ایجاد تحول به واسطه هنر در تعلیم وتربیت
مربیان برای استفاده از هنر در کار تربیت،هم باید هنر را بشناسند و هم تاحدودی روانشناسی بدانند .و تلاش کند تاشرایط ذهنی و عاطفی و دلی را همراه با آزادی و فراغت در محیط پرورشی ایجاد کند و دانش آموزان به صورت خودجوش و همراه با رغبت و لذت به سوی فعالیت های هنری جذاب و زیبا کشانده شوند و بدین وسیله بستری مناسب برای رشد هنری ،معنوی و فکری آن فراهم شود. باید دانست که اجبار و تحمیل در کار هنری موجب ملال و تکرار و دوری از خلاقیت می شود.
در آفرینش هنری ابتکار و ابداع که حاصل کار ذهن است با تلطیف که کار دل است ،تلفیق می شود.
هنرهای مختلف اعم از هنرهای دستی ،تجسمی و نمایشی و تصویری و... واسطه هایی برای ابراز وجود هنرمند و انتقال معنا از طریق صورت است اثر هنری قبل از مخاطب بر وجود هنرمند اثرگذاری دارد و در او جوشش به وجود می آورد
باید در حوزه تعلیم وتربیت ،به واسطه ی هنر تحول و دگرگونی عمیق ایجاد شود و با ورود هنر به عرصه ی آموزش و پرورش ،شاهد شکوفایی و تحول در نوع نگاه و عملکرد مربیان و دانش آموزان باشیم .هنرها با این معانی و مفاهیم می توانند روحیه ای تازه در محیط های آموزشی و پرورشی پدیدآورند.