• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن صندلی داغ > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
صندلی داغ (بازدید: 70590)
دوشنبه 24/4/1392 - 15:52 -0 تشکر 621751
♦ خاطرات عکس دار ♦

سلام به تمام دوستان و همراهای همیشگی
رسالت انجمن صندلی داغ شناخت و معرفت هست
تمام تاپیک هایی مثل جایی برای خاطرات ما و بیا خودتو معرفی کن و ... که گنجینه ای از بیشترین خاطرات هست از بعد نوشتاری بود و ما میخواییم ازین فضای تک بعدی یک قدم فراتر بریم و آشناییمون رو با عکس تکمیل کنیم
در این تاپیک عکس های خودتون رو با ما به اشتراک بزارید تا نظرات دیگران رو بدونید و یا تصاویری بگذارید برای حدس تصویر
تصاویر سفرها ,دوستانتون ,جاهای دیدنی محل زندگیتون و حتی گل روی خودتون رو با ما به اشتراک بگذارید
یعنی ثبت خاطرات و یا حدس تصاویر با عکس الزامیست

در این قسمت هم لینک تمامی خاطرات عکس دار شما را جهت سهولت دسترسی با لینک صفحه قرار میدهیم(مطالب حدس تصویر با ستاره ی قرمز رنگ مشخص میشوند):
 
soltan_azdad: * * * *
haniehz: * * * *
atiyeh74: * *
samare93: *
talaeieh: * * * *

mitra_mvm: *
seyed68:
* 
برزخ: * *
نفس صبحدم: * * * * * * * * *
لیلای او: * * * * * *
modir_e_movafagh: * * * * *
peymanm001: * 
raha0075: * * *
samapharmacist: *

""قـــاف"": *
Histogram: *
kkkkkkl: * * *
JOMANG: *

من از اين كوه بالا خواهم رفت.ميگويند ارتفاعش زياد است.راهش طولاني و شيب دار است,پر از صخره و صعود به آن بيش از حد دشوار است.كارخودم است.از آن بالا خواهم رفت.به زودي مرا خواهي ديد كه از قله برايتان دست تكان ميدهم يا از فرط تلاش بر دامنه جان ميسپارم

چهارشنبه 2/5/1392 - 7:10 - 0 تشکر 624929

سلامٌ علیکم جمیعا :)
عاقا من صندلی داغ میخواستم عقب بمونم اینقد خوندنش طول نمیکشید ! ماشالله به شما . خب دنبالتون که نکردن یه کم امون بدین عرق یه پست خشک بشه بعد پست بعدی رو بذارید .
البته من اول اومدم پست لیلا رو جواب دادم ولی فکر نمیکردم که اینقد طول بکشه خوندن بقیه ش !!
از اونجایی که دیروز ظهر تا حالا بیدارم وباید تا ظهر هم بیدار بمونم اصلا نا ندارم جواب بدم ولی خواهشا یکم رحم کنید تا امشب خودمو برسونم نظر بدم :)
فقط اجمالا ! آقا سید من دیونه ی توت که جدا ! دیوونه ی عکس گرفتن از درخت با میوه یا شکوفه به این سبک هستم . دم شما گرم . کلی خاطره با اینجور عکسا دارم از طبیعت !!!
جناب برزخ ماشالله خدا حفظ کنه امیرعلی جان رو . به قول سلطان طرفای ما هم میگن این بچه ها خیلی خوشبخت میشن . انشالله :)
طلائیهههه .. فقط یه سوال انصافا درست جواب بده . این کفش رو  دقیقا کی خریدی؟ بگو تا بگم :))
میترا . با تمام وجود میفهممت . غصه نخور چون به هرحال بازم اتفاق میفته تا آخر عمرت و هی تکرار مکررات میشه . پس ... غصه نخور :))
نفس آخه به چه گناهی تو همیشه دچار ضرب و جرح میشی؟ :)) یعنی باید یه حال اساسی از دامادتون میگرفتی یه باج چرب و چیلی :)) 
ثمره به تو نظر دادم؟ نه خدایی اگه ندادم تعارف نکن یادم بیار :))
دوقلوها؟ آره ؟؟ نه ؟؟؟
جناب سلطان؟؟؟؟ نگید که نظر ندادم به بستنی های شما !!! به جان خودم یادم نیست !!!!!111111
برمیگردم :))

میدونی فرق انجمن مدیریت با انجمنای دیگه چیه ؟

دوست داری بدونی ؟ خب فرقش اینه : همه ی انجمنهای تخصصی تبیان فقط یه مدیر داره ، ولی تو انجمن مدیریت هر کس بیاد و فعالیت کنه

خودش یه مدیره پس بیا انجمن مدیریت و با چشمان یک مدیر نگاه کن

 

چهارشنبه 2/5/1392 - 11:30 - 0 تشکر 625003

لیلای او گفته است :
[quote=لیلای او;399461;624919]امروز صبح حوصلم وحشتناک سر رفته بود...دیوانه ی رخوت بودم...گرفتم رو دیوار روبه رو میزتحریرو این ریختی کردم...
نظم در عین بینظمی رو خیلی دوست دارم...سعی کردم اینجا هم رعایت کنم
میبینید ظاهرش نامنظمه ولی کاملا از یه الگو خاص پیروی میکنه...



1-
حدس میزنید چی چسبوندم و چی نوشته شده تو هر قطعه؟!
(حالا تک تک کلماتشو نمیگم بااااااااابا..مفاد همه یکیه...موضوع رو بحدسید:)
2-
طبق این الگویی که ایجاد شده و نظم و منطق خاصی داره، یک کارت غلط چسبانده شده بگید کدوم کارت و کدوم جهت باید بشه!؟
تست هوش هم ساختم!!!!کیف کنید


سلااااام لیلاجوووون

من جون میدم برای سوالای حدسی

من برات تک تک کلماتشو حدس میزنم!!!!(همینجوری دارم شعر میخونما!!گل پونه چرا رفتی تو دردونه
الا یاالساقی ادر لیلا و لاو می آمدی حالا جانت بقربانم ولی امروز چرا درد عشقیست که نتوان گفت به هرکس
بنی آفتاب از اعضای تخمه آفتاب گردانند چو کدو نباشد پنهانند خدایا گرچه من دردی ندارم ولی مادر گناهش چیست که دامادی ندارد؟!!!و... )

واااای خدای من لو دادم تو رو که!!!!!!!ببخشید!!!

اما سوال حدسیه دوم :من طبق مشاهدات و آزمایشات فراوان متوجه شدم شماره 26 !!!که در 48 درجه راس الگی ج قرار گرفته است!!!!!

از پله های ابر

پایین می آید

بی ذوقی نکن چتر سیاه!

    (M.V.M

چهارشنبه 2/5/1392 - 11:34 - 0 تشکر 625004

خب حالا لیلا خاااااانوم بخاطر اینکه همه عکسای قبل رو درست حدس زدید روال رو که میدونید شما برنده اعلام میشوید و باید عکس بزارید از همین لحظه ای که دارید این تایپیک رو میخونید!!!!همین لحظه و همین حالت!!!

از پله های ابر

پایین می آید

بی ذوقی نکن چتر سیاه!

    (M.V.M

چهارشنبه 2/5/1392 - 11:44 - 0 تشکر 625007

modir_e_movafagh گفته است :
[quote=modir_e_movafagh;723339;624929]سلامٌ علیکم جمیعا :)
عاقا من صندلی داغ میخواستم عقب بمونم اینقد خوندنش طول نمیکشید ! ماشالله به شما . خب دنبالتون که نکردن یه کم امون بدین عرق یه پست خشک بشه بعد پست بعدی رو بذارید .
البته من اول اومدم پست لیلا رو جواب دادم ولی فکر نمیکردم که اینقد طول بکشه خوندن بقیه ش !!
از اونجایی که دیروز ظهر تا حالا بیدارم وباید تا ظهر هم بیدار بمونم اصلا نا ندارم جواب بدم ولی خواهشا یکم رحم کنید تا امشب خودمو برسونم نظر بدم :)
فقط اجمالا ! آقا سید من دیونه ی توت که جدا ! دیوونه ی عکس گرفتن از درخت با میوه یا شکوفه به این سبک هستم . دم شما گرم . کلی خاطره با اینجور عکسا دارم از طبیعت !!!
جناب برزخ ماشالله خدا حفظ کنه امیرعلی جان رو . به قول سلطان طرفای ما هم میگن این بچه ها خیلی خوشبخت میشن . انشالله :)
طلائیهههه .. فقط یه سوال انصافا درست جواب بده . این کفش رو  دقیقا کی خریدی؟ بگو تا بگم :))
میترا . با تمام وجود میفهممت . غصه نخور چون به هرحال بازم اتفاق میفته تا آخر عمرت و هی تکرار مکررات میشه . پس ... غصه نخور :))
نفس آخه به چه گناهی تو همیشه دچار ضرب و جرح میشی؟ :)) یعنی باید یه حال اساسی از دامادتون میگرفتی یه باج چرب و چیلی :)) 
ثمره به تو نظر دادم؟ نه خدایی اگه ندادم تعارف نکن یادم بیار :))
دوقلوها؟ آره ؟؟ نه ؟؟؟
جناب سلطان؟؟؟؟ نگید که نظر ندادم به بستنی های شما !!! به جان خودم یادم نیست !!!!!111111
برمیگردم :))


سلام مدیر موفقم!!!
اصلا باورم نمیشه تک تک عکسها رو حتی خاطره ها رو حدس زده باشید!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

پس شما برنده هستید  سوووبله!!!

پس جایزه شما اینه که 3 تا عکس از همین لحظه ای که دارید این تایپیک رو مطالعه میفرمایید میگذارید.

با تشکر

از پله های ابر

پایین می آید

بی ذوقی نکن چتر سیاه!

    (M.V.M

چهارشنبه 2/5/1392 - 12:56 - 0 تشکر 625041

mitra_mvm گفته است :


سلام مدیر موفقم!!!
اصلا باورم نمیشه تک تک عکسها رو حتی خاطره ها رو حدس زده باشید!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

پس شما برنده هستید  سوووبله!!!

پس جایزه شما اینه که 3 تا عکس از همین لحظه ای که دارید این تایپیک رو مطالعه میفرمایید میگذارید.

با تشکر
modir_e_movafagh گفته است :
[quote=mitra_mvm;699606;625007][quote=modir_e_movafagh;723339;624929]سلامٌ علیکم جمیعا :)
عاقا من صندلی داغ میخواستم عقب بمونم اینقد خوندنش طول نمیکشید ! ماشالله به شما . خب دنبالتون که نکردن یه کم امون بدین عرق یه پست خشک بشه بعد پست بعدی رو بذارید .
البته من اول اومدم پست لیلا رو جواب دادم ولی فکر نمیکردم که اینقد طول بکشه خوندن بقیه ش !!
از اونجایی که دیروز ظهر تا حالا بیدارم وباید تا ظهر هم بیدار بمونم اصلا نا ندارم جواب بدم ولی خواهشا یکم رحم کنید تا امشب خودمو برسونم نظر بدم :)
فقط اجمالا ! آقا سید من دیونه ی توت که جدا ! دیوونه ی عکس گرفتن از درخت با میوه یا شکوفه به این سبک هستم . دم شما گرم . کلی خاطره با اینجور عکسا دارم از طبیعت !!!
جناب برزخ ماشالله خدا حفظ کنه امیرعلی جان رو . به قول سلطان طرفای ما هم میگن این بچه ها خیلی خوشبخت میشن . انشالله :)
طلائیهههه .. فقط یه سوال انصافا درست جواب بده . این کفش رو  دقیقا کی خریدی؟ بگو تا بگم :))
میترا . با تمام وجود میفهممت . غصه نخور چون به هرحال بازم اتفاق میفته تا آخر عمرت و هی تکرار مکررات میشه . پس ... غصه نخور :))
نفس آخه به چه گناهی تو همیشه دچار ضرب و جرح میشی؟ :)) یعنی باید یه حال اساسی از دامادتون میگرفتی یه باج چرب و چیلی :)) 
ثمره به تو نظر دادم؟ نه خدایی اگه ندادم تعارف نکن یادم بیار :))
دوقلوها؟ آره ؟؟ نه ؟؟؟
جناب سلطان؟؟؟؟ نگید که نظر ندادم به بستنی های شما !!! به جان خودم یادم نیست !!!!!111111
برمیگردم :))

سلاااااااام
میترا بخدا امروز کیفم کوکه بهم بگید بمیر میمیرم . یعنی تا این حد !!!
بخاطر همین امر شما را اطاعت نموده و سه عکس شیک و خاطره دار ثبت مینماییم :))
اولیش
بگید این چیشه؟
کجاست؟؟ 
برا چی ازش عکس گرفتم؟؟؟
مگه بیکار بودم ؟؟؟؟

----------------------
ویرایش شده در تاریخ 4 یا 5 مرداد دقیق تاریخ دستم نیست در این لحظه !
حالا که دوستان نظر دادن طی ویرایش خاطراتم رو اضافه میکنم شما هم دوستان همین کارو بکنید چون وقتی کسی ستاره رو کلیک میکنه انتظار داره خاطره رو کنار عکس بخونه . حوصله نداره همه ی پستهارو بخونه تا برسه به جواب !!

این جاییه که دقیقا سلطان خان گفتن ! :))
بذارید کامل بگم . عاقا ما برا اولین بار رفتیم مصاحبه و اینا !!
بعد دیدیم یارو مصاحبه گر نیومده کلی منتظر موندیم و توی این لحظات یهو یاد تاپیک جذاب سلطان خان افتادم و تو سه سوت عکس گرفتم یهو دیدم داداشم داره میگه : راضیه ؟!!!!!!!! این بچه بازیا چیه درمیاری؟ دوربین مدار بسته دارن !!! شاخ میشه برامون :| 
عاقا ما بلانسبت احساس خریت بهمون دست داد . دقیقا تو همین کنج در راستای زنگ در یه دوربین خفن بود :| خدایی راستشو بگم ترسیدم که نکنه اینارو توهم برداره و کلی شاخ بشه برام اونم فقط به خاطرخواهی که نه بخاطر سلطان خان !!! دیگه هیچی داداشم دید رنگم پرید گفت حالا عیب نداره انگار برا این شرکت بغلیه ست که باکلاسه ... 
آخه یه جعبه با دکمه و جای انگشت داشت چندتا کارمنداش وارد شدن بعد از رمز زدن انگشت زدن رفتن تو !!
خلاصه واسه این تاپیک خطر کردم در حد خریت .. بابا یه بار گفتم بلانسبت دیگه .. گیر ندین :))


عکس دوم
بگید این گل رو برا کی خریدم؟
کی خریدم؟
چه هدفی داشتم؟
آیا پس از اهدا و اعطای این گل به چیزی دست یافتم؟
........................
غش کردم از خنده با داستان جناب سلطان
ولی برا روز پدر گرفتم
رز ابلق
عاشقم
بعد میدونید مامانم آخرش چی گفت؟
گفت دقیقا شیرینیی خریدی که خودت دوست داری ( رولت )
و گلی که خودت دوست داری ( رز ابلق )
دیگه هیچی خواستم برم دریا خودمو غرق کنم گفتم جشنمونو خراب نکنم.. نرفتم :|



گفتی سه تا دیگه درسته؟
چــــــــــــــــــشم

این عکس شاهکار خودمه
میخوام یه متن خوشگل براش بنویسیم بذارم شبکه:))
یه شب که دلم گرفته بود یهویی تو ماشین منتظر داداشم بودم برگرده عکس گرفتم
بعدش این متن اومد تو دلم :
گاهی حس همزادپنداری عجیبی با تیر چراغ برق دارم
راه خیلیارو روشن میکنه
ولی همیشه تنهاست
چون...
بقیه ش شخصی میشه میترسم ملت فکر مورد دار کنن ;)



میدونی فرق انجمن مدیریت با انجمنای دیگه چیه ؟

دوست داری بدونی ؟ خب فرقش اینه : همه ی انجمنهای تخصصی تبیان فقط یه مدیر داره ، ولی تو انجمن مدیریت هر کس بیاد و فعالیت کنه

خودش یه مدیره پس بیا انجمن مدیریت و با چشمان یک مدیر نگاه کن

 

چهارشنبه 2/5/1392 - 13:48 - 0 تشکر 625105

لیلای او گفته است :
[quote=لیلای او;399461;624919]امروز صبح حوصلم وحشتناک سر رفته بود...دیوانه ی رخوت بودم...گرفتم رو دیوار روبه رو میزتحریرو این ریختی کردم...
نظم در عین بینظمی رو خیلی دوست دارم...سعی کردم اینجا هم رعایت کنم
میبینید ظاهرش نامنظمه ولی کاملا از یه الگو خاص پیروی میکنه...



1-
حدس میزنید چی چسبوندم و چی نوشته شده تو هر قطعه؟!
(حالا تک تک کلماتشو نمیگم بااااااااابا..مفاد همه یکیه...موضوع رو بحدسید:)
2-
طبق این الگویی که ایجاد شده و نظم و منطق خاصی داره، یک کارت غلط چسبانده شده بگید کدوم کارت و کدوم جهت باید بشه!؟
تست هوش هم ساختم!!!!کیف کنید

سلام
این اتاق شماست؟
چقدر مرتب و قشنگ
یعنی شما اتاق داری واسه خودت؟
چقدر مرتب و قشنگ
من کوچیک که بودم یه اتاق داشتم.یعنی یه گوشه ای از اتاق مال من بود ولی شبا 8 نفری تو یه اتاق میخوابیدیم.نه برادر خواهر نیستن اینا, این همسایه ها جمع میشدن خونمون با هم تلویزیون میدیدیم تلویزیون نداشتن بعد گاهی وقتا من اون شبا تو راه پله میخوابیدم.جا نبود بندگاه خدا هم واجب بود فیلم ببینن دیگه.باید درک کرد
ولی چقدرمرتب و قشنگ!!
اما من بگم محتوای عکسا توشون نور الهی میتابه
به به
اما اون عکسی که درست نیست از سمت چپ ماتریس عکسها! ردیف دوم ستون سوم!!
باید یه کوچولو سرش بیاد پایین موج رو تکمیل کنه

من از اين كوه بالا خواهم رفت.ميگويند ارتفاعش زياد است.راهش طولاني و شيب دار است,پر از صخره و صعود به آن بيش از حد دشوار است.كارخودم است.از آن بالا خواهم رفت.به زودي مرا خواهي ديد كه از قله برايتان دست تكان ميدهم يا از فرط تلاش بر دامنه جان ميسپارم

چهارشنبه 2/5/1392 - 14:45 - 0 تشکر 625122

لیلای او گفته است :

وااااای ماماااااان..یعنی هاااانااااااا
چه خوردنی بودییییییییییید
عجب عکس بانمکی
خودتو دیده بیده بودم..یادم نیس این همون عکسه؟
چه مدل موهاتم جیگول بیده:)
هانا من عاااااشق دوقلوهام...فامیلی هم زیاد داریم اووووف
مامانم دوقلو بوده(فرحناز و شهناز)که اون قل نوزادی دار فانی رو بای میکنه:((
دخترداییام(صدف و ساحل)
پسرعمو دختر عموم(رایان و آریانا)
نوه های عموم(یاسین و یاسمین)
دخترعمه ها مامانم(زهرا و فاطمه)
خواهرهای دامادمون(پروین و پروانه)
و شاید خودم!دیییی

haniehz گفته است :
[quote=لیلای او;399461;624912][quote=haniehz;454874;622199]
سلام به همه عزیزان

حالا میخوام شما رو به یک رقابت دعوت کنم انتخاب با شماست:)

میخوام عکس خانوادگی:) بزارم

اینم عکس من و عطیه

خب حالا بگین کدوم منم کدوم عطیه؟!!

رقابت تنگاتنگ هست دیگه:)))



سلام لیلا جون کجاییییییی بابا دلمون برات تنگ شدههه
این اون عکسه نیست.... من دیگه حرفی ندارم ماشالله چه قدر دوقلو دارینااا حالا ما توفامیل فقط ما دوقلو هستیم!

شاید تقدیر قابل تغییرنباشد،اما تغییر قابل تقدیر است.
چهارشنبه 2/5/1392 - 14:58 - 0 تشکر 625128

سلااااام
فعلا آواتار جدیدم رو ببینید من برم کلاس و بعدش بیام خاطرات همه رو بخونم

چهارشنبه 2/5/1392 - 14:58 - 0 تشکر 625129

لیلای او گفته است :
[quote=لیلای او;399461;624919]امروز صبح حوصلم وحشتناک سر رفته بود...دیوانه ی رخوت بودم...گرفتم رو دیوار روبه رو میزتحریرو این ریختی کردم...
نظم در عین بینظمی رو خیلی دوست دارم...سعی کردم اینجا هم رعایت کنم
میبینید ظاهرش نامنظمه ولی کاملا از یه الگو خاص پیروی میکنه...



1-
حدس میزنید چی چسبوندم و چی نوشته شده تو هر قطعه؟!
(حالا تک تک کلماتشو نمیگم بااااااااابا..مفاد همه یکیه...موضوع رو بحدسید:)
2-
طبق این الگویی که ایجاد شده و نظم و منطق خاصی داره، یک کارت غلط چسبانده شده بگید کدوم کارت و کدوم جهت باید بشه!؟
تست هوش هم ساختم!!!!کیف کنید

سلام لیلا جون
ماشالله چه حوصله ای داری :)) نظم در عین بی نظمی روخوب اومدی خیلییییییییی با حال شدههه
نمیدونم والا چی نوشته اما من از این عکسا و متنا قبلا داشتم که روشون جملات و داستان های کوتاه با موضوعات متفاوت و اغلب در مورد عشق بود.
فکر کنم هر چی هست زیر سر ستون دوم ، دومین عکس هست!! مورب باید بره بالا... (جان من ضایعمون نکنی)!!!

شاید تقدیر قابل تغییرنباشد،اما تغییر قابل تقدیر است.
چهارشنبه 2/5/1392 - 15:30 - 0 تشکر 625135

modir_e_movafagh گفته است :

سلاااااااام
میترا بخدا امروز کیفم کوکه بهم بگید بمیر میمیرم . یعنی تا این حد !!!
بخاطر همین امر شما را اطاعت نموده و سه عکس شیک و خاطره دار ثبت مینماییم :))
اولیش
بگید این چیشه؟
کجاست؟؟ 
برا چی ازش عکس گرفتم؟؟؟
مگه بیکار بودم ؟؟؟؟


عکس دوم
بگید این گل رو برا کی خریدم؟
کی خریدم؟
چه هدفی داشتم؟
آیا پس از اهدا و اعطای این گل به چیزی دست یافتم؟



گفتی سه تا دیگه درسته؟
چــــــــــــــــــشم

این عکس شاهکار خودمه
میخوام یه متن خوشگل براش بنویسیم بذارم شبکه:))
یه شب که دلم گرفته بود یهویی تو ماشین منتظر داداشم بودم برگرده عکس گرفتم
بعدش این متن اومد تو دلم :
گاهی حس همزادپنداری عجیبی با تیر چراغ برق دارم
راه خیلیارو روشن میکنه
ولی همیشه تنهاست
چون...
بقیه ش شخصی میشه میترسم ملت فکر مورد دار کنن ;)



mitra_mvm گفته است :


سلام مدیر موفقم!!!
اصلا باورم نمیشه تک تک عکسها رو حتی خاطره ها رو حدس زده باشید!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

پس شما برنده هستید  سوووبله!!!

پس جایزه شما اینه که 3 تا عکس از همین لحظه ای که دارید این تایپیک رو مطالعه میفرمایید میگذارید.

با تشکر
modir_e_movafagh گفته است :
[quote=modir_e_movafagh;723339;625041][quote=mitra_mvm;699606;625007][quote=modir_e_movafagh;723339;624929]سلامٌ علیکم جمیعا :)
عاقا من صندلی داغ میخواستم عقب بمونم اینقد خوندنش طول نمیکشید ! ماشالله به شما . خب دنبالتون که نکردن یه کم امون بدین عرق یه پست خشک بشه بعد پست بعدی رو بذارید .
البته من اول اومدم پست لیلا رو جواب دادم ولی فکر نمیکردم که اینقد طول بکشه خوندن بقیه ش !!
از اونجایی که دیروز ظهر تا حالا بیدارم وباید تا ظهر هم بیدار بمونم اصلا نا ندارم جواب بدم ولی خواهشا یکم رحم کنید تا امشب خودمو برسونم نظر بدم :)
فقط اجمالا ! آقا سید من دیونه ی توت که جدا ! دیوونه ی عکس گرفتن از درخت با میوه یا شکوفه به این سبک هستم . دم شما گرم . کلی خاطره با اینجور عکسا دارم از طبیعت !!!
جناب برزخ ماشالله خدا حفظ کنه امیرعلی جان رو . به قول سلطان طرفای ما هم میگن این بچه ها خیلی خوشبخت میشن . انشالله :)
طلائیهههه .. فقط یه سوال انصافا درست جواب بده . این کفش رو  دقیقا کی خریدی؟ بگو تا بگم :))
میترا . با تمام وجود میفهممت . غصه نخور چون به هرحال بازم اتفاق میفته تا آخر عمرت و هی تکرار مکررات میشه . پس ... غصه نخور :))
نفس آخه به چه گناهی تو همیشه دچار ضرب و جرح میشی؟ :)) یعنی باید یه حال اساسی از دامادتون میگرفتی یه باج چرب و چیلی :)) 
ثمره به تو نظر دادم؟ نه خدایی اگه ندادم تعارف نکن یادم بیار :))
دوقلوها؟ آره ؟؟ نه ؟؟؟
جناب سلطان؟؟؟؟ نگید که نظر ندادم به بستنی های شما !!! به جان خودم یادم نیست !!!!!111111
برمیگردم :))

سلام
مدیر ما چی بگیم که علیهت نباشه؟
چی بگیم که بعدا به ضررت نشه؟
دوستان اجازه بدید داستان رو از اول بگم
البته منبعش رو آخرش میگم.الان نرید آخرشو بخونید.ای بابا.اصلا نمیگم:))!!(چه راحت پیچونیدم)
راستیو بخوایید مدیر موفق انجمن ها دیگه بعد از اینکه دانشگاهش تموم شد
مدرکش رو گرفت
رفت تو خیابونا ... رفت تو فلافلیا دنبال کار..تو داروخونه ها ... تو اتوشویی تو تعمیرگاه تو ...
از قضا تو یکی از این فرم هایی که برای استخدام پر کرده بود امتیاز میاره و پذیرش میشه

غروب که خسته کوفته رفته بود لب کارون چه گل بارون:)) یهو تیلیفونش زنگ خورد(اهنگ:جونی جونوم بیا دردت بجونم...شب مهتاب لب دریا سی تا آواز میخونوم!!!)
مدیر:بله بفرمایید؟
صدا:خانم موفق؟
مدیر:بله بفرمایید
صدا:خوب هستید؟
مدیر:بله بفرمایید
صدا:شما از نظر ما انتخاب شدی.شما درستون تموم شده یا میخوایید ادامه تحصیل بدید؟
مدیر:اقا مودب باشید.من قصد ازدواج ندارم.اگر واقعا میخوایید ازدواج کنید و بنز هم دارید با در دست داشتن مدارک بنز به همراه خانوادتون تشریف بیارید خواستگاری.واقعا که اقا.جوونا هم جوونای قدیم.کو حرمت؟کو حیا؟واقعا فکر کردن هم چیز خوبیه
صدا:خانم موفق من از شرکت بوققق تماس میگیرم چون شما پذیرفته شدید میخواستیم بدونیم پاره وقت میتونید باشید یا تمام وقت؟
مدیر:اقا تروخدا ببخشید اقا حواسم نبود آقا دیشب مهمون داشتیم و...
خلاصه اینکه قبولش میکنن و میره محل کار
اون درها هم درهای محل کار ایشونه(که بعدا میشه محل کار شو...حالا ادامه داستان رو بخونید متوجه میشید)
خب حالا تا میره تو یهو یکی کپیه سلمان خان جلوش میاد بعد همدیگه رو میبینن بعد همه این دوتارو میبینن که همدیگه رو میبینن بعد هردوتا غش میکنن برای هم همدیگه رو نمیبینن
بعد بهوش میان عین فیلم هندیا میرن تو صحرا بدو بدو میکنن هی شعر میخونن واسه هم اخرشم مدیر یه گل میگیره میده به سلمان خان و آخرشم صدای بسته شدن در ماشین میاد و به خودش میاد میبینه همه خیال بود.برادرش بود که در ماشینو بست و برای اینکه این خاطره زیر اون تیر چراغ برق تو تخیلش رد شد ازون عکس میگیره
منبعشم قرار شد نگم دیگه.قهر کردم

من از اين كوه بالا خواهم رفت.ميگويند ارتفاعش زياد است.راهش طولاني و شيب دار است,پر از صخره و صعود به آن بيش از حد دشوار است.كارخودم است.از آن بالا خواهم رفت.به زودي مرا خواهي ديد كه از قله برايتان دست تكان ميدهم يا از فرط تلاش بر دامنه جان ميسپارم

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.