سابقه تاریخی و آثار باستانی
از مراجعه به منابع موجود تاریخى چنین برمىآید که کلمهٔ «اسپاران» بطلمیوس ، «سپاهان» پهلوى و «اصبهان» عرب و «اصفهان» امروز لفظى قدیمى است و به احتمال قریب به یقین کلمهاى پهلوى است و ریشهٔ قدیمىتر از پهلوى آن مکشوف نیست. در عهد اشکانیان ، اصفهان مرکز و پایتخت یکى از ایالتهاى وسیعى بود که تحت فرمان ملوک اشکانى قرار داشت. در دورهٔ ساسانیان ، اصفهان محل سکونت و قلمرو و نفوذ «اسپوهران» یا اعضاى هفت خانوادهٔ بزرگ ایرانى که مشاغل عمده و مناصب سلطنتى در اختیار داشتند ، بود. همچنین در این دوره اصفهان به عنوان مرکز تجمع سپاه و به منزلهٔ دژ مستحکمى به شمار مىرفت. شاید به همین علت بود که یزدگرد سوم پس از شکست از اعراب مدتى در اصفهان به سر برد.
شهر اصفهان پس از نبردى که بین سردار ایرانى و سردار عرب درگرفت ، با کشته شدن سردار ایرانى در محل رُستاقالشیخ به تصرف اعراب درآمد. مورخین بصره ، فتح اصفهان را در سال ۲۳ هجرى ثبت کردهاند. بعد از اسلام ، اصفهان مانند دیگر شهرهاى ایران تا اوایل قرن چهارم تحت سلطهٔ اعراب بود و در زمان منصور خلیفهٔ عباسى ، مورد توجه قرار گرفت و به حاکم این شهر دستور داده شد که در عمران و آبادانى آن بکوشد. به همین منظور در دهکدهٔ خشینان (احمدآباد فعلی) قصرى عالى بنا گردید و بارویى به دور شهر کشیده شد و خشینان به یهودیه متصل گشت. شهر اصفهان در قرون اولیهٔ اسلامى از دو قسمت جِى و یهودیه تشکیل مىشد. جِى در قسمت شرق اصفهان و جوباره (یهودیه) در قسمت دیگر شهر قرار داشت.
در سال ۳۱۹ هـ.ق مردآویج زیارى اصفهان را متصرف شد و آن را به پایتختى برگزید و جشن سده را هر چه باشکوهتر در این شهر برپا کرد. در سال ۳۲۷ هـ.ق این شهر به تصرف رکنالدولهٔ دیلمى درآمد و آن را به پایتختى انتخاب کرد. بعد از آن شهر اصفهان رونق خود را بازیافت و مرکز تجمع علما و شعرا شد.
در سال ۴۴۳ هـ.ق اصفهان به دست طغرل پادشاه سلجوقى فتح شد. در این زمان عمارات مساجد و کوشکهاى متعددى در شهر بنا گردید. در زمان ملکشاه سلجوقى ، اصفهان بار دیگر به پایتختى انتخاب شد و دوران طلایى دیگرى را آغاز نمود. در این دوره اصفهان از آبادترین و مهمترین شهرهاى دنیا به شمار مىآمد. بعد از ملکشاه سلجوقى ، جانشینان او در اصفهان مستقر شدند.
این شهر تا سال ۶۳۳ هـ.ق در امان بود. در زمان حملهٔ مغولها سلطان جلالالدین خوارزمشاه اصفهان را مرکز تجمع سپاه خویش قرار داد. فتح اصفهان به علت حصار مستحکم آن ، مدتها طول کشید و سرانجام با خیانت شافعیان که در اختلاف با حنفیان دروازههاى شهر را بر روى سپاهیان مغول گشوده بودند ، شهر سقوط کرد و مغولها به قتلعام ساکنین شهر پرداختند. این شهر در سال ۶۳۹ هـ.ق تحت سلطهٔ مغولها قرار گرفت. پس از بازگشت سپاه مغول ، شهر اصفهان مجدداً رونق یافت و قسمتى از آبادى و عمران گذشتهٔ خود را به دست آورد ، تا این که مورد تاخت و تاز سپاهیان تیمور قرار گرفت. حملات تیمورلنگ ضررهاى جبرانناپذیرى بر اصفهان وارد کرد. معروف است که پس از آن که عدهاى از اهالى شهر سر به شورش برداشتند ، تیمور براى سرکوبى آنها فرمان قتلعام صادر کرد. بعد از حملات مغول و تیمور ، اصفهان به علت موقعیت جغرافیایى مناسب ، دوباره رونق یافت؛ در زمان حکومت صفویان توسعهٔ فراوانى پیدا کرد و بر جمعیت آن نیز افزوده شد. شاهعباس صفوى این شهر را تصرف و یک سال در آن سکونت کرد. دوران شکوفایى دوبارهٔ اصفهان با انتخاب این شهر به عنوان پایتخت در زمان شاهعباس در سال ۱۰۰۰ هـ.ق آغاز شد.
علت انتخاب اصفهان به عنوان پایتخت را باید در دورى از قلمروهاى دولت عثمانى در دورهٔ جنگهاى ایران و عثمانى پىجویى کرد. این انتقالِ اندیشیده ، به دلیل موقعیت ممتاز جغرافیایى و ژئوپولیتیکى اصفهان و قرار گرفتن آن در قلب ایران و دورى از مرزهاى سیاسیِ خطرآفرین بود. در این دوره ، قسمت مرکزى شهر کشش و توانایى برآوردن نیازهاى سیاسى ، اقتصادى و فرهنگى جدید را نداشت. در جنوب میدان قدیم و در محل باغ بزرگ نقش جهان که یادگار سلاجقه بود ، مرکز جدیدى ایجاد گردید. فعالیت اقتصادى شهر (بازار) با یک شبکه به مرکز قدیمى شهر ارتباط یافت تا ضمن حفظ فعالیت نسبى بخش قدیمى شهر ، اهم فعالیتها را به سوى خود جذب نماید. علاوه بر این ، میدان شاهعباس و دو محلهٔ دیگر به نامهاى عباسآباد یا تبریزىها (جهت اسکان تجار تبریزیِ همراه شاهعباس) و جلفا (براى اقامت ارامنهٔ جلفاى ارس که به منظور توسعهٔ تجارت خارجى ایران ، به اصفهان کوچانده شده بودند) ایجاد شد. این دو محله به وسیلهٔ چهارباغ و پل اللّهوردىخان (سى و سه پل) به دیگر قسمتهاى شهر متصل گردید. پس از شاهعباس ، جانشینان او نیز به توسعهٔ شهر ادامه دادند.
علاوه بر توسعهٔ قسمتهاى شمالى شهر ، دو واحد مهم مسکونى در جنوب رودخانه به وجود آوردند: یکى کاخ و باغهاى سعادتآباد که در زمان شاهعباس ثانى احداث شد ، و دیگرى شهرک فرحآباد که در جنوب غربى شهر و در زمان شاه سلطان حسین ایجاد گردید ، و به وسیلهٔ پل مارنان به شهر اصلى وصل شد. سقوط شهر اصفهان و انقراض سلسلهٔ صفویه که پس از ۶ ماه محاصره به دست محمود افغان انجام گرفت ، بر روند توسعهٔ شهر اصفهان در عصر صفوى نقطهٔ پایانى گذاشت و شهر اصفهان دچار یک دورهٔ انحطاط شد. افاغنه براى تقویت بنیانهاى حکومت خود ، مرکز شهر را که قسمت اعظم بازار و کلیهٔ کاخهاى صفویه و مساجد بزرگ را در بر داشت ، با ایجاد بارو محصور کردند. شهر اصفهان در آن عصر دو حصار تودرتو داشت که حصار داخلى به نام باروى اشرفى یا افاغنه معروف بود. در دوران زندیه و قاجاریه پایتخت کشور به شیراز و تهران انتقال یافت.
در دورهٔ افشاریه ، شهر اصفهان رونقى دوباره یافت؛ ولى در عهد قاجاریه به علت انتقال پایتخت به تهران و حاکم شدن ظلالسلطان پسر ناصرالدینشاه بر اصفهان (۱۲۷۱ هـ.ق) انحطاط دوبارهٔ شهر اصفهان آغاز شد. معروف است که ظلالسلطان پسر ناصرالدینشاه زمین و مصالح آثار تاریخى شهر را به مردم مىفروخت و مىخواست به هر ترتیبى که شده ، مخارج قشون خود را که از واحدهاى بسیار قوى و منظم کشور بود ، تأمین کند.
از ویژگىهاى اقتصادى شهر اصفهان در دورهٔ قاجار ، درآمد ناچیز زمین و عدم امنیت ملاکین بود. در دورهٔ پهلوى با توجه به شرایط تاریخى و جغرافیایى ، شهر اصفهان مورد توجه قرار گرفت؛ در بازسازى آثار تاریخى آن کوششهایى به عمل آمد و توسعهٔ صنعتى شهر و منطقهٔ اصفهان آغاز شد. در طى دو دههٔ اخیر شهر اصفهان توسعهٔ فراوانى یافته و نوسازىهاى جالب توجهى در آن صورت گرفته است.
به طور كلی آثار مهم تاریخی در شهر اصفهان عبارتند از میدان امام یا نقش جهان ,عالی قاپو,كاخ چهلستون ,منارجنبان ,مدرسه چهارباغ یا سلطانی ,مسجد امام ,مسجد شیخ لطف الله ,كلیسا وگنجینه وانك ,سی وسه پل یا پل الله وردیخان ,پل خواجو وبازار اصفهان و از جمله نقاط دیدنی این شهر مسجد جامع ,سردرقیصریه ,كاخ هشت بهشت ,تالار اشرف ,بقعه بابا ركن الدین ,امامزاده اسماعیل ,هارون ولایت ,مناره چهل دختران ونقاط تفریحی بیشماری از جمله بوستان شهری ملت ,آیینه خانه ,باغ پرندگان وباغ گلهاست .
اصفهان امروز یکى از شهرهاى بزرگ و سیاحتى ایران و جهان است.
استانداری اصفهان