تبیان، دستیار زندگی

به نام خدا

سلام من بر شما یاران قدیمی چه از قشر آقا پسرای گل و گلاب و چه خانم های محترم و گرامی

به به می بینم که خانم ها همچنان هستن که .
سلطان ، پیمان ، احسان و امید و ... میگم این خانما رو می بینم یاد این فیلم تخیلی ها می افتم که هر چی نقش اول می زنه بکشه دوبراه زنده می شن .
می گن خانما از آتیشن تازه به این نکته صدق پیدا کردم . سلطان یادت باشه از این به بعد برای خانما آب یخ برگزار کن تا شاید ضدشون کاری کنه . ناسلامتی اضداد هستیا .

خیلی خوشحالم دوباره به جمع با صفای دوستام اومدم . ارادت خاص خودمو به دوستان حاضر در صندلی داغ از جمله خواهران دو دو قلوی لرستانی ، ثمره ی خطه ی شمال ، لیلای آتیش بیار محرکه ، رها خانم که گویا سنشون بالا رفته ، اصفهانی مجلس خانم یاس کبود ، مهرانه خانم گرامی تنها ارشد خونده ی جمع ، خان های جنوبی میترا خانم و مدیر موفق ، دهکده ی 3 سال پیش صاحبدل گرامی ، پیمان عزیزم و دوست گلش احسان ، داشی خودم سلطان ، کولاک شبکه سعید ، حسین با کد امارات و مهمان خون گرم این هفته امید .

چی بشه این صندلی داغ که دو تا مخ به نام های سلطان و امید مهمان و میزبانشن .

خوب دیگه بسه و بروم سراغ دوست جدیدم امید .
داداش اول حمایت خودمو ازت اعلام می کنم و از جوابات تشکر تا اینجای کار تشکر می کنم. جواب هر چند نیاز به پیچ گوشتی داشت ولی خوب بود . فقط اینو بگم که قشنگترین جمله ی تو قشنگترین جمله ی این روزای منم هست .
خوب اینم سوالای من :

بوی شهر چه طوره ؟
دوست داری چه طور باشه ؟
آیا روستا یعنی روسی که تا شده ؟
چرا به شهر تو لفظ عامیانه شر می گن؟
دانش آموختنیه یا جستوجویی؟
چرا 12 سال دانش اموزی بعد می شی دانشجو؟
آیا سربازی اتلاف عمره ؟
آیا کچل شدن تو سربازی مقدمه ی شکستن غروره ؟
مگه غروره شیشه هستش که بشکنه ؟
چرا هر جا مهمونی می ریم کلی می خوریم ولی مهمونی خدا می ریم هیچی نباید بخوریم ؟
و 2 سوال فنی
چرا دخترا احوال پرسیشون از کل حرفای پسرا بیشتره ؟
چرا دخترا باختو برد می پندارن ؟

واسه شروع بسه بیشتر از این اسراف در تایپ می شه .