پیامدهای رفتارمذهبی
کرونوبیولوژی یا زیستشناسی زمان، دانشی است که به پدیدههای زیستی و تغییرات آنها متناسب با زمان (شب، روز، ماه و سال) میپردازد. این دانش در رابطه با تغییرات زیستی و ارتباط آن با زمان است. در خصوص شعایر، یکی از متغیرها این است که این شعایر باید در زمان خاصی انجام گیرند؛برای نمونه، نماز دارای اوقات برگزاری مشخصی است.
امروزه مشخص شده است که ترشح بسیاری از هورمونها، دورهای و متناوب است؛ یعنی برای مثال، در طول یک شبانهروز، بهصورت یکنواخت ترشح نمیشوند؛ بلکه بعضی از هورمونها بیشتر در ساعتهای اولیة شب و در نیمه شب، و برخی نیز در فاصلة بین طلوع فجر و طلوع خورشید صبحگاهی ترشح میشوند.با پیشرفت علم مشخص شده است که استراحت و خواب درساعتهای اولیة تاریکیِ پس از وقت نماز عشا، در مقایسه با ساعتهای پایانی شب، برای تقویت قوای جسمانی و روحی، و ترمیم و بازسازی در بدن «انابولیسم» بسیار مؤثر است.
دراین ساعتها هورمون رشد در خون، به بالاترین میزان میرسد. سفارش اسلام به خوابِ اول شب و بیداری ساعات پایانی شب و تأکید بر بیدار ماندن بههنگام بینالطلوعین ـ فاصلة بین طلوع سپیدة صبح و طلوع خورشید که زمان عبادت و همزمان مقارن با افزایش هورمونهای استرسزا کورتیزول، آدرنالین و گلوکوکورتیکوئیدها است یک توصیه و راهبرد بسیار مفید برای سلامت جسمیـروانی است.
شواهد و مشاهدات علمی نشان داده است که انسان در تمام ساعات شبانهروز انسان دارای ساعتهای زیستی یا نظم طبیعی است. درصورتیکه روال زندگی و برنامة کاری، باهم هماهنگ باشند، حفاظت، سلامتی و طول زندگی انسان افزایش مییابد. ساعات نماز نیز براساس همین نظم زیستی است. «خداوند را پیش از طلوع خورشید و غروب آن، و ساعاتی از شبِ تاریک و روزِ روشن، ستایش کن و تسبیح بگو». (طه: 130)
در دوران نوجوانی، یکی از اثرات بسیار روشن مسائل فرهنگی بر رفتار جنسی نوجوانان، مداخلات مذهبی است. نوجوانانی که در مراسم مختلف مذهبی حضور جدی دارند، ارزشهای مذهبی را جزء مهمی از زندگی خود درنظر میگیرند و کمتر به فعالیتهای جنسی زودهنگام میپردازند. |
صبح با صدای اللهاکبر بیدار شدن و روز را با نماز فجر آغاز کردن، به انسان احساس سرزندگی، نشاط و آمادگی برای فعالیت میدهد. زودبیداری صبحگاهی و احساس غمگینی در غروب، که در بیماری افسردگی شایع است، با برپایی نماز فجر و مغرب، به شخص افسرده در این زمانها، اطمینان قلب و احساس بهبودی میبخشد.گروهی از روانپزشکان دانشکدة علوم پزشکی علامه اقبال لاهوری در پاکستان، در سال 1985م به این نتیجه رسیدهاند که درمان افسردگی با نماز و تهجد، نافله و ذکر آیات قرآنی، در گروه مطالعه تا 78% درصد مؤثر بوده است؛ در مقابل، در گروه شاهد که شب بیدار بودند، پانزده درصد بهبودی نشان دادهاند.
تحقیق دکتر محمد اظهر از مالزی نیز نتایج مشابهی را نشان داده است. همچنین، روانپزشکان در این امر همگی معتقدند که مرگ و میر کسانی که تعداد نزدیکان آنان محدود بوده، تا سه برابر، بیش از کسانی است که با دوستان خود در تماس مستمر و همیشگی بودهند.طبق بررسیهای حسین اکبر (1377)، نماز جماعت و رفتن به مسجد، امکان تماس مستمر با افراد همعقیده و روابط اجتماعی را فراهم میکند. خاتونی(1376) دریافته است که شنیدن آوای قرآن باعث کاهش اضطراب بیماران قلبی میشود.
همچنین، رمضانی(1380) در بررسی وضعیت روانی و مذهبی افراد مبتلا به ویروس ایدز دریافت که در طول مدت مطالعة باورهای دینی و اعتقادی افراد، همگام با آن، سیر بیماری دستخوش تغییر شده است؛ بنابراین، نتیجه میگیرد که با استفاده از درمانهای روانشناختی همراه با شیوههای مبتنی بر اعتقادات و باورهای مذهبی، دردهای روحی و روانی بهطور مؤثرتری در افراد مبتلا، کاهش یافته و زمینة پیشگیری از گسترش و انتقال ویروس به سایر افراد، در آنها تقویت میشود.
در مطالعة موسوی و همکاران (1380) دربارة حضور در اجتماعات مذهبی، و ارتباط آن با بیماری حاد قلبی، مشخص شد که درمجموع، حضور نیافتن در مراسم و گردهماییهای مذهبیِ مورد مطالعه، بیش از 32% درصد از بیماران حاد قلبی در شش ماه پیش از ابتلا را تشکیل میدادند. درحالیکه این رقم در گروه کنترل کمتر از سیزده درصد بود. جیمز و مانویل جی (1993) نشان دادهاند که تمرینهای مذهبی و نیایش، موجب درونی شدن ایمان مذهبی و ارتقای وضعیت روانی بازماندگان از جنگ ویتنام شده است.
در دوران نوجوانی، یکی از اثرات بسیار روشن مسائل فرهنگی بر رفتار جنسی نوجوانان، مداخلات مذهبی است. نوجوانانی که در مراسم مختلف مذهبی حضور جدی دارند، ارزشهای مذهبی را جزء مهمی از زندگی خود درنظر میگیرند و کمتر به فعالیتهای جنسی زودهنگام میپردازند. این یافتهها، درخصوص نوجوانان مذاهبِ مختلفِ کاتولیک، پروتستان و یهود، کاربرد یکسانی دارد.در پژوهش هالپرن و همکاران (1994)، ترشح هورمون تستوسترون و رابطة آن با دینداری، برروی صد پسر نوجوان بررسی شد. هدف آنها کنترل فعالیت جنسی بود. این افراد دریافتند که پرداختن به امور مذهبی و فعالیتهای دینی، در ترشح هورمون جنسی تستوسترون نقش بسزایی دارد.
زمانی که نوجوان به امور دینی سرگرم میشود، یا به مقدمات و اصول دینی توجه میکند، نگرش جنسی او منفی شده و رفتار جنسیاش کاهش مییابد؛ زیرا هنگام پرداختن به امور دینی، هورمون تستوسترون کمتر ترشح میشود و چون که این هورمون کم ترشح میشود، فعالیت جنسی نیز کاهش مییابد.اثرات مداخلات مذهبی در کاهش اضطراب و تحمل فشارهای روانی پس از بهبودی مشکلات روانشناختی مورد بررسی شده است. همچنین، ارتباط بین مذهبی بودن و اضطراب و ناراحتیهای روانی، در مطالعات همه گیرشناسی مورد بررسی قرارگرفته است. برای نمونه، نتایج دو بررسی نشان داد، اضطراب و ناراحتیهای روانی افرادی که به اعتقادات مذهبی پایبند بودند، بسیار کمتر از کسانی بود که به این اعتقادات پایبند نبودند.
در مطالعات مختلف، ازجمله پژوهش جلیلوند (1378)دربارة بررسی تأثیر نماز بر اضطراب دانشآموزان دبیرستانی شهر تهران، مشاهده شد که آن دسته از دانشآموزانی که نماز میخوانند و مقید به تکالیف مذهبیاند از اضطراب کمتری رنج میبرند.در پژوهش خلخالی (1380) با عنوان مقایسة نیمرخ رواین افراد با گرایش مذهبی بالا و پایین در شهرستان تنکابن، مشخص شد که دانشجویانی که اعتقادات مذهبی بیشتری داشتند کمتر به اختلالات روانی در آیتمهای مربوط به آزمون MMPI مبتلا بودهاند.