سلام.بچه ها بیاین اینجا وخودتون اعتراف کنید...از بچه گی تون بگید از کارای که کردین و نگذاشتین کسی متوجه بشه ،شما بودین...یا فهمیدن و شما رو تنبیه کردن...اگه پدر ویا مادر شدین از زبون بچه هاتون هم اعتراف کنید...یا...کلا بیاین اعتراف کنید...کسایی که خودشون بیان و اعتراف کنند مورد بخشش قرار می گیرنقبلا از همکاریتون متشکرم!!!
دنبال تو گشتم گل نرگس همه جا را
برداربردعشق تو آخر سر مارا
عمريست به دام سر زلف تو اسيرم
ديوانه شدم هيچ نصيحت نپذيرم
خواهم که سرراه تو اي ماه بميرم
یکبار تو را بينم و صد بار بميرم
کل آیتم ها 83
گاهي به آسمان خيالم عبور کن
شعر مرا نيم نگاهي مرور کن
دل مرده ام،قبول . . .!
تو اما مسيحا باش،
يک جمعه هم زيارت اهل قبور کن.
مرسی...منم از آتش خوشم می اومد...مامانم که نبودن خونه خیلی شیطونی ها می کردمتمرای تو یخچال همیشه زود زود تموم می شدن...به من چه ...تقصیر من چیه؟کم بودن...بعدشم دل درد...و ...
مرسی...بله آهن ربا همیشه واسه بچه ها جذابه ...
مرسی عزیزم من دوران دبستان همیشه بادست از آب خوری ّ می خوردم لیوان من توی مدرسه همیشه واسه پاشیدن آب به همدیگه بود بعدشم که احتمالا می تونید حدس بزنیداز دفتر مدرسه صدام می کردن...
اره واقعا من تازه این کار خوبم بود .وای توی راه مدرسه دبستان که بودم مسیر خونه تا مدرسه خیلی دور بود توی راه برگشت زنگ خونه مردم و میزدیم و فرار میکردیم یه پیر مرده ای یه سریی مچمون و گرفت اینقدر ترسیده بودیم ولی بهمون عصرونه داد و نصیحتمون کرد از اون روز دیگه بچه های خوبی شدیم
به طواف كعبه رفتم ،به حرم رهم ندادند كه برون درچه كردي، كه درون خانهآئي