• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن مهدویت > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
مهدویت (بازدید: 5074)
جمعه 28/7/1391 - 23:13 -0 تشکر 567726
خودسازی (2) اتحاد و دوستی....>پیش به سوی جامعه مهدوی

سلام علیکم رفقا

برای خودسازی دوم ، به نظرم اومد در مورد "اتحاد و دوستی" صحبت کنیم
و به نتیجه ای برسیم که غایتش ایجاد گامی موثر در ایجاد ارتباطات اخلاقی بین افراد جامعه باشه
آن هم جامعه ای که در راستای مهدوی شدن پیش به سوی انقلاب حضرت مهدی (عج) حرکت میکنه

 حال ما به عنوان عناصر اصلی چنین جامعه ای که داعیه دار اسلام و پیامبر رحمت هستیم ، میخوایم بگیم از نظر اخلاقی چه نوع رابطه ها و ضابطه هایی باید بین یکدیگر ایجاد کنیم که موافق نظر کلیه ی افراد بشر (اعم از قومیت های مختلف ، مذاهب مختلف ، عقاید مختلف) قرار بگیره و مثمر ثمر باشه.


با سوال آغاز میکنیم؛
اگر هر یک از شما دوستان عزیز در تفکرات خودش و به تبع آن، اعمالش به این نتیجه رسیده که معنی و مفهوم خاصی برای اتحاد و دوستی باید در نظر گرفته بشه ، اون چیه؟
چه شکلی داره؟
برای انسانهای مختلف باید شکل و شمائل مختلفی داشته باشه؟
آیا موافق اتحاد و دوستی باید بود یا نه ؛ بر عکس ، ازلت نشین و گوشه گیر؟
آیا از عوامل ایجاد زمینه های ظهور حضرت ، میشه به اتحاد و دوستی اشاره کرد یا ایجاد تفرقه و دوئیت؟


اگر دوستان عزیز همراه باشند انتظارمان این است که مبحثی جامع ، مفید و البته با نگرش آزادی بیان و عقیده داشته باشیم.

یا ع ل ی مدد


خودسازی(3):
نکا57 گرامی



آقا جان اگر قرار باشد من هم مثل ژول ورن دور دنيا را درهشتاد روز بچرخم ،
ترجيح ميدهم دور تو بچرخم
چون تو هم دنياي مني هم عقبي مني
دوشنبه 1/8/1391 - 19:46 - 0 تشکر 568335

بنام خدا


سلام


hayat_e_tayebe


گرامی صحبت هایی که در ابتدای بحث آوردین خیلی کلی بود میسر بحث زیاد روشن نبود با صحبتهای دوستان وشما مخصوصا مدیر انجمن میسر بحث رو روشن شد ...با تشکر از شما ودوستان با ادامه بحث همرامی تون می کنم....

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو کنه

کربلا کربلا اللهم الرزقنا

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)

دوشنبه 1/8/1391 - 19:48 - 0 تشکر 568336

بنام خدا


سلام



حضرت رسول اكرم(ص) كه می‌فرمایند: هر كسی در راه خدای تعالی كسی را به دوستی و برادری گیرد، در بهشت به او درجه‌ای رفیع می‌دهند كه با هیچ عمل دیگر نمی‌تواند به آن برسد، به شادی و آرامش خاطر ناشی از دوستی می‌پردازد.


 درباره بهره مادی و اقتصادی دوست خوب :


بدون شك مشكلاتی مانند یافتن شغل آبرومند، تهیه مسكن مناسب، سختی‌های زمان سوگ و ماتم، گرفتاری‌های مالی و... با مساعدت دوستان دلسوز و خیراندیش زودتر مرتفع می‌شوند.


درباره فواید


دوست بودن انسان‌ها با همدیگر از دو لحاظ به سود جامعه است یكی كم شدن منازعات و دیگری تقویت همبستگی و تضامن اجتماعی است.


دوستی و همیاری یكی از عوامل سعادت و كامیابی نوع بشر و رمز بقای جوامع است زیرا جامعه‌ای كه آحاد آن با هم دوست و مهربان باشند روح همبستگی و تضامن اجتماعی در آن به وجود می‌آید و اتحاد و انسجام ملی زیباترین ارمغان آن است.


چنان كه راز تأكید اسلام بر دوستی و دیدار مؤمنان با یكدیگر این است كه مهرورزی و رفت‌ و آمدهای گرم آنان، موجب رفع ناخوشی و عداوت و حصول الفت و محبت می‌گردد.


خدای متعال می‌فرماید: «اگر تو همه آنچه را در روی زمین است هزینه می‌كردی كه میان دل‌های آنان الفت بیندازی نمی‌توانستی ولی خدا خود میان دل‌های ایشان الفت افكند.»
برگرفته از کتاب آییندوستی

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو کنه

کربلا کربلا اللهم الرزقنا

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)

دوشنبه 1/8/1391 - 19:49 - 0 تشکر 568339

درباره اهمیت دوستی در اسلام


 این بعد از پایان یكی از جنگ‌ها و هنگام تقسیم غنایم، پیامبراكرم(ص) به طایفه انصار فرمود اگر دوست دارید این غنیمت میان شما و مهاجران تقسیم شود، مشروط بر این كه آن‌ها را در اموالتان شریك سازید. انصار گفتند: ای رسول خدا، ما همه این غنایم را به مهاجران وا می‌گذاریم و آنان را در اموالمان شریك می‌گردانیم.


اسلام نقار و كدورت بین مسلمانان و دوری ایشان از یكدیگر را بر نمی‌تابد، به همین جهت اجازه نمی‌دهد كه مسلمانی با مسلمان دیگر بیش از سه روز در حالت قهر بماند.


تأثیرات دوستی به مواردی از قبیل اعتقادات مذهبی و داوری افكار عمومی و اخلاق


«پیامبر اكرم خطاب به مسلمانان می‌فرماید: مرد بر دین دوستش است، پس هر یك از شما باید به دقت بنگرد كه با چه كسی دوست می‌شود.»


اهمیت دادن به افكار عمومی و داوری مردم درباره شخصیت و اعمال و رفتار انسان، یكی از مسائل مورد توجه دین مبین اسلام بوده و در روایات و متون دینی مورد تأكید قرار گرفته است.


در این خصوص، سلیمان نبی فرموده: نسبت به كسی داوری مكنید مگر اینكه به همنشینان او بنگرید، زیرا آدمی با همتایانش شناخته می‌شود و به یاران و دوستانش منسوب می‌گردد.


یكی از این موارد بهره‌برداری مادی است كه درباره آن آمده است: گروهی از مردم به جهت نفع شخصی و سود دنیایی با دیگران دوست می‌شوند. برخی از اینان وقتی احساس كنند دوستی با كسی سبب درآمد بیشتر یا موقعیت ا جتماعی بهتری برایشان می‌شود، به او نزدیك می‌شوند و خود را یار فداكار و دلسوز او جلوه می‌دهند. دوستی این‌گونه افراد تا زمانی ادامه می‌یابد كه سودی عایدشان شود و اگر به دلیل سود رسانی متوقف گردد بی‌درنگ با او قطع رابطه می‌كنند.


خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو کنه

کربلا کربلا اللهم الرزقنا

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)

دوشنبه 1/8/1391 - 19:50 - 0 تشکر 568340

انگیزه دوستی به بهره‌برداری معنوی


در این باره امیرمؤمنان می‌فرماید: «برادران دو نوعند یكی برادرانی كه در دوستی و یاری مورد اعتماد باشند و دیگری برادران خندیدن و صحبت، اما نوع اول، پس ایشان به منزله دست و بال و خانواده هستند، پس چون بر چنین برادری اعتماد داشته باشی، مال و بدن خود را از برای او صرف كن و با دوستانش دوستی كن و با دشمنانش دشمنی كن و رازش را بپوشان و عیبش را مخفی دار و نیكی‌هایش را افشا كن و بدان كه این قسم برادران كمترند از گوگرد سرخ كه اكسیر است.»


درباره انگیزه دیگر دوستی یعنی شادمانی و لذت،


گروه كثیری از مردم دوستی و رفاقتشان برای شاد زیستن و لذت بردن است یعنی انگیزه معاشرتشان این است كه از مصاحبت یكدیگر لذت ببرند و ایامی را با خوشی و تفریح بگذرانند. این نوع از دوستی معمولاً در میان جوانان رواج دارد. وی در این خصوص به حدیثی از علی(ع) اشاره می‌كند: «حضرت علی‌ (ع) در این خصوص می‌فرمایند: بهترین برادر كسی است كه دوستی‌اش انگیزه دنیایی نداشته باشد.»
برگرفته از کتاب آیین دوستی

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو کنه

کربلا کربلا اللهم الرزقنا

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)

دوشنبه 1/8/1391 - 23:0 - 0 تشکر 568367

neka57 گفته است :
[quote=neka57;671492;568339]

«پیامبر اكرم خطاب به مسلمانان می‌فرماید: مرد بر دین دوستش است، پس هر یك از شما باید به دقت بنگرد كه با چه كسی دوست می‌شود.»


اهمیت دادن به افكار عمومی و داوری مردم درباره شخصیت و اعمال و رفتار انسان، یكی از مسائل مورد توجه دین مبین اسلام بوده و در روایات و متون دینی مورد تأكید قرار گرفته است.


در این خصوص، سلیمان نبی فرموده: نسبت به كسی داوری مكنید مگر اینكه به همنشینان او بنگرید، زیرا آدمی با همتایانش شناخته می‌شود و به یاران و دوستانش منسوب می‌گردد.



هوالعزیز
سلام
حتما یادمون باشه در این مورد بحث کنیم
مگر قحطی دوست اومده ؟

اما چرا انقدر در روایات به این قضیه اشاره شده و چهره بسیاری از افراد را مشخصا" به نمایش گذاشته
چون غیر این نیست که آدمی به سمت کسانی جذب می شود که معیارها و شباهت های زیادی دارد
پس آن رفتارها در فرد به نوعی نهفته است یا آشکار خواهد شد به سبب دوستی
و فرد برای همرنگ شدن با دوستش دست به همان کارها خواهد زد
یا اگر ابتدا" مقاومت کند, پس از مدتی بعلت عادت کردن به شرایط و عادی شدن مسائل دیگر آنها را نه تنها انکار نمی کند بلکه عمل نیز خواهد کرد

بقول استادی
ما تا خودمان جای کار بسیاری داریم
لازم نیست با کسانی دوست شویم به قصد هدایت
که عواقب زیادی پیش رو خواهد داشت
که اولین موردش همین بدنامی خواهد بود
که همیشه در پرونده ثبت خواهد شد
و جامعه فراموش نخواهد کرد

وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ

 
دوشنبه 1/8/1391 - 23:17 - 0 تشکر 568378

neka57 گفته است :
[quote=neka57;671492;568340]

انگیزه دوستی به بهره‌برداری معنوی


در این باره امیرمؤمنان می‌فرماید: «برادران دو نوعند یكی برادرانی كه در دوستی و یاری مورد اعتماد باشند و دیگری برادران خندیدن و صحبت، اما نوع اول، پس ایشان به منزله دست و بال و خانواده هستند، پس چون بر چنین برادری اعتماد داشته باشی، مال و بدن خود را از برای او صرف كن و با دوستانش دوستی كن و با دشمنانش دشمنی كن و رازش را بپوشان و عیبش را مخفی دار و نیكی‌هایش را افشا كن و بدان كه این قسم برادران كمترند از گوگرد سرخ كه اكسیر است.»


درباره انگیزه دیگر دوستی یعنی شادمانی و لذت،


گروه كثیری از مردم دوستی و رفاقتشان برای شاد زیستن و لذت بردن است یعنی انگیزه معاشرتشان این است كه از مصاحبت یكدیگر لذت ببرند و ایامی را با خوشی و تفریح بگذرانند. این نوع از دوستی معمولاً در میان جوانان رواج دارد. وی در این خصوص به حدیثی از علی(ع) اشاره می‌كند: «حضرت علی‌ (ع) در این خصوص می‌فرمایند: بهترین برادر كسی است كه دوستی‌اش انگیزه دنیایی نداشته باشد.»
برگرفته از کتاب آیین دوستی



هوالعزیز
سلام

چه نکات جالبی بود

همانطوری که ذکر کردید
بیشتر در بین جوانان دیده می شود
مخصوصا در حال حاضر که بیشتر جمع ها مجازی  می باشد
بسیار شایع هست که بسیاری بنا به هر دلیلی, بیکاری/تنهایی/مشکلات خانوادگی/مجردی و... تنها در جمع ها حاضر می شوند برای پر کردن اوقات فراغت و خندیدن به قول شما
و متاسفانه ترک چنین عادت هایی نه تنها برای جوانان سخت شده
بلکه بصورت سرطانی نیز زیاد می شود...
حد و هدف زندگی در بین بسیاری از جوانان نه تنها گمشده است هر روز از آن نیز دورتر می شوند و برای کار خود نیز بهانه های متفاوتی دارند که جز خود ایشان بهتر نمیداند که بهانه هایی بیش نیست

شاید این خندیدن ها به اصطلاح شاد بودن ها چه حقیقی چه مجازی
(که اتفاقا وقتی وارد ریشه روانشناسی آن می شوی شادی وجود ندارد و حکایت از تنهایی های خانوادگی دارد که پناه به دوستی ها آورده اند و حد را گذرانده اند)
در ابتدا امر جالب و خوشایند آید
البته باز هم برای گروه های خاصی
ولی آنچه مورد پسند اجتماع به صورت عرف / شخصیت / دینی-مذهبی / هدفمند و ارزشمند بودن برای اجتماع و... می باشد , این حرکات نیست

بصورت بسیار ساده مثالی که شاید بارها دیده ایم:
در اتوبوسی گروهی دوستی وارد می شود و تا پیاده شوند
حرکات و مثلا شاد بودن ها و خنده هایشان چیزی جز کوچک شدن در اجتماع برای آنها به ارمغان نمی آورد
که گاها همین حرکات باعث برخورد و دعواها می شود
این نشان از چه دارد؟
که بسیاری از جوانان شان خود را نمی شناسند
و با بکار بردن جملات و الفاظی به حساب اینکه جمع دوستانه می باشد خود را حقیر می کنند
چون مطمئنا" افراد دیگری نظاره گر ما هستند
و بالاتر از همه خدا و امام عزیز ما

وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ

 
دوشنبه 1/8/1391 - 23:55 - 0 تشکر 568380

jtayebe گفته است :


هوالعزیز
سلام

چه نکات جالبی بود

همانطوری که ذکر کردید
بیشتر در بین جوانان دیده می شود
مخصوصا در حال حاضر که بیشتر جمع ها مجازی  می باشد
بسیار شایع هست که بسیاری بنا به هر دلیلی, بیکاری/تنهایی/مشکلات خانوادگی/مجردی و... تنها در جمع ها حاضر می شوند برای پر کردن اوقات فراغت و خندیدن به قول شما
و متاسفانه ترک چنین عادت هایی نه تنها برای جوانان سخت شده
بلکه بصورت سرطانی نیز زیاد می شود...
حد و هدف زندگی در بین بسیاری از جوانان نه تنها گمشده است هر روز از آن نیز دورتر می شوند و برای کار خود نیز بهانه های متفاوتی دارند که جز خود ایشان بهتر نمیداند که بهانه هایی بیش نیست

شاید این خندیدن ها به اصطلاح شاد بودن ها چه حقیقی چه مجازی
(که اتفاقا وقتی وارد ریشه روانشناسی آن می شوی شادی وجود ندارد و حکایت از تنهایی های خانوادگی دارد که پناه به دوستی ها آورده اند و حد را گذرانده اند)
در ابتدا امر جالب و خوشایند آید
البته باز هم برای گروه های خاصی
ولی آنچه مورد پسند اجتماع به صورت عرف / شخصیت / دینی-مذهبی / هدفمند و ارزشمند بودن برای اجتماع و... می باشد , این حرکات نیست

بصورت بسیار ساده مثالی که شاید بارها دیده ایم:
در اتوبوسی گروهی دوستی وارد می شود و تا پیاده شوند
حرکات و مثلا شاد بودن ها و خنده هایشان چیزی جز کوچک شدن در اجتماع برای آنها به ارمغان نمی آورد
که گاها همین حرکات باعث برخورد و دعواها می شود
این نشان از چه دارد؟
که بسیاری از جوانان شان خود را نمی شناسند
و با بکار بردن جملات و الفاظی به حساب اینکه جمع دوستانه می باشد خود را حقیر می کنند
چون مطمئنا" افراد دیگری نظاره گر ما هستند
و بالاتر از همه خدا و امام عزیز ما
neka57 گفته است :

[quote=jtayebe;393644;568378][quote=neka57;671492;568340]

انگیزه دوستی به بهره‌برداری معنوی


در این باره امیرمؤمنان می‌فرماید: «برادران دو نوعند یكی برادرانی كه در دوستی و یاری مورد اعتماد باشند و دیگری برادران خندیدن و صحبت، اما نوع اول، پس ایشان به منزله دست و بال و خانواده هستند، پس چون بر چنین برادری اعتماد داشته باشی، مال و بدن خود را از برای او صرف كن و با دوستانش دوستی كن و با دشمنانش دشمنی كن و رازش را بپوشان و عیبش را مخفی دار و نیكی‌هایش را افشا كن و بدان كه این قسم برادران كمترند از گوگرد سرخ كه اكسیر است.»


درباره انگیزه دیگر دوستی یعنی شادمانی و لذت،


گروه كثیری از مردم دوستی و رفاقتشان برای شاد زیستن و لذت بردن است یعنی انگیزه معاشرتشان این است كه از مصاحبت یكدیگر لذت ببرند و ایامی را با خوشی و تفریح بگذرانند. این نوع از دوستی معمولاً در میان جوانان رواج دارد. وی در این خصوص به حدیثی از علی(ع) اشاره می‌كند: «حضرت علی‌ (ع) در این خصوص می‌فرمایند: بهترین برادر كسی است كه دوستی‌اش انگیزه دنیایی نداشته باشد.»
برگرفته از کتاب آیین دوستی



بنام خدا
سلام

 دیدم گاهی وقتها شده تا دوست که باهام صحبت میکنن یه حرفایی میزنن واقعا درشانشون نیست یا همدیگر رو با القاب زشت خطاب می کنن یا موقع شوخی از ده کلمه حرفشون نه تاش فحشه  بعد کم کم همین حرفاش  وشوخی وفحش دادنشون... عاقبت باعث جدایی وقهر وکینه میشه خداناکرده ممکنه دست به کارهای خطرناک بزنن ...واقعا جای تاسف داره...خدابهمون زبون داده تا حرفای خوب بزنیم...

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو کنه

کربلا کربلا اللهم الرزقنا

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)

سه شنبه 2/8/1391 - 8:13 - 0 تشکر 568416

بنام خدا
سلام
شهادت امام محمد باقرعلیه السلام تسلیت باد.

ابوعبیده گوید: من همراه امام باقر علیه السلام بودم ، به هنگام سوار شدن به کجاوه اول من سوار مى شدم و سپس او. وقتى بر روى مرکب قرار مى گرفتیم حضرت به من سلام مى کرد و همانند مردى که رفیقش را به تازگى ندیده باشد احوالپرسى مى کرد و دست مى داد، و هنگام پیاده شدن پیش از من پیاده مى شد و وقتى از کجاوه پیاده مى شدیم سلام مى کرد مانند کسى که رفیقش را به تازگى ندیده باشد احوالپرسى مى کرد.

من گفتم : یابن رسول اللّه شما کارى مى کنید که هیچکس از مردم نزد ما نمى کنند و اگر یک بار هم چنین کنند زیاد است .
حضرت فرمود: مگر ثواب مصافحه را نمى دانى ؟ دو مومن به یکدیگر مى رسند و یکى با دیگرى دست مى دهد پس همواره گناهان آندو مى ریزد همان گونه که برگ از درخت مى ریزد و خدا به آنها توجه مى کند تا از یکدیگر جدا شوند

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو کنه

کربلا کربلا اللهم الرزقنا

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)

سه شنبه 2/8/1391 - 14:22 - 0 تشکر 568540

hayat_e_tayebe گفته است :
[quote=hayat_e_tayebe;336051;568315]بسم رب المهدی

سلام و عرص ادب به دوستان خوبمون...

جناب سهای عزیز؛
بسیار عالی؛
همان طور که شما گفتی بنده نیز بر این عقیده ام که اتحاد و دوستی باید بر اساس معیارهایی باشه و آن معیار نیز طبق عقیده ی خود ما از خدا و ولی خدا نشات گرفته باشه .
در مورد سوالتون ؛
"آیا میتوان با همه جور آدمی اتحاد و دوستی داشت؟"
هر کسی نظر خاص خودش رو داره که بنده هم میگم نه هر کسی چنین لیاقتی رو نداره .
اما یه سوال دارم در این باره :
ایا دوستی و اتحاد با هر کسی (هر کس میخواد باشه) اگر تنها به شکل ظاهری و نمایشی اتفاق بیفته ، به شکلی که او را به خودمون و آئینمان راهنمایی کنیم تا چه حد قابل اجراست؟
یعنی ایا اصلا چنین مسئله ای درست و منصفانه است؟
با توجه به اینکه شما دوست عزیز به این نکته ی مهم اشاره کردی که در تبئین معنای دوستی ، نباید وادادگی به خرج داد به شکلی که از عقاید و مقدسات خودمون چشم پوشی کنیم.
در مورد بند آخر حرفهای شما ، اگر بخواهیم این زینت های ماحصل از امت اسلامی رو به امتهای دیگر نیز سوق یدیم چه کار باید کرد؟ آیا لازمه اش اینه که ابتدا جامعه ی اسلامی رو درست کنیم بعد بریم سراغ دیگر جوامع ملل یا اینکه همزمان میتونیم در دو جبهه به اتحاد ودوستی بپردازیم؟
سوال آخر تاپیک رو نیز هر موقع صلاح دونستید ازش برامون بگید خوشحال میشیم :)


سلام، به رفقا عرض ادب:)

"آیا میتوان با همه جور آدمی اتحاد و دوستی داشت؟"
هر کسی نظر خاص خودش رو داره که بنده هم میگم نه هر کسی چنین لیاقتی رو نداره .
اما یه سوال دارم در این باره :
ایا دوستی و اتحاد با هر کسی (هر کس میخواد باشه) اگر تنها به شکل ظاهری و نمایشی اتفاق بیفته ، به شکلی که او را به خودمون و آئینمان راهنمایی کنیم تا چه حد قابل اجراست؟یعنی ایا اصلا چنین مسئله ای درست و منصفانه است؟

ببینید ، من به نظر خاص هرکس اشاره نکردم، من عرض کردم که مطابق با حرف خدا و ولی خدا.
اتحاد با هرکسی رو شرایط مشخص میکنه، شاید اتحاد شاید نه برای شخص بلکه برای «مصلحت بزرگ تر» صورت می گیره، فرض کنید مثلا من تعصب مذهبی برحقم رو شعله اش رو بکشم پایین تا الوات و موتورسواری جومونگی توراه مدرسه به خوانوادم اسیبی نزنن. به عنوان مثال هست.

 این مثال شخصی بود، اما شما بهتر من می دونید لابد اینجور مسایل رو.

اما مبنای ما جای دیگه است، 11 امام داریم که هرکدوم شهید شدن، قبلش یه زندگی اجتماعی سیاسی داشتن درکنار زندگی علمی شون.

به هرحال میشه بررسی کرد، مثلا ایا امام رضا علیه السلام که توی اون شرایط قرار گرفت، جوری مدیریت کردن افکار عمومی شیعه و امت اسلام رو که نه شیعیان قتل عام شدن و نه حقانیت خودشون و خاندانشون خدشه دار شد.

اینکه عرض میکنم اتحاد بدون وادادگی همین هست، «مصلحت بزرگ» تر همیشه حفظ اسلام بوده، علی علیه السلام خار در چشم و استخوان در گلو برای چی سه تا ملعون رو تحمل کرد؟
 بخاطر این بود که از اون سه تا غاصب خدای نکرده خوشش میامد؟ مشخصه که نه!
ایا علی علیه السلام منصفانه بود کارش؟

خب، زندگی سیاسی مولا رو مرور کنیم، می بینیم فعالیت هایی که انجام میدادن، از ابادانی وقف بود تا تفسیر و عبادات، جوری امام سجاد علیه السلام هم عباداتش رو در برابر عبادات جدش بزرگورارش ناچیز میشمره، و از اون طرف هرگز علی علیه السلام کنج عزلت ننشست تا دعا کنه صرفا، فعالیت های اجتماعی و سیاسی امام هم مشخصه.

اون شرایط، برای اتحاد و حفظ اسلام، شرایطی که تا اون جا من خوندم راجع بهش بعد رحلت پیامبر یهود و مسیحی از خوشحالی میکردن و منافقای دوره ی پیامبر هم دنبال برگشت به جاهلیت بودن و ...
توی اون شرایط تصمیم امام این بود، پاورقی نهج البلاغه من نوشته بود که بنا به توصیه حضرت پیامبر بوده.

برای باقی ائمه هم همچین بررسی بکنید، برای حفظ جان شیعیان شون، تقیه توصیه شد، نه اینکه از حرف حق زدن منع شون کنن، نخیر مبنا بر تربیت نیرو بوده.

امروز شرایط ما مثل زمانی  هست که امت داغ دار پدر معنویش یعنی پیامبرش بود، یهود و مسیحی، قد علم کردن، برای پیامبر ما فیلم میسازن، انحراف سقیفه امروز میوه داده بهش میگن وهابیت، شیعه پاراچنار رو قصابی میکنه، اینها حقیقت هستن یا دروغ؟
 اگه حقیقت هست وجود اتحاد لازمه، باید مبنا رو حفظ عده ی شیعیان و افزایش گرایش امت به شیعه بذاریم. هرچه دلها نزدیکتر بشه، حرف منطقی هم بیشتر می شه زد، ولی اگه بغض و کینه باشه؛ تعصب جای منطق رو میگیره، می بینید یه وهابی رو نمیشه ادم کرد، با سیستم اون شبکه ی ماهواره ای.

اگر بخواهیم این زینت های ماحصل از امت اسلامی رو به امتهای دیگر نیز سوق یدیم چه کار باید کرد؟ آیا لازمه اش اینه که ابتدا جامعه ی اسلامی رو درست کنیم بعد بریم سراغ دیگر جوامع ملل یا اینکه همزمان میتونیم در دو جبهه به اتحاد ودوستی بپردازیم؟

راستش این سوالتون، یه جوریه.
سوال اول سوال می کنید، توی سوال دوم جواب میدید، بعد یه «ایا» به اولش و یه علامت سوال به اخرش اضافه میکنید.
ولی در کل وحدت، رو چی معنی میکنید؟ اینکه همه با هم دوست باشن؟ هیچ اختلاف نظری نداشته باشن؟
یا وحدت این هست که برای یه هدف خاص، همه باهم کنار بیان، اختلاف رو درنظر نگیرن
به نظرم مورد دوم درست تر هست، چون همه ی انسان ها رو نمیشه یکدست کرد، ولی میشه هدف روشن داد بهشون تا براش همکاری کنن.الفت و دوستی هم از دل همین اشتراک داشتن ها پیش میاد.
مگر وقتی ایران درگیر جنگ تحمیلی بود، مردم همه یک دست بودن؟ نه خیر نبودن، ولی هدفشون اونقدر مقدس و پراهمیت بود، که کشاورز حاصل زحمتش رو میفرستاد، مادر بچه اش رو می فرستاد، و هزار جور دیگه.
الفت دوستی بود؟ بله بود! ولی یکدستی نظرات نبود، هرکسی یه جور فکر میکرد.

مهم اینه که وقتی با یه سنی حرف میزنی، هدف رو خفظ عظمت اسلام بهش یاد بدی
با مسیحی حرف میزنی هدف رو تلاش برای امدن مسیح واقعی عنوان کنی به هرحال مشترک هستیم، توی اینجور مسایل
با یهودی هم خاستی حرف بزنی بیشتر هدف دنیایی بده، کلا موجودات قابل اعتمادی نیستن.

این طوریا

یا حق

سه شنبه 2/8/1391 - 14:57 - 0 تشکر 568554

سلام
اول تشکر میکنم از مطلب خوبتون
راستش دوستی از نظر من شکل عسله!اگه از زیادی باشه شیرینیش تو ذوق میزنه.باید حریم خدایی داشته باشه.فرقی نداره که با دوست باشه یا دشمن.اگه حریم حفظ بشه همه چی به شکل عالی پیش میره...

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.