• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن معارف > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
معارف (بازدید: 980)
يکشنبه 16/4/1392 - 12:15 -0 تشکر 618381
** اخلاق **

بحث را با درخواستی از امام سجاد آغاز می‌كنم حضرت در دعای مكارم الاخلاق یكی از درخواست‌هایشان این است «هب لی معالی الاخلاق»

«خدایا یكی از چیزهایی كه به من هبه می‌كنی امور متعالی اخلاقی باشد.» حضرت نفرمود: اخلاق حَسن به من عطا كن بلكه فرمودند معالی الاخلاق یعنی بلندای قله اخلاق را به من عطا كن. 

فرمایش امام سجاد در دعای مكارم الاخلاق ما را متوجه این معنی می كند كه امكان رسیدن به امور متعالی اخلاقی برای همه ما هست،‌اگر امكان آن نبود طرح درخواست بی‌مورد بود، امكان رسیدن به بلندای فضایل اخلاقی برای یكایك ما وجود دارد. البته نظر بنده درباره مسائل اخلاقی این است كه اخلاق یك روبنا است، روبنایی كه زیربنای  آن اعتقادات است اگر صرفا به این رو بنا توجه شود بدون توجه به زیر بنا باید گفت كه این رو بنا درگذر زمان و زلزله حوادث و امور مختلف، اخلاقیات صحیح انسان از بین می‌رود و فراموش می‌شود ولی اگر مسائل اخلاقی بر مبنای صحیحی بارگزاری شود در این صورت ملكه فرد می‌گردد و آنقدر در نهاد او ریشه می‌دواند كه با آن اخلاق متعالی از این عالم وارد عالم دیگر می‌شود.

می‌توان استدلال کرد که اخلاق روبنا و زیربنای آن اعتقادات صحیح است 

در آغاز دعای مكارم الاخلاق ملاحظه می‌كنید قبل از اینكه برای اخلاقیات متعالی درخواستی مطرح شود برای اعتقادات صحیح درخواست می‌كنیم.

حضرت می‌فرمایند:«اللهم بلغ بایمانی اكمل الایمان و اجعل یقینی افضل الیقین و انته بنیتی الی احسن النیات و بعملی الی احسن الاعمال»

قبل از اینكه فضایل اخلاقی را درخواست كنیم، كمال ایمانمان را طلب می‌كنیم، می‌خواهیم یقینمان افزون شود و نیّتهایمان كه امری باطنی است به زیباترین نیت تبدیل شود و عملمان زیباترین عمل گردد یعنی در هر زمان ایمان، نیّت و عملمان در حال افزایش به بهترین شكل خود باشد تا تبدیل به اخلاق شود زیرا اخلاق از كلمه خُلق به معنای كهنگی است،كهنگی نه به معنای قدیمی شدن بلكه در معنای ماندگار شدن و ثابت گشتن است، با این دعا از خدا می خواهیم درحالیكه ایمان، اعتقاد و نیّت ما را نو می‌كند اما آن را ماندگار و ثابت كند تا تبدیل به خُلق شود. كهنه شدن اخلاق در ما زمانی صورت می گیرد كه ما توجه كامل به اعتقاداتمان داشته باشیم یعنی هركس در ابتدا باید خود را پیدا كند چه كسی است و با چه عقاید و عملی است. اگر كسی این ها را در خود پیدا كند و خود را بشناسد و عقیده و عملش را بررسی كند می‌تواند روی آن زیر بنا، زیباترین ارزش های انسانی قرار بدهد .

 



(منبع: سایت موسسه علمیه السلطان علی بن موسی الرضا)


 

 

 

خدا در همین نزدیکی است
يکشنبه 23/4/1392 - 12:9 - 0 تشکر 621326


اثر دیگر توجه به ارزش های اخلاقی :


پیامبر(ص) در روایتی می فرمایند : لَا یَدْخُلُ‏ الْمَلَائِكَةُ بَیْتاً فِیهِ‏ كَلْب‏[1]. ملائکه نیروهای امدادی غیبی هستند که خداوند آن ها را خادم انسان قرار داده است. ملائکه به خانه ای که در آن سگ باشد وارد نمی شوند.


این روایت تاویل دارد .منظور خانه و سگ ظاهری نیست .بیت، وجود ماست .کلب هم غضب است .وقتی در درون فرد غضب مدیریت نشود، ضد ارزش است. نیروهای معنوی وارد بیت وجود ما نمی شوند. ما در نظام عالم به نیروهای ملکوتی که خدا خادم ما قرار داده است نیازمندیم .
به میزانی که به اخلاقیات توجه کنیم ،نیروهای ملکوتی به ما خدمت رسانی می کنند.

به میزانی که از اخلاقیات جدا شویم و به سوء اخلاق آلوده شویم، نیروهای معنوی و نیروهای نامرئی که خدا در خدمت ما قرار داده ، خود را از امداد رسانی به ما دور نگه می دارند. نتیجه اش این است که توانمان زیاد نیست وقتمان برکت ندارد. علتش این است که برای  حضور نیروهای غیبی در من مانع وجود دارد.


موانع تا نگردانی ز خود دور                                                    درون خانه دل نایدت نور[2]





خدا در همین نزدیکی است
يکشنبه 23/4/1392 - 12:11 - 0 تشکر 621327


اثر دیگر توجه نداشتن به ارزش های اخلاقی این است که از بسیاری از امدادهای الهی محروم می‌مانیم. سنت خدا امداد رسانی است : کلا نمد هولاء و هولاء . با توجه به ارزش های اخلاقی موانع امداد رسانی خدا را ما باید مرتفع کنیم.


گر نه موشی دزد در انبار ماست                                             گندم انبار چهل ساله کجاست


اول ای جان دفع شر موش کن                                               وانگهان در جمع گندم کوش کن


این همه کار مثبت می کنیم چرا اثرش را نمی بینیم؟ یک مشکلی در درون ماست. مثل انبار داری که دائم در انبارش گندم جمع می کند ولی انبار موش دارد و می دزدد . اول باید بدانم که چه عاملی باعث می شود اعمال مثبت از بین برود . ان الصلات تنهی عن الفحشا و المنکر نماز باید ما را از همه آلودگی ها دور نگه دارد پس چرا من هم نماز می خوانم هم آلوده ام؟ چرا هنوز توجه لازم را به ضد ارزش ها ندارم ؟ این توجه باید علمی صورت بگیرد. یعنی اگر قرار است متخلق به اخلاق الهی شوم باید بر مبنای علم باشد . ابتدا فضایل اخلاقی را در وجودم بکارم و سپس رذائل را از خود دفع کنم .


خدا در همین نزدیکی است
يکشنبه 23/4/1392 - 12:14 - 0 تشکر 621328


پیامبر(ص) می فرمایند : قَصَمَ‏ ظَهْرِی‏ رَجُلَانِ‏ عَالِمٌ مُتَهَتِّكٌ وَ جَاهِلٌ مُتَنَسِّكٌ[3]  دو نفر کمر مرا شکستند .عالم متهتک : آدم هایی که می دانند ولی اجرا نمی کنند. در دانش قوی هستند اما در اجرا ضعیف . جاهل متنسک. آدم هایی که اهل اجرا هستند ولی جاهلانه. قرارش بر لجاجت و انکار و اصرار نیست ولی نیاموخته که صحیح چیست . به همین جهت سود دهی لازم را ندارد . خیلی زحمت می کشد ولی چون افراط و تفریط در کارش است کار را خراب می کند . ما در شبانه روز یک دعای واجب داریم : اهدنا الصراط المستقیم یعنی کونوا امتاً وسطاً یعنی اعتدال . در علم اخلاق پرهیز از افراط ها و تفریط ها را باید یاد بگیریم. بدانیم میزانی که شرع در اختیارمان  قرار می دهد چیست . به همین جهت می‌گویند اخلاق نسبت به روح طبابتی است. جالینوس زمانی به عیسی بن مریم نامه نوشت : من طبیب الابدان الی طبیب الارواح .من پزشگ جسم هستم و تو پزشک روح . عیسایی که بسیاری از فضایل اخلاقی از او بروز داشته است.


پس در واقع اخلاق یک نوع طبابت روح است . به مجردی که طبابت به ذهن می رسد چند امر را باید در نظر بگیریم: یکی این که بیماری چیست .خودمان تشخیص بیماری خود را بدهیم . از علت بیماری تفحص کنیم


مثلا اگر من مبتلا به بیماری بخل ،سوء ظن، حسادت ، کبر، عجب هستم دلیلش چیست ؟ بیماری ها باید علت یابی شود.



علمای علم اخلاق علت هر بیماری را برای ما جداگانه تشریح می کنند وانسان با این ذهنیت که قابل درمان است در صدد درمان بیماری اش بر می آید. مثلا یک بیماری که شاید کمتر به آن توجه شود کسالت است چون در روایت است : المومن بشاش حشاش . مومن بسیار با نشاط و سرحال است حال اگر مومن بشاشت ندارد باید علت یابی شود. مومن وقتی مسیر را درست می رود خیلی خوش است. کسالت یک ناخوشی است. اول باید بدانم که کسالت ناخوشی است بعد درمان کنم. بعضی از بیماری ها به نظرمان بیماری نمی آید .



در علم اخلاق یاد می گیریم بیماری های اخلاقی چیست و طریقه معالجه بیماری چگونه است. نکته قابل توجه این است که تمام این امور نه نیاز به مراجعه خاص دارد نه داروی خاص.







خدا در همین نزدیکی است
يکشنبه 23/4/1392 - 12:16 - 0 تشکر 621329




امام علی(ع) می فرمایند : دوائك‏ فیك‏ فلا تبصر    و دائك منك فلا تشعر[4] 


دوای تو در خود توست. تو دقیق نگاه نمی کنی. کمی دقت کنی می بینی دارویت نزد خودت است. درد هم از خودت. وقتی من می بینم گرفتار فلان بیماری هستم دیگران را متهم نمی کنم . خواستگاه درد در توست درمان هم از توست. پس خودت طبیب معالج هستی. پس وقتی که خودمان طبیب خودمان هستیم خیلی جدی تصمیم به معالجه می گیریم. اگر معالجه من جدی صورت نگرفت کسی را متهم نمی کنم



لا اله الا انت انی کنت من الظالمین .من در زمینه رسیدگی به خودم کم گذاشتم، خدا هیچ تقصیری در زمینه خدایی و ربوبیت ندارد .همه چیز در خود من است. با این تفکر کار خیلی آسان می شود. اقرء کتابک .خودت نامه عملت را بخوان .چون خودت تشخیص می دهی. چون ان الانسان علی نفسه بصیرة. انسان متوجه می شود این امر را خدا می پسندد یا نه.







خدا در همین نزدیکی است
يکشنبه 23/4/1392 - 12:16 - 0 تشکر 621330

ادامه دارد ....



خدا در همین نزدیکی است
سه شنبه 25/4/1392 - 15:15 - 0 تشکر 622127


امروز یکی از معالجات را عرض می کنم. در مورد تمام بیماری های اخلاقی یک روش معالجه آسان و نافذ جواب می دهد. این روش به همه بیماری های اخلاقی جواب می دهد .روش های متعدد هست اما من از یک روش آسان شروع می کنم که کار سخت شروع نشود. البته باور کنید که تمام امور درست یسر است. اصلا عسر نیست. در امر درست اصلا سختی نیست. تمام کارهای درست آسان است. سختی در اموری است که خلاف فطرت من است.کاری که با فطرت سازگار است که امر در آن اسان است. این که می گویند ان مع العسر یسرا یعنی به نظر شما سخت می آید ولی واقعا امر آسانی است .

روش معالجه ای که یاد آوری می کنم این است که هر کس کتاب نفس خود را بخواند و بیماری خود را شناسایی کند.

ضعف اراده به نظر بیماری نمی آید ولی بیماری جدی است . این که من صاحب اراده قوی نیستم یک بیماری است . در اربعین حدیث امام در حدیث اول درباره عزم تاکید می کنند .ضعف اراده یک بیماری است که من خودم از خودم بدم می آید.


عهد کردم که دگر می نخورم در همه عمر                  بجز از امشب و فردا شب و شب های دگر


خواجه عبد الله در منازل السائرین منزل اول را منزل یقظه مطرح می کند. در یقظه اول باید تشخیص بدهم که بیماری ضعف اراده دارم.





خدا در همین نزدیکی است
سه شنبه 25/4/1392 - 15:17 - 0 تشکر 622129


بیماری یاس بیماری خیلی جدی است. آنقدر اساسی که منجر به کفر انسان می شود و و در اعتقاداتم موثر است .

بیماری سوء ظن به خدا یعنی به خدا بد گمان هستم . خدا قوی هست ولی به من قدرتش را نشان نمی دهد. معین هست ولی من را کمک نمی کند . امیر المومنین در نهج البلاغه منشا بسیاری از بیماری ها را بیماری سوء ظن به خدا می داند.



هر قدر بیماری را معالجه نکنم و زمان بگذرد ، بیماری سخت تر معالجه می شود .بیماری ها ناعلاج نیستند. تا جان به اذا بلغت التراقی هم برسد قابل معالجه است.


بیماری اگر درمان نشود پیشروی می کند و علاجش سخت تر می شود. وقتی علت بیماری را شناسایی کردم می بینم جهل ریشه همه بیماری های اخلاقی است. چه جهل به خود چه جهل به خدا . با جهل نه خودم را می شناسم نه خدا را . هر قدر از جهل دور شوید خود به خود بیماری های اخلاقی مرتفع می شود. یعنی هر قدر معرفت النفس و معرفت الرب بیشتر شود خود به خود ریشه بیماری خشکانده می شود.






خدا در همین نزدیکی است
سه شنبه 25/4/1392 - 15:18 - 0 تشکر 622130




وقتی بیماری را شناسایی کردم به دنبال راه علاج می گردم. راه علاج را از خودم نمی گویم. راه علاج را علماء بزرگ مثل مرحوم نراقی و ملا فیض کاشانی توصیه می کنند. حضرت امام اشاره می کنند که یکی از راحت ترین روش های رفع بیماری های اخلاقی همراهی با خوبان است. کونوا مع الصادقین .همراهی با خوبان فوق العاده آسان است. در زیارت جامعه به معصومین عرض می کنیم فمعکم معکم لا مع غیرکم . می خواهم با شما باشم .آن ها هم کسانی هستند که می گویند ادخلوها بسلام آمنین. مگر می شود کسی با آن ها باشد و آن ها در را ببندند .انا فتحنا لک فتحا مبینا.


در زیارت آل یس حضرت به ما یاد می دهند که آخر همه سلام ها خودم را معرفی کنم و بگویم انا ولی لک .من یکی از دوستانتان هستم .خیلی عبارت سنگین است. نگفتند فقط علماء این را بگویند. گفتند هر کدامتان خواست ما را زیارت کند این را بگوید .


حضرات معصومین همان هایی هستند که خدا به آنان آموزش داده اما السائل فلا تنهر .


داستان عنوان بصری را همه می دانید .فقط یاد آوری می کنیم که وقتی وارد این حریم می شوید بعد می بینید چقدر خوب شدن آسان است. وقتی مصاحبت با خوبان عالم پیدا می کنید، می بینید دفع شرور خیلی آسان تر از آنی است که ما فکر می کردیم .غبار روبی از وجودمان خیلی راحت است . مومن مثل گوشتی است که دائم زنبور سراغش می آید ولی یک دست ولایت بیاید همه زنبورها را کنار می زند. این روایت است . دست ولی که بیاید همه را رد می کند .راه مقابله با شرور پیوست به امام است









خدا در همین نزدیکی است
سه شنبه 1/5/1392 - 11:6 - 0 تشکر 624626

به دلیل ولادت حضرت زهرا(س) به چند نمونه از خلقیات حضرت اشاره کنم که هم به روز توجه شده باشد و هم به بحث .


بعضی از این درخواست ها اخلاقیات حضرت را به طور دقیق به نمایش می گذارد و بعضی از امور سیره حضرت است که با آن به خلق حضرت پی می بریم. یکی از دلایل نام گذاری حضرت به فاطمه این است که حضرت فاطره هستند. یعنی جدا کننده از آتش. برای فاطمه ده معنی ذکر کرده اند. در همه معانی، معنی جدا کردن هست. یکی از معانی جدا کننده از آتش است . جدا کننده از آتش یعنی جدا کننده از همه نازیبایی ها و نقصها. جدا کننده از همه امور پست و عدمی. فاطمی بودن خود یک خُلق است. چرا ؟ چون حاضر نیست فقط خودش جدا شود می خواهد همه را از آلودگی جدا کند. یکی از امور مهم اخلاقی این است که انسان به صاحب کمال بودن خود راضی نباشد و دغدغه دیگران را برای جدایی از نقایص داشته باشد.



 با روایات مختلفی که از لسان معصومین برای ما درباره حضرت زهرا بیان می شود، روشن می شود که حضرت زهرا جدا کننده اند. جدا کننده از آنچه پستی و زشتی و رذیله است. آنچه عدم و شر محسوب می شود. یعنی اگر قرار است تبعیتی از حضرت داشته باشیم باید راضی نباشیم که فقط خودمان از زشتی ها رها شویم بلکه موجبات جداسازی دیگران را از امور نازیبا فراهم کنیم. این یک سیره است که اگر مورد توجه قرار بگیرد، هم موجب می شود ما به سوی کمال قدم برداریم و هم موجب به کمال رسیدن دیگران از طریق ما می شود .


از منظر عرفانی می گوییم فرق عالم وعابد در این است که :


عابد گلیم خود می کشد ز آب                 وین سعی می کند که رهاند غریق را


عابد همه‌‌ی توجه اش به خودش است که آسیب نبیند. عالم علاوه بر توجه به خود به دیگران هم توجه دارد. هم می خواهد خودش سالم باشد هم می خواهد دیگران از خطر مصون بمانند.


خدا در همین نزدیکی است
سه شنبه 1/5/1392 - 12:40 - 0 تشکر 624682


اولین نکته درباره‌ی خُلق فاطمی این است که او جدا کننده است. ما هم قرار را بر این بگذاریم که علاوه بر این که خود از آتش جدا شویم ،جدا کننده دیگران از زشتی ها و پستی ها باشیم. در مباحث اخلاقی یکی از امور مهمی که تقریبا همه علمای اخلاق این امر را قبول دارند این است که برای رفع رذیله و کسب فضیلت از طریق نگاه کردن به افراد نامناسب، شماخلاف جهت آن ها حرکت را آغاز کنید. من وقتی دیگران را می بینم که گرفتار فلان رذیله اخلاقی شده اند با دیدن قبح آن رذیله تصمیم بگیرم که این رذیله را در خود ریشه کن کنم. در دعاهای حضرت زهرا به وضوح این مورد دیده می شود.


در دعای روز سه شنبه حضرت دو درخواست عجیب داریم:اَللَّهُمَّ اجْعَلْ غَفْلَةَ النَّاسِ لَنا ذِكْراً


خدایا زمانی که مردم گرفتار غفلت هستند به جای این که ما همرنگ جماعت آن ها شویم یک حرکت ضد غفلت را آغاز کنیم . «ذکر» یعنی با مشاهده افراد غافل «ذاکر» شویم. با مشاهده بی توجهی دیگران به حقایق، توجه خاص به حقیقت پیدا کنیم. به مجردی که به افراد غافل نگاه می کنیم متنبه شویم که خدای ناخواسته ما گرفتار این بیماری نباشیم. اگر به لطف خدا گرفتار نیستیم توجه کنیم که ذکرمان دوام پیدا کند. باید دیدن افراد آلوده موجب کسب ارزش بشود. این امر اخلاقی بسیار مهم است .







خدا در همین نزدیکی است
برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.