• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن معارف > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
معارف (بازدید: 1129)
يکشنبه 5/3/1392 - 14:9 -0 تشکر 606185
شایعه و شایعه پراکنی

شایعه از طبیعی ترین پدیده های اجتماعی و یکی از رایج ترین شیوه های کنش متقابل است که تاکنون کمتر شناخته شده است . شایعه یک مقوله اجتماعی و روانی با ابعاد گسترده ای است که ابعاد مختلف آن بویژه در زمانهای بحرانی ( مثل زمان جنگ ) ، حالتی به مراتب حادتر به خود می گیرد . هر چند کارکردهای اجتماعی شایعه کاملا شناخته نیست ، اما بیشتر در وضعیت های “ ناهنجاری” در جامعه به وقوع می پیوندند این بدان معنی است که شایعه گزارش تائید نشده ای از وقایع است که به تعریف و تبیین وضعیتهای مهمی که به صورت دو پهلو ظاهر می شود کمک می کند .

شایعه پیامی است که به طرز غیر رسمی (معمولا دهان به دهان ) منتقل می شود و به موضوعی مربوط می شود که تحقیق در صحت و سقم آن مشکل است . شایعه شامل اطلاعاتی می شود که برای مردم اهمیت دارد . البته ممکن است بخشی از شایعه حقیقت داشته باشد ، هر چند می توان گفت که این حکم همواره صادق نیست .

يکشنبه 5/3/1392 - 14:22 - 0 تشکر 606206


 فلسفه تحریم شایعه


پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم تلاش وافر داشت تا گناهانی که در پنهانی انجام می شود به شایع شدن وبدنامی جامعه منجر نشود. آن حضرت می فرمود:


«من اذعی فاحشة کان کمبتدئها». (44)


کسی که عمل ناروای انجام یافته را فاش می کند چنان است که خود آن را انجام داده است.


مردی به امام هفتم گفت چیزی به کسی (که دارای ایمان به خدا و پایبند به دستوارت دین است) نسبت می دهند و نسبت دهندگان از افراد با وثوق اند ولی وقتی با آن شخص صحبت کردم آن را به شدت انکار کرد و من در شک واقع شده ام چه کنم؟ امام فرمود:


«کذب سمعک و بصرک عن اخیک ». (45) در این هنگام، گوش وچشم خود را تکذیب کن. 



يکشنبه 5/3/1392 - 14:23 - 0 تشکر 606207


 کیفر شایعه


کیفر شایعه دنیوی و اخروی است. کیفر دنیوی، حد و لعن و مذمت و نکوهش است. و کیفراخروی عذاب قبر در برزخ و دخول در آتش قیامت است.


حد شایعه (اگر اتهام به زنا و عمل فحشا باشد) همان حد قذف (افتراء) 80 ضربه شلاق است و از آن پس دیگر گواهی شایعه گر پذیرفته نمی شود. در باب قذف، در قرآن می خوانیم:


«والذین یرمون المحصنات ثم لم یاتوا باربعة شهداء فاجلدوهم ثمانین جلدة ولا تقبلوا لهم شهادة ابدا». (46)


هنگامی که آیات شایعه نازل و حکم کیفری شایعه گر مشخص شد رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم دست اندرکاران شایعه در باره عایشه را فرا خواند. آنان عبارت بودند از: 1) حسان بن ثابت، یکی از شعرای نامدار رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم، 2) حمنه، دختر زینب همسر رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم، 3) عبدالله بن ابی سلول یکی از منافقان مدینه، 4) مسطح بن اثاثة (یکی از مهاجران و از رزمندگان جنگ بدر، اوپسرخاله ابوبکر بود).


اینان آلت دست منافق معروف عبدالله بن ابی سلول شده بودند. رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم آنان را فراخواند و حد شایعه در باره آنان را اجراء کرد. ولی عبدالله ابی سلول را دو حد زد. زیرا، اولا:شکستن حریم پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم و افتراء به همسر رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم کیفر مضاعف دارد و ثانیا: شایعه سازو ناشر آن مساوی نیستند. او شایعه آفرید و نیز به نشر آن اقدام کرد و دیگران فقط به نشر شایعه(اکاذیب) دست زدند. می توان گفت که این از موارد ویژه است که هم حق الناس است و هم حق الله.


سیوطی در تفسیر جلالین یادآور می شود که «عذاب الیم » در دنیا حد قذف و در آخرت دخول در جهنم است بخاطر آنکه این مساله یکی از حقوق الهی است که آتش را در پی دارد. (47)


فخر رازی کیفر دنیوی را اجراء حد و نیز لعن و نفرین و مذمت و نکوهش و کیفر اخروی راعذاب قبر و عذاب در قیامت می داند. (48)


همچنین; سیوطی در تفسیر الدرالمنثور نقل می کند: کسی که از عمل فحشا در جامعه تبلیغ می کند باید کیفر شود گرچه سخن او صادق باشد.


«من اشاع الفاحشة فعلیه النکال و ان کان صادقا».


اما در باب شایعه ای که اتهام به فحشا نباشد شایعه گر، از مصادیق ملعونین در آیه 61 سوره احزاب است، از این رو لعن و نفرین می شود و گواهی و شهادت دادن او از اعتبار ساقط و تعزیرمی شود. 



يکشنبه 5/3/1392 - 14:23 - 0 تشکر 606208


 کیفر مردم آزاری


راوی می گوید از امام صادق شنیدم که فرمود:


باید آماده جنگ با خدا باشد کسی که بنده باایمان مرا بیازارد و از غضب من در امان است کسی که به اکرام و احترام بنده مؤمن من اقدام می کند. (49)


شیخ طوسی در کتاب نهایة در بحث حدود می گوید:


«... و کل کلام یؤذی المسلمین فانه یجب علی قائله التعزیر... و من نبز مسلما او اغتابه وقامت علیه البینه ادب ». (50)


هر سخنی که مایه آزار مسلمانان شود واجب است گوینده اش تعزیر شود و همچنین کسی که ازمسلمانان عیب جویی به عمل آورد و یا از آنان غیبت نماید و بر این مساله بینه ای گواهی دهد، بایدتادیب شود.


وی در ادامه می نویسد:


«و شاهدا الزور یجب ان یؤدبا و یشهرا فی قبیلتهما او قومهما و یعزما بما شهدا به ان کانا قداتلفا بشهادتهما شیئا». (51)


کسانی که به ناحق گواهی دهند باید تادیب شوند و در میان قبیله خود باید گردانده شوند و نیزباید در صورتی که گواهی آنان مایه تلف شدن مالی شود، غرامت پرداخت کنند.


در باب شایعه سازی نیز باید توجه داشت که بعضی از افراد، هم شایعه گرند، هم مؤذی مؤمن اند و هم عملشان نوعی شهادت ناحق محسوب می شود، بنابراین کیفر چندگانه ای متوجه آنان است.


علامه حلی در تبصره می نویسد:


«و کذا یعزرفی کل قول موجب للاستخفاف ». (52)


هر سخنی که مایه تضعیف شخصیت دیگران شود تعزیر دارد. 



يکشنبه 5/3/1392 - 14:23 - 0 تشکر 606209


 فلسفه شدت کیفر شایعه گر


فلسفه اصلی سخت گیری های اسلام در برابر شایعه گران را می توان در نکات زیر جستجو کرد:


الف) محیط سالم، روحیه انسان را به سوی سلامتی سوق می دهد چنانکه محیط فاسدزمینه های گرایش به سوی فساد را در آدمی تقویت می نماید بنابراین، اسلام بر این حقیقت تاکیددارد تا افراد در محیط اجتماعی، از یکدیگر جز خیر و سخن از پاکی ها، موفقیت ها و تکامل نشنوند و در جامعه جز مظاهر تعالی و طهارت روحی و ترقی و تکامل در زندگی نبینند.


ب) حفظ قداست و حرمت محیط اجتماع اسلامی وظیفه همگان است و در راستای حفظحرمت محیط اجتماعی باید سیطره باطل را در جامعه محدود و تضعیف کرد و کم کم آن را از بین برد. و مظاهر منکر و اعمال ناشایسته را باید از راه های مختلف متروک کرد. در حدیث آمده است،«الباطل یموت بترک ذکره » با دم نزدن از اعمال ناباب، در برخی از موارد، منکر و باطل از بین می رود. و بدیهی است که اجراء حدود الهی بدان خاطر است که ابهت عمل حرام نقض نشود. کسی که می داند نباید در پی حرام برود، اما بشنود یا ببیند همه و همگان از آن دم می زنند، روحیه گرایش به فحشا و قانون شکنی در او تقویت می شود; لذا فلسفه اجراء حد یا تعزیر آن است که مردم بدانند که حریم شکنان و کسانی که دستورات خدا را زیر پا می نهند مورد تنفر خواهند بود. 



يکشنبه 5/3/1392 - 14:23 - 0 تشکر 606210


شایعه در مکتوب عرفانی امام خمینی قدس سره


در مکتوب عارفانه عارف پیر، خمینی کبیرقدس سره به پسرش حاج سید احمد خمینی قدس سره که به نام نقطه عطف انتشار یافته است می خوانیم:


پسرم! گاهی می بینم از تهمتهای ناروا و شایعه پراکنی های دروغین اظهارناراحتی و نگرانی می کنی. اولا باید بگویم تا زنده هستی و حرکت می کنی و تو رامنشا تاثیری بدانند، انتقاد و تهمت و شایعه سازی علیه تو، اجتناب ناپذیر است;عقده ها زیاد و توقعات، روزافزون و حسادت ها، فراوان است. آن کس که فعالیت دارد گرچه صد در صد برای خدا باشد از گزند بدخواهان نمی تواند به دور باشد.من خود یک عالم بزرگوار متقی را که تا به ریاست جزئی نرسیده بود برای او جزخیر به حسب نوع نمی گفتند و تقریبا مورد تسالم اهل علم و دیگران بود به مجردآن که توجه نفوس به او جلب شد و شاخصیتی دنیاوی - ولو ناچیز - نسبت به مقامش پیدا کرد، مورد تهمت و اذیت شد و حسادت ها و عقده ها به جوش آمد و تادر قید حیات بود این مسایل نیز بود.


امام در ادامه این صحیفه الهی به تفسیر آیات تقوی پرداخته می نویسد:


این تقوی، تقوای از اعمال ناشایسته نیست تقوای از توجه به غیر است، تقوای ازاستمداد و عبودیت غیر حق است، تقوای از راه دادن غیر او جل و علا به قلب است،تقوای از اتکال و اعتماد به غیر خداست، آنچه می بینی همه ما و مثل ما بدان مبتلااست و آنچه باعث خوف من و تو از شایعه ها و دروغ پراکنی ها است و خوف از مرگ و رهائی از طبیعت و افکندن خرقه نیز از این قبیل است که باید از آن اتقاء نمود ودر این صورت مراد از «ولتنظر نفس ما قدمت لغد» افعال قلبی است که درملکوت، صورتی و در فوق آن نیز صورتی دارد و خداوند خبیر است به خطرات قلب همه.


پسرم برای ماها که از قافله «ابرار» عقب هستیم. یک نکته دلپذیر است و آن چیزی است که به نظر من شاید در ساختن انسان که در صدد خود ساختن است دخیل است. باید توجه کنیم که منشا خوش آمد ما از مدح و ثناها و بد آمدنمان ازانتقاداها و شایعه افکنی ها حب نفس است که بزرگترین دام ابلیس لعین است; ماهامیل داریم که دیگران ثناگوی ما باشند.


[این گونه مسایل] همچون عمل جراحی دردناکی که موجب سلامت مریض می شود. آنانکه با ثناهای خود ما را از جوار حق دور می کنند، دوستانی هستند که بادوستی خود به ما دشمنی می کنند و آنان که می پندارند با عیب گوئی و فحاشی وشایعه سازی به ما دشمنی می کنند دشمنانی هستند که با عمل خود ما را اگر لایق باشیم اصلاح می کنند و در صورت دشمنی به ما دوستی می نمایند. من و تو اگر این حقیقت را باور کنیم و حیله های شیطانی و نفسانی بگذارند، واقعیات را آنطور که هستند ببینیم، آنگاه از مدح مداحان و ثنای ثنا جویان آن طور پریشان می شویم که امروز از عیب جویی دشمنان و شایعه سازی بدخواهان; و عیب جویی را آن گونه استقبال می کنیم که امروز از مداحی ها و یاوه گویی های ثناخوانان. اگر از آنچه ذکرشد به قلبت برسد، از ناملایمات و دروغ پردازیها ناراحت نمی شوی و آرامش قلب پیدا می کنی، که ناراحتی ها اکثرا از خودخواهی، است. خداوند همه ما را از آن نجات مرحمت فرماید. (53) 



يکشنبه 5/3/1392 - 14:24 - 0 تشکر 606211


راه های درمان بیماری شایعه سازی


تردیدی نیست که شایعه گر، را باید به چند مساله توجه داد:


1) شایعه پرداز باید به این حقیقت بیندیشد که مشمول نفرین الهی و در شمار دروغگویان است. قرآن، در برخی از موارد، رسما از کذب و کذاب نکوهش می کند و در برخی دیگر نیز باآهنگی دیگر آن را مذمت کرده است از جمله می فرماید:


«قتل الخراصون الذین هم فی غمرة ساهون ». (54)


مرگ بر دروغگویان، آن کسانی که در جهل و غفلت غوطه ورند.


خراصون کسانی هستند که مطلب بی اساس را به دیگران انتقال می دهند.


طبرسی در جوامع الجامع می نویسد:


«الخراصون... الکذابون المقدرون مالا یصح و هم اصحاب القول المختلف ».


خراصون به آن دسته از دروغگویانی گویند که مطلب را بر زبان ها می اندازند و از هر دری سخن می گویند.


خراصون، به کسانی گفته می شود که آراء و اقوال مختلف پیرامون عقائد و ایمان از آنان بر زبان جاری می شود. اینان در اقوال و گفتار خود دقت ندارند و گاهی به نقل مطالب بی اساس می پردازند، مطالب دروغ را بر زبان می آورند و در اثر غفلت و جهالت خود بدان توجه نمی کنند. (55)


2) به اهل شایعه باید توجه داد که از دیدگاه اسلام، مجاز نیست که هر چیزی را بر زبان آوردچنانکه امیرالمؤمنین علیه السلام در نهج البلاغه می فرماید:


«لا تقل ما لا تعلم بل لا تقل کل ما تعلم ». (56)


3) انسان باایمان در پرهیز از سخنان ناروا، از گفتن سخنان خوب نیز تا حدودی باید خودداری ورزد. به فرموده امام صادق علیه السلام:


«المؤمن ملجم ». (57)


و امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود:


«اذا تم العقل نقص الکلام ». (58)


4) حقیقت پیشگی و واقع گرایی را پیشه خود ساختن، یکی از راه های رهایی از بیماری شایعه سازی است. امام هفتم علیه السلام به هشام، این چنین رهنمود داد:


ای هشام! اگر در دست تو دانه گردویی است ولی همه مردم آن را جواهر پنداشته اند این پندار،تو را سود نبخشد چون، می دانی که آنچه در دست تو است گردوئی بیش نیست. همچنین اگر درمیان مشت تو، جواهری باشد، لکن مردم آن را گردو قلمداد کرده اند در این صورت نیز این پندار،واقعیت را دگرگون نمی سازد و زیانی به تو نمی رسد. (59)


5) پرهیز از خوشبینی بی جا یکی از راه های درمان و رهایی از بیماری شایعه سازی است.گرچه نباید بدون دلیل، به دیگران و سخنی که از آنان شنیده می شود بدبین بود ولی زمان شناسی را نیز نباید از نظر دور داشت. زیرا گاهی در جامعه ناامنی در باب گفتار و نیز تهاجم به حیثیت وآبروی افراد، حاکم است. امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود:


چیزی که از برادر مؤمن خود شنیده و یا دیده ای که به ظاهر ناپسند جلوه می کند، تلاش کن تاآن را به وجه احسن، تفسیر و تحلیل کنی مگر آنجا که بر جامعه، ناهنجاری از حیث خصلت،بدخواهی و عدم صداقت و صمیمیت میان افراد غلبه دارد و تباهی، تاروپود آن را فرا گرفته است. (60)


همچنین آن حضرت فرمود:


در جامعه بیمار، اگر کسی خوشبینی را پیشه خود ساخته و از این راه، ضربه ای به او وارد شود،جز خود را ملامت نکند. (61)


چنانکه امام هادی علیه السلام فرمودند:


هنگامی که زمانه به گونه ای است که عدالت و ایمان در میان مردم حاکمیت دارد در این صورت، نباید بی جهت به دیگران بدبین بود، مگر در مورد کسی که بی عدالتی از او دیده شده باشد. ولی اگر زمانه عکس آن باشد و بی عدالتی و لاابالی گری بر مردم حاکم باشد در این صورت نباید به مردم اعتماد جست، بلکه باید به آنان سوء ظن داشت مگر در باره کسی که شایستگی وعدالت او به اثبات رسیده باشد. (62)


6) اجراء تعزیر و یا حد الهی درباره شایعه گر یکی از راه های مبارزه با این عمل شوم است.


7) به شایعه گر باید توجه داد که عمل تو بدترین شیوه مردم آزاری است.


8) به شایعه گر باید توجه داد که عمل تو نوعی جنگ با خداست.


9) به شایعه گر باید توجه داد که گواهی و شهادت تو در جامعه از اعتبار ساقط است.


10) پرهیز از پرحرفی.


پرهیز از پرحرفی و روی آوردن به کم حرفی یا سکوت حکیمانه آدمی را از بیماری شایعه ونارواگوئی نجات می دهد. زیرا پرحرفی به هرزه گویی منجر می شود. به قول امیرالمؤمنین علیه السلام:


آن کس که زیاد سخن می گوید زیاد اشتباه می کند، و آن کس که زیاد اشتباه کندحیایش کم می شود و کسی که حیاتش کم شود، پارسائیش نقصان می پذیرد و کسی که پارسائیش نقصان پذیرد، قلبش می میرد و کسی که قلبش بمیرد، داخل دوزخ می شود وآن کس که به عیب های مردم چشم بدوزد و آن را شماره کند ولی همانها را خود داراباشد احمق واقعی است. (63) 


يکشنبه 5/3/1392 - 14:24 - 0 تشکر 606212



 1) اسراء، 36.


2) اسراء (17): 36.


3) ر.ک: فیض کاشانی، تفسیر صافی، ج 3، ص 192.


4) فخر رازی، تفسیر کبیر، نشر دارالفکر، ج 20، ص 211، علامه طباطبائی، المیزان، ج 13، ص 94.


5) یس (36): 64.


6) ر.ک: نهج البلاغه، حکمت، شماره 383.


7) ر.ک: علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 75، ص 275.


8) ر.ک: دهخدا، لغت نامه، واژه شایعه.


9) ر.ک: نرمان، ل، مان، اصول روانشناسی، ترجمه دکتر ساعتچی، فصل لغت نامه، جلد دوم، ص 649.


10) ر.ک: راغب، مفردات، ماده شیع.


11) ر.ک: داستان بازگشت رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم از جنگ بنی مصطلق و پیش آمدن مساله افک، همین نوشتار.


12) نهج البلاغه، حکمت، 461.


13) نور (24): 19.


14) وسایل الشیعه، ج 12، ص 296، چاپ جدید.


15) طریحی، مجمع البحرین، ج 4ص 354، نشر دارالهدی.


16) نور (24): 19.


17) طبرسی، مفسر مجمع البیان ذیل آیه افک می نویسد: هر گونه دروغی را افک نمی گویند بلکه به دروغ مهم که مساله را دگرگون درجامعه معرفی می نماید، افک گفته می شود.


18) لولا اذ سمعتوه ظن المؤمنین والمؤمنات بانفسهم خیرا و قالوا هذا افک مبین (نور - 11).


19) نور (24): 19.


20) ر.ک: جصاص، احکام القرآن، ج 3، ص 447، ذیل آیه 19 سوره نور.


21) ر.ک: طبرسی، مجمع البیان، ذیل آیه 19، سوره نور.


22) ر.ک: طریحی، مجمع البیان، ماده افک.


23) لئن لم ینته المنافقون والذین فی قلوبهم مرض والمرجفون فی المدینة لنغرینک بهم ثم لا یجاورونک فیها الا قلیلا ملعونین اینماثقفوا اخذوا و قتلوا تقتیلا. (س 31، 61)


24) ر.ک: علامه طباطبائی، المیزان، ج 6، ص 345 و 340، والذین یشیعون الاخبار الکاذبة فی المدینة لالقاء الاضطراب بین المسلمین.


25) الرجفة: الزلزلة (کشاف ج 3، ص 561) سمی بها الخبر الکاذب لتزلزله.


26) علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، ج 2، ص 199.


27) ر.ک: تفسیر شبر، ذیل آیه 60 سوره احزاب.


28) ر.ک: زمخشری، الکشاف، ج 3، چاپ البلاغه، ص 561.


29) ر.ک: تفسیر کبیر، ج 25، ص 261.


30) ر.ک: فخر رازی، ج 25، ص 232، ذیل آیه 61 احزاب.


31) ر.ک: نهج البلاغه، خطبه 78.


32) ر.ک: نهج البلاغه، حکمت، شماره 343.


33) فلیکفف من علم منکم عیب غیره لما یعلم من عیب نفسه، و لیکن الشکر شاغلا له علی معافاته مما ابتلی به غیره، ایها الناس من عرف من اخیه وثیقة دین و سداد طریق، فلا یسمعن فیه اقاویل الرجال (الناس) اما انه قد یرمی الرامی، و تخطی ء السهام، و یحیل الکلام، و باطل ذلک یبور، والله سمیع و شهید. اما انه لیس بین الحق و الباطل الا اربع اصابع فسئل علیه السلام، عن معنی قوله هذا،فجمع اصابعه و وضعها بین اذنه و عینه ثم قال:


الباطل ان تقول سمعت، والحق ان تقول رایت! ر.ک: نهج البلاغه، نامه 141.


34) لئن لم ینته المنافقون والذین فی قلوبهم مرض والمرجفون فی المدینة لنغرینک بهم ثم لا یجاورونک فیها الا قلیلا ملعونین اینماثقفوا اخذوا و قتلوا تقتیلا سنة الله فی الذین خلوا من قبل و لن تجد لسنة الله تبدیلا).


35) ر.ک: تفسیر شبر ذیل آیه 60 سوره احزاب (فی الذین خلوا من قبل: من الامم الماضیة فی منافقینهم المرجفون للمومنین).


36) ر.ک: تفسیر شبر، ذیل آیه 60 سوره احزاب.


37) غرر الحکم.


38) ر.ک: نهج البلاغه، خطبه 78.


39) فخر رازی، تفسیر کبیر، ج 23، ص 183، ذیل آیه 19 نور.


40) ر.ک: مجلسی، بحارالانوار، ج 2، ص 94 و ج 72، ص 264.


41) فخر رازی، تفسیر کبیر، ج 23، ص 183، ذیل آیه 19 نور.


42) فخر رازی، تفسیر کبیر، ج 23، ص 183 ذیل آیه 19 نور.


43) کلینی، اصول کافی، ج 2، باب سترالذنوب.


44) اصول کافی، باب التعبیر، ر.ک: ابن جمعه، تفسیر نورالثقلین، ج 3، ذیل آیه 19، سوره نور.


45) ر.ک: ابن جمعه، نورالثقلین، ذیل آیه 19، سوره نور.


46) نور (24): 25.


47) ر.ک: سیوطی، تفسیرالجلالین، ذیل آیه.


48) فخر رازی، تفسیر کبیر، ج 23، ص 183.


49) ر.ک: حر عاملی، وسایل الشیعه، ج 8، باب 145 کتاب الحج. راوی می گوید: سمعت الصادق یقول: قال الله عزوجل لیاذن بحرب منی من اذی عبدی المؤمن ولیامن غضبی من اکرم عبدی المؤمن.


50) ر.ک: شیخ طوسی، النهایة مبحث الحدود، نشر قدس محمدی قم، ص 728-729.


51) ر.ک: شیخ طوسی، النهایة مبحث الحدود، نشر قدس محمدی قم، ص 728-729.


52) ر.ک: الحسن الحلی، تبصرة المتعلمین، فی القذف، نشر طهران، ص 187.


53) ر.ک: حضرت امام خمینی قدس سره، نقطه عطف، مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام چاپ اول، بهار 1369.


54) ذاریات (51): 10.


55) ر.ک: فیض کاشانی، تفسیرالصافی، ذیل آیه 10 سوره الذاریات.


56) ر.ک: نهج البلاغه، قصار.


57) ر.ک: بحارالانوار، ج 75، ص 275، روایات 8.


58) ر.ک: نهج البلاغه، قصار، 71.


59) امام هفتم علیه السلام فرمود:


یا هشام لو کان فی یدک جوزة و قال الناس لؤلؤة ما کان ینفعک و انت تعلم انها جوزة ولو کان فی یدک لؤلؤة و قال الناس انهاجوزة ما ضرک و انت تعلم انها لؤلؤء. تحف العقول، بخش امام هفتم، ص 386.


60) قال امیرالمؤمنین علیه السلام ضع امر اخیک علی احسنه حتی یاتیک منه ما یغلبک ولا تظنن بکلمة خرجت من اخیک سوء و انت تجدلها فی الخیر محتملا. بحار، ج 75، ص 196.


61) در نهج البلاغه آمده است: اذا استولی الصلاح علی الزمان و اهله ثم اساء رجل الظن برجل لم تظهر منه خزیة فقد ظلم و اذااستولی الفساد علی الزمان و اهله فما حسن رجل الظن برجل فقد غرر .


62) الامام الهادی علیه السلام: اذا کان زمان العدل فیه اغلب من الجور فحرام ان یظن باحد سوء حتی یعلم ذالک منه و اذا کان زمان الجوراغلب فیه من العدل فلیس لاحد این یظن باحد خیرا ما لم یعلم ذلک منه. ر.ک: بحار الانوار، ج 78، ص 370.


63) و من کثر کلامه کثر خطوه، و من کثر خطوه قل حیاؤه، و من قل حیاؤه قل ورعه، و من قل ورعه مات قلبه، و من مات قلبه دخل النار، و من نظر فی عیوب الناس فانکرها، ثم رضیها لنفسه، فذلک الاحمق بعینه. ر.ک: نهج البلاغه، کمت شماره 3449. 


http://www.hawzah.net/fa/magazine/magart/4210/4231/27772

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.