• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن شمال > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
شمال (بازدید: 25414)
دوشنبه 31/4/1392 - 19:41 -0 تشکر 624472
فرهنگ لغت مازندرانی(حرف پ)

 
 http://tabarestan.ir/

زبان طبری یكی از زبانهای بازمانده از زبانهای كهن پهلوی ، سانسكریت و... است و ریشه در تاریخ دیرپای جهان دارد و هرگونه غفلت و سهل انگاری در حفظ این میراث در معرض خطر، می‌تواند بخشی از پیشینه ایران كهن را به مخاطره بیاندازد. د ر رابطه با زبان طبری، سیاحان و مستشرقان و اندیشمندانی چون "ملگونوف"، "خودزكو"، "درن" و... به تحقیق و مطالعه درباره این زبان پرداخته‌اند. این امر بیانگر ارزش و اعتبار زبان طبری بوده و سبب شده تا افراد بیگانه نیز در مورد این زبان به تحقیق بپردازند. گوناگونی گویش‌های مازندرانی به حدی است كه این تفاوت از محله‌ای به محله دیگر در شهرها و روستاهای مازندران كاملا مشهود می‌باشد هر یك از گویش‌های مازندرانی دارای لهجه خاص، اصطلاحات و فرهنگ مربوط به خود را داشته و با فرهنگ و زبان مختلف گفت وگو می‌كردند. نداشتن آشنایی اولیه با زبان مازندرانی موجب شده كه سایر استانهای كشور به ویژه تهرانی‌ها آن را با زبان گیلانی اشتباه بگیرند در حالی كه تفاوتهای عمده‌ای بین این دو زبان وجود دارد. این فرهنگ لغت اساس ان بر کتاب فرهنگ لغات تبری تالیف دکتر اشرفی میباشد تا کنون شامل حدود 35000 کلمه میباشد که برای هر کلمه فارسی ، معنی اصیل مازندرانی و گویش آن کلمه در شهرهای ساری ، یهشهر ، بابل ، آمل ، سوادکوه و تنکابن همراه بات آوانگاری هرکدام در دو ویرایش جستجوی فارسی به مازندرانی و مازندرانی به فارسی برای علاقه مندان جمع آوری شده است.

در این مبحث حرف پ

چهارشنبه 2/5/1392 - 19:21 - 0 تشکر 625220

په گسی pe gesi پس گردنی
په گسی بزئن pe gesi bazoen په گسی بزئن
په گفا pe gefaa پس گردنی
په گل pe gal ردپا
په گم بکردن pe gom bakerden ۱در کاری عقب کشیدن ۲خود را پنهان کردن ۳رد گم کردن
په گم بیتن pe gom bayten ۱راه کسی را ادامه دادن ۲دستور کسی را تمام و کمال به اجرا ...
په گوش دم هدائن pegoosh dem hedaaan په گوس دینگوئن
په گوشک pe gooshek ۱پشت گوش افکندن – بی توجهی کردن ۲بام خانه
په گویی pe gooi پس خوانی کردن در نوحه
پهلم pahlem آقطی – نوعی گیاه یک ساله
پهلم جار pahlem jaar زمین پوشیده ازگیاه آقطی – جایی که گیاه آقطی به طور انبوه ...
پهلوزئن pahlo zean ۱برابری کردن ۲پهلو زدن
پهلون pahlevon پهلوان
پهلوون مجش pahlevoon mejesh نمایش آغازین کشتی لوچو – حرکات رزمی پیش از سرشاخ شدن
په ماس pemaas زمین آلوده به گل و لجن – زمین گل آلود و چسبناک که راه رفتن ...
په مال pa maal پایمال
پهمد pehmed خدمت
پهناب محله pahnaab mahle از توابع دهستان گیل خواران قائم شهر
پهناپهنی pahnaa pahni ضربه زدن به اشیا و اجسام با قسمت غیر برنده ی ابزاری چون داس،تبر ...
پهناجی pahnaaji از توابع دهستان گیل خواران قائم شهر
په نام pe naam ۱غیبت کردن ۲سخن چینی
پهنج pahnaj پنج
په ندائن pe nedaaen ۱مجازا به معنای احساس شرم نکردن ۲پنهان کاری نمودن
په نسام pe nesaam زمینی که آفتاب بر آن نتابد
په نسوم pe nesoom زمین پشت به آفتاب
پهن کش pahn kash از توابع دهستان بندپی بابل
په نماز pe nemaaz غروب شامگاه
په نمازی pe nemaazi عصرانه
په نمه pe neme ۱کمر به پایین ۲نشیمن – کپل
پهنو pahnoo پایان حرکت رمه ی در حال کوچ و اسکان آن در منطقه ای خاص
پهنو pahnoo پهنا
په نهار pe nehaar عصرانه
پهنه سنگو pahne sangoo مرتعی در روستای الستان شهرستان علی آباد کتول
پهنه کلا pahne kelaa از توابع دهستان کلیجان رستاق ساری
پهنی pahni پهنا
په وجین pe vejin وجین دوم – وجینی که مکمل پاک سازی مزرعه از علف های هرز و ...
په ور pe var خجالتی – کم رو
په وس pe ves پشت سرهم – پی در پی
په وست pe vest پیوسته – مدام
پهه paha پایه و تیرک که برای پرچین و حصار به کار رود – پایه ی چوبی ...
پهه pehe آرد بریان شده
په هاده pe haade ۱بازکن – بگشا ۲کنار بگذار
په هاکردن pe haakerden ۱شکافتن – باز کردن ۲جدا کردن
په هایتن pehaayten باز کردن – باز گشودن
په هچین pe hechiyen ۱باز کردن ۲جمع نمودن ۳برچیدن
په هدائن pe hedaaen ۱باز کردن – گشودن ۲خجالت کشیدن ۳تعارف کردن
په هکاردن pe hekaarden ۱باز کردن – گشودن ۲خجالت کشیدن ۳تعارف کردن
په هکاردن pe hekaarden ۱باز کردن در و پنجره ۲باز گرداندن به عقب ۳بریدن قسمتی از ...
په هکشی pe hekshi خجول و کم جرأت
په هکلسن pehekelessen ۱عقب افتادن ۲از هم باز شدن

چهارشنبه 2/5/1392 - 19:22 - 0 تشکر 625223

په هنیشتن pe henishten ۱خود را عقب کشیدن ۲عقب نشینی کردن
پهی pehi ۱کنار برو ۲ازکنارم دور شو
پهین pahin ۱مدفوع جانوران ۲مدفوع اسب و خر
پی pey ۱دنبال –پس ۲ادراک
پی pey کنار
پی pi ۱پیه – دنبه ی آب کرده ۲چربی حیوانات
پی pi ۱فوت – دمیدن به آتش و هر چیز دیگر ۲رمز راز ۳خال روی صورت
پی pay در کارگاه بافندگی به محدوده ی کارگاه پارچه بافی گویند
پی آ pi aa ۱دو چوب محکم که دنگه مرزه بر روی آن قرار گیرد(در آسیاب آبی ...
پیا peyaa پشت سر پی
پیاخ peyaaKh صوتی برای فراخواندن سگ
پیاده چپر piyaade chaper ۱کمک ۲مجازا به معنی یار ۳پیاده
پیار peyaar ۱نفر بعدی ۲همکار بعدی ۳کمک ویاری
پی اردن pey ordan از راه بازماندن
پیاردن peyaardan سرپا کردن – بیدار کردن
پیاز او piyaaz oo آب پیاز
پیاز بنه peyaaz bone بوته ی پیاز – یک عدد پیاز بخش غده ی گیاه پیاز
پیاز پشته peyaaz poshte روستایی از منطقه ی گلیجان قشلاقی تنکابن
پیاز تیرک peyaaz tirek چوب های افقی بین ستون های خانه های روستایی که ریسه ی پیاز ...
پیاز چاله piyaaz chaale ۱از گیاهان علفی ۲بوته ی پیازی که به هنگام برداشت محصول از ...
پیاز رنده peyaaz rande رنده – وسیله ای برای ریز کردن و رنده کردن پیاز که فلزی یا ...
پیاز ریسه peyaaz rise رشته ای که با در کنارهم قرار دادن چند پیاز درست شده و آن را ...
پیاز سرک piaaz sarak غده ی ریز پیاز برای کاشت دوباره
پیاز سوته peyaaz soote ۱پیاز سرخ شده ۲نوعی خورشت که با پیاز درست کنند
پیاز غله piaaz ghalle نوعی خورش که با پیاز سرخ کرده پزند
پیازک piyaazak نوعی سبزی وحشی و خوراکی که مزه ی آن از پیاز تندتر است
پیازکش peyaaz kash از توابع حوزه ی شهرستان رامسر
پیاز کل peyaaz kel کرت پیاز در مزرعه و باغ صیفی کاری
پیاز گم peyaazgom قله ای به ارتفاع ۳۷۰۵متر در کلاردشت چالوس
پیاز او piaaz o نان خورشتی از روغن و پیاز و نمک و فلفل
پیاز واش peyaaz vaash نوعی علف
پیازی piyaazi از گیاهان پیازدار و بومی که دارای برگ های نسبتا ضخیم و کشیده ...
پیازی piyaazi گیاهی خودرو شبیه پیاز
پی اسپرس pi esperes نام قلعه ای قدیمی که خرابه های آن در دهکده ای به همین نام ...
پیاشت peyyaasht ۱چرای شبانه ی گوسفندان ۲پستن موی سر ۳شب چره
پیاشتن piaashtan بیدار کردن
پیا کلا piyaa kelaa از محله های قدیمی شهرستان بابل
پیاله piyaale کاسه ی گلی،مسی و یا چینی
پیاله زنگ peyaale zang از انواع زنگوله های بزرگ که بر گردن گاو آویزند
پی اله کو piela koo نام مرتعی در امل – پیله کو
پیان peyaan مثل – مانند
پی انبور pey anboor روستایی در کلاردشت چالوس
پیئن pien ۱مدفوع حیوانات ۲مدفوع اسب و خر
پی بزان pi bezaan ۱چاق و سنگین شدن ۲چربی آوردن بدن
پی بوردن pey boordan تعقیب – پی گرد
پی بوردن pey baverden دریافتن – ادراک کردن
پی به پی pey be pey ۱پشت سرهم ۲تک تک
پی بیتن pey bayten پی ریزی کردن – شالوده ریختن
پی پرس pey peres روستایی از دهستان کالج شهرستان نور
پی پرش هاکردن pey peresh haakerdan به عقب پریدن و در رفتن

چهارشنبه 2/5/1392 - 19:23 - 0 تشکر 625224

پی پسکه pey peske چای قندپهلو – دیشلمه
پی پشتکا pey peshtekaa نام مرتعی در میان بند کجور
پی پش هاکردن pey pesh haakerdan باز و بسته کردن
پیت pit سن زده – کرم زده
پیتار pitaar درخت پوسیده
پیت بره pite bere به سختی مچاله شده و درهم پیچیده
پیت پات pite paat پارچه و هر چیز کهنه و غیرقابل استفاده
پیت پار pit paar لباس های کهنه
پیت پال pit paal آت و آشغال – کهنه
پیت پکال pit pakaal ۱کهنه – مندرس ۲پاره
پیت پیتی pit piti مچاله – درهم پیچیده
پیت پیتی هارشیئن pit piti haarshian نگاه تند از روی خشم و تحقیر
پی تج pey taj ۱دنباله رو ۲تعقیب کننده
پیت جل pite jel پارچه ی کهنه و غیرقابل مصرف – کهنه – پوسیده
پی تر peyter ۱کنار ۲عقب تر
پیترک pitterek عقب ترها
پی تسا pi tesaa پای برهنه
پیت سر pit sar بی شعور – عقب مانده ذهنی
پیت سره pit sere ۱از توابع دهستان بندپی بابل ۲نام روستایی در حوزه خانقاه ...
پی تشتی pi tashti کنده ی کنار اجاق که جهت ازدیاد حرارت و دوام آتش در کنار آتش ...
پیت غار pit ghaar قله ای به ارتفاع ۴۱۸۰ متر در کلاردشت چالوس
پیتک pitek ۱با احتیاط و بی سر و صدا روی پنجه راه رفتن ۲مه غلیظ که باعث ...
پیتک pitak خمسه مستسرقه – پنج روز آخر سال که درگاه شمار سنتی به تعداد ...
پیتکا pitkaa از توابع دهستان بابل در کنار بابل
پیتکال pitkaal گردوی بی مغز و غیرقابل استفاده
پیت کاله pit kaale ۱جغد بوم ۲گردوی پوک
پیت کت pit kat از توابع دهستان فیروز جاه بابل
پیتکله pitkele بوف – جغد
پیت کله pit kalle تهی مغز
پی تلاس بوردن pey telaas boordan بی رمق شدن از خستگی وا رفتن
پیتلوس piteloos سفره مار
پیت مغز pit maghz آدم نادان و ابله
پیت مغز pit maghz نوعی پرنده – چرخ ریسک بزرگ
پی تنک pi tanak پونه
پیتنه pitane پونه
پیتو pito پاپیچ – ساق بند
پیتو pitoo کشک
پیت و پات pit o paat کهنه و پاره
پی توش pey toosh به پس رفتن و با شتاب یورش بردن
پیته pite ۱پوسیده – فرسوده ۲پوک ۳قطعه ای از مغز خشک چوب
پیته چو pite choo چوب پوک و میان تهی
پیت هادان pit haadaan پیچاندن
پیته بخردن pite baKherden جمع شدن به دور خود
پیته بز pite bez بز بی شاخ
پیته بزئن pite bazoen ۱انبار کردن ۲چیزی را به منظور بستن حفره در سوراخی چپاندن ...
پیته پال pite paal مندرس – کهنه
پیته پور pite poor ۱گورستان کهنه ۲نام مکانی در سوادکوه
پیته خرس pite Khers ۱خرس بزرگ و درشت اندام

چهارشنبه 2/5/1392 - 19:24 - 0 تشکر 625225

پیته رود piterood از دهکده های ناحیه ی گیل خوران قائم شهر
پیته سر pite sar تهی مغز
پیته غار pite ghaar از قله های البرز در بخش لنگای عباس آباد
پیته لو pite lo دوبین –احول
پیته نو pite no روستایی از دهستان عشرستاق هزارجریب بهشهر
پیته وال pite vaal ۱شالی پوک ۲دانه ی بی مغز
پی تی pi ti درپوش یا درزگیر پارچه ای
پی تی pi ti پیوسته – پیاپی – پشت هم
پی تیسا pey tisaa پابرهنه
پیتینیک تره pitinik tare خورشتی که یکی از مواد اصلی آن پونه ی کوهی است
پیجا کلا pijaa kelaa از توابع دهستان کاری پی بابل
پیچ پیچ هایتن pij pij haayiten درنگ کردن
پیچ پیچ هدائن pij pij hedaaen ۱سرکار گذاشتن ۲کش دادن
پی جل pi jel کیسه ای مملو از چربی که لحاف دوزان سوزن در آن فرو برند تا ...
پی جه pey je بخشی از مرتع محصور را از چرای دام دور نگه می دارند تا در موارد ...
پیجی piji کشبافت کردن جوراب
پیچ pich نوعی طناب الیافی
پیچا pichaa گربه
پیچاپیچاگلی pichaa pichaa golay گل پامچال وحشی
پیچار pichaar پرچین کوتاه که برای هدایت پرنده به سمت تله در زمین کاشته ...
پیچارش pichaaresh آراستن لباس – مرتب کردن سر و وضع
پیچارش pichaarash تعیین مسیر
پیچاز pichaaz ۱چسبناک ۲مرطوب بودن دست
پیچازی pichaazi گونه ای پارچه ی نازک شطرنجی
پیچاشال pichaa shaal گربه وحشی
پیچاک pichaak چسبناک
پیچاک pichaak فرز و چابک
پیچاک pichaak پرس و جو – بازجویی
پیچاکته pichaa kote بچه گربه
پیچاکلا pichaa kelaa از توابع دهستان جلال ازرک جنوبی بابل
پیچاک لامیزه pichaak laamize پرگو یاوه سرا
پیچال pichaal ۱گونه ای کنه – انگل خون خوار بدن دام ۲چاله ی پشتی دنگ
پی چالک pey chaalek از توابع دهستان بندپی بابل
پیچ بییتن pich baeiten ۱پیچ خوردن ۲کج شدن
پیچ پلیچ pich pelich پیچش – پیچ در پیچ
پیچ پلیچ هدائن pich pelich hedaaen ۱کش و قوس دادن ۲طولانی ساختن بی مورد امور – گره انداختن ...
پیچ پیچا pich pichaa پامچال وحشی
پی چر pey char ۱مرتعی که یک بار به وسیله گوسفندان مورد چرا قرار گرفته و ...
پیچش pichesh شکم درد – درد شکم مربوط به امعا و احشا
پیچک pichak ۱آهنگ انجام کار – تصمیم ۲باور
پیچک pichak گیاهانی که ریشه ی سطحی دارند
پیچکا پل pichkaa pel دستگاهی که جلوی تیلر و تراکتور قرار میگیرد و برای هموار ...
پیچا کاهو pichaa kaahoo کاهوی پیچی
پی چکل pey chekel ۱با پا خاک را جستجو کردن ۲کنار زدن خاک توسط مرغ ۳جستجو کننده ...
پیچک مله pichak malle روستایی در سه کیلومتری باختری شهرستان کتول که نام دیگرش ...
پی چلو peychelo جای باش کوهستانی و کهن طایفه ی پچ در منطقه ی کجور
پی چلو pey chelo نام دهکده ای در حومه کجور
پیچ هادائن pich haadaaan ۱درد شکم همراه با اسهال ۲پیچاندن

چهارشنبه 2/5/1392 - 19:26 - 0 تشکر 625227

پی چیئن pey chian باز نمودن گره و رشته های درهم پیچیده
پی خر pey Khar استخوان شانه
پید pid کهنه و پوسیده
پیدا pidaa ۱پیدا – آشکار ۲در سانسکریت rataic است
پیدابک peydaabak مرتعی در روستای لاشک کجور
پی دار pey daar بانگی که به واسطه ی آن شب پا،فرا رسیدن نیمه ی شب را به دیگر ...
پی دار pi daar چاق پرمایه
پیداک pidaak گونه ای توت صحرایی که بوته و برگهایی شبیه توت فرنگی دارد ...
پی دان pidaan جای پیه – پیه دان
پیدا هکاردن pidaa hekaarden پیدا کردن – یافتن
پیدا هکان pidaa hekaan ۱پیدا کن ۲بازکن
پی در بیاردن pi dar biyaarden ۱چاق شدن ۲پیه آوردن بدن
پی دکردن pi dakordan با دهان دمیدن – فوت کردن
پیدلدل pidoldol از روستاهای کوهسار فندرسک استارآباد
پی ده peyde روستایی در دهستان زانوس رستاق نور
پی دیم pi dim پیوسته
پی را piraa پس فردا
پیرارسال piraar saal دو سال پیش
پیرارک piraarek دو سال پیش
پیر بابا خانی pir baabaa Khaani از مقامات و نغمات موسیقی در نواحی کوهستانی دو هزار و سه هزار ...
پیر بابو pir baaboo از نمایش های ابتدایی که در استقبال از عید نوروز در مازندران ...
پیر بئوته pir baote ۱زبان زد ۲تمثیل های عامیانه
پیر بئوته مثال pir baoote mesaal ۱زبانزد ۲پیران گفته
پیر بیی pir baeI ۱مادر بزرگ ۲در مقام تعزیر و به معنی پیر شده
پیر بسکه pire beske ۱بسیار پیر ۲پیر بد قیافه و بد طینت
پیربک pir bak قورباغه
پیر بک لهب pire bak laheb جلبک روی آب
پیر بلبل pir belbel گنجشکی قهوه ای رنگ که آوازی شبیه بلبل دارد
پیربمرد piyer bamerd پدرمرده – نوعی نفرین
پیر پت pir pat چای جوشیده و غیرقابل مصرف
پیر پسر peyer peser پدر و پسر
پیرتم pir tam چای جوشیده و کهنه دم
پی رج pey raj اثر و نشانه ی عبور – رد و جای پا
پی رجه pey raje روستایی ازدهستان پنجک رستاق نوشهر
پیرچینک pirchinek از توابع دهستان بیشه سر قائم شهر
پیر خی pir Khi ۱خوک پیر
پی رد pey rad رد پا
پیر دایی pir daai لفظی احترام آمیز برای افراد ناشناس
پیردار pirdaar ۱درختان مقدس در باور مردم ۲نام مکان مقدسی در شیرگاه
پیر دک peyor dak ۱بیماری که پس از بهبود،بیماری اش باز گشته باشد ۲از پا افتاده ...
پیرزا pirzaa نهال گیاهان علفی هم چون بادمجان و گوجه که مورد نشای مجدد ...
پیرزا pirzaa فرزندی که بلافاصله پس از بچه ی قبلی به دنیا آید
پیرزمین pir zamin نام مرتعی در سوادکوه
پیر زن peyar zen زن بابا
پیر زنا pir zenaa پیرزن
پیرزنا چله pir zenaa chelle پنج روز اول بعد از پایان چله بزرگ و کوچک را گویند
و یا پیر زن چله می رسد زمستان به تعبیرگاه شمار سنتی مازندران به دوره های مشخص و متفاوتی تقسیم می شود که هر مقطع آن نامی ویژه دارددر مناطق مازندران میانه خاصه سوادکوه این مقاطع به شرح زیر تقسیم می گردد:۱ چهل روز اول زمستان چله ی بزرگ(گته چله)،بیست روز پس از چله ی بزرگ چله ی کوچک(خرد چله) نامیده می شودپس از چله ی کوچک اجوز بجوز ajooz bajooz آغاز می شود که شمار روزهایش به ده می رسدبر دل اجوز barde sjooz ده روز دوم استپیرزنا چله،شتر چله،لاک و شنه،باقی روزهای زمستان را شامل می شوند که در مجموع به سه زمان یک ما
پیر زنا خالک pir zenaa Khaalek کفشدوزک
پیر زنا رشک pir zenaa reshk از گیاهان انگلی که بر روی درختان روید
پیر زن پتک pir zan petak پنج روز اضافی سال که به آن پنجه دزدیده (خمسه ی مسترقه) هم ...

چهارشنبه 2/5/1392 - 19:27 - 0 تشکر 625228

پیرزن پیرزنی piraen pirzeney از انواع بازی بومی در تنکابن
پیر زن چل گوشی pir zan chal gooshi ۱سخن سربسته ۲حرف در گوشی ۳وراجی
پیرس peyres بلندشو – برخیز
پیرسا peyresaa سرپا – ایستاده
پیرسائن peyresaaan ۱بلند شدن – برخاستن ۲بیدار شدن
پیر سالمونی pir saalmooni سرپیری – هنگام پیری
پیر سالن pir saalen مرتعی در مسیر مالروی سی سنگان به کجور نور
پیرسان peyresaan ۱بیدار کن ۲بلند کن
پیرسانیین peyresaaniyan بلند کردن – سرپا کردن
پیر سری pir sari سرپیری
پیرشهریار pir shahriyaar برجی قدیمی در دهکده ی لمرز واقع در راستوپی سوادکوه
پیرعلم pir alem از محله های شهرستان بابل
پیرکیی pir kaei از ارتفاعات بخش یانه سر واقع در هزارجریب بهشهر
پیر کفتال pire keftaal ۱بسیار پیر ۲پیر بد خلق و بد طینت
پیر کلوم pir keloom ۱نام مرتعی در سوادکوه قائم شهر ۲از توابع دهستان فیروزجاه ...
پیر گپ pir gap ۱دستانزد ۲سخن پیران
پیر گرد کو pir gerd e koo کوهی در ارتفاعات جنوبی گرگان به ارتفاع ۳۲۰۴متر
پیر گیری piyer giri چون پدر برای کسی دلسوزی کردن
پیر ماز piraa maaz غروب
پیرمال piyere maal مال پدری – ارث پدری
پیر مرداک pir mardaak گونه ای گیاه که در ییلاق لاریجان آمل روید
پیر مرد پلا pir mard pelaa دعوت پیش از عروسی که پیران فامیل در آن گرد هم می آیند
پیرمش pir mesh گوسفند ماده ی پیر و نازا
پیر موزی pir moozi ۱شاه بلوط ۲بلوط کهن سال
پیر موس pir moos وسیله ی خوراک پزی به نام پریموس
پیرن piran پیراهن
پیرنعیم pir naim از روستاهای بلوک کسلیان واقع در سوادکوه
پیرن کش piran kash بلوز بافتنی – نوعی تن پوش ضخیم و گرد
پیرن نبی piren nabi امام زاده ای کنار روستای ونوش نوشهر
پیرو piroo ۱سه روز دیگر ۲گونه ای سرو کوهی با نام علمی joonjeroos
پیروتر pirootar چهار روز بعد
پیر وری piyer vari ۱از طرف پدر ۲کسانی که از سوی پدر با هم فامیل باشند
پی روز pay rooz پریروز – دو روز پیش
پی روزا pay roozaa پریروزها – روزهای پیشین
پیروسری piroosari از خاندان های اهل روستای میانده دلارستاق آمل
پیر وک pire vak ۱نوعی قورباغه ۲قورباغه ی پیر
پیر وک دوآج pir vak dooaaj جلبک برکه
پی رون piroon کشاله ی ران
پیرون piroon سالمندان – پیران – پیرمردها و پیرزن ها
پیر وک لحاف pir vak lahaaf جلبک برکه
پیری peyri تکرار ترجیع بند مرثیه به وسیله ی افراد سینه زن
پیری piyari پدری – ارثیه ی پدری – هرچیز خوب یا بد که از پدر به فرزندان ...
پیریک pirik ۱یک چشم به هم زدن – زمان کم – اندازه ی کم ۲پلک
پیری گر peyori ger هم خوان – گروه خوان
پیری هکاردن pieri hekaarden ۱در حق کسی پدری کردن ۲نیکی کردن – احسان کردن
پیز peyaz پیاز
پیزا pizaa ۱نهال گوجه،خیار و غیره ۲دو فرزندی که پس از هم به دنیا آیند ...
پیزپشم peyze pashm پشم پاییزه
پیزن pizon ۱جای بند شلوار ۲لیفه

چهارشنبه 2/5/1392 - 19:27 - 0 تشکر 625229

پیزه pize نهال نورسته ی گیاهان آماده نشا در خاک مانند بوته های بادمجان،گوجه ...
پیزی pizi ۱گرده ی مخرج جانوران ۲استخوان لگن خاصره
پیس pis ۱جلو ۲تکه ای از مغز چوب یا چوب پنبه که برای آتش افروختن به ...
پیس pis اتمام به زبان کودکانه
پیس pis ۱چروک و چین لباس و پیشانی ۲بیماری برص و لک های روی پوست
پی سابین pisaabin گیاهی خوردو که محصولش شبیه خربزه ولی کوچکتر از آن است
پی سال pey saal ۱به دنبال ماه نو ۲پایان سال
پیس پیسی pis pisi ۱پوست نازک بهاره ی درخت که برای گرفتن پیوندک به کار رود ۲سوتک ...
پیست pist ۱خیس خوردن ۲خیساندن حبوبات قبل از طبخ
پیستال pistaal ۱آلوده و کثیف ۲لاغر مردنی
پیستول pistol پوسیده
پیس چنک pis chennek بدرفتار – بدخلق و خو شرور
پیس خک pise Khek شکمو هله هوله خور
پی سر pey sar روستایی از دهستان چهاردانگه ی هزارجریب ساری
پیسک peyesk ۱حلزون ۲برق ناگهانی در کتول
پی سنگ pey sang مرتعی در نور
پی سو pey so ۱هموار کردن شالیزار با پا ۲به جلو هل دادن ۳آب دستمال کردن ...
پیسو pisoo ۱پس آب ۲پیه سوز – چراغ
پیسو pisoo خرد کردن و هموار کردن کلوخ
پی سوز pi sooz چراغ پیه سوز
پیسه pisse ۱پلاسیده،پوسیده ۲زردی چهره
پیسه – بپیس pisse bapis لاغر و رنگ پریده
پیسه چنک pisse chenek ۱بدخلق ۲همه چیز خوار
پیسه خک pise Khek ۱هشت پای دریایی ۲آدم پرخور و شکمو
پیسه کنده pisse kende ۱از انواع نان برنجی ۲شیرینی سفید رنگ و قلوه ای که از آرد ...
پیسی pisi گونه ای سوتک که از ساقه ی گندم و جو ساخته شود
پیش pish جلو پیش
پیشا pishaa ۱گربه ۲از قبل
پیشا بن pishaa ban بستن کندوهای سنتی عسل بر شاخه ی درختان کهن
پیش امان pish omaan ۱پیش آمدن ۲پیش آمد – حادثه
پیشان pishaan ۱ته،پایان ۲صدرخانه
پیش انبور pish anboor روستایی در کلاردشت چالوس
پیشان دم pishaan dam ۱جایی که آب قنات در سطح زمین جاری شود ۲ورودی کوره ی زغال
پیش انگتن pish engeten جلوانداختن – پیش انداختن
پیش انگن pishengen سکوی جلوی خانه
پیشانی – سرخی pishaani serKhi پرنده ای که پیشانی سرخ دارد
پیش اوان pish evaan ایوان جلوی خانه های قدیمی
پیش ایون pish ivon ۱سکوی پشت خانه در طبقه اول ۲ایوان جلوی خانه
پی شئن pey sheen ۱به کسی شبیه شدن – به ظاهر و باطن کسی شبیه شدن ۲دنباله رو ...
پیش بار pish baar سواری که به ناچار و به خاطر وجود بار روی اسب بر گردنش نشیند ...
پیشباز pishbaaz پیشواز استقبال
پیش بخردن pish baKherden ۱از جلوی کسی گذشتن ۲راه کسی را بریدن ۳جلوی راه کسی سبز شدن ...
پیش بکش pish bakesh ۱عنوان کن – مطرح کن ۲درس را بپرس
پیش بکشیین pish bakeshiyen ۱به جلو کشیدن ۲وارد گفتگو شدن با کسی جهت به حرف آوردن او ...
پیش بمانسته pish bemaaneste ۱غذای پس مانده ۲چیزی که به اشتباه یا مانت نزد کسی مانده باشد ...
پیش بمئن pish bemoen ۱چاق شدن ۲پس از ناتوانی و رنجوری به سوی فربهی و سلامت رفتن ...
پیش بمونس pish bamoones پس مانده ی غذا
پیش بمونس خار pish bamoones Khaar واژه ای برای تحقیر و به معنی کسی که از غذای ته مانده ی دیگران ...
پیش بن pish ban ۱تکیه گاه – نقطه اتکا ۲کمک – یاور ۲ پیش بند
پیش پر pish par کومه ی چوبی مخصوص گالشاها در منزل گاه های گالشی

چهارشنبه 2/5/1392 - 19:27 - 0 تشکر 625230

پیش پرشو pish par sho سه شب قبل
پیش پره pish pare محل اتراق گالش ها
پیش پریروز pish parirooz سه روز پیش
پیش پری شو pish parisho چهار شب پیش
پیش پسون pish pessoon نام فنی در کشتی لوچو
پیش پشتی دندون pish peshti dandoon کسی که دندان های او پس و پیش و نامنظم باشد
پیش پنجه pish panje پیش نوبت بودن آبیاری زمین
پیش پنجی pish panji نگهبان سر شب مزرعه
پیش پیرارسال pish piraarsaal سه سال پیش
پیش پیش pish pish ۱جلوجلو از قبل ۲لفظی برای فراخواندن گربه
پیش پیشاک pish pishaak بیدمشک
پیش پیش امشو pish pish emsho پس فردا شب
پیش پیشک pish pishek از پیش – از قبل
پیش پیش کل pish pish kal بز نر قوی که جلوی گله حرکت می کند – بز پیش آهنگ گله
پیش پیشه pish pishe هذیان
پیش پیشی علف pish pishi alef گونه ای گیاه از راسته ی گندمیان
پیشت pisht واژه ای است که برای راندن و دور کردن گربه به کار می رود
پیش تخت pish taKht ۱تخت روی ایوان که بیشتر جای قرار دادن ظروف است ۲تراس
پیش تر pish ter ۱پیش تر ۲جلوتر
پیش تر pishter جلوتر
پیش تر بمرد pishte bamerd گونه ای نفرین
پیش تر سالا pishter saalaa سال های پیش
پیشترک pishterek جلوتر – پیش تر – پیش ترها
پیش ترک pish terek ۱پیش ترها ۲کمی جلوتر
پیش ترین pish terin پیش ترین
پیش تش مال pish tash maal آتشی که دام داران به هنگام شب درکنار گله افروزند
پیشتک pishtek پیش تر جلوتر
پیشتو pishto تفنگ سرپر کوتاه و کمری
پیشتول pishtool آب دزدک
پیشته pishte ۱صوتی برای راندن گربه ۲جلوتر
پیشتی pishti ته دیگبرنج سوخته ی قسمت زیرین ظرفی که در آن پلو می پزند
پیشتیک pishetik ساق پا
پیش جامه pish jaame پیراهن سنتی زنان مازندران که با سکه دوزی زینت می یافت
پیش جنگ pish jang ۱فتنه جو – شرور ۲مبارز دلیر جلودار
پیش چر pish char اولین چرای دام در مراتع
پیش چربز pish chare bez بز پیشاهنگ گله
پیش چرملک pish chare melk مراتعی که مورد اولین چرای گله های گاو گوسفند قرار گیرد
پیش چهارشب pish chehaar shab ۱از انواع چادرشب ۲پتوی دست بافت
پیش خارد pish Khaard کسی که درآمد کاری را قبل از انجام دادن آن گرفته و خرج کرده ...
پیش خر pish Khar سلف خر کسانی که محصول کشاورزان را قبل از برداشت ارزان خریده ...
پیش خرمن pish Khar men اولین خرمن پس از برداشت محصول
پیش خون pish Khoon به هنگام اجرای قصه و پیش از آغاز کار نقال،شاگرد نقال برای ...
پیش خونی pishKhooni عمل پیش خواندر موسیقی و روضه خوانی یا تعزیه گردانی،خواندن ...
پیش خونی pish Khooni ۱از آوازهای آیینی و مذهبی است که از موسیقی سنتی سایر مناطق ...
پیش دار pish daar ۱جلودار ۲کنده سنگین اجاقهای روستایی که نقش مضاعف نمودن ...
پیش دار pish daar نوعی سه شاخه ی افقی برای شکار خوک
پیش داشت pish daasht ۱هدیه ۲آرایش کردن ۳سپربلا
پیش داشت هکردن pish daasht hakerden ۱پیشنهاد کردن ۲سپر بلا کردن ۳هدیه دادن
پیش دس بزان pish das bezaan نوعی فن در کشتی محلی لوچو
پیش دست pish dast ۱بشقاب ۲سبقت گرفتن در کاری

چهارشنبه 2/5/1392 - 19:30 - 0 تشکر 625233

پیش دستی pish dasti ۱بشقاب غذا خوری ۲سبقت گرفتن
پیش دکتن pish daketen جلو زدن از کسی یا چیزی
پیش دمال pish demaal ۱پس و پیش ۲پشت هم زاییدن
پیش دمبل pish dambel بازی کن دوم درارغم بازی که نوعی بازی با گردو است
پیش دمن pish domen از انواع دامن زنانه – دامنی که به هنگام پنبه چینی چون پیش ...
پیش دینگن pish dingen ۱بدرقه کن – مشایعت کن ۲جلو بینداز
پیش دینگوئن pish dindoen بدرقه – بدرقه کردن – مشایعت کردن
پیش را pish raa چهار روز دیگر
پیش –راشو pish raasho چهار شب دیگر
پیش رو pish roo چهار روز بعد
پیش سپل کوتی pish sepaa koti روستایی از گلیجان قشلاقی تنکابن
پیش سفره pish sefre ۱سفره ی کوچک ۲سفره ی غذاخوری
پیش شار pishe shaar اولین خرمن بعد از برداشت محصول
پیش شر pish shar اولین خرمن بعد از برداشت محصول برنج
پیشک pishek شش شب گذشته
پیش کاتی pish kaati ۱موی جلوی سر ۲جلوی سر
پیش کافل pish kaafel قسمت جلوی ساق
پیشک پیرو pishek piroo هفت روز بعد
پیش کتن pish katan ۱سبقت گرفتن – جلو افتادن ۲مردن – وفات یافتن
پیش کتی pish kati ۱پیشانی ۲پیشانی بند
پیش کتی ون pesh keti van پارچه ای که روی پیشانی بندند
پیشکش pishkash ۱کسی که مکان ساختن مرز را در شالیزار معین می کند ۲هدیه
پیش کشه pish kashe کسی که در سواری دو ترکه جلوی سوار کار می نشیند
پیش کشه pish kashe قسمت پیشین چادرشبی که زنان به کمر بندند
پیش کشین pish kasheyan ۱جلوکشیدن – به نزدیک خود آوردن ۲بازخواست – حساب و کتاب ...
پیش کل pish kel ۱رد به جا مانده از چیزی ۲اولین شخم
پیش کل بز pish kal bez بز پیشاهنگ گله
پیش کله pish kele ۱کنار آتش ۲رسمی در مراسم عروسی
پیش کن pish kan ۱بالکن ۲عمل سم زدن گاو یا اسب به هنگام خشم و مبارزه جویی
پیش کن pish kan ۱پیش کدنن ۲کندن زمین و شخم زدن
پیش کنده pish kande نوعی شیرینی
پیش کندی هکاردن pish kandi hekaarden ۱وجین کردن ۲نرم کردن قطعه ای از زمین شیار شده ۳زمین را کندن ...
پیش کنی pish kani ۱پیش کندن ۲کندن زمین یا شخم
پیش کوتی pish kooti پیشانی بند پارچه ای زنان
پیش کوتی ون pish kootivan پارچه ای که زنان در زیر روسری و بر پیشانی خود می بندند
پیش کوه pish koo نام مرتعی در آمل
پیش گوزک pish goozek اقدام به کاری و درماندن در انجام آن
پیشگون pishgoon از توابع دهستان پایین خیابان لیتکوه در بخش مرکزی آمل
پیش لب pish lab شارب – سبیل آویته و پوشاننده ی لب
پیش لینگ pishling اصطلاحی در جریان کار بر روی آسیاب آبی و یا پاییوقتی که دنگه ...
پیش مئو pish mao اذیت کردن و به بازی گرفتن
پیش مج کل pish meje kal بزپیش آهنگ گله
پیش مدرو pish madro سکوی جلویی در ساختمان های چوبی و قدیمی
پیش نال pish naal ۱ایوان ۲فضای نزدیک ایوان
پیشنبور pishan boor نام دهکده ای در قسمت شمال غربی در کلاردشت
پیش نسوم pish nesoom از ارتفاعات بخش یانه سر واقع در هزارجریب بهشهر
پیش نفار pish nefaar تخت کوچک ایوان خانه های روستایی
پیش نمه pish neme کمر به بالا
پیشنو pishenoo پیشانی
پیش نوازی pish nevaazi پیش+نوازیتکه ای است سازی مربوط به سرنا – این تکه به صورت ...

چهارشنبه 2/5/1392 - 19:31 - 0 تشکر 625234

پیشنی pisheni پیشانی
پیشنی سل pisheni sol پیشانی
پیشواز pishvaaz استقبال – به استقبال رفتن
پی شوم pi shoom دسر غذا و تنقلی که پس از شام صرف شود
پیشونی بند pishooni band دستاری که زنان در زیر روسری بندند
پیشه pisha هذیان
پیش هادان pish haadaan ۱جلوانداختن ۲دیر کردن ۳گذران زندگی ۴بیعانه
پیش هاکردن pish hakerden بستن در
پیش هاکردن pish haakordan بدرقه کردن
پیشه پیشه pishe pishe ۱کنجکاوی کردن ۲از چیزی سر درآوردن
پیشه تیک pishe tik قسمت جلویی ساق پا
پیش هدائن pish hedaaen ۱بالا آوردن – قی کردن ۲به جلو هل دادن
پیشه کا pishe kaa از انواع بازی های بومی استروش و مقررات بازی مثل(اغوزکا) است ...
پیش هکاردن pish hekaarden ۱بستن – بستن در و پنجره و یا چیز دیگر ۲بدرقه کردن
پیش هکتن pish heketen ۱مردن ۲پیشتر از انتظار وفات یافتن
پیشه کیک pisha kik قسمت جلوی ساق پا
پیش هنگ pish hang بز پیشاهنگ گله
پیشی pishi ۱بدرقه – مشایعت ۲از اصوات برای صدا زدن گریه
پیشی پیشی هاکردن pishi pishi haakordan به آواز گربه را فرا خواندن
پیشین پرروز pishin parerooz چهار روز پیش
پیغمبر چنگی peyghambar chengey گلی خودرو که به رنگهای مختلف می روید و بوی خوشی دارد
پیغمبر واشی payghambar vaashi علفی است با مزه ی تلخ که گاو یا گوسفند آن را به ندرت می خورد ...
پیغم پی peyghem pey به واسطه ی پیغام
پیغوم pighoom پیغام
پیفن pifen کنایه از:آدم چاق
پیفن پفن pifen pafen سست و ضعیف
پیف هاکردن pif haakerdan ۱مانند حباب متورم شدن ۲پف کردن خمیر نان و کیک و غیره ۳زاییدن ...
پی قاب pey ghaab پاشنه
پی قلا pey ghalaa نام دهکده ای در ناحیه کلاردشت که گاه پی قله ey ghae خوانند
پیک pik توخالی – پوک
پیک pik ۱شش – جگرسفید ۲رنگ سفید مایل به خاکستری
پیکا pikaa ۱استخوان پا از زانو تا لگن ۲پایه ی چوبی برای ساختن پرچین ...
پی کاپ pey kaap پشت پا انداختن فنی در کشتی محلی
پی کاله pey kaale ۱کنار – در کنار ۲برآمدگی عقب پستان گاو
پیک پیک pik pik ۱آرام آرام ۲صوتی برای فراخواندن پرندگان
پی کش هاکردن pey kash haakerdan ۱واپسین دم – آخرین نفس ۲پک عمیق به سیگار یا چپق زدن – هوا ...
پی کش هاکردن pey kash haakerdan بالا کشیدن
پی کفا peykafaa پشت گردن
پی کلا peykalaa روستایی در دهستان بلده ی کجور
پیکله pikale جغد – بوف
پی کله دوسن pey kalle davessan شکلی از بستن روسری – روسری را از پشت سر گره زدن
پی کلی دوستن peykali davesten روسری را از پس سر بستن
پی کمر pi kamer نام مرتعی در آمل
پیکنگی pikengi حرکت به سمت عقب – عقب عقب رفتن
پی کنی peykeni مزرعه ای در کجور
پی کنی peykanni پی ریزی بنا – شالوده ریختن
پیکه pike هرچیز پوک
پی کیس pey kis گوشه کنج زاویه
پی کینگی بوردن pey kingi boordan عقب عقب رفتن
پیکینی pikini عقب عقب رفتن – حرکت به سمت عقب

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.