یکی از بازیکنان بزرگ نگذاشت با پرسپولیس قرارداد ببندم
هافبک تیم فوتبال سپاهان گفت: «از کرانچار خواستم با من همکاری کند تا نیم فصل از این تیم جدا شوم، او هم گفت تحمل کن، تعطیلات زمستانی با شما همکاری می کنیم.»
جام ورزشی؛ اوج نوشت: میلاد زنیدپور درباره شرایط فعلی خود در سپاهان و مباحث دیگر به پرسش ها پاسخ داد.
* از آغاز فصل شروع کنیم. چه شد که پس از تجربه تلخی که در داماش داشتی به سپاهان رفتی؟
- سپاهان بزرگ بود و برای من انتخاب غلطی نبود اما بی تجربگی کردم. اشتباه من انتخاب سپاهان نبود، این بود که قبل از عقد قرارداد با سرمربی تیم هیچ صحبتی نکردم و به نوعی با نظر کرانچار به این تیم نیامدم. من مورد سلیقه او نبودم و با نظر مرزبان پیراهن سپاهان را پوشیدم.
* با چه کسی برای حضور در سپاهان صحبت کردی؟
- خوروش با من تماس گرفت و گفت در لیست بازیکنانی قرار داری که مرزبان با مشورت کرانچار اسامی آنها را داده است. از او خواستم با کرانچار صحبت کند اما گفت در که کرانچار در ایران حضور ندارد.من حتی به صورت مستقیم با مرزبان هم حرف نزدم؛ این ها از سادگی من بود.
* مرزبان چه هدفی از این داشت که تو را به سپاهان بیاورد و بعد به این شرایط دچار کند؟
- نمی دانم. بعدها از اطرافیان شنیدم کرانچار گفته است مرزبان او را خواسته و زنیدپور انتخاب من نبوده که بخواهم از او در ترکیب استفاده کنم.
* علت جدایی اش چه بود؟ آیا مرزبان کارهایی خلاف نظر کرانچار انجام می داد؟
- نمی دانم؛ بازیکنان هم هیچوقت دلیل جدایی مرزبان را متوجه نشدند اما فکر می کنم او با کرانچار هم مشکل پیدا کرده بود.
* اگر کرانچار به تو اعتقاد نداشت، چرا در چند بازی تو را به زمین فرستاد؟
- کرانچار را نمی دانم اما مرزبان می خواست مرا خراب کند. بازی اول که تمام شد، جلسه آنالیز را برگزار کردند و فقط عملکرد مرا مورد ارزیابی قرار دادند. پشت سر هم از من انتقاد کردند و به دنبال تخریبم بودند. بعد از بازی سوم در جلسه آنالیز نویدکیا هم از این قضیه ناراحت شد و گفت اگر اینقدر ایراد دارد چرا او را به خدمت گرفتید؟ نمی خواهید بازی اش دهید ندهید، دیگر این همه تخریبش نکنید. مرزبان مقصر تمام این کارها بود. او پیش بازیکنان می رفت و آنها را به جان یکدیگر می انداخت. هیچوقت نتوانستم دلیل کارهایش را بفهمم.
* با کرانچار در این باره صحبتی نکردی؟
- صحبت کردم و به او گفتم به تو حق می دهم مرا بازی ندهی و اصلا اعتراضی ندارم که چرا حتی در لیست 18 نفره هم قرار ندارم؛ فقط از او خواستم با من همکاری کند تا نیم فصل از این تیم جدا شوم، کرانچار هم گفت تحمل کن، تعطیلات زمستانی با شما همکاری می کنیم. از او ناراحت نیستم چون سلیقه اش این است. مربیگری همین است. مثلا امیر قلعه نوعی تحت هر شرایطی امیرحسین صادقی را قبول دارد اما وقتی به من اعتقادی نداشتند چه کاری از دستم بر می آمد.
* مدیرعامل چطور؟ با کرانچار درباره تو صحبتی نکرده بود؟
- اول این را بگویم سپاهان مدیران خوب و صادقی دارد. رحیمی 3 بار درباره من با کرانچار جلسه گذاشت و گفت هرروز در تمرینات حضور دارم و انگیزه میلاد را می بینم؛ چرا او را بازی نمی دهی؟ کرانچار هم گفت زمان می برد؛ او نیز آرام آرام در ترکیب قرار می گیرد.
* اول فصل درباره حضورت در پرسپولیس هم صحبتهایی شنیده می شد. چرا به پرسپولیس نرفتی؟
- من حتی با رویانیان جلسه ای داشتم و می خواستم قرارداد ببندم اما اتفاقاتی افتاد که مرا از پرسپولیس دور کرد.
* چه اتفاقاتی؟
- نمی خواهم مساله باز شود اما فقط می گویم که یکی از بازیکنان بزرگ پرسپولیس اجازه نداد با این تیم قرارداد ببندم. رویانیان به من گفت یکی از بازیکنان قدیمی مان گفته است تو به درد کارمان نمی خوری. به او گفتم شما از نظر فنی و مالی با من مشکلی ندارید که رویانیان تلفنش را جلوی من گذاشت و گفت این شماره آن بازیکن است. به او زنگ بزن و راضی اش کن تا بتوانی اینجا بازی کنی. می ترسم اذیتت کنند و برایت مشکل درست کنند. خداحافظی کردم و از باشگاه آمدم بیرون.گفتم روزی هر کسی دست آن بالایی است.
* آن بازیکن چه خصومت شخصی با تو داشت؟ مگر قبلا با او مشکلی داشتی؟
- نه، اصلا. به رویانیان هم گفتم من با او مشکلی نداشتم. فقط یکی از دوستان نزدیکم با او به مشکل خورده است.
* تو که عضو تیم ملی بودی، حالا به این حال و روز افتادی. چرا؟
- مشاوره های غلط به من دادند. 2، 3 نفر در اطراف من بودند که از مشاوره با آنها ضرر کردم اما از این به بعد قبل از پیوستن به هر تیمی ابتدا با سرمربی آن تیم حرف می زنم بعد قرارداد می بندم.
* در داماش چه اتفاقاتی برایت افتاد که نتوانستی موفق باشی؟ چه شد دینورزاده تو را کنار گذاشت؟
- در داماش هم اول عابدینی صحبت کردم و به مشکل خوردم البته از عابدینی خواستم با سرمربی صحبت کنم اما او گفت اینجا من همه کاره هستم. مقصر عابدینی نبود، من هم نبودم. فوتبال ما مشکل دارد. در داماش خیلی سختی کشیدم. آنجا انواع و اقسام اتفاقات برایم افتاد. در این فوتبال خیلی هم خوب باشی بخواهند تو را بازی دهند، این کار را می کنند.
* چه اتفاقاتی؟ بیشتر توضیح می دهی؟
- در رشت برخی مرا تهدید کردند.
* تهدید ؟
- بله، گفتند می زنیمت، ماشینت را به آتش می کشیم و مدام تلفن های تهدید آمیز به من می شد. هنوز شکایت نامه هایم در کلانتری شماره 17 رشت وجود دارد. بعدها فهمیدم تمام این داستان ها از خود تیم بوده است. برخی آقایان با غیربومی ها مشکل داشتند. حتی بنری که یکی از هواداران به ورزشگاه آورد و عکس من روی آن بود، پاره کردند و آن فرد را تهدید کردند که چرا از یک غریبه حمایت می کنید؟ آن فرد چند ماه به ورزشگاه ها نیامد. اگر یکی از گلهایی که در داماش زدم را مقابل استقلال یا پرسپولیس می زدم، تمام تیمها مرا می خواستند و حتی امکان داشت ترانسفر هم بشوم اما در بازی های مهم بازیکنان بومی خود را بازی می دادند.
* حالا بالاخره کجا می روی؟
- صحبت هایی شده است. پیشنهاداتی هم دارم. از صنعت نفت که خیلی جدی است. یکی، دو تیم دیگر هم هستند. سعی می کنم بهترین تصمیم را بگیرم.
* حرف پایانی؟
- من مثل خیلی ها نبودم که با رابطه به فوتبال بیایم زیرا در تمام رده های ملی بازی کرده ام. همیشه سالم زندگی کردم و تن به مسائلی که در فوتبال وجود دارد، ندادم. مطمئنم شرایط عوض می شود و روزهای خوب هم می آید. در کوچه ما هم بالاخره عروسی می شود.