• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن شمال > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
شمال (بازدید: 6560)
سه شنبه 15/5/1392 - 16:16 -0 تشکر 629341
فرهنگ لغت مازندرانی(حروف ز و ژ)

 http://tabarestan.ir/

زبان طبری یكی از زبانهای بازمانده از زبانهای كهن پهلوی ، سانسكریت و... است و ریشه در تاریخ دیرپای جهان دارد و هرگونه غفلت و سهل انگاری در حفظ این میراث در معرض خطر، می‌تواند بخشی از پیشینه ایران كهن را به مخاطره بیاندازد. د ر رابطه با زبان طبری، سیاحان و مستشرقان و اندیشمندانی چون "ملگونوف"، "خودزكو"، "درن" و... به تحقیق و مطالعه درباره این زبان پرداخته‌اند. این امر بیانگر ارزش و اعتبار زبان طبری بوده و سبب شده تا افراد بیگانه نیز در مورد این زبان به تحقیق بپردازند. گوناگونی گویش‌های مازندرانی به حدی است كه این تفاوت از محله‌ای به محله دیگر در شهرها و روستاهای مازندران كاملا مشهود می‌باشد هر یك از گویش‌های مازندرانی دارای لهجه خاص، اصطلاحات و فرهنگ مربوط به خود را داشته و با فرهنگ و زبان مختلف گفت وگو می‌كردند. نداشتن آشنایی اولیه با زبان مازندرانی موجب شده كه سایر استانهای كشور به ویژه تهرانی‌ها آن را با زبان گیلانی اشتباه بگیرند در حالی كه تفاوتهای عمده‌ای بین این دو زبان وجود دارد. این فرهنگ لغت اساس ان بر کتاب فرهنگ لغات تبری تالیف دکتر اشرفی میباشد تا کنون شامل حدود 35000 کلمه میباشد که برای هر کلمه فارسی ، معنی اصیل مازندرانی و گویش آن کلمه در شهرهای ساری ، یهشهر ، بابل ، آمل ، سوادکوه و تنکابن همراه بات آوانگاری هرکدام در دو ویرایش جستجوی فارسی به مازندرانی و مازندرانی به فارسی برای علاقه مندان جمع آوری شده است.

در این مبحث حروف ز و ژ

سه شنبه 15/5/1392 - 16:33 - 0 تشکر 629366

زن استا zan estaa همسر فرد استادکار
زناکون zanaakoon زنان – خانم ها
زنا گو zanaa goo گاوی که شاخ زند
زنانه بازار zanaane baazaar بازاری که غالبا فروشندگان آن زنان هستند
زنانه شوری zanaane shoori جنجالی که در ایجاد و انجام آن زنان هم شرکت دارند
زنباری zenbaarey کفش دوزک
زن برار zan beraar برادرزن – برادرخانم
زن برک zen berek کفش دوزک
زن بوردن zan baverden زن گرفتن – همسر گرفتن
زن به زن هاکاردن zan be zan haakaarden ۱معاوضه –بده بستان – دو کسی که خواهر خود را به همسری به ...
زنبیلی کلا zan bili kelaa کلاه زنبیلی
زن پی یر zan piyer پدرخانم
زن ترا zan taraa مرد زن صفت
زنج zenj ۱بیماری گر ۲حفره ی موجود در درخت و صخره ها که مورد استفاده ...
زنجاب zenjaab ۱نیازمند به آب ۲ترشح زخم
زنج او zenj o آبی که از زخم تراوش کند
زنجفیلی zanjefili به رنگ زنجفیل
زنجلیک zenjelik چرخ ریسک
زنجو zenjo ترشح زخم
زنجه را zenje raa ۱راه باریک ۲سوراخ کوچکدر ورودی کندو
زنجی zenji سیب زمینی بزرگ و سالم
زنجیرک zanjirek چرخ ریسک
زنجیل zanjil همان زنجیر است و نوعی از آن به عنوان آلتی کوبه ای در آواهای ...
زنجیل اشکنک znjil eshkenek نوعی پرنده از خانواده ی گنجشک
زنجیل زنجیل با zanjil zanjil baa نوعی بازی بومی
زنجیل کور zanjil koor سسک که نام پرنده ای است
زنجیلو zanjiloo از روستاهای کوهسار فندرسک استارآباد
زن خاخر zan KhaaKher خواهرخانم
زن خاس zene Khaas خواستگاری
زن خرزا zan Kherzaa فرزند خواهرزن – خواهرزاده ی زن
زن دار مرد zandaar mard مرد زن دار
زن داری zandaari همسرداری
زندان پلاش zendaan e pelaash از کوه های جنوبی منطقه ی کردکوی
زندن zendon زندان
زندون zendoon زندان
زندونی zendooni زندانی
زندونی کا zendooni kaa از انواع بازی های بومیدر این بازی بازیکنان به دو دسته تقسیم ...
زندی zendi زانو
زندی zandi زناکار
زن اسا zenosaa زن استاد
زنستا zanastaa زن حمامی
زنش zannesh تپش قلب
زنش zanesh ۱ کمین ۲ کمین نشستن ۲پیش بینی سرما و باران سخت
زنش zanesh ۱بهترین زمان هرچیز و هرکار ۲نشانه و علامت ۳درد
زنش zanesh بارندگی طولانی بارش طولانی
زنش بنیشتن zanesh banishtan کمین نشستن به هنگام غروب آفتاب،جهت صید ابیااین کار زمانی ...
زنش هکاردن zanesh hekaarden ۱درد شدید داشتن ۲طولانی شدن بارش باران
زن فامیل zan faamil بستگان و فامیل های زن
زنک zanek همان زن استکاف آخر آن نشانه تحبیب و یا تصغیر است

سه شنبه 15/5/1392 - 16:34 - 0 تشکر 629367

زنی zenni گوسفندی که پشم پشت او براثر عبور از لابه لای درختان و کنده ...
زنی zani زانو
زنی بزوئن zani bazooen زانو زدن
زنیک zennik جرقه ی آتش
زنیمکی zanimaki از محله های قدیمی بابل
زوات zavaat از توابع کلارستاق چالوس
زوار zavaar از توابع تنکابن
زوار zevaar ۱چوب یا فلزی که برای پوشاندن شکاف به کار رود ۲لبه – حاشیه ...
زوار در برده zevaar dar borde از کار افتاده
زواردشت zevaar dasht رودخانه ای که از ارتفاع سیصدمتری دامنه های کوه البرز سرچشمه ...
زوارده zevaarde از توابع بندپی بابل
زوارمله zevaar male از توابع شهرخواست ساری
زواله zevaale ۱آشغال – خاک روبه ۲بخش بالایی یا لبه ی تنور
زوان zevaan زبان
زوان باز zevaan baaz زبان باز – حراف
زوان دار zevaan daar ۱سر و زبان دار
زوان داشتن zevaan daashten سر و زبان داشتن پرحرف بودن
زوان دراز zevaan deraaz زوان دراز
زوان درازی zevaan deraazi پرحرفی کردن و از حد خود تجاوز کردن
زوان دگردانیین zevaan dagerdaaniyen حرف خود را عوض کردن
زوان سر zevaan sar سر زبان – نوک زبان
زوان سر بویین zevaan sar baviyen فهمیدن – درک کردن
زوان کل هدائن zevaan kol hedaaen
زوان می دربیاردن zevaan mi dar biyaarden زون می در بییارده
زوان ورین zavaan verin کنایه از:کسی که پاسخ تند به حرف دیگران دهد
زوانه zevaane زبانه
زوانی zevaani زبانی – شفاهی
زو بکشیئن zoo bakeshian یک نفس دویدن
زوپ zoo pat زوپ
زودپج zoodpaj مواد و گوشت زودپخت
زودخس zoodKhes کسی که زود خوابش برد
زور zoor ۱قدرت – زور ۲پهن اسب و خر،تپاله ی گاو گوساله که به عنوان ...
زور zaver بالا
زواره zooaare سوراخی برای خارج نمودن تپاله ی گاو و گوساله یا پهن اسب و ...
زور بزئن zoor bazoen ۱قدرت نمایی ۲زور زدن به هنگام شکم روی و زایمان
زوردار zoor daar ۱قدرتمند ۲قلدر
زور زنش zoor zanesh نوعی بیماری است که در آن بیمار پیوسته دچار احساس تخلیه ی ...
زور سراغ هدائن zoor seraagh hedaaen زورنمایی کردن
زور کپا zoor kepaa کپه ی سرگین گاو و گوساله یا پهن اسب و الاغ
زور کوپا zoor koopaa توده ای از پهن،پشگل و یا سرگین دام
زورکی zooreki ۱به زور اجباری ۲به سختی
زورگاردن zoorgaarden سوسک سرگین بر
زورگرنا zoor gernaa دل پیچه
زورن zooran اغلب اوقات – بیشتر موارد
زور وری zoor vari به زور – زورکی
زور سرا zoore seraa از توابع جنت رودبار تنکابن
زوروهر zoorveher سوراخی برای خارج کردن سرگین گوساله و گاو یا پشگل گوسفند ...
زور هدائن zoor hedaaen نیرو وارد کردن،زور زدن
زور هکاردن zoor hekaarden ۱به زور وادار کردن – اجبار کردن ۲توانا و زورمند شدن
زوز zooz صدای سگ یا گرگ در اثر درد یا ناراحتی

سه شنبه 15/5/1392 - 16:36 - 0 تشکر 629368

زنی zenni گوسفندی که پشم پشت او براثر عبور از لابه لای درختان و کنده ...
زنی zani زانو
زنی بزوئن zani bazooen زانو زدن
زنیک zennik جرقه ی آتش
زنیمکی zanimaki از محله های قدیمی بابل
زوات zavaat از توابع کلارستاق چالوس
زوار zavaar از توابع تنکابن
زوار zevaar ۱چوب یا فلزی که برای پوشاندن شکاف به کار رود ۲لبه – حاشیه ...
زوار در برده zevaar dar borde از کار افتاده
زواردشت zevaar dasht رودخانه ای که از ارتفاع سیصدمتری دامنه های کوه البرز سرچشمه ...
زوارده zevaarde از توابع بندپی بابل
زوارمله zevaar male از توابع شهرخواست ساری
زواله zevaale ۱آشغال – خاک روبه ۲بخش بالایی یا لبه ی تنور
زوان zevaan زبان
زوان باز zevaan baaz زبان باز – حراف
زوان دار zevaan daar ۱سر و زبان دار
زوان داشتن zevaan daashten سر و زبان داشتن پرحرف بودن
زوان دراز zevaan deraaz زوان دراز
زوان درازی zevaan deraazi پرحرفی کردن و از حد خود تجاوز کردن
زوان دگردانیین zevaan dagerdaaniyen حرف خود را عوض کردن
زوان سر zevaan sar سر زبان – نوک زبان
زوان سر بویین zevaan sar baviyen فهمیدن – درک کردن
زوان می دربیاردن zevaan mi dar biyaarden زون می در بییارده
زوان ورین zavaan verin کنایه از:کسی که پاسخ تند به حرف دیگران دهد
زوانه zevaane زبانه
زوانی zevaani زبانی – شفاهی
زو بکشیئن zoo bakeshian یک نفس دویدن
زوپ zoo pat زوپ
زودپج zoodpaj مواد و گوشت زودپخت
زودخس zoodKhes کسی که زود خوابش برد
زور zoor ۱قدرت – زور ۲پهن اسب و خر،تپاله ی گاو گوساله که به عنوان ...
زور zaver بالا
زواره zooaare سوراخی برای خارج نمودن تپاله ی گاو و گوساله یا پهن اسب و ...
زور بزئن zoor bazoen ۱قدرت نمایی ۲زور زدن به هنگام شکم روی و زایمان
زوردار zoor daar ۱قدرتمند ۲قلدر
زور زنش zoor zanesh نوعی بیماری است که در آن بیمار پیوسته دچار احساس تخلیه ی ...
زور سراغ هدائن zoor seraagh hedaaen زورنمایی کردن
زور کپا zoor kepaa کپه ی سرگین گاو و گوساله یا پهن اسب و الاغ
زور کوپا zoor koopaa توده ای از پهن،پشگل و یا سرگین دام
زورکی zooreki ۱به زور اجباری ۲به سختی
زورگاردن zoorgaarden سوسک سرگین بر
زورگرنا zoor gernaa دل پیچه
زورن zooran اغلب اوقات – بیشتر موارد
زور وری zoor vari به زور – زورکی
زور سرا zoore seraa از توابع جنت رودبار تنکابن
زوروهر zoorveher سوراخی برای خارج کردن سرگین گوساله و گاو یا پشگل گوسفند ...
زور هدائن zoor hedaaen نیرو وارد کردن،زور زدن
زور هکاردن zoor hekaarden ۱به زور وادار کردن – اجبار کردن ۲توانا و زورمند شدن
زوز zooz صدای سگ یا گرگ در اثر درد یا ناراحتی

سه شنبه 15/5/1392 - 16:42 - 0 تشکر 629373

زوزکرشال zoozkarshaal شغال زوزه کش – از انواع شغال البرز که از صدای خاصی برخوردار ...
زوزوزله هاکردن zoozoozelehaakerden ۱التماس کردن ۲ناله و زاری کردن
زوزه zooze گریه ی همراه با ناله
زوغله zooghele به طور کامل کبود و سیاه شده
زوکا zoo kaa نوعی بازی است
زوکو zookoo صدای سگی که مورد تنبیه واقع شود
زولان کوتی چال zoolaan kooti chaal نام منطقه و مرتعی در زاغ مرز بهشهر
زولنگ zooleng ۱سبزی خودرو و معطر خوراکی ۲تاول هایی شبیه به زگیل
زولنگ انار zooleng enaar از انواع غذاهای بومی که از دانه ی انار ساییده شده و برگ سبزی ...
زولنگ تلی zooleng tali دانه ی تیغ دار گیاه زولنگ
زولن گوشک zoolen gooshek نوعی قارچ خوراکی
زوله zoole گیاهی است خاردار
زوما zoomaa داماد – شوهرخواهر – شوهر دختر
زوماگله zoomaa gele جوان کوتاه قد و کم سن و سالی که داماد شده است
زومی زومی zoomi zoomi نوعی بازی در عروسی مناطق ییلاقی لاریجان
زون zevon زبان
زون بازی zevon baazi چاپلوسی – حقه بازی
زون بیمئن zevon beyamoen ۱گواهی دادن ۲به حرف آمدن
زون تیتالی zevoon titaali زبان بازی
زون دراز zevo deraaz زبان دراز – آدم زبان باز
زون دگاردانیین zevon degaadaaniyen موضوع سخن را عوض کردن
زوندی zoondi زانو
زوندی به زوندی zoondi be zoondi پهلو به پهلو نشستن – زانو به زانو
زوندی کائده zoondi kaande سر زانو – سطح زانو
زونک zevoonek زبانه – کلون در
زون کچه بویین zevon kache baviyen ۱کف کردن از تشنگی ۲بند آمدن زبان
زونی zevooni شفاهی – زبانی
زوون zevoon زبان
زوون تکی zevoon teki نوک زبانی
زه ze ۱زاینده ۲منی – آب منی
زه بزئن ze bazoen متصل شدن
زه بزوئن ze bazooan ۱اظهار ناتوانی کردن ۲به ناچار از عملی دست کشیدن ۳از پا در ...
زهره zahre گیاهی سمی و کشنده
زهل zehel روشنایی ماه
زهله zahle ۱زهره ۲جرأت ۳شهامت
زهم zahm زخم
زی zi زهی که از روده ی گوسفند گیرند و روی کمان نمدمالی بندند
زی zi ۱حدود – اختیار ۲زود
زی zi موی اسب که برای نوعی تله استفاده شود
زیاده ziyaade سیزده
زیار zeyaar از توابع بالا لاریجان آمل
زیار zeyaar زمین و ملک
زیارت zeyaaret نام روستایی کوهستانی در جنوب شهر گرگان
زیارت zeyaaret رودخانه ای که از ارتفاع دو هزارمتری کوه های زرشک و ترک میدان ...
زیارت خاسه رود zeyaaret Khaasse rood روستایی کوهستانی در جنوب گرگان
زیارت ور zeyaarat var از توابع لنگای عباس آباد
زیارت سر zeyaaret sar از توابع خانقاه پی قائم شهر
زیارت کتی zeyaarer keti از توابع بندپی بابل
زیارت کلا ziyaaret kelaa از توابع یخ کش بهشهر
زیار خرتاب zeyaare Khortaab نام مرتعی در آمل

سه شنبه 15/5/1392 - 16:43 - 0 تشکر 629375

زیار کلا ziyaar kelaa ۱از توابع کیاکلای قائم شهر ۲از توابع دابوی جنوبی بخش مرکزی ...
زیارود zeyaarood از توابع دشت سر در بخش مرکزی آمل
زیاریان zeyaariyaan سلسله ای از امرای ایرانی نژاد که از ۳۱۶ تا ۴۳۴هـق حکومت کردندمؤسس ...
زیاک zeyaak نوعی پرنده
زیب zib ۱موج بلند دریا ۲نوعی تله
زیبا zibaa ۱نامی برای اسب و یا قاطر ۲نامی برای سگ
زیبا zibaa نامی برای گاو
زیپ zip صدایی که از نوعی سوت سوتک گیاهی خارج شده و همانند صدای بره ...
زیپ zip ۱ترساندن ۲تهدید کردن
زیپ زن zip zan چوب کوتاه تله ی پرندگان در مقیاسقمیش سرنا که نقش رها شدن ...
زیپ زیپ zip zip ۱صدای جوجه ی پرنده ۲آوای روح مرده در باور عامه که شب هنگام ...
زیپو zipo آدم بی شخصیت
زیت zeyt از توابع میان دورود ساری
زیتر zittar زودتر
زیچ zich انبوه – متراکم
زید zid زود
زید باخ zid baaKh کسی که در بازی زود می بازد
زید بور zid bover زود باور
زید خاس zid Khaas آن که زود به خواب می رود
زید رس zid res زودرس
زیر zir نعلبکی
زیرات zeyraat ۱سزا – مکافات ۲بن و ریشه
زیرات بکشیین zeyraat bakeshiyen به سزای عمل خود رسیدن
زیر پا کشی zire paa keshi ۱استنطاق کردن ۲از کسی اقرار گرفتن
زیر پیرن zir piran زیرپوش – زیر پیراهن
زیر جمه zir jome زیرپوش
زیرجوش zir joosh کاچی
زیرچشمی پاسن zir cheshmi paasen نگاه دزدانه
زیر خانه zir Khaane زیر زمین
زیرخنه zirKhene زیر زمین
زیر دستی zir dasti بشقاب
زیر دمبی zir dembi بند چرمی کفل اسب
زیر زیر در بیردن zir zir dar beyerdan ۱سر و صدای کسی را در آوردن ۲کسی را تنبیه کردن
زیر سری zir sari بالش
زیر شلبار zir shelbaar زیر شلوار
زیرگو zir go از مراتع لنگای عباس آباد
زیر نقمی zir neghmi زیر چشمی نگاه کردن
زیروان zirvaan از توابع قره طغان بهشهر
زیروان تپه zirvaan tappe تپه ای در جنوب غربی زیروان بهشهر
زیرویی ziroi ۱زیر آب رفتن مرغابی ۲طغیان آب رودخانه ۳پریدن در آب
زیر و زور هاکردن zir o zaver haakerden زیر و رو کردن ۲منهدم نمودن
زیره zire زیره – زیره ی کوهی
زیز ziz ۱درد مداوم ۲مور مور شدن بدن در اثر درد
زیز ziz زوزه ی سگ در اثر درد
زیز بکشین ziz bakeshian درد مداوم داشتن
زیز هاکردن ziz haakerdan مور مور کردن در اثر درد
زی سر zi sar متکا – بالش
زیغ زیغ zigh zigh ۱صدای جوجه های پرندگان ۲صدای چرخیدن چرخی که محورش خشک و ...
زیغ و ویغ zigho vigh سر و صدای بچه ها – جیغ و ویغ

سه شنبه 15/5/1392 - 16:49 - 0 تشکر 629378

زیفگال کیل zifgaal kil مرتعی جنگلی در جنوب شرقی لاشک کجور
زیک zik ۱کوچک ۲بسیار سفید ۳لاغر اندام
زیک zik ۱سسک – از انواع پرنده ۲آماده کردن تله برای صید پرنده
زیکاس zikkaas ۱صدای خفیف ۲ور آمدن خمیر
زیک جان zik jaan کم زور
زیک دل zike del ترس و بزدل
زیک زا zik zaa ۱تارهای به کار رفته در بافته ها و نقش های آن ۲سینه سرخ که ...
زیک زله zik zale ۱کم جرأت ۲ترسو
زیک زیک zik zik ۱التماس کردن ۲با تضرع و ناله از چیزی نالیدن ۳گزگز پا در اثر ...
زیکه دل zike del آدم ترسو
زیگ zig نوعی پرنده
زیگال zigaal چوب های نازک که در دیوار ساختمان کاه گلی به کار رود
زیگالی خنه zigaali Khene خانه ای که با زیگال و گل ساخته شود
زیگ زله zig zale ترسو
زیل zil صدای قیس لـله وا(نی چوپانی) استدر فرهنگ لغات عامیانه این ...
زیل zil ۱سفت و محکم ۲صدای نازک
زیل آفتاب zil aaftaab نهایت گرمی آفتاب
زیلا zilaa درد روغن خامه – آنچه پس از جوشاندن خامه و برداشتن روغن آن ...
زیلان zilaan کوهی به ارتفاع ۲۸۱۰ متر در کتول
زیلانگ zilaang ۱صوت زیر،چپ کوک ۲خواننده ای که صدایش زانه و زیر است
زیله zile مکانی در روستایی زیارت گرگان
زیله zile محکم و سفت
زیل هاکردن zil haakerden سفت کردن – محکم کردن
زیلی پلی zili peli زاری و التماس
زیلی ویلی هاکردن zili vili haakerdan زلی ولی هکاردن
زیماغ zimaagh ۱زیرک ۲لاغر
زینب خون zeyneb Khoon تعزیه خوانی که در مجالس تعزیه نقش حضرت زینب را به عهده داشته ...
زیندار zindaar ۱درختی از خانواده ی افرا با برگ های ریز ۲افرا شیردار
زیندان zindaan زندان
زین دشته zin dashte نام قله ای در تنکابن که آثار قلعه ای قدیمی بر آن دیده می شود ...
زینگ zing صدای زنگ – آوازی زنگ
زینگال zingaal ۱زغال ۲گاو ماده ی سیاه رنگ با پاهای سفید
زینگال کل zingaal kel نهر و محلی در لاشک نوشهر
زینگالوک zingaalook نام مرتعی در آمل
زینگاله zingaale ۱کاملا سوخته – جزغاله ۲مفلس – بی چیز ندار
زینگه تار zinge taar دو تار
زینوند zinevand از توابع قره طغان بهشهر
زینه zine مرتعی در روستای لاشک نوشهر و کوهستان عباس آباد
زینه zine از مراتع لنگای عباس آباد
زینه وشت zine vosht مرتعی است در حومه ی تنکابن
زینه ولک هاکردن zine valk haakerden آماده کردن اسب برای سواری – زین و یراق کردن
زیواری zivaari سهمی غیر از سهم اصلی
زیون ziyon زیان
زیون هاکردن zeyon haakordan ۱خسارت دیدن ۲سقط کردن بچه
زیه ziye اولین شیری که از پستان خارج شود
زیهون zihoon منطقه ای ییلاقی در بین آلاشت و امام زاده حسن بندپی
ژاژ zhaazh ۱حالتی از هر نوع برآمدگی ۲برآشفتگی ۳حالت موی پف کرده

ژاژ بکرد zhaazh bakerd ۱برافروخته ۲حالت عصبانی
ژو zhoo صوتی برای تحریک گاو نر به مبارزه
ژویر zhevir فریاد
ژیویز zhiviz ۱پاره کردن – جر دادن ۲بانگ

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.