تبیان، دستیار زندگی

تا که پرسیدم ز منطق عشق چیست؟
در جوابم این چنین گفت و گریست:

   لیلی و مجنون همه افسانه اند     عشق تفسیری ز  زهرا و علی است

/////////////////////////////////////////////// 

سلام

شاید این کلمه رو خیلی شنیده باشید...

اما هرچقدر هم درباره اش مطلب خونده باشیم بازم کمه و میشه با کمی جستجو مطلب جدید پیدا کرد و با خوندنش انرژی مضاعف گرفت

یعنی این کلمه آنقدر پر معنی است که فکر کنم همه بتونیم حداقل یه مطلب خواندنی ائم از داستان و حکایت و شعر و به قول امروزی ها اس ام اس و هر چیزی که توش کلمه عشق خودنمایی کنه را اینجا ثبت کنیم...

شاید آخرش ما هم فهمیدیم عشق یعنی چی؟؟!!

پس هرکی که عشق رو دوست داره یه چیز قشنگ از عشق ثبت کنه ... هر کی به وسعش وعلاقش .

معشوقه من . . .
خفتم مگر به خواب ببینم تو را نشد
                                 بیداریم گذشت به خواب و خیال تو

یا علی 

سلام

همیشه از خوبیهای آدمها برای خودت یه دیوار بساز، پس هر وقت در حقت بدی کردن ، فقط یه آجر از دیوار بردار، بی انصافیه اگه دیوار را خراب کنی

***************

اگر می دانی در این جهان کسی هست که با دیدنش رنگ رخسارت تغییر می کند و صدای قلبت آبرویت را به تاراج میبرد مهم نیست که او مال تو باشد مهم این است که فقط باشد .

یا علی 

هوالباقی...

سلام

.:: دیدم که به عرش شور و شوقی بر پاست ::.

.:: برپا گر این بزم شعف ذات خداست ::.
.:: گفتم  به خرد  چه  اتفاق  افتاده ::.
.:: گفتا که عروسی علی و  زهرا است ::.
سالروز ازدواج امام علی(ع) و حضرت فاطمه(س) مبارک باد.

**** 

باید آهسته نوشت ، با دل خسته نوشت ، با لب بسته نوشت... گرم و پررنگ نوشت... روی هر سنگ نوشت تا بخوانند همه که اگر عشق نباشد دل نیست

************

روزی عشقت رو دزدیدم و برای اینكه جاش مطمئن باشه اون رو تو قلبم قایم كردم اما نمی دونستم كه یه روز برای اینكه اون رو پس بگیری قلبم رو می شكنی

یا علی

سلام

***

عشق تو چشمای هم نگاه كردن نیست با چشمای هم به زندگی نگاه كردنه

*********

یا علی

سلام

تو کیستی که من این گونه بی تو بیتابم؟

شب از هجوم خیالت نمی برد خوابم!

تو چیستی که من از موج هرتبسم تو

بسان قایق سرگشته روی گردابم!

تو در کدام سحر، بر کدام اسب سفید؟

تو را کدام خدا؟

تو از کدام جهان؟

تو در کدام کرانه، تو از کدام صدف؟

....

سلام

"تو در کدام چمن, همراه کدام نسیم؟

تو از کدام سبو؟

من از کجا سر راه توآمدم , ناگاه!

..."

سلام

"چه کرد با دل من آن نگاه شیرین آه!

مدام پیش نگاهی ، مدام پیش نگاه!

کدام نشا دویده است از تو در تن من!

که ذره های وجودم تو را میبیند،

                                                 به رقص می آیند،

                                                               سرود می خوانند!

..."

سلام

"چه آرزویی است زیستن باتو

مرا همین یک سخن بگذارند باتو:

به من بگو مرا از دهان شیر بگیر!

به من بگو برو در دهان شیر بمیر!

...."

جناب میکرو چه چیزای قشنگی نوشتید راجع به عشق

اما از همه قشنگتر همون دیوار و آجره بود

عشق یعنی فرار از زندانی که در آن هستیم

عشق یعنی گذشته ای که از آن هستیم

سلام

" بگو برو جگر کوه قاف را بشکاف.

ستاره ها را از آسمان بیار به زیر!

تو را به هرچه تو گویی، به دوستی سوگند

که هر چه خواهی، بخواه،

صبر مخواه

که صبر راه درازی است به مرگ پیوسته

تو آرزوی بلندی و دست من کوتاه

تو دوردست امیدی و پای من خسته!

همه وجود تو مهر است و

جان من محروم

چراغ راه تو سبز است و

راه من بسته.

                                فریدون مشیری

این شعر بلند هم به پایان رسید ، آرزو میکنم بی عشق زندگی نکنید و بی عشق نمیرید.