تاریخ منطقه از آغاز پیدایش تاكنون
نویسندگان عهد قدیم از دو مملكت به نام گرگان و پارت در جنوب شرقى دریاى خزر مىبرند، ولى به طور قطع و یقین نمىتوان حدود این گرگان و پارت را معین كرد.
چیزى كه محقق به نظر مىرسد كه گرگان در سمت شمال و غرب این صفحه بوده و پارت در طرف جنوب و شرق قرار داشته است یعنى بزرگترین قسمت و ادعاهاى رود اترك و گرگان جزء گرگان و كمترین قسمتش جزء پارت بوده است.
دوره مادها
یكى از دستههاى مهم آریایى در شمال غربى ایران مادها بودند كه به گفته هرودوت به شش قبیله بومها، پارتاكنها، شروخانها، آرى سانتها، بودیها، و مغها تقسیم مىشدند. این قبایل در دهكدههاى مختلف زندگى مىكردند. رئیس یكى از این قبایل به نام «دیااكو» قبایل مختلف را متحد كرد و خود به عنوان پادشاه، اولین پایتخت خود را هگمتانه انتخاب نمود. مدتى بعد پارسها و پارتها هم متحد شدند تا مادها جبهه ضد دشمن (آشوریها) را تقویت كنند.
در كتیبههایى كه در سال 673 ق.م نوشته شده اشاره به سرزمین «پاتوش آرى» در خاك ماد مىكند كه كوه بیكنى «دماوند» در كنار آن بود و آشورىها به آنجا حمله كردند تا اسبان سوارى و گان و احشام مورد نیازشان را بدست آورند. مردم این منطقه از آشورىها شكست خوردند و سه تن از سركردگان آنها به نینوا «پاى تخت آشور» رفتند. آنها در خواست كردند تا بار دیگر به ریاست شهرىهاى خود گمارده شوند. این سه تن عبارت بودند از «اوپیس» از شهر پاتاكو، «زاناسانا» از شهر پارتوكا و «راماته یا» از شهر او را كازابارنا. بعضى از مورخین احتمال دادهاند این شهرها متعلق به سرزمینهاى پارت و هیركانیا (گرگان) بود.
پس از دیااكو فرزندش «فرورتیش» به حكومت رسید و در مدت 22 سال حكومتش همچنان درگیر جنگهاى متعدد با آشورىها بود تا اینكه در یكى از این جنگها كشته شد. جانشین وى پسرش، «هوخشتره» بود. زمان وى مادها در اوج قدرت بودند و علاوه بر سرزمین خود، در سال 612 ق.م بر پارس، آشور شمالى، كاپاد درگیر، ناحیه كاسپیان، پارت و هیركانیا (گرگان) مسلط گردیدند.
دوره هخامنشیان
دستهاى دیگر از آریاییها پارسها بودند كه در حدود فارس فعلى مستقر بودند. آنها 6 قبیله شهرى و 4 قبیله چادرنشین بودند. چادر نشینهاى آنها: راههها، مردها و دوربیكها و بودند. راههها در شمال گرگان مىزیستند و ارتباط دایم با گرگانیها داشتند. در دوره هخامنشى گرگان جزء ایالت پارت بود و در زمان كوروش كبیر و یشتاسب پدر داریوش كبیر را به عنوان والى خود پذیرفتند. در زمان تاجگذارى كوروش كبیر نیز پارت و گرگان در فرمانروایى هخامنشیان بود. گرگانیان از بهترین افراد سپاه جاویدان داریوش كبیر به شمار مىرفتند. گارد شخصى پادشاهان هخامنشى از گرگانیان بودند.
حمله اسكندر به ایران
در زمان آخرین پادشاه هخامنشى، داریوش سوم اسكندر پس از تصرف مناطق مختلف به سوى ایران آمد و طى چند جنگ داریوش را شكست داد و با تصرف همدان و تخت جمشید، خزاین پارس را بدست آورد. اسكندر براى اداره كشور پهناور ایران از بزرگان ایرانى استفاده كرد، سپس خود با دختر داریوش سوم، استاتیرا ازدواج كرد. اسكندر پس از فتح ایران براى ورود به گرگان از گردنه شهمیرزاد و از طریق چهار دانگه به این منطقه آمد.
در این زمان سپاهش را سه قسمت كرد. قسمتى كه زیادتر و سبك اسلحه بود خود تحت فرماندهى گرفت، قسمت دیگر را به «كراتر» سپرد و به تپورستان (طبرستان) فرستاد و قسمت سوم را به سردارى «ارى گیوس» مامور نمود پشت سر لشكر خودش حركت كند. وى پس از ورود به گرگان به سوى زاد راكرت (استرآباد قدیم و گرگان فعلى) آمد. كراتر چندى بعد در همین شهر به او پیوست. «ارته باذ» نیز با سه پسر خود كه یكى آریو نام داشت به نزد اسكندر آمدند. اسكندر فرتافرن والى گرگان را در مقام خودش باقى گذاشت. سپس از زادراكرت بیرون رفت. اسكندر مدتى بعد «مناپیس» را والى گرگان نمود. سپس 1500 نفر از مزدوران یونانى كه علیه خود وى به نفع ایرانیان جنگیده بودند در گرگان نزد او آمده و همگى مورد عفو قرار گرفتند.
دوره اشكانیان
در زمان اسكندر به ویژه دوران حكومت سلوكوس سعى زیاد مىشد تا فرهنگ و تمدن یونانى را بر ایران مسلط كنند ولى با مقاومت قشرهایى از اجتماع آن دوران روبرو شد. همین عامل سبب گردید تا بعدها «ارشك» رئیس پارتها مردم را علیه سلوكیان تحریك كند. قبیله پرنى كه از اتحادیه راههها و در شمال هیركانیها در منطقه ماوراءالنهر مىزیستند به این منطقه آمدند. پرنیها به رهبرى ارشك طى درگیریهاى متعدد با سلوكیان، گرگان را تصرف كردند. در زمان حكومت مهرداد گرگانیها شورش بزرگى راه انداختند علت این شورش از دست دادن امتیازاتى بود كه گرگانیها در زمان هخامنشیان داشتند. بعلاوه تحریكات احتمالى مادها كه رقیب پارتها بودند بى تاثیر نبود. این شورش سركوب شد ولى مجددا در سال 141 ق.م زمانى كه مهرداد مشغول فتح بین النهرین بود. گرگانیها شورش كردند. مهرداد به گرگان لشگر كشید و پس از سركوبى شورش، اردویى سلطنتى را ایجاد نمود. از این به بعد تا مرگ مهرداد گرگان زیر نفوذ پارتها باقى ماند.
دوره ساسانیان
سرسلسله ساسانیان «ساسان» پریستار معبد بزرگ اناهیتا در استخر فارس بود. پسر وى بابك با «روتك» دختر فرمانرواى فارس ازدواج كرد و اردشیر بابكان محصول همین وصلت است. اردشیر نماینده مخالفین فارس علیه پارتها (اشكانیان) و مورد حمایت موبدان (روحانیون زرتشتى) بود. وى با اردوان پنجم آخرین شاه اشكانى به جنگ پرداخت. اردوان كشته و سلسله ساسانى رسما تأسیس گردید. اردشیر در سال 227 م به شمال شرقى ایران هجوم آورد و سیستان و گرگان را تصرف كرد. پس از اردشیر پسرش شاپور اول جانشین وى شد. او در اوایل حكومتش به سركوب آذربایجانیها، گیلها و گركانیها پرداخت. بهرام پسر دیگر شاپور بر گیلان و نواحى ساحل دریاى خزر از جمله گرگان حكومت مىكرد.
بهرام پنجم (بهرام گور) در سال 412 م به حكومت رسید. وى به آزار مسیحیان ایرانى پرداخت كه این امر در تحریك موبدان زرتشتى بسیار موثر بود. این مسئله نیز به جنگ با تئودوزیوس امپراتور روم انجامید. بهرام براى سركوب هیاطله هجومى به آن نواحى داشت كه بر اساس ابیات شاهنامه در مسیر حركت به سوى شمال خراسان و مرزهاى شمال شرقى ایران، از ساحل خزر و گرگان عبور كرد. در زمان یزدگرد در مرزهاى شمال و شمال شرقى اغتشاشات همچنان ادامه داشت وى از راه گرگان و خراسان به آنجا لشكر كشید و پادشاه یكى از قبایل «هون» به نام «چول» را در شمال گرگان شكست داد. او حدود سالهاى 443 م در گرگان و خراسان اطراق نمود