از آن جایی که جامعه اسلامی و ایمانی، جامعه ای با اهداف معنوی و آخرت گراست، اگر بخواهد در مسیر تعالی خود گام بردارد، نیازمند استقلال اقتصادی است تا بتواند در برابر فشارها و تعدیات جوامع مادی گرا و دنیاگرا تاب بیاورد و مسیر فرهنگی و معنوی خویش را چنان که می خواهد بپیماید و از همه ظرفیت های دنیوی برای رسیدن به اهداف اخروی و معنوی بهره برد؛ چرا که جوامع رقیب مادی، خواهان بهره مندی از ظرفیت ها و امکانات مادی جامعه ایمانی است و اجازه نمی دهد تاجامعه ایمانی در یک شرایط مناسب در مسیر خود گام بردارد.
به سخن دیگر، همزیستی مسالمت آمیز میان دو نگرش حق و باطل یا نگرش دنیوی و اخروی، شدنی نیست، چرا که حتی اگر جامعه ایمانی به سبب عدالت خواهی و عدالت گروی، به حقوق و امکانات مادی خود بسنده کند و چشم داشتی به امکانات مادی دیگر جوامع نداشته باشد، جامعه مادی گرا به طور طبیعی چون اصالت را به ماده و دنیا می دهد و باوری به آخرت ندارد، خواهان دست یابی به همه امکانات مادی جهت آسایش و آرامش و دیگر اهداف مادی و دنیوی می باشد و به اشکال گوناگون می خواهد حقوق دیگر جوامع را تضییع کرده و بر آنان و امکاناتشان تسلط یابد. این گونه است که جوامع مادی گرا، جوامع سلطه جو و استکباری هستند و استقلال دیگر جوامع را تهدید می کنند و باخطر جدی مواجه می سازند.
به عبارت دیگر، سلطه جویی و استکبارورزی و ستم گرایی، جزو ذاتیات جوامع مادی و دنیاگراست و دیگر جوامع نمی توانند در چنین شرایطی احساس امنیت از تهدیدات و خطرات این جوامع داشته باشند