• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن مدیریت > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
مدیریت (بازدید: 4841)
دوشنبه 12/1/1392 - 17:2 -0 تشکر 596460
کسی میدونه چطوری میشه برند شد؟

سلام دوستان
به نظر شما شرکتایی که در عرض مدت کوتاهی تونستن نظر اکثریت رو جلب کنن و به نوعی یه برند بشن چه کارایی انجام دادن؟
فرآیند Brand سازی اونا چی بوده که اعتماد مردم تا این حد به اونا جلب میشه؟
چرا طرفداران یه برند اونقدر تعصب دارن رو اون برندشون که حتی اگر بالاترین قیمت هم داده بشه بازم از اون محصول استفاده میکنن؟
صرفا تبلیغات؟یا نوع محصولات؟یا برخورد یا ....
چه کارهایی میشه کرد تا یه برند شد؟

من از اين كوه بالا خواهم رفت.ميگويند ارتفاعش زياد است.راهش طولاني و شيب دار است,پر از صخره و صعود به آن بيش از حد دشوار است.كارخودم است.از آن بالا خواهم رفت.به زودي مرا خواهي ديد كه از قله برايتان دست تكان ميدهم يا از فرط تلاش بر دامنه جان ميسپارم

پنج شنبه 29/1/1392 - 14:28 - 0 تشکر 598731

باسلام

در تولید و عرضه لباس و وسایل منزل شرکت مارمات در گروه شرکت هایی قرار میگیره که در این زمینه حرف اول میزنه.خوب چطور برند شد؟

رییس شرکت مارمات براین باور بود که بهترین راه برای موفق موفق ساختن یه شرکت اینه که ابتدا به یک یا دو هدف عمده توجه بشه.اولین قدم مدیران شرکت به این نتیجه رسیدند که عمده ترین هدف شرکت در حال حاضر تحویل دادن جنس به مشتری هست.خوب شرکت بای رسیدن به این هدف باید رشد نامحدود رو فراموش میکردبنابراین فروشندگان این شرکت حق نداشتند در 18 ماه اول فعالیت شرکت روی انجام دادن فعالیت یا هدفی جدید حساب باز کنند.خوب شرکت تونست تو این راستا خدمات ارزنده ای رو به مشتریانش بده و وفاداری اون ها رو تضمین کنه.هر کاری که اثر منفی روی شرکت می تونست بزارره رو به تعویق می انداختند مثلا هیچ محصول جدیدی به بازار عرضه نشدو سایر طرح ها به تعویق می افتاد .و کارکنان تمام روزهای هفته رو کار میکردند.مثلا محصولات سفارش داده شده دو هفته پیش از موعد تحویل داده می شد به مشتری ها.خوب بعد از حل مساله یا هدف عمده بدست اوردن مشتریان وفادار برای محصولات شرکت و تحویل به موقع محصولات به اون ها  شروع کردند به سمت طرح ها و فعالیت های جدید معوقه که حالا میتونستن با فراغ بال پیگیریشون کنند پرداختند

مثلا هدف بعدی هدایت کردن منابع و مواد اولیه در مسیر عرضه محصول جدید بود یعنی ساخت کیسه خواب جدید ضد اب تا در این زمینه با محصولات شرکت رقیب بافته های گُر رقابت کنه.

هدف بعدی مدیران شرکت توجه به جنبه های بازاریابی محصولاتشون بود و در معرض دید همه قرار دادن وشناسایی نام و نشان تجاری (برند) محصولاتشون بود و در این راه بودجه تبلیغاتی و بازاریابی را 3 برابر کردند و تبلیغاتشون رو در 3 نشریه مشهور ارائه کردند .و مسئولان بازاریابی شروع کردند به تبلیغات جدید و خلاق. و در 6 نشریه تبلیغ کردند.برای دایره فروششون یک معاون جدید انتخاب کردند و گستره فروش رو افزایش دادند.

طرح دیگه شرکت بهبود خدمات رسانی به مشتریان بود که در این راه سیستم کامپیوتری و تلفن مجانی (مشتری با هزینه شرکت تلفن بزنه)بکار بردند.پس برای برند شدن اول شرکت مارمات اومد بر هدف های محدود و متناسب با وضعیت کنونی شرکت تاکید میکرد.و کم کم هدف ها رو بزرگتر می کرد متناسب با افزایش توانایی هاش در بازار رقبا.

در کل برای برند شدن یهویی نمی شه یه جهش بلند کرد همون طور که شرکت مارمات رو گفتم باید قدم به قدم براساس جایگاه شرکت در بازار رقبا و توانایی هایی که شرکت در همون زمان داره استراتژی مناسب رو انتخاب کرد تا در مسیر برند شدن درست قدم بردارند مدیرا.

البته برای برند شدن من میام تمام این فرایندها رو در سه فرایند خلاصه میکنم که میتونه برای تمام شرکت ها و کارخانه های امروزی کشور مفید باشه و فرایندهای مناسب مدیریت در دهه اخیر هست

1 مدیریت سرمایه فکری انسانی (human intellectual capital management

2 – مدیریت سرمایه فکری ساختاری (structural intellectual capital management

3- مدیریت سرمایه فکری رابطه ای (relational intellectual capital management
البته لازم به ذکره این سه فرایندا میتونید در کتاب سرمایه فکری دکتر خاوندکار پیدا کنید
همچنین میتونید با دیدگاه های اقایون BONTIS و SVEBY بونتیس و سویبی هم در این مورد اشنا بشید
در مورد نظر اقا یا خانوم هیستوگرام در مورد اینکه نمی شه با پایین اوردن هزینه کیفیت رو حفظ کرد میتونن مراجعه کنن به استراتژی های اقای مایکل پورتر بخوصوص استراتژی رهبری هزینه.
استراتژی رقابتی مایکل پورتر 3 تاست
1- استراتژی کاهش هزینه (رهبری هزینه)
2- استراتژی متمایز ساختن محصول
3- استراتژی تمرکز
اقا /خانوم هیستوگرام لطفا برن بخش استراتژی کاهش هزینه رو ببینن متوجه میشن
چون خیلی نوشتم حوصلم هم نمیشه دوستان خودشون پیگیری کنن از طریق کتب یا سایت ها

پنج شنبه 29/1/1392 - 14:53 - 0 تشکر 598737

maxveber گفته است :
[quote=maxveber;847058;598731]

باسلام

در تولید و عرضه لباس و وسایل منزل شرکت مارمات در گروه شرکت هایی قرار میگیره که در این زمینه حرف اول میزنه.خوب چطور برند شد؟

رییس شرکت مارمات براین باور بود که بهترین راه برای موفق موفق ساختن یه شرکت اینه که ابتدا به یک یا دو هدف عمده توجه بشه.اولین قدم مدیران شرکت به این نتیجه رسیدند که عمده ترین هدف شرکت در حال حاضر تحویل دادن جنس به مشتری هست.خوب شرکت بای رسیدن به این هدف باید رشد نامحدود رو فراموش میکردبنابراین فروشندگان این شرکت حق نداشتند در 18 ماه اول فعالیت شرکت روی انجام دادن فعالیت یا هدفی جدید حساب باز کنند.خوب شرکت تونست تو این راستا خدمات ارزنده ای رو به مشتریانش بده و وفاداری اون ها رو تضمین کنه.هر کاری که اثر منفی روی شرکت می تونست بزارره رو به تعویق می انداختند مثلا هیچ محصول جدیدی به بازار عرضه نشدو سایر طرح ها به تعویق می افتاد .و کارکنان تمام روزهای هفته رو کار میکردند.مثلا محصولات سفارش داده شده دو هفته پیش از موعد تحویل داده می شد به مشتری ها.خوب بعد از حل مساله یا هدف عمده بدست اوردن مشتریان وفادار برای محصولات شرکت و تحویل به موقع محصولات به اون ها  شروع کردند به سمت طرح ها و فعالیت های جدید معوقه که حالا میتونستن با فراغ بال پیگیریشون کنند پرداختند

مثلا هدف بعدی هدایت کردن منابع و مواد اولیه در مسیر عرضه محصول جدید بود یعنی ساخت کیسه خواب جدید ضد اب تا در این زمینه با محصولات شرکت رقیب بافته های گُر رقابت کنه.

هدف بعدی مدیران شرکت توجه به جنبه های بازاریابی محصولاتشون بود و در معرض دید همه قرار دادن وشناسایی نام و نشان تجاری (برند) محصولاتشون بود و در این راه بودجه تبلیغاتی و بازاریابی را 3 برابر کردند و تبلیغاتشون رو در 3 نشریه مشهور ارائه کردند .و مسئولان بازاریابی شروع کردند به تبلیغات جدید و خلاق. و در 6 نشریه تبلیغ کردند.برای دایره فروششون یک معاون جدید انتخاب کردند و گستره فروش رو افزایش دادند.

طرح دیگه شرکت بهبود خدمات رسانی به مشتریان بود که در این راه سیستم کامپیوتری و تلفن مجانی (مشتری با هزینه شرکت تلفن بزنه)بکار بردند.پس برای برند شدن اول شرکت مارمات اومد بر هدف های محدود و متناسب با وضعیت کنونی شرکت تاکید میکرد.و کم کم هدف ها رو بزرگتر می کرد متناسب با افزایش توانایی هاش در بازار رقبا.

در کل برای برند شدن یهویی نمی شه یه جهش بلند کرد همون طور که شرکت مارمات رو گفتم باید قدم به قدم براساس جایگاه شرکت در بازار رقبا و توانایی هایی که شرکت در همون زمان داره استراتژی مناسب رو انتخاب کرد تا در مسیر برند شدن درست قدم بردارند مدیرا.

البته برای برند شدن من میام تمام این فرایندها رو در سه فرایند خلاصه میکنم که میتونه برای تمام شرکت ها و کارخانه های امروزی کشور مفید باشه و فرایندهای مناسب مدیریت در دهه اخیر هست

1 مدیریت سرمایه فکری انسانی (human intellectual capital management

2 – مدیریت سرمایه فکری ساختاری (structural intellectual capital management

3- مدیریت سرمایه فکری رابطه ای (relational intellectual capital management


سلام
استاد بابت پاسخ کاملتون بسیار ممنونم
پس اهدافمون رو برای مدت کم باید کوچیکتر کنیم تا حداقل یه شاخصه قوی و منحصر به فرد برای رقابت داشته باشیم
اون سه مورد آخر هم خلاصه در عین اینکه هر مدوم یه کتاب تفسیر داشتند
تشکر فراوان استاد
عالییی

من از اين كوه بالا خواهم رفت.ميگويند ارتفاعش زياد است.راهش طولاني و شيب دار است,پر از صخره و صعود به آن بيش از حد دشوار است.كارخودم است.از آن بالا خواهم رفت.به زودي مرا خواهي ديد كه از قله برايتان دست تكان ميدهم يا از فرط تلاش بر دامنه جان ميسپارم

پنج شنبه 29/1/1392 - 16:18 - 0 تشکر 598750

خیلی دوست دارم تو این بحث شرکت کنم ولی اطلاعاتم زیر صفره.

اما کلی دارم لذت میبرم از این بحث. به به

دستتون درد نکنه.


 

« معجزه خبر نمی کند، با احتیاط ناامید شوید ! »

 

پنج شنبه 29/1/1392 - 17:27 - 0 تشکر 598764

ملك الشعرا گفته است :
[quote=ملك الشعرا;119644;598750]
خیلی دوست دارم تو این بحث شرکت کنم ولی اطلاعاتم زیر صفره.

اما کلی دارم لذت میبرم از این بحث. به به

دستتون درد نکنه.



یعنی آدم گاها دچار بحران میشه که ملک الشعرای بهار هم اینقدر متواضع بود آیا؟
خانم ملک الشعرا....برون افکن آنچه در چنته داری...برون افکن
خساست خرج نده.زکات علم نشر اونه وااا

من از اين كوه بالا خواهم رفت.ميگويند ارتفاعش زياد است.راهش طولاني و شيب دار است,پر از صخره و صعود به آن بيش از حد دشوار است.كارخودم است.از آن بالا خواهم رفت.به زودي مرا خواهي ديد كه از قله برايتان دست تكان ميدهم يا از فرط تلاش بر دامنه جان ميسپارم

پنج شنبه 29/1/1392 - 19:15 - 0 تشکر 598795

سلام
واقعا از حضور استاد در این انجمن خوشحالم و به نظرم در روند انجمن مدیریت تبیان، داره تبدیل به یک نقطه عطف میشه. نظرات و بحث های متمایز ایشون منو که به وجد آورده.
فقط یک توضیح در مورد نظر قبلیم :
در مثالی که زدم منظور تقابل بهترین قیمت و بهترین کیفیت در بازار بود.  منکر این موضوع که همواره میشه با بهبود مستمر در فرایندها، طراحی ها، تجهیزات و ... هزینه ها رو کاهش و در عین حال کیفیت رو افزایش داد نیستم. منتها رقبا هم می تونن بهبود مستمر داشته باشند و متناسب با ما بهبود پیدا کنن و ممکنه با به وجود آمدن چنین شرایطی ، فقط جایگاه قبلیمون رو در ویژگی مورد نظر (از نظر رده بندی) در بازار حفظ کنیم. ولی اگه روی یکی از این دو ویژگی متمرکز بشیم و تا حدودی از اون یکی بزنیم، میتونیم در همون ویژگی در بازار بهترین بشیم. راستش من ندیدم شرکتی بتونه بهترین کیفیت رو با بهترین قیمت در بازار عرضه کنه. مثال : در بازار تلویزیون اکثرا سونی رو به کیفیتش میشناسن و میشه ادعا کرد بالاترین کیفیت رو داره. اما هیچ وقت قیمتش از سامسونگ که کیفیت خوبی هم داره ( نه بهترین کیفیت) کمتر نشده. و به العکس. و خوب هر کدوم طرفدارای خودشون رو دارن.
خیلی خوشحال میشم نظر و نقدتون رو در مورد این توضیحاتم بدونم.
ممنونم

پنج شنبه 29/1/1392 - 22:7 - 0 تشکر 598805

Histogram گفته است :
[quote=Histogram;829323;598795]سلام
واقعا از حضور استاد در این انجمن خوشحالم و به نظرم در روند انجمن مدیریت تبیان، داره تبدیل به یک نقطه عطف میشه. نظرات و بحث های متمایز ایشون منو که به وجد آورده.
فقط یک توضیح در مورد نظر قبلیم :
در مثالی که زدم منظور تقابل بهترین قیمت و بهترین کیفیت در بازار بود.  منکر این موضوع که همواره میشه با بهبود مستمر در فرایندها، طراحی ها، تجهیزات و ... هزینه ها رو کاهش و در عین حال کیفیت رو افزایش داد نیستم. منتها رقبا هم می تونن بهبود مستمر داشته باشند و متناسب با ما بهبود پیدا کنن و ممکنه با به وجود آمدن چنین شرایطی ، فقط جایگاه قبلیمون رو در ویژگی مورد نظر (از نظر رده بندی) در بازار حفظ کنیم. ولی اگه روی یکی از این دو ویژگی متمرکز بشیم و تا حدودی از اون یکی بزنیم، میتونیم در همون ویژگی در بازار بهترین بشیم. راستش من ندیدم شرکتی بتونه بهترین کیفیت رو با بهترین قیمت در بازار عرضه کنه. مثال : در بازار تلویزیون اکثرا سونی رو به کیفیتش میشناسن و میشه ادعا کرد بالاترین کیفیت رو داره. اما هیچ وقت قیمتش از سامسونگ که کیفیت خوبی هم داره ( نه بهترین کیفیت) کمتر نشده. و به العکس. و خوب هر کدوم طرفدارای خودشون رو دارن.
خیلی خوشحال میشم نظر و نقدتون رو در مورد این توضیحاتم بدونم.
ممنونم

هیستوگرام بزرگوار سلام
فارغ از اینکه متوجه منظورتون شده بودیم نکته ای که مد نظرم بود رو گفتین
اینکه شرکت هایی که قیمتشونم پایین نیست چیکار کرن که مشتری خودشون رو دارن؟
یا تو بعضی موارد مثل اپل چرا اینقدر تعصبی هستن؟
حالا میگیم چون اپل سخت افزارش خوبه.در مورد طرفدارای تعصبی کوکاکولا و پپسی چی؟اونارو بعید میدونم چندان فرق کیفی داشته باشن

من از اين كوه بالا خواهم رفت.ميگويند ارتفاعش زياد است.راهش طولاني و شيب دار است,پر از صخره و صعود به آن بيش از حد دشوار است.كارخودم است.از آن بالا خواهم رفت.به زودي مرا خواهي ديد كه از قله برايتان دست تكان ميدهم يا از فرط تلاش بر دامنه جان ميسپارم

پنج شنبه 29/1/1392 - 22:9 - 0 تشکر 598807

maxveber گفته است :
[quote=maxveber;847058;598731]

باسلام

در تولید و عرضه لباس و وسایل منزل شرکت مارمات در گروه شرکت هایی قرار میگیره که در این زمینه حرف اول میزنه.خوب چطور برند شد؟

رییس شرکت مارمات براین باور بود که بهترین راه برای موفق موفق ساختن یه شرکت اینه که ابتدا به یک یا دو هدف عمده توجه بشه.اولین قدم مدیران شرکت به این نتیجه رسیدند که عمده ترین هدف شرکت در حال حاضر تحویل دادن جنس به مشتری هست.خوب شرکت بای رسیدن به این هدف باید رشد نامحدود رو فراموش میکردبنابراین فروشندگان این شرکت حق نداشتند در 18 ماه اول فعالیت شرکت روی انجام دادن فعالیت یا هدفی جدید حساب باز کنند.خوب شرکت تونست تو این راستا خدمات ارزنده ای رو به مشتریانش بده و وفاداری اون ها رو تضمین کنه.هر کاری که اثر منفی روی شرکت می تونست بزارره رو به تعویق می انداختند مثلا هیچ محصول جدیدی به بازار عرضه نشدو سایر طرح ها به تعویق می افتاد .و کارکنان تمام روزهای هفته رو کار میکردند.مثلا محصولات سفارش داده شده دو هفته پیش از موعد تحویل داده می شد به مشتری ها.خوب بعد از حل مساله یا هدف عمده بدست اوردن مشتریان وفادار برای محصولات شرکت و تحویل به موقع محصولات به اون ها  شروع کردند به سمت طرح ها و فعالیت های جدید معوقه که حالا میتونستن با فراغ بال پیگیریشون کنند پرداختند

مثلا هدف بعدی هدایت کردن منابع و مواد اولیه در مسیر عرضه محصول جدید بود یعنی ساخت کیسه خواب جدید ضد اب تا در این زمینه با محصولات شرکت رقیب بافته های گُر رقابت کنه.

هدف بعدی مدیران شرکت توجه به جنبه های بازاریابی محصولاتشون بود و در معرض دید همه قرار دادن وشناسایی نام و نشان تجاری (برند) محصولاتشون بود و در این راه بودجه تبلیغاتی و بازاریابی را 3 برابر کردند و تبلیغاتشون رو در 3 نشریه مشهور ارائه کردند .و مسئولان بازاریابی شروع کردند به تبلیغات جدید و خلاق. و در 6 نشریه تبلیغ کردند.برای دایره فروششون یک معاون جدید انتخاب کردند و گستره فروش رو افزایش دادند.

طرح دیگه شرکت بهبود خدمات رسانی به مشتریان بود که در این راه سیستم کامپیوتری و تلفن مجانی (مشتری با هزینه شرکت تلفن بزنه)بکار بردند.پس برای برند شدن اول شرکت مارمات اومد بر هدف های محدود و متناسب با وضعیت کنونی شرکت تاکید میکرد.و کم کم هدف ها رو بزرگتر می کرد متناسب با افزایش توانایی هاش در بازار رقبا.

در کل برای برند شدن یهویی نمی شه یه جهش بلند کرد همون طور که شرکت مارمات رو گفتم باید قدم به قدم براساس جایگاه شرکت در بازار رقبا و توانایی هایی که شرکت در همون زمان داره استراتژی مناسب رو انتخاب کرد تا در مسیر برند شدن درست قدم بردارند مدیرا.

البته برای برند شدن من میام تمام این فرایندها رو در سه فرایند خلاصه میکنم که میتونه برای تمام شرکت ها و کارخانه های امروزی کشور مفید باشه و فرایندهای مناسب مدیریت در دهه اخیر هست

1 مدیریت سرمایه فکری انسانی (human intellectual capital management

2 – مدیریت سرمایه فکری ساختاری (structural intellectual capital management

3- مدیریت سرمایه فکری رابطه ای (relational intellectual capital management
البته لازم به ذکره این سه فرایندا میتونید در کتاب سرمایه فکری دکتر خاوندکار پیدا کنید
همچنین میتونید با دیدگاه های اقایون BONTIS و SVEBY بونتیس و سویبی هم در این مورد اشنا بشید
در مورد نظر اقا یا خانوم هیستوگرام در مورد اینکه نمی شه با پایین اوردن هزینه کیفیت رو حفظ کرد میتونن مراجعه کنن به استراتژی های اقای مایکل پورتر بخوصوص استراتژی رهبری هزینه.
استراتژی رقابتی مایکل پورتر 3 تاست
1- استراتژی کاهش هزینه (رهبری هزینه)
2- استراتژی متمایز ساختن محصول
3- استراتژی تمرکز
اقا /خانوم هیستوگرام لطفا برن بخش استراتژی کاهش هزینه رو ببینن متوجه میشن
چون خیلی نوشتم حوصلم هم نمیشه دوستان خودشون پیگیری کنن از طریق کتب یا سایت ها


سلام استاد
حالتون خوبه؟
ممنونم از پاسخ کامل و بلند بالای شما
حضور شما باعث افتخار منه :)
...
بازم ممنونم از حضورتون .. انشالله این حضور بلند مدت باشه :)

میدونی فرق انجمن مدیریت با انجمنای دیگه چیه ؟

دوست داری بدونی ؟ خب فرقش اینه : همه ی انجمنهای تخصصی تبیان فقط یه مدیر داره ، ولی تو انجمن مدیریت هر کس بیاد و فعالیت کنه

خودش یه مدیره پس بیا انجمن مدیریت و با چشمان یک مدیر نگاه کن

 

سه شنبه 31/2/1392 - 16:10 - 0 تشکر 605259

maxveber گفته است :
[quote=maxveber;847058;598731]

باسلام

در تولید و عرضه لباس و وسایل منزل شرکت مارمات در گروه شرکت هایی قرار میگیره که در این زمینه حرف اول میزنه.خوب چطور برند شد؟

رییس شرکت مارمات براین باور بود که بهترین راه برای موفق ساختن یه شرکت اینه که ابتدا به یک یا دو هدف عمده توجه بشه.اولین قدم مدیران شرکت به این نتیجه رسیدند که عمده ترین هدف شرکت در حال حاضر تحویل دادن جنس به مشتری هست.خوب شرکت برای رسیدن به این هدف باید رشد نامحدود رو فراموش میکردبنابراین فروشندگان این شرکت حق نداشتند در 18 ماه اول فعالیت شرکت روی انجام دادن فعالیت یا هدفی جدید حساب باز کنند.خوب شرکت تونست تو این راستا خدمات ارزنده ای رو به مشتریانش بده و وفاداری اون ها رو تضمین کنه.هر کاری که اثر منفی روی شرکت می تونست بزارره رو به تعویق می انداختند مثلا هیچ محصول جدیدی به بازار عرضه نشدو سایر طرح ها به تعویق می افتاد .و کارکنان تمام روزهای هفته رو کار میکردند.مثلا محصولات سفارش داده شده دو هفته پیش از موعد تحویل داده می شد به مشتری ها.خوب بعد از حل مساله یا هدف عمده بدست اوردن مشتریان وفادار برای محصولات شرکت و تحویل به موقع محصولات به اون ها  شروع کردند به سمت طرح ها و فعالیت های جدید معوقه که حالا میتونستن با فراغ بال پیگیریشون کنند پرداختند

مثلا هدف بعدی هدایت کردن منابع و مواد اولیه در مسیر عرضه محصول جدید بود یعنی ساخت کیسه خواب جدید ضد اب تا در این زمینه با محصولات شرکت رقیب بافته های گُر رقابت کنه.

هدف بعدی مدیران شرکت توجه به جنبه های بازاریابی محصولاتشون بود و در معرض دید همه قرار دادن وشناسایی نام و نشان تجاری (برند) محصولاتشون بود و در این راه بودجه تبلیغاتی و بازاریابی را 3 برابر کردند و تبلیغاتشون رو در 3 نشریه مشهور ارائه کردند .و مسئولان بازاریابی شروع کردند به تبلیغات جدید و خلاق. و در 6 نشریه تبلیغ کردند.برای دایره فروششون یک معاون جدید انتخاب کردند و گستره فروش رو افزایش دادند.

طرح دیگه شرکت بهبود خدمات رسانی به مشتریان بود که در این راه سیستم کامپیوتری و تلفن مجانی (مشتری با هزینه شرکت تلفن بزنه)بکار بردند.پس برای برند شدن اول شرکت مارمات اومد بر هدف های محدود و متناسب با وضعیت کنونی شرکت تاکید میکرد.و کم کم هدف ها رو بزرگتر می کرد متناسب با افزایش توانایی هاش در بازار رقبا.

در کل برای برند شدن یهویی نمی شه یه جهش بلند کرد همون طور که شرکت مارمات رو گفتم باید قدم به قدم براساس جایگاه شرکت در بازار رقبا و توانایی هایی که شرکت در همون زمان داره استراتژی مناسب رو انتخاب کرد تا در مسیر برند شدن درست قدم بردارند مدیرا.

البته برای برند شدن من میام تمام این فرایندها رو در سه فرایند خلاصه میکنم که میتونه برای تمام شرکت ها و کارخانه های امروزی کشور مفید باشه و فرایندهای مناسب مدیریت در دهه اخیر هست

1 مدیریت سرمایه فکری انسانی (human intellectual capital management

2 – مدیریت سرمایه فکری ساختاری (structural intellectual capital management

3- مدیریت سرمایه فکری رابطه ای (relational intellectual capital management
البته لازم به ذکره این سه فرایندا میتونید در کتاب سرمایه فکری دکتر خاوندکار پیدا کنید
همچنین میتونید با دیدگاه های اقایون BONTIS و SVEBY بونتیس و سویبی هم در این مورد اشنا بشید
در مورد نظر اقا یا خانوم هیستوگرام در مورد اینکه نمی شه با پایین اوردن هزینه کیفیت رو حفظ کرد میتونن مراجعه کنن به استراتژی های اقای مایکل پورتر بخوصوص استراتژی رهبری هزینه.
استراتژی رقابتی مایکل پورتر 3 تاست
1- استراتژی کاهش هزینه (رهبری هزینه)
2- استراتژی متمایز ساختن محصول
3- استراتژی تمرکز

اقا /خانوم هیستوگرام لطفا برن بخش استراتژی کاهش هزینه رو ببینن متوجه میشن
چون خیلی نوشتم حوصلم هم نمیشه دوستان خودشون پیگیری کنن از طریق کتب یا سایت ها


سلام دوستان
من این مدت خیلی گرفتار بودم نتونستم بیام این تاپیک ولی همون موقع که شما باز براتون سوال پیش اومد استاد یه کتاب بهم دادن که از اون بیام سوال شما رو جواب بدم و گفتن که توی همین پست هم توضیح دادن میشه پس از یک مدت و طی کردن این مراحل برند شد به طوری که با داشتن قیمت گرون و یا نه چندان ارزون بازم طرفدارای تعصبی رو حفظ کرد .
الان من در نقش اسیستِ استاد این پست رو میذارم !!! 
...
خب حالا خودم اون سه تا استراتژی رو براتون میگم که بیشتر رفع ابهام بشه و معلوم بشه که یه شرکت چطوری میتونه بعد از یه مدتی هم جنس گرون داشته باشه هم مشتری تعصبی
گام اول
کاهش هزینه : در این استراتژی رهبری در صدد کاهش دادن هزینه ها برمی آید ، میکوشد از طریق کاهش دادن هزینه ها ، در مقایسه با شرکت های رقیب به سهم بیشتری از بازار دست یابد .رهبری مبتنی بر کاهش هزینه به این معنی است که شرکت مخصولات و خدمات را به قیمت های رقابتی عرضه میکند ولی از کیفیت مخصولات نمیکاهد و به سودی معقول تن در میدهد .کامپیوتر کام پک از این شیوه ی رهبری استفاده کرد ، هزینه ها را کاهش داد و توانست به هدف اصلی برسد ( هدف اصلی شرکت این بود که در عرضه ی کامپیوتر در دنیا اول شود) شرکتی که از این شیوه ی رهبری استفاده کند میتواند در برابر شرکت های رقیب ایستادگی کند ، زیرا مشتریان نمیتوانند محصولاتی با کیفیت بالا وقیمت ارزانتر پیدا کنند .
گام دوم 
متمایز ساختن محصول : سازمان در صدد بر می آید تا محصولات و خدماتی را که در آن صنعت ارائه میکند ( نسبت به محصولات و خدمات شرکت های رقیب ) متمایز نماید . امکان دارد یک شرکت دست به کار تبلیغاتی زیاد شود ، درباره ی ویژگی های متمایز و برجسته ی محصولات خود دادسخن بدهد ، خدماتی استثنایی اراده کند یا از نوعی تکنولوژی پیشرفته استفاده نماید تا بتواند محصول خود را بدان گونه  درآورد که منحصر به فرد گردد. در این استراتژی مشتری هایی مورد هدف قرارا میگریند که به قیمت توجه زیادی نمیکنند ، بنابراین فعالیت می تواند سودبخش باشد . خودروهای مرسدس بنز ، وسایل و لوازم خانگی می تگ و قرص تایلنول در زمره ی محصولات شرکتهایی هستند که به سبب به کارگیری استراتژی متمایز نمودن محصول سودهای زیادی به بار می آورند .
به کارگیری استراتژی متمایز ساختن محصول میتواند از شدت رقابت بکاهد و هیچ نوع تهدیدی از بابت جایگزین شدن محصول متوجهتولید کنند نشود ، زیرا مشتریان به نام و نشان تجاری محصول وفادار میشوند .
گام سوم
تمرکز : در اجرای سومین استراتژی پورتر ، استراتژی تمرکز بر نوع خاصی از محصول ، سازمان میکوشد تا بر بخش هایی خاص از بازار یا گروهایی خاص از خریدار متمرکز شود . شرکت میخواهد از طریق کاهش هزینه ها یا متمایز ساختن محصول و محدود کردن بازار به این هدف برسد . نمونه ای از استراتژی تمرکز را میتوان در سازمان کارگزاری ادوارد جونز مشاهده کرد . این سازمان بر نیازهای سرمایه گذاری مناطق روستایی در آمریکا توجه نمود ، دامنه ی فعالیت های خود را به شهر های کوچک رسانید ، یعنی درست همان نقاطی که کارگزار بزرگ آمریکا، مریل لینچ ، حتی برای گرفتن بنزین هم در جایگاه های سوخت این شهرها توقف نمیکرد . این کارگزاری با روی آوردن به این بخش از بازار کوشید تا 1300 دفتر در این مناطق دایر کند و با توجه به فلسفه محافظه کارانه مردم این نواحی توانست بیش از 1 میلیون مشتری به خود جذب کند . 
...
خب ببینید دوستان این مراحل باید طی بشه تا مثلا شرکتی مثل سونی یا پپسی ضمن گرون بودن محصولاتش هنوز هم مشتری های وفادار و تعصبی خودش رو داشته باشه
مثلا شاید بگیم یه جوون 15 ساله که از تمام خدمات ابتدای این شرکت استفاده نکرده که الان یه مشتری تعصبی محسوب میشه .. یا همه که از خدمات اوایل سونی استفاده نکردن که الان وفادار و متعصب هستن .. ولی طی کردن تمام این مراحل باعث میشه این وفاداری هم به طور طبیعی و نشعت گرفته از کیفیت بوجود بیاد . هم اینکه به نظر من خود مردم بهترین مبلغین برای یک شرکت و محصولاتش میتونن باشن .. و این طرفداری به طور شخص به شخص هم میتونه انتقال پیدا کنه یعنی یکی که مزایا رو حس کرده خیلی خوب میتونه به دیگران هم القا کنه تا طرفدار این شرکت بشن .
...
امیدوارم توضیحاتم روشن گر این مسئله بوده باشه که چرا ضمن افزایش قیمت ، شرکت بازم طرفداران خاص خودش رو داره و مردم ضمن افزایش قیمت بازم طرفدار اون برند خواهند بود .
..
فردا امتحان کنترل کیفیت آماری دارما .. ولی با این حال یاد این تاپیک افتادم و الان دوساعت براش وقت گذاشتم
دعا کنید نمره عالی ازش بگیرم :)

میدونی فرق انجمن مدیریت با انجمنای دیگه چیه ؟

دوست داری بدونی ؟ خب فرقش اینه : همه ی انجمنهای تخصصی تبیان فقط یه مدیر داره ، ولی تو انجمن مدیریت هر کس بیاد و فعالیت کنه

خودش یه مدیره پس بیا انجمن مدیریت و با چشمان یک مدیر نگاه کن

 

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.