در جهان فناوریها برای هر شرکت بزرگ و معتبری که شناخته شده است، دورهای وجود دارد که از روزهای اوج خود فاصله گرفته و تا حدی ضعیفتر از گذشته عمل کند. شاید دلیل اصلی این موضوع این باشد که فناوری به سرعت در حال پیشرفت است و اگر شرکتی نتواند خودش را به اندازه کافی بهروز نگه داشته و با سرعتی پایین تغییرپذیر باشد، دچار رکود شده و از موفقیتهایی که به دست آورده، فاصله میگیرد. یکی از شرکتهایی که در چند سال گذشته دچار افت شده و نیاز به تغییر در آن احساس میشد، شرکت نوکیا است که میتوان گفت تا چند سال پیش بزرگترین و موفقترین تولید کننده گوشیهای تلفن همراه در جهان بوده است. بازار جهانی این شرکت از اواخر سال 2010 میلادی دچار ضعف شد و همین ماجرا زنگ خطر را برای مدیران این شرکت به صدا درآورد و باعث شد تا ""استفان الوپ"" برای ایجاد تغییرات و تحولات جدید، سکان هدایت این شرکت را به دست بگیرد تا بتواند نوکیا را از گردابی که در آن گیر کرده، خارج کند. با تمامی این اوصاف باز هم حضور آقای ""الوپ"" باعث نشد تا روند کاهش قیمت سهام و افت فروش گوشیهای نوکیا در بازار، متوقف شود و وضعیت بحرانی این شرکت که یکی از غولهای بازار گوشیهای تلفن همراه است، همچنان ادامه پیدا کرد. ""استفان الوپ"" که 48 سال سن دارد، در مصاحبهای با مجله ""وال استریت"" در مورد شکستها و فرصتهای از دست رفتهای که در سالهای اخیر گریبان نوکیا را گرفته، صحبت به میان آورده است و همچنین در مورد مشکلاتی که از زمان ورود به نوکیا با آنها مواجه شده، صحبت کرده است. در ظاهر او در ابتدای ورودش به نوکیا طرز تفکر متفاوتی در مورد این شرکت داشته و فکر میکرده است که نوآوریهای کلیدی و به دست آوردن موفقیت در بازار اولین دغدغه در میان کارمندان این شرکت باشد و با این هدف به نوکیا آمده که پروژههای بزرگی را در این شرکت به اجرا در آورد اما تا به حال نتوانسته که به خواستههایش دست پیدا کند.
شما هم شاهد شکست نوکیا در رابطه با برخی از پروژهها و نوآوریهای کلیدیاش بودید. آیا در زمان ورودتان به نوکیا فکر میکردید که شما هم این شکستها را ببینید؟
نوکیا تواناییهای بسیاری دارد و یک شرکت ارزشمند است. من زمانی که به این شرکت وارد شدم تمامی آزمایشگاههایش را بررسی کردم و در مورد نوآوریها و سودی که برای شرکت دارند، تحقیق کردم. تا به امروز در نوکیا تلاش بسیاری برای تولید و ارائه نوآوریهای کلیدی به مردم انجام شده است اما این تلاشها آن گونه که انتظار داشتیم به نتیجه نرسیدند. البته نکات مثبتی هم در این میان به چشم میخورد مانند این که ما توانستیم حقوق انحصاری را در مورد ثبت اختراع به دست آوریم ولی این موضوع نمیتواند به اندازه کافی برای ما درآمد داشته باشد. به هر حال بعضی از واقعیتها تلخ است که باید با آن کنار بیاییم.
ریشه این دردسرها را در کجا میبینید؟
من ریشه این شکستها و ناکامیها را در یکی از موفقیتهایی که در گذشته به دست آوردهایم میبینم. به نظر من بیشتر گرفتاریهای ما به خاطر استفاده بیش از حد ما از سیستمعامل سیمبین است. بعد از این که ما سالها روی این سیستمعامل سرمایهگذاری کردیم و به سود خوبی از طریق آن دست پیدا کردیم دیگر قادر نبودیم تا آن را مطابق با نیازهای روز مردم تغییر دهیم و همین موضوع باعث شده تا ما گرفتار یک رکود شویم.
از زمانی که شما به نوکیا وارد شدید، چه تغییراتی در این شرکت به وجود آوردید؟
فناوری PureView که تا به امروز قدرتمندترین دوربین عکاسی در گوشیهای تلفن همراه است، یکی از تغییرات و پروژههایی بود که زحمت زیادی برای آن کشیدم. به نظرم اگر نوکیا در همین راستا حرکت میکرد شاید شانس بیشتری برای موفقیت در بازار نصیبش میشد.
در گذشته نوکیا حرف اول را در بازار میزد و ارزشهای بسیاری برای آن وجود داشت. میتوانید کمی در رابطه با این موضوع صحبت کنید که چه اتفاقی برای آن ارزشها افتاد؟
هنوز هم نوآوریهای نوکیا در بازار حرف اول را میزند و در گوشیهای دیگر به خوبی به کار گرفته شده است. به عنوان نمونه کافی است نگاهی به گوشی آیفون بیندازید و این که وقتی صفحهکلید دیجیتالی آن را لمس میکنید هر حرف به صورتی بزرگتر به شما نشان داده میشود. این فناوری را نوکیا ابداع کرده است اما سالهاست که نوآوریهای نوکیا در محصولات خودش به کار گرفته نشده و همین باعث شد تا رقبا گوی سبقت را از ما بربایند.
در مورد همکاری نوکیا با مایکروسافت چه نظری دارید؟
ما به این نتیجه رسیدهایم که میتوانیم همکاری قدرتمندی با این شرکت داشته باشیم. ما برای انجام کارهای جدید به حمایت مایکروسافت نیاز داریم و مسلما این شرکت هم برای مطرح شدن Windows Phone به همکاری ما نیازمند است. همین موضوع باعث میشود که ما به شرکای اصلی تبدیل شویم و به هم وابستگی پیدا کنیم تا بتوانیم به موفقیت برسیم. ما سالهای بسیاری به تقاضای کاربران در مورد گوشیهای دو سیم کارته یا گوشیهای لمسی بیتوجه بودیم و همین موضوع باعث به وجود آمدن این اوضاع شده است. شاید وقت آن باشد که بجنگیم و خودمان را از مشکلات رها کنیم.