مناسب آن و از این رو همه آثار اسماء خداست. در حقیقت آن كه وجود را تربیت مى‏ كند یعنى حركت مى‏ دهد، در مسیر پیش مى‏ برد و تكمیل مى‏ سازد، اسماى خداوند است.
با این توضیح مختصر روشن مى‏ شود كه چرا دعاى جوشن كبیر كه در حدود 1000 اسم از اسماء الهى در آن مطرح شده است داراى چنان جایگاهى است و نیز معلوم مى‏ گردد كه چرا با اسماى الهى او را مى‏ خوانیم و از او مدد مى‏ جوییم، دعاكننده در این دعا با هر اسمى از اسماى الهى آثار و بركات و جلوات همان اسم را از خداوند طلب مى‏ كند و از او مى‏ خواهد تا خداوند با همان اسم آن صفت را براى او پدیدار سازد و با همان اسم او را به حضرت حق نزدیك سازد.171
از خدا مى‏ خواه تا زین نكته‏ ها
در نلغزى و رسى در منتها172
* * *
الحمدللّه‏  اولاً و آخراً و ظاهراً و باطناً
محمدرضا كاشفى ـ 1384

خورشید آرزوی منی گرمتر بتاب
برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.