[quote=soltan_azdad;507077;549827]اوه مای گااااااااااااد
این چی بود!!! دارم میترکم از خنده :))
برزخ بزرگ/ این حرکت شمارو جزو حرکات ملی ثبت میکنیم و مدال شمارو از طرف کل میهن عزیز تبیان به گردن پر افتخارتون می آویزیم
یعنی مناسب ترین عکس بود!!!
بعید میدونم داوینچی هم بتونه به این زیبایی مفهوم نهفته در چشمان پیر زن مجنون رو با به تصویر کشیدن چنین عکسی نشون بده!!
اصلا مونالیزه بایستی مترود بشه و این عکس بشه مونامیزه!!! :))
اصلا آخر جنونه!!
مصداق بارز دیوانگی!!
میزبان این تاپیک خانم لیلای او هستند!! از ایشون خواهش میکنیم در مورد این اثر برای ما توضیح بیشتر بدن:))
سلام
شما زود زود برید که بچه رو آب دهن برد!!!
و اما توضیح...ای بابا...هر چی میخوام خودمو لو ندم...
اندر حکایت این عکس..همین بس که آقا جان داشتیم با این ماشین قرمز گوگولیه تو جاده ی عشق ویراژ میدادیم...آخ چه عشقی میده با ماشین آنتیک یه سوژه آنتیک هم گیر بیاد...چشممون خورد به جمال این ننه مجنون و آقای خوشبختش...گفتیم ننه خسته نباشی! پدر شما هم خسته نباشی(!!)... برسونمتون؟! که ننه درآمد: پیر شی دخترم! ولی: راهی ست راه عشق که هیچش کناره نیست..آنجا جز آنکه جان سپارند چاره نیست!...
گفتیم حالا افتخار بدید یه عکس یادگاری...
لبخند ژکوند بزنید...قرار بود از اون لبخندای تلخ از اشک غم انگیزتر باشه...به پهنای صورت لب میکشن!...چاره چی بود؟ عاشقن دیگه! عاشق هم عشاق قدیم:)
--------
نکته: دو قدم اون طرف تر ننه جاشو با آقا عوض کرد!! دییی دووووو