مسئلهایی كه باید بطور اجمالی بدان توجه شود اینست كه زمان بخودی خود فاسد نمیگردد زیرا زمان امریست كه از گردش زمین بدور خورشید حاصل میشود پس فساد ناپذیر است امّا كسانی كه در ظرف زمان زندگی میكنند مشمول فساد یا صلاح و عدل میشوند.
پس آنچه فسادپذیر است زمانیات است و نه زمان و لذا سید رضی (ره) میفرماید: مردم میگویند زمانه، زمانه فسادی است ولی اینها خودشان فاسد شدهاند نتیجه اینكه زمان، تابع زمانیات است.
به همین دلیل امام علی (ع) در غرر الحكم میفرمایند:
1- «قَدْ أَصْبَحْنَا فِی زَمَانٍ عَنُودٍ وَ دَهْرٍ كَنُودٍ یُعَدُّ فِیهِ الْمُحْسِنُ مُسِیئاً وَ یَزْدَادُ الظَّالِمُ فِیهِ عُتُوّاً.»[1] ما به زمانی در آمدهایم كینهتوز و روزگاری ناسپاس كه نیكوكار در آن بدكار به شمار آید و تبهكار بر سركشی خود بیفزاید.
در اینجا خود زمان كه با علی (ع) ناسازگار نبود بلكه اهل زمان و مردم آن روزگار با علی ناسازگار بودند و لذا در روایت بعدی میفرماید:
2- « إذا استولى الفساد على الزّمان و أهله ثمّ أحسن الظّنّ رجل برجل فقد غر»[2]
اگر در زمانی نیكی غالب شد و مرتباً خوبی مشاهده گردید، فردی به كسی كه تا بحال بدی نكرده و رسوایی از وی مشاهده نشده، بدبین گردد چنین بدبینی ظلم است یعنی در جامعهایی كه همه خوبند و جو غالب بر اساس حسن ظن پایهریزی گردیده كسی حق بدبینی و سوء الظن به دیگران را ندارد. و اگر در زمانی فساد حاكم باشد، حسن ظن به افراد خلاف عقل است. در اینجا نوع روابط انسانها در زمانهای مختلف فرق میكند.