کل آیتم ها 35
اِنَّ مِن حَقِ الضَّیفِ اَن یُكرَم وَ اَن یُعِدَّ لَهُ الخِلال؛از حقوق میهمان است كه میزبان او را احترام كند و برایش خلال دندان فراهم نماید.
كافى، ج 6، ص 285، ح 3
رُئِىَ اَمیرُ المُؤمِنینَ حَزیناً فَقیلَ له: مِمَّ حُزنُكَ قالَ: لِسَبعٍ اَتَت لَم یَضِف اِلَینا ضَیفٌ؛[روزى] امام على علیه السلام غمگین دیده شد علت را از ایشان جویا شدند. فرمودند: چون هفت روز است كه میهمانى بر ما وارد نشده است.
مناقب آل ابى طالب، ج 1، ص 347
اِذا اَتاكَ اَخوكَ فَآتِهِ بِما عِندَكَ وَ اِذا دَعَوتَهُ فَتَكَلَّف لَهُ؛هرگاه برادرت ناخوانده بر تو وارد شد، همان غذایى كه در خانه دارى برایش بیاور و هرگاه او را دعوت كردى در پذیرایى از او خودت را به زحمت بینداز.
محاسن، ج 2، ص 410، ح 138
مَن اَحَبَّ اَن یُحِبّهُ اللَّهُ وَ رَسولُهُ فَلیَكُل مَع ضَیفِهِ؛هر كس دوست دارد كه خدا و رسولش او را دوست داشته باشند، با میهمان خود غذا بخورد.
تنبیه الخواطر، ج 2، ص 116
اِذا دُعىَ اَحَدُكُم اِلى طَعامٍ فَلا یَستَتبِعَنَّ وَ لَدَهُ فَاِنَّهُ اِن فَعَلَ ذلكَ، كانَ حَراماً وَ دَخَلَ غاصِباً؛هرگاه یكى از شما به میهمانى دعوت شد، فرزندش را به دنبال خود راه نیندازد كه اگر چنین كند، كار حرامى كرده و غاصبانه وارد خانه میزبان شده است.
كافى، ج 6 ، ص 270، ح 1
اَلضّیافَةُ اَوَّلُ یَومٍ وَ الثانى وَ الثالثُ وَ ما بَعدَ ذلِكَ فَاِنَّها صَدَقَةٌ تُصَدّق بِها عَلَیهِ؛میهمانى یك روز و دو روز و سه روز است، بعد از آن هر چه به او دهى صدقه محسوب مى شود.
كافى، ج 6 ، ص 283، ح 2
ثَلاثٌ لایُستَحیى مِنهُنَّ: خِدمَةُ الرَّجُلِ ضَیفَهُ وَقیامُهُ عَن مَجلِسِهِ لأَِبیهِ وَمُعَلِّمِهِ وَطَلَبُ الحَقِّ وَإن قَلّ؛از سه كار حیا نباید كرد: خدمت به میهمان، از جا برخاستن در برابر پدر و آموزگار خویش و طلب حق گرچه اندك باشد.
غررالحكم، ج3، ص338، ح4666
اَلمَكارِمُ عَشرٌ ، فَإنِ استَطَعتَ أن تَكونَ فیكَ فَلتَكُن... : صِدقُ الَبسِ ، وَصِدقُ اللِّسانِ ، وَأداءُ الأمانَةِ ، وَصِلَةُ الرَّحِمِ ، وَإقراءُ الضَّیفِ ، وَ إطعامُ السّائِلِ ، وَالمُكافاةُ عَلىَ الصَّنائعِ ، وَالتَّذَمُّمُ لِلجارِ ، وَالتَّذَمُّمُ لِلصّاحِبِ ، وَرَأسُهُنَّ الحَیاءُ؛مكارم ده تاست : اگر مى توانى آنها را داشته باش ... : استقامت در سختى ها، راستگویى، امانتدارى، صله رحم، میهمان نوازى، اطعام نیازمند، جبران كردن نیكى ها، رعایت حق و حرمت همسایه، مراعات حق و حرمت رفیق و در رأس همه، حیا.
غررالحكم، ج6، ص441، ح10926
لا تَزالُ اُمَّتى بِخَیرٍ ما تَحابّوا وَاَقامُوا الصَّلاةَ وَآتَوُا الزَكاةَ وَقَروا الضَّیفَ... ؛امّتم همواره در خیر و خوبى اند تا وقتى كه یكدیگر را دوست بدارند، نماز را برپا دارند، زكات بدهند و میهمان را گرامى بدارند...
امالى طوسى، ص647، ح1340
تزاوَرُوا تَحـابـّوا و تَصـافَحُـوا و لا تَحـاشَمُـوا به دیدن یکدیگر روید تا یکدیگر را دوست داشته باشید و دست یکدیگر را بفشارید و به هم خشم نگیرید.
بحارالانوار، ج78، ص 347