• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن قرآن و عترت > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
قرآن و عترت (بازدید: 1184)
دوشنبه 9/11/1391 - 9:3 -0 تشکر 586098
پرسمان ویژه امام جعفرصادق علیه السلام

امام جعفر صادق  علیه السلام



درباره ولادت، كودكی و نوجوانی امام صادق ـ علیه السّلام ـ تا دورة امامت آن
امام صادق ـ علیه السّلام ـ همزمان با سالروز ولادت رسول اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ در هفدهم ماه ربیع الاول در شهر «یثرب» (مدینة الرسول) مصادف با سال هشتاد و سه هجری، در دودمان رسالت و نبوت، قدم به عرصة حیات گذاشت.[1] نام پدرش باقر (امام پنجم شیعیان) و مادرش حضرت «امّ فروه» از شیفتگان مقام ولایت و عصمت و یكی از بانوان با فضیلت و باتقوا بود؛[2] فضیلت او در حدی بود كه گاه امام صادق ـ علیه السّلام ـ را با عنوان «ابن المكرمه» (فرزند بانوی بزرگوار) صدا می كردند.
امام صادق ـ علیه السّلام ـ قد متوسطی داشتند؛ سرخ رو، سفید اندام، بینی كشیده و موهای مجعد مشكی داشتند و بر گونه شان خال سیاهی بود.[3]
ایشان در خانواده عصمت و ولایت، در كنار جد (امام سجاد ـ علیه السّلام ـ ) و پدر (امام باقر ـ علیه السّلام ـ ) و در آغوش مادر، بزرگ شد امر تغذیه و شیردهی ایشان را مادرش شخصاً بر عهده گرفت. به ویژه که ایشان در دوران كودكی به سببی ضعیف و لاغر بودند.[4]
اسناد تاریخی نشان می دهند كه ایشان در دوران كودكی ضعیف الجسم و ضعیف البنیه بوده و بیماری های متعددی متحمل شده اند كه هر كدام را در سایة عنایت و دعای اهل خانواده پشت سر گذاشته اند. از حدود پس از دو سالگی وضع و حال عادی یافته و نیازش به پرستاری و مراقبت كمتر شده است.[5]

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو کنه

کربلا کربلا اللهم الرزقنا

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)

دوشنبه 9/11/1391 - 9:12 - 0 تشکر 586110

آیا این مطلب صحت دارد كه 900 تن از شاگردان امام صادق ـ علیه السّلام ـ نقل حدیث می‌كردند و حدیث می‌گفتند امام صادق ـ علیه السّلام ـ چند شاگرد داشتند و هر كدام در چه زمینه‌ای كار می‌كردند؟
«مالك» پیشوای فرقة مالكی می‌گفت: مدتی نزد جعفر بن محمد رفت و آمد می‌كردم، او را همواره در یكی از سه حالت دیدم: یا نماز می‌خواند یا روزه بود و یا قرآن تلاوت می‌كرد، و هرگز او را ندیدم كه بدون وضو حدیث نقل كند. در علم و عبادت و پرهیزگاری، برتر از جعفر بن محمد، هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده و به قلب هیچ بشری خطور نكرده است.[1]
«ابوحنیفه، پیشوای مشهور فرقة حنفی می‌گفت: من دانشمند‌تر از جعفر بن محمد ندیده‌ام.[2]
وسعت دانشگاه امام صادق ـ علیه السّلام ـ: «حسن بن علی بن زیاد و شاء» كه از شاگردان امام رضا(ع) و از محدثان بزرگ بوده (و طبعاً سال‌ها پس از امام صادق(ع) زندگی می‌كرده)، می‌گفت: در مسجد كوفه نهصد نفر استاد حدیث مشاهده كردم كه همگی از جعفر بن محمد(ع) حدیث نقل می‌كردند.[3]
تعداد شاگردان امام صادق(ع):
امام صادق(ع) با توجه به فرصت مناسب سیاسی كه به وجود آمده بود، و با ملاحظة نیاز شدید جامعه و آمادگی زمینة اجتماعی، دنبالة نهضت علمی و فرهنگی پدرش امام باقر(ع) را گرفت و حوزة وسیع علمی و دانشگاه بزرگی به وجود آورد و شاگردان بزرگ و برجسته‌ای همچون: هشام بن حكم، محمد بن مسلم، ابان بن تغلب، هشام بن سالم، مؤمن طاق، مفضّل بن عمر، جابربن حیّان و... تربیت كرد كه تعداد آنها را بالغ بر چهار هزار نفر نوشته‌اند.[4]
تخصص شاگردان امام صادق(ع):
هر چند وسعت علوم امام جعفر صادق قابل شمارش نیست چنانچه شیخ مفید می‌نویسد: به قدری علوم از آن حضرت نقل شده كه زبانزد مردم گشته و آوازة آن همه جا پخش شده است و از هیچ یك از افراد خاندان او، به اندازة او علم و دانش نقل نشده است.[5] اما امام صادق(ع) بنابر نیاز زمان خویش و توسعه علوم دینی و دفع شبهات از حوزه دین هر كدام از شاگردان خود را در یكی از رشته‌هایی چون: علم قرائت قرآن، علم تفسیر، علم حدیث، علم فقه، علم كلام، علم طب، علوم طبیعی، فلسفه، نجوم، ریاضیات، علم اصول فقه، ادبیات و.. تربیت كرد و هنگام مراجعه بعضی از دانشمندان فرق، مذاهب و ادیان دیگر جهت مناظره و پرسش و پاسخ به یكی از شاگردان خود ارجاع می‌دادند. مثلاً هشام بن حكم در علم كلام، جابربن حّیان در كیمیا، زراره بن اعین و محمد بن مسلم در فقه مشهورند. همچنین هشام بن سالم، حمران بن اعین، مومن الطاق و... را هم می توان نام برد كه به ترتیب متخصص در علم توحید، كلام و مناظره و... بودند.[6]
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . حیدر اسد، الإمام الصادق والمذاهب الاربعه، بیروت، دارالكتاب العربی، چاپ 2، ‌1390 هـ . ق، ج 4، ص 335.

[2] . ذهبی، شمس الدین محمد، تذكره الحفاظ، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ج1، ص 166.
[3] . نجاشی، فهرست مصنفی الشیعه، تحقیق: سید موسی شبیری زنجانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین، ص 40 - 39.
[4] . مفید، الإرشاد، قم، مكتبه بصیرتی، ص 271؛ حیدر، اسد، همان كتاب، ج1، ص 69.
[5] . مفید، همان كتاب، ‌ص270.
[6] برنجكار، رضا، فرق و مذاهب اسلامی، موسسه فرهنگی طه، قم، 1381، ص73-74.

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو کنه

کربلا کربلا اللهم الرزقنا

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)

دوشنبه 9/11/1391 - 9:15 - 0 تشکر 586112

یاران و شاگردان بزرگ حضرت امام صادق ـ علیه السّلام ـ را نام برده و به اختصار توضیح دهید.
امام جعفر صادق ـ علیه السّلام ـ دارای اصحاب و شاگردان بسیاری بوده و علما و راویان زیادی از آن حضرت بهره برده اند تا آنجا كه حدیث شناسان و رجال دانان، شاگردان و اصحاب آن بزرگوار را چهار هزار نفر ذكر كرده اند،[1] به برخی از یاران و شاگردان بزرگ امام صادق ـ علیه السّلام ـ اشاره می شود:
شاگردان فقهی امام:
1. ابان بن تغلب ابو سعید البكری الجریری،[2] وی حضور امام سجاد و امام محمد باقر و امام جعفر صادق ـ علیهم السّلام ـ را درك كرده و از آنها نقل روایت نموده و نزد ایشان مورد وثوق و صاحب منزلت خاصی بوده است. امام باقر ـ علیه السّلام ـ به ابان فرمود: در مسجد مدینه بنشین و برای مردم فتوی و احكام الهی را بیان كن زیرا من دوست دارم در میان پیروان من كسانی مانند تو دیده شود.[3]
2. زرارة بن اعین شیبانی، كه جمیع فضائل در او جمع بوده، وی قاری و فقیه و متكلم و شاعر و ادیب و در آنچه نقل می كرد راستگو بود[4] و روایات زیادی را از امام سجاد و امام باقر و امام صادق ـ علیهم السّلام ـ نقل كرده است.[5]
3. ثابت بن دینار ابوصفیه الأزدی ابو حمزه ثمالی، او محضر امام زین العابدین و امام باقر و امام صادق ـ علیهم السّلام ـ را درك كرد و از این بزرگواران روایت نقل كرده و در نقل حدیث مورد اعتماد و ثقه است و امام صادق ـ علیه السّلام ـ در مورد او فرمود: ابوحمزه ثمالی در زمان خود، سلمان است.[6]
4. برید بن معاویه عجلی كوفی، از اصحاب مورد و ثوق امام باقر و امام صادق ـ علیهما السّلام ـ كه نزد ایشان دارای مقام خاصی بود و در زمان امام صادق ـ علیه السّلام ـ از دنیا رفت.[7]
شاگردان متكلم امام:
1. محمد بن علی بن نعمان كوفی معروف به مومن طاق، دشمنان به او لقب شیطان الطاق دادند، و از امام زین العابدین و امام باقر و امام صادق ـ علیهم السّلام ـ روایات زیادی نقل كرده است. و دارای كتاب های متعدد از جمله؛ الامامة، كلامه علی الخوارج و كتاب مجالسة مع ابی حنفیه و المرجعه و... است.[8]
2. هشام ابن حكم كندی، كه از امام صادق و امام موسی كاظم ـ علیهم السّلام ـ نقل حدیث كرد و مورد وثوق و دارای كتاب های متعدد از جمله؛ امامة، كتاب رد بر زنادقه و... است.[9]
3. عبدالله بن ابی یعفور عبدی كوفی، مورد وثوق و در میان اصحاب، صاحب عظمت و نزد امام صادق ـ علیه السّلام- اگرامی بود و در زمان حضرت از دنیا رفت.[10]
شاگردان علم حدیث و محدثین معتبر:
1. جابر بن یزید جعفی كوفی، وی محضر امام باقر و امام صادق ـ علیهما السّلام ـ را درك كرد و در زمان امام صادق ـ علیه السّلام ـ از دنیا رفت و دارای كتاب های متعدد از جمله؛ كتاب نوادر، جمل، مقتل امیرالمومنین ـ علیه السّلام ـ ، و مقتل امام حسین ـ علیه السّلام ـ است.[11]
2. فضیل بن یسار بصری،[12] ثقه و از امام باقر و امام صادق ـ علیهما السّلام ـ روایت نقل كرده و در زمان امام صادق ـ علیه السّلام ـ از دنیا رفت.[13]
3. اسحاق بن عمار صیرفی كوفی، از اصحاب امام صادق و امام موسی كاظم ـ علیهما السّلام ـ است، علمای رجال در حق او گفته اند: كه او شیخ اصحاب ما و ثقه است.[14]
4. فیض ابن المختار كوفی، ثقه و از روات امام باقر و امام صادق و امام موسی كاظم ـ علیهم السّلام ـ است و صاحب كتاب می باشد.[15]
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. شیخ طوسی، رجال، ص 143 - 344

2. شیخ عباس قمی، منتهی الامال، ج 2، ص 241
3. نور الله علیدوست خراسانی، پرتوی از زندگانی امام صادق ـ علیه السّلام ـ ص 218.
4. علی ربانی گلپایگانی درآمدی بر علم كلام.
5. امام جعفر صادق(ع)، عقیقی بخشایشی.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . مفید، الارشاد، ترجمه: رسولی محلاتی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ ششم، 1383 ش، ج 2، ص 253.
[2] . طوسی، رجال طوسی، نجف، منشورات المطبعة الحیدریه، چاپ الاولی، 1381 ق، ص 151.
[3] . طوسی، فهرست، نجف، منشورات المطبعة الحیدریه، طبیعة الثانیه، 1380 ه‍ ، ص41؛ و احمد بن العباس نجاشی، كتاب الرجال، منشورات مركز نشر كتاب، ص 7 و 8.
[4] . احمد بن العباس نجاشی، همان، ص 132؛ و حلی، رجال، نجف، منشورات مطبة الحیدریه، طبعة الثانیه، 1381، ص 76.
[5] . طوسی، فهرست، پیشین، ص 100.
[6] . همان.
[7] . احمد بن العباس نجاشی، پیشین، صص 89 و 87؛ و حائری، جامع الرواة، چاپ رنگین، 1331 ه‍ ، ج 1، صص 134 و 117.
[8] . احمد بن العباس نجاشی، پیشین، ص 249؛ و طوسی، فهرست، پیشین، ص 157.
[9] . همان، پیشین، ص 338؛ و حائری، پیشین، ج2، ص 313.
[10] . همان، پیشین، ص 100، و طوسی، اختیار معرفة الرجال (معروف به رجال كشی، التحقیق: میرداماد، محمد باقر مجلسی، مؤسسة آل البیت، ج 2، ص 518.
[11] . احمد بن العباس نجاشی، پشین، ص 99؛ و حائری، جامع الرواة، پیشین، ج 1، ص 134.
[12] . طوسی، رجال، پیشین، ص 271.
[13] . احمد بن العباس نجاشی، پیشین، ص 238.
[14] . طوسی، اختیار معرفة الرجال، پیشین، ج 2، ص 705؛ و احمد بن العباس نجاشی، پیشین، ص 55.
[15] . احمد بن العباس نجاشی، پیشین، ص 239.

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو کنه

کربلا کربلا اللهم الرزقنا

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)

دوشنبه 9/11/1391 - 9:16 - 0 تشکر 586113

امام جعفر صادق ـ علیه‎السلام ـ را پایه گذار مذهب شیعه می نامند؟
شیعه در اصطلاح به پیروان حضرت علی ـ علیه‎السلام ـ و خاندانش، و كسانی كه معتقد به جانشینی بلا فصل آن حضرت بعد از پیامبر(ص)، و نصّ ولایت او در غدیرخم از طرف پیغمبر(ص) می‎باشند گفته می‎شود. این واژه در كلمات حضرت رسول(ص) و حضرت علی ـ علیه‎السلام ـ و دیگر امامان ـ علیهم‎السلام ـ به كار رفته است. جابر بن عبد الله انصاری گوید:
«نزد پیغمبر بودم كه علی از دور نمایان شد. پیغمبر(ص) فرمودند: سوگند به كسی كه جانم در دست اوست این شخص و شیعیانش در قیامت رستگار خواهند بود.» و نیز از ابن عباس نقل است كه گوید: وقتی آیة «انّ الذّین آمنوا و عملوا الصالحات اولئك هُم خیر البریّه» نازل شد، پیامبر(ص) به علی ـ علیه‎السلام ـ فرمود: مصداق این آیه تو و شیعیان تو می‎باشید كه در قیامت خشنود خواهید بود و خداهم از شما راضی است»
در كتاب «تأسیس الشیعه» آمده است: «لفظ شیعه در روزگار پیامبر(ص) بوده است، چنانكه ابوحاتم در كتاب الزینة خود می‎نویسد: نخستین نامی كه در اسلام به روزگار رسول خدا(ص) آشكار گردید شیعه بود و آن لقب چهار تن از صحابه بود: ابوذر غفاری، سلمان فارسی، مقداد بنی اسود كندی و عمار بنی یاسر،‌تا اینكه هنگام صفین این اصطلاح در میان هواخواهان علی ـ علیه‎السلام ـ منتشر گردید» و در نهایت اینكه انس بن مالك گوید: رسول خدا(ص) فرمود: «خدای متعال در روز قیامت بندگانی را بر می‎انگیزد كه از چهره‎هایشان نوری از راست به چپ عرش پرتو افكنی می كند و به منزلة پیامبران هستند ولی پیامبر نیستند و به منزله شهیدان هستند و لی شهید نیستند ابوبكر برخاسته گفت: من از آنان هستم ای پیامبر خدا؟ فرمود: نه سهل بن حنیف برخاسته گفت: من از آنان هستم ای پیامبر خدا؟ فرمود: نه پس رسول خدا(ص ) دستش را بر سر علی ـ علیه‎السلام ـ گذاشته فرمود: این است و شیعه‎اش»[1]


طبق مطالب مطرح شده واضح و روشن است كه تشیّع و شكل‎گیری آن در زمان خود حضرت رسول اكرم(ص) بوده و آنحضرت این واژه را درباره پیروان علی ـ علیه‎السلام ـ بكار برده‎اند امّا چرا این مذهب را منسوب به امام صادق ـ‎علیه‎السلام‎ـ نموده و از آن به «مذهب جعفری» تعبیر كرده‎اند بدین علت بود كه در فاصله انقراض امویان و قدرت یافتن عباسیان و نیز در دوران شكل‎گیری سلسلة اخیر، امام صادق امكان و فرصت آن را یافت كه به گسترش علم و رونق احكام الهی دست زند وی در شرایطی كه از سانسور و كنترل امویان و فاصله‎ای كه بین اهل بیت و مردم پدید آورده بودند آزاد می‎شد، كوشید تا آموزشهایی كه از طریق پدرش و او از جدش و او از رسول خدا(ص) آموخته بود، انتشار دهد در چنین اوضاع و احوالی بود كه امام صادق ـ علیه‎السلام ـ به شهرت رسید و امكان اظهار نظر پیدا كرد. و توانست از یك‎سو آزادانه به نقد و بررسی مسائل دینی بپردازد و از سوی دیگر چهرة‌ سنّت را از گرد و غبار و زنگارها و آراء نادرست و شبهه‎ناك پاك كند. بدین گونه بود كه طالبان علم از جای جای جهان اسلام به مدینه هجرت كرده و در حوزة درس او گرد آمدند و در روزگار شكوفائی علم، مذهب اهل بیت بدو منسوب شد. چرا كه هر شیوه‎ای را امام می‎پسندید و هر نظری كه او تأیید می‎كرد لاجرم به او نسبت داده می‎شد و گفته می‎شد «مذهب جعفر صادق ـ علیه‎السلام ـ»[2]

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو کنه

کربلا کربلا اللهم الرزقنا

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)

دوشنبه 9/11/1391 - 9:16 - 0 تشکر 586114

در این دوران مبارك و فرخنده حوزة درسی امام صادق شهرتی عظیم یافت. وی رهبر فكری نهضت فرهنگی آن روزگار بود. در واقع نخستین كسی بود كه مكتب فلسفی جهان اسلام را پدید آورد. نه تنها كسانی كه بعدها مذاهب فقهی را تأسیس كردند در حوزة امام شركت می‎كردند بلكه دانش پژوهان فلسفه و فیلسوفان نیز از راههای دور به مكتب علمی او روی آوردند.
در دوران یاد شده خانه امام صادق ـ علیه‎السلام ـ دانشگاهی بود، كه به حضور عالمان بزرگ در حدیث‌،‌ تفسیر،‌حكمت و كلام و... زینت یافته بود و در حوزة درسی وی غالباً دو هزار تن و گاه چهار هزار نفر شركت می‎كردند.[3]
ابن ابوالعوجاء اشاره به امام صادق ـ علیه‎السلام ـ می‎گوید: «این شخص از جنس بشر نیست، اگر در جهان روحانی‎‌ای، وجود داشته باشد كه هر گاه اراده كند جهانی و یا روحانی باشد اوست.[4]
ذكر این مطلب بی‎مورد نیست كه موسسین مذاهب فقهی، خود از اهل بیت علم می‎آموختند و این امر برای آنان فخر و سبب پیروزی و موّفقیت بود. ابو حنیفه از آراء امام علی ـ علیه‎السلام ـ استفاده كرده، تا آنجا كه یكی از امتیازات مذهبش عمل به سخن مشهور نبی اكرم(ص) است كه فرمود: «إنا مدنیة‌ العلم و علی بابها»
و هموست ‌كه به خاطر استفادة علمی از امام صادق ـ علیه‎السلام ـ افتخار و مباهات می‎كند. مالك بن انس یكی از شاگردان امام صادق ـ علیه‎السلام ـ بود. شافعی از او علم آموخت و احمد بن جنبل از شافعی، شافعی جزاز علی ـ علیه‎السلام ـ از كس دیگری روایت نكرد از اینرو به تشیع متهم گردید. یحیی بن معین، شافعی را به رافضی بودن متهم كرده و می‎گوید: كتابش را در سیره مطالعه كردم و در آن جز یاد علی چیزی نیافتم. خود شافعی در ضمن ابیاتی شیعه بودن خود را اینگونه بیان می‎كند:‌كه اگر دوستی آل محمد رفض است. ای دو عالم شهادت دهید كه من رافضی هستم.

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو کنه

کربلا کربلا اللهم الرزقنا

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)

دوشنبه 9/11/1391 - 9:16 - 0 تشکر 586115


و نیز از احمد بن حنبل از بهترین صحابی پیامبر(ص) سؤال شد او گفت اول ابوبكر بعد عمر و بعد عثمان، كسی پرسید پس علی؟ احمد گفت: شما از اصحاب پیامبر(ص) پرسیدید و حال آنكه علی خود محمد است.[5] با مطالعه در این زمینه‎ها رگه‎هایی از اندیشه تشیّع را در همه مذاهب اهل سنّت می‎توان یافت.
و حال به چه دلیل امام صادق ـ علیه‎السلام ـ مذهب تشیع را دوباره احیاء كرد (مورد قید شده در سؤال) در جمله‎ای كوتاه باید گفت كه: در روایتی ابوصباح كنانی گوید: «امام باقر ـ علیه‎السلام ـ به حضرت امام صادق ـ علیه‎السلام ـ كه راه می‎رفت نگاه كرد و گفت: این را می‎بینی؟ این از جمله كسانی است كه خدای عزّوجل دربارة آنها می‎فرماید: ما می‎خواهیم بر آن كسان كه در زمین ناتوان شمرده شده‎اند منّت نهیم و پیشوایشان نموده و وارث زمینشان سازیم.»
با مطالعه در مورد آیة مذكور معلوم می‎شود كه امام صادق ـ علیه‎السلام ـ بر طبق وظایف و موازین امامت مأمور بوده تا ضعفا را بحّد قدرت رسانده و اختیار انسانی ایشان را از دست اقویای بنی‎امیه به حیطه خودشان انتقال دهد و در رأس آنان به رهبری اسلامی كه شایسته مقام وارثان زمین است بپردازد.[6]
و این امر یعنی رهبری شایسته اسلامی و هدایت مردمان به سوی سعادت در هر عصری بر عهده امام همان عصر است كه طبق شرایط زمانی و مكانی بدان عمل می‎كند و شرایط امام صادق ـ علیه‎السلام ـ برای اجرای این امور مناسب‎تر بوده است.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. امام جعفر صادق(ع) - عقیقی بخشایشی.

2. ارشاد شیخ مفید - ترجمه رسولی محلاتی.
3. منتهی الآمال - شیخ عباس قمی.
4. سیره پیشوایان- مهدی پیشوایی.
5. اصحاب امام صادق(ع) علی محدث زاده.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . جعفری، سید محمد مهدی، دائرة المعارف تشیع، نشر سعید محبّی، چاپ اول، پائیز 1373 فصل اوّل ، ص 3 الی 5.
[2] . اسد حیدر، امام صادق ـ علیه‎السلام ـ و مذاهب چهارگانه، مترجم حسن یوسفی اشكوری، ناشر: شركت سهامی انتشار، چاپ اول، 1369،ج اول، ص279 و 280.
[3] . همان، ج اول ، ص 59.
[4] . همان، ج اول، ص 82.
[5] . ر.ك: اسد حیدر، امام صادق ـ علیه‎السلام ـ و مذاهب چهارگانه، مترجم حسن یوسفی اشكوری، ناشر شركت سهامی انتشار، چاپ اول، 1369، ج اول، ص 299 و 300.
[6] . حسن قاضی، امام صادق ـ علیه‎السلام ـ یك شخصیّت تاریخی، چاپ دوم، 1358، ص 256.

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو کنه

کربلا کربلا اللهم الرزقنا

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)

دوشنبه 9/11/1391 - 9:18 - 0 تشکر 586116

نام فرزندان امام صادق ـ علیه السّلام ـ و همسران آن حضرت را ذكر كنید و خلاصه ای از شرح حال فرزندان آن حضرت
امام صادق ـ علیه السّلام ـ ده فرزند داشته؛ 1. اسماعیل 2. عبدالله 3. ام فروه که مادر این سه نفر فاطمه دختر حسین بن علی السجاد بوده 4. موسی 5. اسحاق 6. محمد كه مادرشان كنیزی بوده به نام حمیده بربریدد 7. عباس 8. علی 9. اسماء 10. فاطمه اینها از مادران متعدد بوده اند.

اینک به اختصار به زندگی برخی از ایشان می پردازیم:
1. اسماعیل در میان برادران از همه بزرگتر بود و حضرت صادق ـ علیه السّلام ـ او را از سایر فرزندان دوستتر می داشت و بهتر از همه به او مهربانی می كرد و عده ای از شیعیان خیال می كردند او پس از پدرش امام است. اسماعیل در روزگار پدر بزرگوارش در عریض وفات یافت ارادتمندان حضرت صادق ـ علیه السّلام ـ جنازه او را بدوش گذارده در مدینه حضور پدر آورده و در بقیع مدفون ساختند.[1]

2. عبدالله پس از اسماعیل بزرگترین فرزند حضرت صادق ـ علیه السّلام ـ بود لیكن چنانچه باید پدرش به او احترام نمی كرد و با پدربزرگوارش از نظر عقیده و مرام مخالفت داشت و با حشویه رفت وآمد می كرد و به مذهب مرجئه تمایل می ورزید و پس از پدرش ادعای امامت كرد و می گفت چون من اكبر اولادم، امامت حق منست و به همین مناسبت عده‌ای از یاران حضرت صادق ـ علیه السّلام ـ به او گرویدند و خوشبختانه طولی نکشید عده زیادی از آنها از وی برگشته و به امامت حضرت موسی بن جعفر سیدی بزرگوار و امامی عالیمقدار گردن نهاده و حقانیت و براهین امامت او بر همگان آشكار شد و در عین حال عده كمی به عقیده خود باقیمانده عبدالله را به پیشوائی برگزیده و آنان به عنوان فطحیه شهرت یافتند، زیرا عبدالله مردی پهن پا بود و آدمی را كه چنین باشد افطح می نامند.[2]

3. اسحق بن جعفر: مردی دانشمند و نیكوكار و متقی و مجتهد بود و مردم احادیث و آثاری از او روایت كرده اند. ابن كاسب هرگاه روایتی از او نقل می كرد می گفت حدثنی الثقة الرضی اسحاق بن جعفر؛ اسحاق برادرش حضرت موسی بن جعفر را به امامت می‌ شناخت و از پدرش بر تصریح امامت حضرت روایت می‌ كرد.
4. محمد بن جعفر: مردی دلاور و با سخاوت بود روزی را روزه می گرفت و روزی را افطار می كرد و هم عقیده بازیدیه بود و معتقد به قیام و مبارزه بود.
5. علی بن جعفر: احادیث بسیاری روایت كرده و همواره با احتیاط سروكار داشت و بزرگی پرهیزگار و دانشمند بود و همیشه با برادرش حضرت موسی بن جعفر ـ علیه السّلام ـ ملازم بود. و اخبار بسیاری از آن حضرت روایت كرده است.
6. عباس بن جعفر: مرد فاضل و بزرگواری بود.
7. موسی بن جعفر: بزرگوارترین فرزند حضرت صادق ـ علیه السّلام ـ بود و قدر و عظمتش از همه بیشتر و شهرت عمومی داشت و در عصر آن حضرت به سخاوت و كرامت او نبود و از همه مردم پارساتر و پرهیزگارتر و داناتر بود.
نام مادرش حمیده بربریه[3]
پس نتیجه می گیریم امام صادق ـ علیه السّلام ـ ده تا فرزند داشته كه هفت تا پسر و سه تا دختر. اسماعیل و عبدالله و ام فروه كه مادر آنها فاطمه دختر حسین بن علی بن الحسین بود. و موسی و عباس و اسحاق و فاطمه و محمد كه از كنیزی بنام حمیده البربریه متولد شده اند و عباس و علی و اسماء كه هر كدام از مادری متولد گردیده اند.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1ـ امام صادق(ع)، عمادزاده اصفهانی.

2ـ الارشاد، شیخ مفید، ترجمه ساعدی.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . شیخ مفید، الارشاد، ترجمه محمد باقر ساعدی، انتشارات اسلامیه، 1380ش، ص553؛ امین الاسلام طبرسی، إعلام الوری بأعلام الهدی، ترجمه عزیزالله عطاردی، انتشارات اسلامیه، چاپ دوم، 1377ش، ص398؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، مترجم محمد جواد نجفی، انتشارات اسلامیه، 1396ق، ج11، ص215ـ216؛ مغنیه، احمد، زندگانی امام جعفر صادق(ع)، ترجمه سید جعفر غضبان، ناشر دنیای كتاب، چاپ اول، 1383ش، ص63؛ سحاب، ابوالقاسم، زندگانی امام جعفر صادق(ع)، چاپخانه دانش، ج1، ص80.
[2] . مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، موسسه الوفاء. 1404ق، ج37، ص11.
[3] . الارشاد، همان، ص553ـ558؛ إعلام الوری بأعلام الهدی، همان، ص398ـ400؛ بحارالانوار، همان، ص216؛ الارشاد، همان، 1413ق، ج2، ص215.

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو کنه

کربلا کربلا اللهم الرزقنا

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)

دوشنبه 9/11/1391 - 9:20 - 0 تشکر 586117

امام صادق ـ علیه السّلام ـ چه علومی را تدریس می كرد آیا آن حضرت كتاب هم نوشته اند؟ و آیا شرایط زمانی وی مثل شرایط زمانی امام محمد باقر ـ علیه السّلام ـ مساعد بود برای نشر اسلام؟
خاندان رسالت و اهل بیت نبوّت، محور دانش و ذخایر تمام علوم بوده اند، حرمتشان در میان امّت اسلامی، نه فقط از جهت خویشاوندی با پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ بلكه بر اساس ارزشهای معنوی و اخلاقی و علمی آنان بوده و هست.

امام صادق ـ علیه السّلام ـ در حدود سی و پنج سال را با پدر گرامیش امام باقر ـ علیه السّلام ـ بنیانگذار دانشگاه اهل بیت گذراند .... حلقه های درسی را كه در مسجد مدینه و بیرون از آن زیر نظر پدر بزرگوارش امام باقر ـ علیه السّلام ـ دایر بود درك كرد در این حلقه های درس همچنانكه منابع موثق تأكید دارند صدها طالب علم و دانشمند از نقاط مختلف بلاد اسلامی، حضور می یافتند و او در كنار پدر علوم دین و اسرار هستی و هر آنچه را كه از پدرانش و آنها از پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ به ارث برده بودند می آموخت.[1]
محضر درس امام محمّد باقر ـ علیه السّلام ـ و امام جعفر صادق ـ علیه السّلام ـ مسجد شهر مدینه بود و علومی، مانند فقه، تفسیر قرآن، ادب و شعر، رجال و حدیث، جغرافیا و ستاره شناسی و فیزیك و .... توسط امام محمّد باقر و امام جعفر صادق ـ علیهما السّلام ـ تدریس می شد.[2]

ابو زهره درباره امام صادق ـ علیه السّلام ـ می گوید:«علمای اسلام با تمام اختلاف نظرها و تعدد مشربهایشان در فردی غیر از امام صادق ـ علیه السّلام ـ و علم او اتفاق نظر ندارند.» و یا ابو حنیفه درباره امام می گوید:«دانشمندترین مردم كسی است كه به آراء و نظرهای مختلف علماء در مسائل، احاطه داشته باشد.» و امام صادق ـ علیه السّلام ـ نیز همچون جدش امیرالمؤمنین می فرمود:«قبل از آنكه مرا نیابید بپرسید.»[3]
دوره امام باقر و صادق ـ علیهما السّلام ـ عصر گسترش علوم اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ در زمینه های مختلف بود، این مسأله دربارة امام صادق ـ علیه السّلام ـ بیشتر صدق می كند و این به دلیل مصادف شدن بخشی از دوران امامت آن حضرت، با فضای باز سیاسی بود كه در نتیجه درگیری سیاسی كه منجر به انقراض امویان از یك سو و روی كار آمدن بنی عباس از سوی دیگر به وجود آمده بود.[4]
شاگردان سرشناس آن حضرت از احادیث و پاسخ های آن حضرت به مسائل تعداد چهارصد كتاب به رشته تحریر در آوردند كه در دوران پس از وی به اصول اربعة حاءة معروف شده است و كلینی و شیخ صدوق و طوسی در نوشتن كتب چهارگانه خود آنها را مرجع خود قرار دادند.[5]

و ابن قتیبه در كتاب ادب الكاتب گفته كه كتاب جفر را امام صادق نوشته و در آن است آنچه مردم به آن احتیاج دارند و ..... و روایت شده كه آن حضرت محلّی داشت برای عامّه و خاصّه كه مردم از اقطار عالم به خدمتش می رسیدند.[6]
البته ناگفته نماند كه برخی از كتابها به آن حضرت منتسب است كه توسط شاگردانش تالیف شده است مثل توحید مفضل و ...
اینگونه می توان نتیجه گیری كرد كه در زمان امام صادق ـ علیه السّلام ـ حركت علمی جان تازه ای گرفت و این خیزش علمی به دورترین نقاط نیز راه یافت و علوم مختلف با توجه به نیاز اجتماع و ظرفیتهای موجود توسط امام صادق تدریس شد و كتابهای زیادی توسط شاگردان امام به رشته تحریر درآمد.
جهت كسب اطلاع بیشتر به كتاب های عماد زاده اصفهانی كه درباره زندگانی امام صادق نگاشته است و به كتاب آقای فضل الله كمپانی مراجعه فرمائید.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . المعروف الحسینی، هاشم، سیرة الائمة اثنی عشر، ترجمه محمّد رخشنده، تهران، انتشارات امیر كبیر، 1373ش، ج2، ص257.

[2] . مركز مطالعات استراسبورگ، مغز متفكر جهان شیعه، ترجمه ذبیح الله منصوری، تهران، انتشارات جاویدان، چاپ سوم، 1356، ص26 الی 28؛ جعفریان، رسول، حیات فكری امامان معصوم، قم، انتشارات انصاریان، چاپ ششم، 1381ش، ص332.
[3] . حیات فكری و سیاسی امامان شیعه، همان، ص331.
[4] . همان، ص345.
[5] . سیرة الائمة اثنی عشر، همان، ج2، ص260.
[6] . قمی، شیخ عباس، منتهی الامال، قم، انتشارات هجرت، چاپ یازدهم، بی تا، ج2، ص237.

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو کنه

کربلا کربلا اللهم الرزقنا

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)

دوشنبه 9/11/1391 - 9:21 - 0 تشکر 586118

در دوره امامت امام صادق ـ علیه السّلام ـ اوضاع سیاسی جهان اسلام چگونه بود ؟
حضرت امام جعفر صادق ـ علیه السّلام ـ به سال 83 ه‍ . ق در مدینه چشم به جهان گشود. آن حضرت به سال 114 ه‍ . ق به امامت رسید و در سال 148 ه‍ . ق به شهادت رسید.[1] با توجه به این مطلب، در دوران امامت آن امام همام (114 ـ 148)، 7 خلیفه به شرح زیر به مسند خلافت مسلمین تكیه زدند: از خلفای اموی:
1ـ هشام بن عبدالملك (105 ـ 125)
2ـ ولید بن یزید بن عبدالملك (125 ـ 126)
3ـ یزید بن ولید بن عبدالملك (126 ه‍ . ق)
4ـ ابراهیم بن ولید بن عبدالملك (126 ه‍ . ق) (75 روز)
5ـ مروان بن محمّد (مروان حمار) (126 ـ 132)
از خلفای عباسی:
1ـ عبدالله سفاح (132 ـ 137)
2ـ منصور دوانیقی (137 ـ 158)[2]
به طور كلی اوضاع سیاسیِ این دوران بسیار آشفته بوده است كه به آنها اشاره‌ای می‌كنیم:
وضعیت درون حاكمیت:
با مرگ هشام، ولید بر مسند خلافت می‌‌نشیند او فردی میگسار و زن‌باره، است.
لذا كارهایش بر مردم و لشكریانش گران آمد پس طی شورشی كشته شد.[3] همچنان‌كه سال بعد وقتی یزید بن ولید در شرف مرگ بود ابراهیم، پسرش، جانشین او می‌شود اما به سرعت توسط مروان بن محمّد و در طی یك لشكركشی از خلافت خلع می‌شود.[4] مدتی بیش نگذشته بود كه سلیمان بن هشام كه بیش از ده هزار تن در اختیار داشت مروان را مخلوع اعلام نمود و بین آن دو جنگ سختی درگرفت كه در نهایت به بقاء مروان انجامید.[5]
اختلاف قبایل هم چشمگیر بوده است، قیسیان با عبدالملك بن مروان درافتادند اما بعد با پسرش هشام همراه شدند همچنان‌كه در خونخواهی ولید بن یزید كوشیدند و بعد به مروان بن محمّد یاری رساندند در مقابل قبایل یمنی به عباسیان متمایل بودند و در نهایت آنان را به خلافت رساندند.[6]
جنگ‌های خلافت با دیگر قلمروها:
این جنگ‌ها در این دوران زیاد بوده است از جمله آنها می‌توان به موارد زیر اشاره كرد.
1. جنگ با تركان خزری در سال 114ه‍ ق و ادامه آن در سال 119ه‍ ق كه مسلمین موفق به كشتن خاقان ترك در حوالی بلخ و طخارستان گردیدند.[7]
2. جنگ با رومیان در سال 115ه‍ ق و 118 ه‍ ق و 119 ه‍ . ق.
3. جنگ در ماوراء النهر در سال 121 ه‍ ق كه تا تاشكند رسیده بود.[8]
ناآرامی‌ها در قلمرو خلافت اموی:
1ـ شورش مردم حمص پس از كشته شدن ولید كه توسط یزید بن ولید سركوب شد.
2ـ شورش مردم فلسطین و بیرون راندن والی اموی به سال 126 ه‍ . ق.
3ـ در همین سال در خراسان نزاری‌ها و یمانی‌ها به جان هم افتادند. چون فرمان حكومت به نام نصر بن سیار آمد. مصری‌ها از او حمایت كردند و عده‌ای به پیروی از شخصی به نام جُدیع كرمانی پرداختند.
4ـ شورش مردم یمامه علیه كارگزار اموی به سال 126.
5ـ شورش مردم حمص بار دیگر در دورة خلافت مروان بن محمّد.[9]

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو کنه

کربلا کربلا اللهم الرزقنا

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)

دوشنبه 9/11/1391 - 9:21 - 0 تشکر 586119

قیام‌ها:
1. در سال 126 خوارج اباضیه در یمن خروج كردند و مدت سه ماه بر مدینه تسلط یافتند.[10]
2. در سال 127 ه‍ . ق ضحاك بن قیس خارجی قیام كرد و وارد كوفه شد مردم موصل نیز از او پیروی كردند. او با سپاهی صد هزار نفری به جنگ با سپاه خلیفه رفت اما كشته شد. پس از او شیبان حروری رهبری شورشیان را به عهده گرفت بالاخره شیبان گریخت.[11]
3. قیام زید بن علی بن حسین به سال 123 ه‍ . ق در كوفه كه مردم بسیاری با او بیعت كردند اما چون او از لعن شیخین امتناع كرد شیعیان كوفه او را رها كردند. بالاخره در جنگ با سپاه اموی زید شكست خورد و اعدام گردید.[12] در مورد عقاید او اختلاف نظر زیادی وجود دارد. در هر صورت چون زید كشته شد پسرش یحیی به خراسان رفت و در آنجا قیام نمود. امام صادق ـ علیه السّلام ـ كشته شدن او را از قبل پیش بینی فرموده بود.[13]
شروع نهضت عباسیان:
نهضت عباسی به سال 129 ه‍ . ق در خراسان توسط ابو مسلم رسماً اعلام موجودیت كرد. قبل از این فعالیت‌های آنان از سال 118 توسط امام محمّد به طور كاملاً مخفیانه رهبری می‌شد، ابو مسلم توانست همكاری اقوام یمنی و ربیعه و نیز خوارج حروریه را جلب كند و به زودی بر سرزمین شرق تسلط یابد.
بالاخره به سال 132 نیروهای عباسی وارد كوفه شدند و ابو سلمه مسئولیت كوفه را عهده‌‌دار گردید.[14] در این زمان بنی عباس كه با «شعار الرضا من آل محمّد» همكاری علویان را نیز جلب كرده بودند و حتی با محمّد بن نفس زكیه به خلافت بیعت كرده بودند،[15] به تصفیه كسانی كه به عباسیان اخلاص نداشتند پرداختند و بالاخره با ابو العباس سفّاح به عنوان خلیفه بیعت شد.[16]
ناآرامی‌ها و شورش‌های دورة عباسی (132 ـ 148)
عده‌ای به فكر اعاده حكومت اموی بودند از جمله آنها:
1. شورش حبیب بن مرّه در بثیفة فلسطین.
2. ابو الورد در قنّسرین و اسامة بن مسلم در جزیره.
این سه حركت خود را در مقابل عباسیان سفید جامگان می‌نامیدند زیرا عباسیان به سیاه جامگان معرولف بودند.
3. شورش یزید بن هبیره در واسط (آخرین حركت اموی)[17]
4. شورش عبدالله بن علی، عموی سفاح، كه ادعا داشت او جانشین سفاح خلیفه اول عباسی و ولیعهدش بوده است لذا با سپاهی كه برای جنگ علیه روم تهیه شده بود، شورید، منصور دوانیقی كه برادر سفاح و جانشین او بود، ابو مسلم را برای دفع او اعزام داشت.[18]
چون منصور از قدرت یافتن ابو مسلم خراسانی وحشت داشت با طرح توطئه‌ای او را ـ كه می‌توان بنیان‌گذار حكومت عباسی نام نهادش ـ از سر راه خود برداشت. با قتل ابو مسلم، در مناطقی شورش‌هایی بعنوان خونخواهی ابومسلم در گرفت كه به آنها اشاره‌ای می‌شود.
1ـ حركت سنباد در نیشابور و قومس وری، او زردشتی بود و اعلام كرد كه كعبه را ویران خواهد نمود به سال 137 سركوب شد.
2ـ حركت راوندیه در سال 141 ه‍ . ق.
3ـ حركت استا ذسیس در سال 150 ه‍ . ق.[19]

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو کنه

کربلا کربلا اللهم الرزقنا

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)

دوشنبه 9/11/1391 - 9:22 - 0 تشکر 586120

علویان:
1. نخستین حركت علوی علیه عباسیان، حركت محمّد بن عبدالله نفس زكیه بود. آنان كه در حاكمیت یافتن عباسیان تلاش كرده بودند اكنون به غصب آنها ناراضی بودند.[20] او با گرفتن فتوا از مالك بن انس مبنی بر جواز شكستن عهد عباسیان و نیز از ابوحنیفه مبنی بر به حق بودن محمّد، در مدینه قیام خود را آغاز كرد. با هجوم لشكر عباسیان به مدینه، این قیام (به سال 145 ه‍ . ق) سركوب شد.[21]
2. قیام ابراهیم، برادر نفس زكیه، او بر بصره و اهواز و فارس و مدائن تسلط یافت و با او به عنوان امیرالمؤمنین بیعت شد. جنگ بین آنها و عباسیان در باخرا صورت گرفت كه به پیروزی بنی عباس انجامید.[22]
استقلال طلبی‌ها:

1ـ حكومت بنی مدرار كه توسط خوارج صفریه در مغرب الاقصی (سجلماسه) شكل گرفت به سال 145ه‍ ق.
2ـ حكومت خوارج اباضیه در مغرب الاوسط به سال 144ه‍ ق پا گرفت.[23]
3ـ حكومت اموی در اندلس توسط عبدالرحمان بن معاویه در سال 138 ه‍ . ق كه سلسله امویان اندلس را بنیان نهاد.[24]
جنگ‌ها:
در این دوره نیز جنگ‌های خارجی علیه همسایه شرقی (چین و تركستان) و همسایه غربی (روم ادامه داشت). در سال 133 سپاه چین به تاشكند (چاچ) تاختند و تا یك سال به آن دیار مسلط بودند تا با جنگ طراز، برای همیشه از مرزهای قلمرو عباسی عقب نشستند.[25]
در سال 133ه‍ ق رومیان بر ارمنستان تاختند. این جنگ‌ها در سال 134 ه‍ . ق نیز ادامه داشت اما بیشتر جنگ‌ها محدود بوده است.[26]
در پایان باید گفت، تبلیغ امامت تشیع نیز از سوی حضرت امام صادق ـ علیه السّلام ـ مورد غفلت نبوده است چنانچه امام صادق ـ علیه السّلام ـ كسی را به مناطق كوفه و خراسان در جهت این امر اعزام داشته بودند.[27] از سوی دیگر در این اوضاع بهم ریختة حاكمیت، فرصتی پیش آمد كه تا نهضت علمی و فرهنگی پدر بزرگوارشان را ادامه داده، حوزه وسیع علمی در رشته‌های مختلف علوم عقلی و نقلی به وجود آورده تا شالودة مكتب تشیّع را پی ریزی كنند.[28]
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. ارشاد شیخ مفید ترجمه رسولی محلاتی.

2. سیره پیشوایان- مهدی پیشوایی.
3. حیات فكری سیاسی ائمه: رسول جعفریان.
4. امام جعفر صادق(ع) - عبدالحلیم جندی - ترجمه عباس جلالی.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . مفید، الارشاد، قم، مؤسسة آل البیت، چاپ اول، 1413، ج 2، ص 179.
[2] . مسعودی، التنبیه و الاشراف، انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ دوم، 1365، ص 303.
[3] . جرجی زیدان، تاریخ تمدن اسلام، ترجمه علی جواهر كلام، تهران، امیركبیر، چاپ ششم، 1369، ص 748.
[4] . نویری، شهاب الدّین احمد، نهایة الارب، ترجمه محمود مهدوی، تهران، امیركبیر، 1364، ج 6، ص 394.
[5] . همان، ص 402.
[6] . جرجی زیدان، پیشین، ص 696.
[7] . نویری، شهاب الدّین، پیشین، ص 332.
[8] . همان، ص333 ـ 335.
[9] . همان، ص380 ـ 400.
[10] . مسعودی، پیشین، ص 308.
[11] . نویری، شهاب الدّین، پیشین، ص406.
[12] . مشكور، محمّدجواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، آستان قدس رضوی، چاپ دوم، 1372، ص 214.
[13] . شهرستانی، ملل و نحل، ترجمه افضل الدّین اصفهانی، تهران، 1321، ص 137 ـ 140.
[14] . ابو محمد ابن اعثم، الفتوح، بیروت، دار الكتب الاسلامیه، چاپ اول، 1986، ج 4، ص 348.
[15] . ابن اثیر، الكامل فی التاریخ، بیروت، دار الكتاب العربی، چاپ دوم، 1967، ج 4، ص 370.
[16] . جرجی زیدان، پیشین، ص 752.
[17] . طبری، تاریخ الرسل و الملوك، مصر، دار المعارف، 1960م، ج7، صص443 ـ 457.
[18] . الیعقوبی، احمد، تاریخ الیعقوبی، بیروت، مؤسسة الاعلمی، 1892م، ج2، ص302.
[19] . طبری، پیشین، ص 495.
[20] . همان، ص 424.
[21] . جرجی زیدان، پیشین، ص 754.
[22] . طبری، پیشین، ص 446.
[23] . طقوش، محمّدسهیل، دولت عباسیان، ترجمه حجت الله جودكی، قم، پژوهشكده حوزه و دانشگاه، 1380، ص 65.
[24] . جرجی زیدان، پیشین، ص 840.
[25] . ابن اثیر، پیشین، ص 342.
[26] . همان، ص 341.
[27] . مجلسی، بحار الانوار، تهران، المكتبة الاسلامیه، چاپ دوم، 1395 ه‍ . ق، ج 47، ص 72.
[28] . ر.ك: مفید، پیشین، صص 190 ـ 206.

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو کنه

کربلا کربلا اللهم الرزقنا

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.