• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن حوزه علميه > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
حوزه علميه (بازدید: 1073)
يکشنبه 12/6/1391 - 15:43 -0 تشکر 540715
مصاحبه با محمد جواد فاضل لنکرانی فرزند آیت الله فاضل لنکرانی

  گفتگویی با جناب حجةالا سلا م والمسلمین محمدجواد فاضل‚ پیرامون زوایای مختلف زندگی آیت الله فاضل لنکرانی :

يکشنبه 12/6/1391 - 15:50 - 0 تشکر 540730


ابعاد جهادی و سیاسی


شخصیت حضرت آیةاللّه فاضل


یکی از ابعاد شخصیتی والد راحل‚ بعد جهادی و سیاسی ایشان است که بعد از ارتحال حضرت آیةاللّه العظمی بروجردی و آغاز حرکت انقلا بی امام قدس سره در خدمت ایشان و معتقد به حقانیت و راه ایشان بود‚ یکی از کسانی که مرجعیت امام قدس سره را امضا کردند ایشان بود و همین باعث تبعید ایشان شد. چندین مرتبه بعد از احضار و بازجویی‚ به بندرلنگه که هوایش برای ایشان بسیار آزار دهنده بود تبعید شدند و مدتی را در آنجا بودند و گرفتار امراض صعب العلا جی شدند‚ به طوری که مسئول وقت سازمان امنیت در آن شهر‚ نامه ای نوشته بود که اگر ایشان در اینجا بماند برای جان ایشان خائف هستیم و دستور دادند که ایشان را از آنجا به یزد تبعید کنند. در یزد که آمدند به اعتراف خود علما و بزرگان یزد‚ یکی از کسانی که جرقه انقلا ب را در میان مردم و حوزه یزد زد‚ ایشان بود.


در پیام هایی هم که جامعه مدرسین حوزه علمیه یا اساتید بزرگ حوزه برای دفاع از امام و حرکت های امام صادر می کردند یکی از کسانی که در را›س امضا کنندگان بود ایشان بودند. قبل از انقلا ب فعالیت خیلی روشنی داشتند‚ بعد از پیروزی انقلا ب نیز در همه مراحل در خدمت امام و انقلا ب بودند. به من می گفتند: من از اولی که در خدمت امام قدس سره بودم تا آخر‚ یک آن در حقانیت راه امام نه تنها تردید نکردم بلکه روز به روز اعتقادم بر حقانیت راه امام قدس سره بیشتر شد; و می گفتند: اگر ما از امام حمایت می کنیم برای این است که او فریاد اسلا م را در دنیا سرداد. اگر امام و انقلا ب و این حرکت مردمی ما نبود امروز اثری از حوزه های علمیه و روحانیت و حتی اسمی از اسلا م شاید باقی نمانده بود.


ایشان یکی از مدافعان نظریه ولا یت مطلقه فقیه بودند‚ گاهی مواقع در مجلس درس می گفتند: اگر کسی در فقه واقعاً دستی داشته باشد‚ نباید در مسئله ولا یت مطلقه فقیه تردید کند‚ نظریه ولا یت مطلقه فقیه را به همان نحو‚ توسعه و دائره ای که امام قائل بودند قبول داشتند و از این جهت بعد از ارتحال امام هم‚ در تثبیت این اصل بسیار محکم و استوار بودند.


در تشکیل مجلس خبرگان‚ یکی از پیام های بسیار مواثر در ترغیب مردم برای شرکت در انتخابات خبرگان پیام ایشان بود. حتی در مجلس خبرگان زمان امام که خود حضرت آیةاللّه فاضل لنکرانی حضور داشتند در انتخاب مقام معظم رهبری‚ یکی از افراد بسیار مواثر‚ ایشان بودند. یک وقتی که در خدمت ایشان در محضر رهبر معظم انقلا ب بودیم یادی شد از آن جلسه روزهای اول ارتحال امام قدس سره و مقام معظم رهبری فرمودند: اگر نبود آن صحبت شما در آن جلسه‚ شاید این مسئولیت بزرگ را نمی پذیرفتم. والد راحل ما در آن جلسه بعد از این که معظم له از پذیرش این مسئولیت امتناع کرده بودند‚ به ایشان گفته بودند که امام! امام! شما را برای رهبری‚ صالح تشخیص دادند و کلا م امام برای ما حجت شرعی است.


در همه ابعاد ارتباط عمیقی با امام قدس سره داشتند‚ در بعد سیاسی معتقد به همان روش امام قدس سره بودند. و بعد از این که جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ایشان را با اکثریت آراء به عنوان مرجع اول معرفی کردند‚ بسیاری از حرکت های ایشان یادآور پیام ها‚ مواضع و حرکت های امام بود.


یکی از ابعاد سیاسی امام این بود که فقط برای ایران قدم برنداشت او برای مبارزه با طاغوت جهانی یعنی آمریکا و اسرائیل هم قدم برداشت‚ اعلا میه ها و مبارزات و مواضع بلند امام قدس سره در قضیه اسرائیل روشن است‚ اگر مواضع این مرجع بزرگ را هم ملا حظه کنیم می بینیم نسبت به قضیه فلسطین همان دیدی را داشت که حضرت امام داشت‚ در قضایای لبنان و دفاع از مقاومت حزب اللّه لبنان همان روش امام را داشتند.



يکشنبه 12/6/1391 - 15:51 - 0 تشکر 540735


علا قه ایشان


نسبت به استادشان حضرت امام خمینی (ره)


والد ما نسبت به امام قدس سره علا قه شدیدی داشتند‚ همان طوری که امام هم نسبت به ایشان عنایت خاصی داشتند. در یکی از ملا قات ها حضرت امام قدس سره به معظم له فرموده بودند; شما را من بزرگ کرده ام‚ من همان علا قه ای که به مصطفی داشتم را نسبت به شما هم دارم. بعد از ارتحال مرحوم امام قدس سره مرحوم حاج احمدآقا گفتند: امام وصیت کرده وجوهاتی که از من باقی مانده را در اختیار آقای فاضل که در شورای عالی حوزه هستند قرار بدهید تا به عنوان شهریه بین طلبه ها تقسیم کنند.



يکشنبه 12/6/1391 - 15:52 - 0 تشکر 540738


ارتباط با مقام معظم رهبری


بین والد معظم و مقام معظم رهبری نیز ارتباط بسیار خوبی برقرار بود و این ارتباط حتی قبل از انقلا ب نیز بوده است. وقتی که آیةاللّه العظمی فاضل قبل از انقلا ب در یزد تبعید بودند‚ رهبر معظم انقلا ب به دیدار ایشان رفته بودند و این آشنایی و ارتباط بعد از انقلا ب بیشتر هم شد. به طوری که بعد از ارتحال امام بیشترین تا›ثیر و نقش را در انتخاب مقام معظم رهبری‚ والد ما داشتند. در جلساتی که با والد معظم خدمت ایشان می رسیدیم و یا ایشان جهت بازدید تشریف می آوردند‚ جلسات بسیار صمیمی و گرم بود‚ حتی در آخرین دیدار که مقام معظم رهبری جهت عیادت ایشان به بیمارستان آمده بودند‚ والد ما خطاب به رهبر معظم انقلا ب فرمودند: من به دعای شما بسیار امیدوارم. و دیگر این که فرمودند: خیلی دلم برای شما تنگ شده بود. معظم له نه تنها در مجلس خبرگان بلکه در مجالس درسشان از مقام معظم رهبری به عظمت یاد می کردند و به طلا ب و فضلا تا›کید می کردند که اگر چه امام نیازی به حمایت ما نداشت ولی بر ما لا زم بود که از ایشان حمایت کنیم‚ اما امروز حمایت از رهبری لا زم تر و واجب تر است. بارها در مناسبت های مختلف در دیدار با مردم‚ طلا ب و مسئولین نسبت به تقویت و لزوم تبعیت از مقام معظم رهبری متذکر می شدند. چون ایشان نسبت به ولا یت مطلقه فقیه تصریح داشتند‚ لذا معتقد بودند که هیچ کاری بدون نظر ولی فقیه مشروع نیست. می فرمودند اگر یک مسئولی ولی فقیه را قبول نداشته باشد مشروعیت ندارد و نمی تواند در این نظام کار بکند. یکی از خصوصیات و ویژگی های حضرت آیةاللّه فاضل این بود که در زمان حضرت امام‚ هر شب برای سلا متی ایشان دعا می خواندند. بعد از ارتحال حضرت امام‚ خود ایشان به مقام معظم رهبری بارها گفته بودند که من همان برنامه دعایی را که برای امام هر شب داشتم برای شما نیز دارم. در خبرگان سوم شرایطی را در کشور بوجود آورده بودند تا مردم را نسبت به اصل ولا یت فقیه دلسرد کنند‚ در حالی که ایشان در آن ایام در بستر بیماری بودند‚ پیامی پرمغز و مواثر را صادر کردند.



يکشنبه 12/6/1391 - 15:52 - 0 تشکر 540741


مرجعیت و احتیاط در صرف وجوهات


قبل از مرجعیت نسبت به برخی امور چندان سخت گیر نبودند‚ اما بعد از مرجعیت به خاطر رعایت شئون جایگاه مرجعیت بسیار محتاط بودند‚ زندگی ایشان‚ زندگی پایین تر از حد متوسط جامعه بود‚ منزلی که در آن زندگی می کردند مناسب نبود و با آن که ملک والده ما بود اما اجازه نمی دادند به اندازه قیمت فروش همان منزل‚ تبدیل به احسن یا تعمیراتی روی آن انجام شود. نسبت به صرف وجوهات شرعیه رعایت های عجیبی را از ایشان دیده ایم و وقتی یکی از اطبا برای کسالت ایشان قرص هایی را تجویز کرده که قیمت بالا یی داشت‚ بسیار ناراحت شدند و فرمودند اگر یک طلبه ای این کسالت را داشته باشد می تواند این قرص را بخرد از آن قرص استفاده نکردند. و در همین کسالت اخیرشان که پزشک معالج گفته بودند ایشان باید به لندن بروند به آنها فرموده بودند شما فکر می کنید اگر من بخواهم از پول وجوهات هزینه این سفر را بدهم در قیامت می توانم جواب گوی خدا باشم; تا این که عموی من اجازه گرفتند هزینه این سفر را از پول شخصی خودشان بدهند. یک وقتی یکی از مقلدین ایشان مقدار زیادی کفش فرستاده بود که بین فقرا و مستمندان توزیع شود‚ وقتی شنیدند یکی از بستگان یک کارتن کفش ها را به خانه خودش برده اند‚ مرا خواستند و فرمودند من دیشب از ناراحتی خوابم نبرد‚ فلا ن آقا به چه اجازه ای یک کارتن کفش به منزلش برده‚ مگر نمی دانند که از وجوهات است و مال شخصی من نیست به سختی قانع کردیم که آن آقا هم فقرایی را در محل خودش سراغ دارد و می خواهد به آنها بدهد و فردای آن روز آن آقا را خواستند و موارد مصرف آن را پیگیر شدند. یکی از مقلدین ایشان که مقدار زیادی وجوهات داشت پیشنهاد داد که هر ساله هزینه زندگی شخصی ایشان را تا›مین کند; ایشان فرمودند من از وقتی به دنیا آمدم سر سفره امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف بودم و معتقدم اگر یک طلبه آن مقداری که انتظار هست برای دین قدمی بردارد برای وی هیچ مالی حلا ل تر از سهم امام نیست و معتقد بودند این که در شرح حال بعضی بزرگان نوشته اند که برای احتیاط و دوری از شهریه‚ به کشاورزی می پرداختند هیچ فضیلتی ندارد. یک روحانی باید وقتش را صرف تحقیق در مسایل دینی کند و این گونه حرکات خلا ف احتیاط است. به مقدار ضرورت از وجوهات استفاده می کردند‚ من به یاد ندارم که در عمرشان یک سفر تفریحی ابتدایی رفته باشند‚ ولی مقید بودند که هر تابستان یک سفر مشهد رضوی مشرف بشوند. می فرمودند وضع زندگی طلبه ها وضع درستی نیست و آن چه که می آید نباید پس انداز کنید. در هر ماه حدود یک میلیارد و دویست میلیون تومان صرف شهریه های قم‚ مشهد‚ اصفهان‚ 300 حوزه علمیه کشور و اداره مراکز فقهی(قم‚ مشهد‚ افغانستان‚ سوریه و دفتر مسکو) می شد. سرمایه گذاری وجوهات در امور اقتصادی را جایز نمی دانستند و اجازه نمی دادند در هیچ بنگاه اقتصادی سرمایه گذاری شود. می فرمودند مردم به وظیفه شرعی خوشان عمل می کنند و ما نیز باید این وجوهات را صرف حوزه ها کنیم. حتی برخی مقلدین می گفتند ما می خواهیم بخشی از کارخانه خودمان را به عنوان خمس قرار دهیم قبول نمی کردند. ایشان در تمام دوران مرجعیت شان و قبل از آن سر سوزنی در امور اقتصادی وارد نشدند و این کار را مشروع و مفید حوزه هم نمی دانستند. تا›مین زندگی طلا ب را از طریق ردیف بودجه ای دولت به ضرر حوزه می دانستند و معتقد بودند این امر موجب قطع ارتباط مردم با حوزه ها می شود و اگر این طوری شود آثار زیان باری در عرصه امور دینی به بار خواهد آورد. می فرمودند این طوری که ما شهریه می دهیم فکر یک ماه بعد را هم نکردیم.



يکشنبه 12/6/1391 - 15:53 - 0 تشکر 540744


توجه به طلا ب و اساتید حوزه


نسبت به طلا ب تا›کید داشتند که از اوقات خودشان زیاد استفاده کنند و مکرر می فرمودند فکر نکنید اوضاع و شرایط‚ همیشه مطلوب خواهد بود. انسان همیشه سالم نیست و قدرت جوانی را ندارد. مکرر می فرمودند یک طلبه باید برای ایام تعطیلی خودش یک برنامه منظمی داشته باشد‚ برای شرکت در درس زیاد‚ روی نظم تا›کید داشتند. در مورد درس خارج‚ همیشه تذکر می دادند که بحث خارج غیر از سطح است‚ در خارج باید بعد از استماع مطالب‚ فکر کنید و آن را تقریر و دنبال کنید. نسبت به بعداخلا قی طلبه ها بسیار تا›کید داشتند و از اساتید بزرگ اخلا ق دعوت می کردند و خودشان هم مقید بودند که چهارشنبه ها یک حدیث اخلا قی را برای طلبه ها بیان کنند. توسل به حضرات معصومین علیهم السلا م خصوصاً صدیقه کبری حضرت فاطمه زهرا سلا م اللّه علیها را از امور بسیار مهم در موفقیت طلبه می دانستند و برای آن اهتمام بسیار زیادی قائل بودند. طلبه های فاضل را بسیار تشویق می کردند و وقتی می دیدند طلبه ای آینده خوبی دارد مشکلش را حل و او را راهنمایی می کردند و آن قدر راجع به طلبه ها دلسوز بودند که خود فضلا ی محترم و شاگردان ایشان خاطرات عجیبی از ایشان دارند. به طلبه ها توصیه می کردند که هیچ کاری بعد از انجام واجبات‚ مهم تر از درس و بحث و تحقیق نیست; خودشان هم موافق نبودند انجام مستحبی مانع کارهای علمی ایشان شود. همیشه می فرمودند من رنج می برم از این که در حوزه ما بین آن کسی که استاد است و کسی که درس می خواند هیچ تفاوتی از جهت امکانات وجود ندارد; و وقتی مرحوم حضرت آیةاللّه العظمی گلپایگانی قدس سره بعد از رحلت حضرت امام قدس سره مرجعیت شان توسعه پیدا کرد‚ به دیدار ایشان رفتند و به ایشان عرض کردند: شما امروز مرجع اعلا ی شیعه هستید‚ باید برای اساتید حوزه بهای بیشتری قائل شوید و شهریه مستقلی اختصاص دهید و ایشان هم استقبال کردند‚ اما عمرشان کفاف نداد; لذا ایشان از اول مرجعیت شان عنایت خاصی به اساتید حوزه داشتند و می فرمودند: باید کاری کنیم که اساتید حوزه خصوصاً دروس خارج‚ هیچ دغدغه زندگی نداشته باشند و با خیال راحت مطالعه و تدریس کنند‚ معتقد بودند اساتید حوزه بدنه اصلی حوزه هستند و باید به اینها توجه شود. در جلساتی که با اساتید داشتند مکرر متذکر می شدند که برای تدریس‚ مطالعات دقیق داشته باشند و معتقد بودند که اساتید باید به تدریج رشد کنند‚ به همین خاطر توصیه می کردند برای تدریس از مقدمات شروع کنند. معتقد بودند منصب تدریس بسیار مهم است; بنابراین تا کسی مطلب را خوب نفهمیده باشد نباید وارد تدریس و در صدد القای آن به مخاطب باشد‚ استاد فقط انتقال دهنده مطلب به مخاطب نیست. بلکه هنر استاد به این است که با مجال دادن به مخاطب و زمینه چینی اصولی‚ ذهن مخاطب را برای تفکر آماده کند تا شاگردان خود مطالب را دنبال کنند.



يکشنبه 12/6/1391 - 15:53 - 0 تشکر 540745


وحدت حوزه و دانشگاه


به حساسیت و تا›ثیرگذاری مجموعه دانشگاه واقف بوده و اهتمام ویژه ای داشتند. در حد امکان و متناسب با حال جسمی شان از دیدار و ملا قات با دانشجویان با آغوش باز استقبال می کردند. از کمبود امکانات مراکز علمی ابراز ناراحتی می کردند و همیشه به مسئولین متذکر می شدند که مشکلا ت طلا ب و دانشجویان ممتاز و برتر را رفع کنند و زمینه های رشد و تعالی آنان را فراهم سازند. به همان اندازه که به تا›ثیرگذاری بالا ی حوزه در جامعه اعتقاد داشتند‚ دانشگاه را هم بسیار موœثر می دانستند‚ لذا بر توجه دانشجویان به تحقیقات علمی جامعه جهانی تا›کید می کردند و از عدم ارتباط بین پژوهشگران دانشگاهی و مسئولین اجرایی و دولت انتقاد می کردند. ایشان یکی از برجسته گی های بزرگ‚ سیاست ها و ابتکارهای مهم حضرت امام قدس سره را وحدت حوزه و دانشگاه می دانستند و بر تحقق این سیاست تا›کید داشتند و از برخی امور و موانع در مسیر وحدت این دو نهاد علمی و تا›ثیرگذار ابراز نگرانی می کردند. معتقد بودند که مقصود از وحدت حوزه و دانشگاه این نیست که حوزه از مزایا و ویژگی های منحصربه فرد نظام آموزشی خود دست برداشته و نظام آموزشی دانشگاه را وارد حوزه کند; یا این که متون درسی حوزه وارد دانشگاه شود‚ بلکه منظور از وحدت‚ وحدت در هدف یعنی استقلا ل کشور‚ دینی شدن جامعه و رشد و تکامل علمی جامعه است‚ لذا نباید اختلا ف در بحث های علمی و متدها موجب اختلا ف در هدف باشد. می فرمودند الا ن نگاه نهاد دانشگاه و حوزه نسبت به هم عوض شده‚ یعنی مثل گذشته نه حوزه دانشگاه را معاند با دین می داند و نه دانشگاه حوزه را مخالف با علم و هر دو نگاه متعادلی نسبت به هم پیدا کرده و دشمن مشترکشان را بعد از انقلا ب شناخته اند و آن کسی که به واقع کلمه با حوزه دشمن است با دانشگاه به معنای واقعی هم دشمن است. مکرر در فرمایشاتشان به این نکته تصریح می کردند که ما همان طور که طلا ب را فرزندان خود می دانیم و در سخت ترین حالا ت از خدمت با آنان مضایقه نداریم‚ دانشجویان عزیز را نیز فرزندان خود و انقلا ب و اسلا م می دانیم و کشور به هر دو قشر نیازمند است. ایشان همیشه مسایل کلی و آسیب های محیط دانشگاه را به مسئولین تذکر می دادند به طوری که در آخرین دیدارشان با وزیر آموزش و پرورش تصریح کردند: من معتقدم این المپیادها در عین این که تشویقی برای افراد برجسته است‚ اما به نظر می رسد که این گونه امور طوری برنامه ریزی شده که خودمان مقدمات معرفی نیروهای برجسته را به غرب فراهم می کنیم و شاید از اول‚ فلسفه المپیادها‚ شناسایی و جذب نخبه های علمی ما بوده‚ لذا باید در این مورد با دقت تمام تجدیدنظر شود. ایشان بر بومی سازی دانشگاه ها بسیار تا›کید داشتند و ضمن این که به ارتقای علمی زنان اهمیت زیادی می دادند اما از این وضع آموزشی(اختلا ط دختران و پسران) به شدت نگران بودند و این را نه تنها از نظر اخلا قی مهلک‚ بلکه مانع رشد علمی افراد هم می دانستند. معتقد بودند جز با تهذیب نفس‚ استمداد از خداوند و توسل نمی توان به علم واقعی رسید; علم جمع مصطلحات در ذهن نیست‚ بلکه کشف نور و واقعیتی برای خود عالم است که در میان انظار مختلف‚ راهی به سوی حقیقت باز کند‚ می فرمودند من هر موقع مشکل علمی داشتم به حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلا م اللّه علیها مشرف می شدم و برای فهم و تبیین مطالب‚ به حضرت معصومه سلا م اللّه علیها متوسل شدم و بعد از این توسل بود که نورانیتی در دلم ایجاد می شد. ایشان نسبت به ارتباط استاد و شاگرد تا›کید می کردند و معتقد بودند اگر اساتید معارف بخواهند در دانشگاه موفق بشوند باید همان ارتباطی که در حوزه بین استاد و شاگرد وجود دارد را حفظ کنند‚ و در صورتی القای ذهنی به مخاطب امکان دارد که دانشجو کاملا نسبت به استاد تسلیم بوده و بداند که استاد هم جز این‚ هدفی ندارد.



يکشنبه 12/6/1391 - 15:53 - 0 تشکر 540748


حضور در جبهه های حق علیه باطل


یکی از برجستگی های دوران زندگی ایشان‚ حضور در جبهه های جنگ بود و به کرات در جبهه ها حضور پیدا کردند‚ حتی در مجالس درسی‚ طلا ب را برای شرکت در جبهه ها و حمایت از رزمندگان ترغیب می کردند و تا›کید می کردند که رزمندگان را تنها نگذارید. بیشتر مواقع بر پیکر شهدا نماز اقامه می کردند. هنگامی که طلا ب به جبهه ها اعزام می شدند با گرفتن قرآن بر سر آنها‚ طلا ب رزمنده را بدرقه می کردند. ما را برای حضور در جبهه تشویق می کردند‚ هیچ گاه فراموش نمی کنم که در یکی از دفعاتی که در جبهه حضور داشتم در سپاه فتح‚ آن هم در خط مقدم‚ ناگاه با خبر شدیم که والد ما در آنجا حضور پیدا کرده و سخنرانی مفصلی را برای رزمندگان ایراد کرده اند. بسیج روحانیون را ایشان در حوزه راه اندازی کردند و اولین مسئول بسیج روحانی در حوزه نیز ایشان بودند و همیشه تصریح می کردند که من افتخار می کنم که یک بسیجی هستم.



يکشنبه 12/6/1391 - 15:54 - 0 تشکر 540750


مبارزه با جریان های انحرافی


فرق ضاله و بدعت ها


در مورد جریان های انحرافی و فرقه ای‚ حساسیت بسیار خاصی داشتند و بدعت را همواره قبل از این که بروز و ظهور کند تشخیص می دادند و راه مقابله با آنها را به خوبی نشان می دادند و همیشه هشدار می دادند که وهابیت برای کشورهای شیعه نشین به خصوص ایران‚ آذربایجان و ... برنامه ریزی کرده است‚ لذا همیشه درصدد پاسخ گویی به شبهاتی بودند که همواره از سوی این فرقه ها طرح می شد. در همین راستا یکی از کارهای بسیار مهم دوران زندگی ایشان‚ پاسخ گویی به شبهات از طریق اینترنت بود. در سال گذشته حدود 27 هزار نامه از اقصی نقاط دنیا از طریق اینترنت پاسخ داده شد. حضرت آیةاللّه فاضل لنکرانی در عین این که نسبت به مهدویت و توجه جامعه به امام زمان عجل اللّه تعالی فرجه الشریف تا›کید می کردند اما نسبت به افرادی که ادعای رویت اختیاری می کردند شدیداً منکر بودند و معتقد بودند که رویت اختیاری برای افراد حاصل نشده و ما موظفیم و ملزم هستیم کسی را که ادعای رویت می کند تکذیب کنیم.



يکشنبه 12/6/1391 - 15:54 - 0 تشکر 540753


تاسیس مرکز فقهی ائمه اطهار (ع)


ترویج و توسعه مبانی شیعه و تربیت طلا ب در این راستا‚ از علل تا›سیس مرکز فقهی ائمه اطهار علیهم السلا م حسب الا مر آیةاللّه العظمی فاضل بود. طبق وصیتی هم که دارند نسبت به این مرکز بسیار تا›کید کرده اند و تدبیرهایی هم جهت اداره این مرکز اندیشیده شده است. مهمترین دغدغه ایشان در سال های اخیر این بود که می گفتند: بدانید امروز دنیای کفر‚ متوجه حقیقت و عظمت شیعه شده است و به همان اندازه که شیعه در دنیا مطرح شده‚ مشغول برنامه ریزی برای مقابله با تشیع هستند و همواره یادآور می شدند: شیعه مفتخر است به این که‚ مکتب او مشحون از منطق و استدلا ل است. امروز تمام دولت ها و مذاهب و مکاتب منحرف‚ همه به صورت مشترک علیه شیعه توطئه می کنند و لذا معتقد بودند که نباید به بهانه وحدت بین شیعه و سنی که یک امری لا زم است سرسوزنی از عقاید کوتاه بیاییم. معظم له همواره در فکر توسعه مبانی فکری و فقهی و اصولی و سیاسی امام قدس سره بودند و هیچ گاه از این امر غافل نشدند. من معتقدم که حوزه ما باید بیش از گذشته به افکار فقهی و اصولی امام توجه کند چرا که ابداعات فقهی و اصولی حضرت امام قدس سره از دیگران چشمگیرتر است. معضلا ت و مشکلا تی که در جهان امروز به خصوص در جامعه ما است با همین مبانی امام راحل که یک مبانی مترقی و متعالی و به روز است قابل حل است. روزی بعد از ارتحال مرحوم امام خمینی قدس سره والد معظم به حاج احمدآقا فرزند امام فرمودند: امام از نظر علمی حتی در حوزه علمیه هم مظلوم است. یکی از آرزوهای ما زنده کردن افکار فقهی و اصولی امام قدس سره در حوزه ها است و نظام ما مبتنی بر همین افکار امام است.



يکشنبه 12/6/1391 - 15:55 - 0 تشکر 540755


احترام به مردم


در احترام به دیگران از تعابیر بسیار مودبانه ای استفاده می کردند‚ بر فضیلت های دیگران بیشتر تا›کید داشته و سعی می کردند به خطای دیگران بیش از حد توجه نشود تا فضایل تحت الشعاع قرار نگیرد. در اوج مرجعیت وقتی طلبه ای با ایشان صحبت می کرد احساس می کرد که با پدر خودش صحبت می کند. و در مجالس روضه ای که داشتیم تا زمانی که کسالت نداشتند مقید بودند برای همه اشخاصی که وارد مجلس می شوند قیام کنند. در زمان کسالت ایشان‚ وقتی صندلی ایشان را در مجلس روضه‚ بالا ی مجلس قرار داده بودیم ناراحت شدند و فرمودند صندلی من باید نزدیک در باشد که به واردین مجلس احترام بگذارم. نسبت به مردم حتی آنهایی که وارد اتاق ایشان می شدند در سلا م دادن پیش قدم می شدند در حالی که آنها وارد بر ایشان بودند. و ادب ایشان با تمام وجود برای همه مشهود بود.



برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.