• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
ایران سرای من (بازدید: 1355)
جمعه 10/6/1391 - 2:1 -0 تشکر 535988
تاریخ ایران- دوران اسماعیلیه درایران

مقدمات

گذشت که یکی از مذاهبی که در ایران فعالیت پنهانی داشت، مذهب اسماعیلیه بود که از آن با نام باطنیه و قرامطه یاد می شود.قرمطی گری گرایش خاصی از آن است که بیش تر در حاشیه جنوبی خلیج فارس، فعال بود.

اسماعیلیان به امامت اسماعیل فرزند جعفر صادق علیه السلام اعتقاد داشته و پس از او به امامانی که از نسل وی بودند، معتقد شدند.پس از یک دوره تلاش های پنهانی امامان مستور امامان اسماعیلی از شمال افریقا ظاهر شده و بعد از تصرف مصر در اواسط قرن چهارم، مرکز خلافت خود را به قاهره منتقل کردند.

فعالیت اسماعیلیان از اصفهان تا ری و خراسان ادامه داشت.هر منطقه، داعی ویژه ای داشت و رهبری همه داعیان به دست داعی برجسته ای بود که از دربار فاطمیان مصر دستور می گرفت .افزون بر این، آنها به کارهای علمی نیز می پرداختند و کتاب هایی از آنها بر جای مانده است.

اهمیت آنها در دوره سلجوقی رو به فزونی گذاشت.در این زمان، فعالیت دولت فاطمی مصر برای گسترش مرام اسماعیلی بسیار زیاد شده بود.آنها چهره های فرهنگی برجسته ای را به مصر می بردند و پس از تربیت شان، آنان را به نقاط مختلف گسیل می کردند.

چهره های فرهنگی اسماعیلیه، دست به تألیف کتاب ها و رساله های مختلف زده و افزون بر آن، با مناظره و بحث با دیگران، بر شمار هواداران خود می افزودند.در اینجا برای نمونه اشاره ای به ناصر خسرو، شاعر نامدار فارسی زبان که یکی ازدلباختگان تفکر اسماعیلی بود می پردازیم و پس از آن، بحث از فعالیت سیاسی اسماعیلیان را پی می گیریم.

اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

جمعه 10/6/1391 - 2:14 - 0 تشکر 536044

سلطان محمد خوارزمشاه


‹‹ تكش ›› پدر محمد در سال 596 هـ.ق از دنیا رفت و پسرش كه در خراسان سرگرم جنگ با اسماعیلیه بود ، جانشینش شد . در این هنگام برادر زاده محمد كه نامش هندوخان بود به كمك غوریان ، خراسان را مورد تاخت و تاز قرار داد .اما از وی شكست سختی خورد . این نبرد باعث انقراض سلسله غوریان شد و نواحی متصرفه ایشان بدست سلطان محمد افتاد . پس از آن وی هرات و مازندران و غزنین را نیز فتح كرد . سپس عازم بغداد شد تا كار خلیفه بغداد را یكسره كند اما وی كه مردی زیرك و حیله گر بود مغولان را به حمله به ایران تحریك كرد . سلطان محمد وقتی كه خبر حمله مغولان را شنید به خراسان بازگشت . سلطان محمد این بار به جنگ با تركان قراختایی پرداخت و با شكست آنان بخارا را تصرف كرد و سلسله قراختائیان را نیز از بین برد . این پیروزی باعث شهرت سلطان محمد شد .


سرانجام هنگام آن رسید كه سلطان محمد رو در روی سپاه مغول قرار بگیرد . فرماندهی سپاه مغول را در این جنگ جویی به عهده داشت . سلطان محمد در این نبرد پیروز شد اما برای اولین بار به قدرت مغولان پی برد و این حس باعث شكست های بعدی او شد . پس از این نبرد حمله های پی در پی مغولان به ایران آغاز شد . اما این بار خبری از پیروزی سلطان محمد نبود . وی شكستهای متعددی را از مغولان متحمل شد .بالاخره وقتی كه سلطان محمد دید یارای مقاومت در برابر سپاهیان چنگیز را ندارد به دریای خزر گریخت . او ناچار شد به محل تبعید  جذامیان كه جزیره آبسكون بود پناهنده شد .


سرانجام در سال 618 هـ.ق از غصه بیمار شد و از دنیا رفت . او مدت 22 سال پادشاهی كرد كه سالهای آخر آن را با ناكامی و شكست های پی در پی سپری كرد .

اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

جمعه 10/6/1391 - 2:15 - 0 تشکر 536047

سلطان جلال الدین منكبرنی


جلال الدین آخرین پادشاه خوارزمشاهی بود . پدرش سلطان محمد وی را در جزیره آبسكون به ولیعهدی و جانشینی خود انتخاب كرد . جلال الدین یازده سال حكومت كرد كه تمام آن به جنگ و جدال و كشمكشهای بیهوده گذشت او به دلیل نادانی و جهالت خود بر كشمكشها دامن می زد .


اگرچه جلال الدین بی باك و دلیر بود اما از سیاست چیزی نمی دانست ، او آنقدر بیرحم بود كه مردم مغولان را به او ترجیح می دادند . بدترین صفات او بی بند وباری وی بود .


وقتی كه جلال الدین به حكومت رسید تصمیم گرفت تا با جمع آوری سپاهیان پراكنده خوارزمشاهی در مقابل مغولان بایستد و آنها را از خاك ایران بیرون كند . اگرچه در ابتدا با او مخالف بودند ولی او كار خود را كرد و غزنین و قندهار را فتح كرد . ولی نتوانست از پیروزی خود بهره برداری كند . مغولان او را تا رود سند تعقیب كردند ولی او با شجاعت به رودخانه زد و از آن عبور كرد .


از آنجا به هندوستان رفت و به مدت یكسال آنجا ماند . او هنگام بازگشت به ایران در مناطقی كه هنوز تحت تصرف مغولان در نیامده بود ، دست به جمع آوری سپاه زد اما چون سبكسر و شهوت پرست و خونخوار بود كسی به او اعتنا نمی كرد لذا جلال الدین مجبور بود از شهری به شهر دیگر بگریزد .


وی سرانجام به تبریز حمله كرد و اتابكان آن دیار را كه می توانستند متحد خوبی برایش باشند ، كشت . عاقبت پس از شكستهای پی در پی و فرار دائم در مقابل سپاهیان مغول ، اَجل جلال الدین فرا رسید . او در میافارقین كه ناحیه ای در كردستان بود بدست شخصی كه برادرش را جلال الدین كشته بود ، بقتل رسید . بدین ترتیب جلال الدین پس از یازده سال سلطنت در سال 628 هـ.ق از دنیا رفت . با نابودی جلال الدین سلسله خوارزمشاهیان نیز منقرض شد و مغولان سراسر ایران را فتح كردند

اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

جمعه 10/6/1391 - 2:15 - 0 تشکر 536049

بیوگرافی و زندگینامه


نوشکتین نیای بزرگ خوارزمشاهیان، غلامی بود از اهالی غرجستان که توسط سپهسالار کل سپاه خراسان در زمان سامانیان خریداری شد. این غلام در دوران فرمانروایی سلجوقیان به سبب استعداد سرشار و کفایتی که از خود نشان داد به زودی مدارج ترقی را طی کرد و به مقامات عالی رسید تا این که سرانجام به امارت خوارزم برگزیده شد. نوشتکین صاحب 9 پسر بود که بزرگترین آنها، قطب الدین محمد نام داشت.

پس از نوشتکین، فرزندش محمد از جانب برکیارق به ولایت خوارزم رسید «491 ق / 1098 م» و سلطان سنجر نیز بعدها او را در آن سمت ابقاء کرد. بدین ترتیب دولت جدیدی بنیانگذاری شد که بیش از هر چیز برآورده و دست پرورده سلجوقیان بود. قطب الدین محمد به مدت سی سال تحت قیومیت و اطاعت سلجوقیان امارت کرد. پسرش اتسز هم که بعد از او در 522 ق / 1128 م به فرمان سنجر امارت خوارزم یافت، از نزدیکان درگاه سلطان سلجوقی بود. هر چند بعدها کدورتی بین وی و سلطان سنجر پدید آمد که به درگیریهای متعددی هم منجر شد، اما تا زمان حیات سلطان سنجر، اتسز نتوانست به توسعه قلمرو خوارزمشاهیان کمک چندانی بکند. چون اتسز پیش از سنجر وفات یافت، پسرش ایل ارسلان «551 ق / 1156 م» امیر خوارزم شد. اما در زمان او که سلطان سنجر نیز وفات یافته بود، نزاع داخلی سلجوقیان، امکانی را فراهم آورد تا ایل ارسلان به قسمتی از خراسان «558 ق / 1163 م» و ماوراءالنهر «553 ق / 1158 م» که هر دو در آن ایام دچار فترت بودند، دست یافد و به این ترتیب نزدیک به پانزده سال به عنوان خوارزمشاه حکومت کند.

اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

جمعه 10/6/1391 - 2:16 - 0 تشکر 536052

منازعات پسران ایل ارسلان


بعد از ایل ارسلان، منازعاتی که بین پسرانش سلطانشاه و علاءالدین تکش برای دستیابی به فرمانروایی ولایات بروز کرد، بارها موجب رویارویی نیروهای این دو برادر شد، تا این که عاقبت با استیلای تکش این درگیریها به پایان رسید. در زمان تکش تمامی خراسان، ری و عراق عجم، یعنی آخرین میراث سلجوقی به دست خوارزمشاهیان افتاد. غلبه تکش بر تمام میراث سلجوقی، نارضایتی خلیفه بغداد را به دنبال خود داشت که اثر این ناخرسندی و عواقب آن، بعدها دامنگیر محمد بن تکش شد. با درگذشت علاءالدین تکش «رمضان 596 ق / ژوئن 1200 م»، پسرش محمد خود را علاءالدین محمد خواند و به این ترتیب سلطان محمد خوارزمشاه شد.

اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

جمعه 10/6/1391 - 2:17 - 0 تشکر 536053

فرجام فرمانروایی علاء الدین تکش


بیست سال «596 - 616 ق / 1200 - 1219 م» فرمانروایی مستبدانه و آکنده از تعدی، خشونت و غرور این سلطان خوارزمشاهی، در قالب نکبت بارترین فرجامی که شایسته یک سلطان جبار و مغرور است، سرانجام به پایان خود رسید. وحشت، فرار و تن دادن به تبعید اجباری که عاقبت منجر به مرگ دردناک غریبانه‏اش در تنهایی و بی کسی شد.
علاءالدین محمد که میراث دشمن با خلیفه را از پدر داشت، از همان آغاز امارت، خود را از تأیید و حمایت فقیهان و ائمه ولایت محروم دید به همین دلیل ناچار شد تا بر امیران قبچاق خویش، یعنی ترکان قنقلی که خویشان مادریش بودند، تکیه کند و با میدان دادن به این دسته از سپاهیان متجاوز، بی رحم و عاری از انضباط که در نزد اهل خوارزم بیگانه هم تلقی می‏شدند، به تدریج حکومت خوارزمشاه را در همه جا مورد وحشت و نفرت عام سازد.

اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

جمعه 10/6/1391 - 2:17 - 0 تشکر 536056

قدرت یابی مغولان


در طی همان ایامی که محمد خوارزمشاه قدرت خود را در نواحی شرقی مرزهای ماوراءالنهر گسترش می‏داد و خلیفه بغداد - الناصر الدین بالله - برای مقابله با توسعه قدرت او در جبال و عراق سرگرم توطئه بود؛ در آن سوی مرزهای شرقی قلمرو خوارزمشاهیان، قدرت نو خاسته‏ای در حال طلوع بود که به داخل مرزهای اسلام می‏خزید و خود را برای تهدید و تسخیر دنیای اسلام آماده می‏ساخت. مغولان که در آن ایام با ایجاد اتحادیه‏ای از طوایف بدوی یا بدوی گونه، خود را برای حرکت به سوی ماوراءالنهر آماده می‏ساختند، اهمیت و قدرتشان در معادلات و مجادلات سیاسی سلطان خوارزمشاه و خلیفه بغداد، تنها جایگاهی پیدا نکرد بلکه به حساب هم آورده نشد. در نتیجه فاجعه عظیمی که برای دنیای اسلام تدارک دیده می‏شد، از دید دو قدرت و نیروی مهم آن پوشیده ماند به طوری که هنگامی که دهان باز کرد، نه از سلطنت پر آوازه خوارزم چیزی باقی گذاشت و نه از دستگاه خلافت. آنچه باقی ماند، ویرانی، تباهی، کشتارهای دسته جمعی، روحیه تباه شد. و در یک کلام، ویرانی یک تمدن بود. هنگامی که چنگیز خان به تختگاه خویش باز می‏گشت، بخش عمده ایران به کلی ویران شده و بسیاری از آثار تمدنی آن نابود شده بود.

دستاوردهای دولت خوارزمشاهی که با سعی و کوشش بنیانگذاران آن که می‏توانست آینده بهتری را برای ایران زمین و تمدن اسلامی رقم زند، در نکبت استبداد مطلقه، ماجراجوییهای شاهانه و تنگ نظریهای مذهبی و سیاسی، رنگ باخت و تباهی را نصیب مجریان، کارگزاران، کار گردانان و از همه مهمتر مردم محروم نمود.

اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

جمعه 10/6/1391 - 2:17 - 0 تشکر 536057

اتسز خوارزمشاه

محمد نوشتکین، پدر اتسز، به مدت سی سال بر خوارزم فرمانروایی داشت که در این مدت همچنان تابع و مطیع سلجوقیان بود. گویند در تمام این مدت یک سال، خود برای اظهار اطاعت به درگاه سلطان می‏آمد و سال بعد، پسرش اتسز را می‏فرستاد. با مرگ محمد نوشتکین، اتسز، به فرمان سلطان سنجر در 522 ق / 1128 م، به امارت خوارزم رسید که از نزدیکان دربار سنجر به شمار می‏رفت. با این حال اندک زمانی بعد از امارت خوارزم، خود را مورد سوء ظن سلطان یافت و به این ترتیب عصیانی را که در باطن داشت، اظهار کرد. سلطان سنجر در 533 ق / 1138 م، همراه با سپاهی گران برای تأدیب اتسز رهسپار خوارزم شد. اما اتسز که خود را در مقابله با سپاه سنجر ناتوان می‏دید، از خوارزم گریخت. به این ترتیب امیر سلجوقی امارت خوارزم را به برادر زاده خود سلیمان بن محمد واگذاشت و خود به خراسان بازگشت. پس از رفتن سپاهیان سنجر، استز بار دیگر به خوارزم بازگشت و با شکستی که به سپاهیان سلیمان بن محمد وارد کرد، وی را وادار به فرار نمود.

اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

جمعه 10/6/1391 - 2:18 - 0 تشکر 536058

کشته شدن ادیب صابر به دست اتسز خوارزمشاه


در 536 ق / 1141 م، هنگامی که سلطان سنجر در جنگ قطوان از قراختاییان شکست خورد، اتسز جرأت پیدا کرد تا به مرو برود، از این رو به چپاول و غارت اموال مردم و کشتار آنان دست زد که البته در این فاصله چند بار نیز به فکر تسخیر خراسان افتاد که هیچ گاه توفیق آن را پیدا نکرد. به همین دلیل یک بار نیز آدم کشانی را برای قتل سنجر فرستاد که از بخت بدش این راز با کوشش ادیب صابر، نماینده سنجر، که در خوارزم نزد اتسز بود، فاش شد. به طوری که این امر موجب هلاکت ادیب صابر شد و به فرمان اتسز به رودخانه جیحون انداخته شد.

اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

جمعه 10/6/1391 - 2:18 - 0 تشکر 536060

مرگ اتسز خوارزمشاه


اتسز در طی تاخت و تازهایی هم که در ماوراء النهر در قلمرو ایلک خانیان انجام داد ولایت جُند را به تصرف خود درآورد. بر خلاف سنجر که ظاهراً از خط و سواد بی بهره بود، اتسز اهل سواد، ادب و شعر بود که اشعار فارسی نیز می‏سرود و با رشیدالدین وطواط بلخی، صاحب دیوان رسائل خود معاشرت صمیمانه و توأم با تکریم داشت. وی پیش از سنجر سلجوقی در نهم جمادی الاخر سال 551 ق / 30 جولای 1156 م، پس از بیست و نه سال فرمانروایی، سرانجام چشم از جهان فرو بست.

اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

جمعه 10/6/1391 - 2:19 - 0 تشکر 536062

میراث سلجوقی در اختیار خوارزمشاهیان


بعد از ایل ارسلان، منازعاتی که بین پسرانش سلطانشاه و علاءالدین تکش برای دستیابی به فرمانروایی ولایات بروز کرد، بارها موجب رویارویی نیروهای این دو برادر شد، تا این که عاقبت با استیلای تکش این درگیریها به پایان رسید.


در زمان تکش تمامی خراسان، ری و عراق عجم، یعنی آخرین میراث سلجوقی به دست خوارزمشاهیان افتاد. غلبه تکش بر تمام میراث سلجوقی، نارضایتی خلیفه بغداد را به دنبال خود داشت که اثر این ناخرسندی و عواقب آن، بعدها دامنگیر محمد بن تکش شد. با درگذشت علاءالدین تکش «رمضان ۵۹۶ ق / ژوئن ۱۲۰۰ م»، پسرش محمد خود را علاءالدین محمد خواند و به این ترتیب سلطان محمد خوارزمشاه شد.



اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.