• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن خانواده > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
خانواده (بازدید: 466)
پنج شنبه 2/6/1391 - 9:54 -0 تشکر 524355
مرزها و اصول روابط خانواده در قرآن کریم

قرآن کریم در این زمینه می فرماید: همسر انسان از جنس خود انسان قرار داده شده و این یک تدبیر تکوینی, الهی است.
برا ی این که نوع انسان باقی بماند»یا ایها الناس اتقوا ربکم الذی خلقکم من نقس واحده و خلق منها روجها و بث منهما رجالا کثیرا و نساء«  جمله »بث منهما« بخوبی دلالت دارد بر اینکه انتشار افراد انسان بر اثر رابطه دو همسر است و این مساله در متن خلقت لحاظ شده است.
بنابراین این عقیده که ازدواج خود به خود یک عمل پلید و شیطانی و دارای ارزش منفی است از نظر قرآن مطرود است. این عقیده در واقع مستلزم تناقص بین تکوین و تشریع است در حالی که از نظر قرآن کریم بین نظام هستی و نظام اخلاقی تناقضی نیست.

پنج شنبه 2/6/1391 - 10:0 - 0 تشکر 524368

عوامل خود محوری و اختلافات خانوادگی


آنچه در محیط خانواده اصل است و باید سعی کرد که همه افراد خانواده آرا رعایت کنند اصل محبت و تقویت روابط عاطفی است. تقویت عواطف در خانواده موجب می‌شود مصالح خانواده بهتر تامین شود, طبعا هر چه با آن منافات داشته باشد نا مطلوب بوده ارزش منفی خواهد داشت.



به موجب محبت وقتی کسی دیگری را دوست دارد باید در صدد بر آید که مصالح او تامین شود, عواطف متقابل باعث می‌شود همه سعی کنند تا همه پیشرفت کنند و مصلحتشان تامین شود. و در مقابل, چیزی که مانع از این همدلی و همیاری می‌شود و خود خواهی و خود محوری است که به اساس خانواده لطمه وارد می سازد.
عواملی کهموجب خود محوری در محیط خانواده است احتیاج به بررسیهای روانشناختی دارد. و غالبا ناشی از عقده هایی است که افراد قبل از تشکیل زندگی خانوادگی داشته اند, چه از طرف مرد و چه از طرف زن. تحقیرهایی که هر یک از مرد و زن در دوران کودکی تحمل ‌کرده‌اند چه از ناحیه پدر و مادر و چه از ناحیه سایر افراد, در ضمیر ناخود آگاه آنها اثر گذاشته و منتظر فرصتی برای بروز و جبران آنها است. البته این انتظار یک انتظار آگاهانه نیست بلکه نا خود آگاه است و خود انسان نیز توجه ندارد که چه عاملی وی را وادار به چنین رفتار نادرستی می‌کند.



دانشمندان با بررسیهای دقیق به این نتیجه رسیده اند که تحقیرهای دوران کودکی ناشی از محیط خانواده یا مدرسه یا اجتماع بزرگ, آثار منفی در ضمیر ناخود آگاه شخص می گذارد و بدنبال آن روح انسان برای جبران یا انتقام گیری منتظر فرصت می‌شود. مثلا بچه ای که از سوی پدر و مادر دچار سختی و ناراحتی شده و عواطف و احساساتش جریحه دار گشته ناخود آگاه منتظراس پدر یا مادر بشود و خود همان نقش را بازی کند. وقتی بچه در محیط خانواده تحت فشار روانی قرار گرفت به طور طبیعی این فشار در جایی بروز و ظهور می‌کند.



تجریه های روانشناسانه زیادی موید مطلب فوق است حتی خود افراد می‌توانند این تجربه را در محیطهای خانوادگی دیگران و یا خودشان آزمایش کنند غالب افرادی که تمایل دارند به دیگران زور بگویند کسانی هستند که زمانی زور شنیده اند. و افرادی که می خواهند دیگران را تحقیر کنند کسانی هستند که خودشان روزی تحقیر شده اند. البته این تنها عامل نیست, عوامل تربیتی دیگری هم ممکن است چنین تاثیری را داشته باشد ولی به هر حال این لکی از عوامل مهم است و اگر زن و شوهر از افرادی باشند که در دوران کودکی در محیط خانواده یا در اجتماع تحقیر شده یا ضربه خورده باشند بطور ناخود آگاه در صدد بر می آیند که انتقام خود را از سایر افراد بگیرند, و تحقیرهایی را که تحمل ‌کرده‌اند بواسطه تحقیر کردن دیگران جبران کنند.



ساده ترین راه آن تحقیر بچه های خودشان است. پدر و مادری که بچه هایشان را مثل چشم خودشان دوست دارند نا خود آگاه آنان را مورد اذیت قرار می دهند, و خودشان نیز نمی دانند چرا تمایل دارند بچه های خود را سرکوفت داده, تحقیر کنند. علت اصلی در اعماق روح آنهاست ولی به آن توجه ندارند. البته تحلیل ساده این رفتار این است که چنین عادت ‌کرده‌اند ,از پدر و مادرشان یاد گرفته اند ولی تنها یاد گرفتن نیست, بلکه یک انگیزه روانی ناخودگاه وجود دارد. کسانی که دوست دارند که به همسر و فرزندانشان دستور داده و فرمانروایی کنند غالبا کسانی هستند که در محیط اجتماعی, رنج فرمانبری و زور شنیدن را کشیده اند و به جای اینکه درس عبرت بگیرند, خودشان در صدد ایفء همان نقش بر آمده اند, بویژه هنگامی که دستاویزی برای توجیه رفتارشان پیدا کنند, مانند آن که به ایه یا روایتی بر خورد کنند که دال بر این باشد که زن باید از مرد اطاعت کند.
در این صورت بدون این که به منظور اصلی آن توجهی کنند آنرا دستاویزی برای اعمال زور و فشار و تحمیل افکار و آراء و نظریات خود قرار می دهند. در حالی که این گونه آیات یا روایات به هیچ وجه ناظر به این گونه رفتارها نیست.

پنج شنبه 2/6/1391 - 10:1 - 0 تشکر 524370

حدود اختیارات مرد در محیط خانواده


در مواردی که مدیریت خانواده به عهده مرد واگذار شده است دیگران هم باید فرامین او را بپذیرند, زیرا ماهیت مدیریت چنین اقتضایی دارد. اگر مدیر حق دستور دادن داشته باشد ولی زیر دستان وی موظف به اطاعت نباشند مدیریت مفهومی نخواهد داشت. ولی حدودی که مرد در محیط خانواده مدیریت دارد و می تواند به عنوان مدیر دستور دهد مشخص است و مطلق و نامحدود نیست.
هر جمعی از جمله خانواده نیاز به مدیر دارد که در موارد لازم تصمیم بگیرد و گرنه جمع پراکنده می‌شود و انسجام خانواده از بین میرود. ولی معنای این سخن این نیست که مرد در محیط خانواده فرمانروای مطلق و فعال ما یشاء است هر چه می‌خواهد فرمان دهد و زن هم مانند یک کنیز باید در مقابل او مطیع باشد.
البته کسانی که بخواهند سوء استفاده کنند به متشابهات و مطلقات تمسک می‌کنند بدون این که مخصصات و مقیدات آنها (مدارک و ادله دیگر که منظور دقیق این گونه روایات را روشن می‌کنند ) را بررسی کنند, این چیزی است که در بسیاری موارد واز جمله در محیط خانواده شایع می‌باشد.
بنابراین برای تحکیم روابط عاطفی باید از خود محوری پرهیز کرد مگر در حدی که شرعا حقی برای مرد تعیین شده باشد آن هم به شیوه صحیح و رفتار عاقلانه و حساب شده. به هر حال یکی از چیزهایی که ارزش منفی دارد و جو عاطفه و مودت و محبت را به هم می زند, خود محوری و زورگویی است که از ناحیه مری یا از ناحیه زن بروز می‌کند.

پنج شنبه 2/6/1391 - 10:1 - 0 تشکر 524371

راه حل اختلاف

موارد زیادی وجود دارد که مرد و زن در امور مربوط به محیط خانواده اختلاف پیدا می‌کنند. در چنین مواردی یا عاطفه کار آیی ندارد و غالبا خواستها و سلیقه های شخصی بر عاطفه چیره می‌شود و یا اینکه واقعا در تشخیص مصلحت خانواده اختلاف پیدا می‌شود به هر حال در جایی که در خصوص مسائل خانواده (درباره این قید دقت شود) اختلاف نظر پیش اید که گاهی هم آمیخته با اختلاف و تزاحم در هوسها است, بهترین راه برای رفع اختلاف هم فکری و سعی در یافتن راه عقل پسند است. درست است که هر کسی خواستهای خاص به خودش یا نظرهای شخصی دارد که با نظر دیگری سازگاری نیست ولی در بسیاری از موارد افراد در اثر هم فکری تغییر نظر پیدا می‌کنند. پس بهترین راه این است که زن و مرد صمیمانه موضوع مورد اختلاف را مطرح کنند و درباره دلیلهای یکدیگر بیندیشند و سعی کنند خود خواهیها را کنار بگذارند. اگر مرد حسن نیت نشاندهد و نگوید باید تو مطیع باشی و به جای آن مصلحت خانواده را مطرح سازد زن هم در جای دیگری حسن نیت نشان خواهد داد و اگر هم هوسی در کار باشد, دست از آن بر می دارد. پس اولین راه برای رفع اختلاف, تفاهم و تشاور در مساله مورد اختلاف است.

اکنون اگر اختلاف به حدی بود که تشاور و تفاهم نتواند در رفع آ موثر افتد باید از دیگران کمک گرفت »فابعثوا حکما من اهله و حکما من اهلها« 20 فردی عاقل از هر طرف بعنوان حکم تعیین می‌گردد تا به نحوی سازش و مسالمت بین زن و مرد بر قرار شود ولی اگر این سلاح نیز موثر نیفتاد و به هیچ وجه نتوانستند با یکدیگر سازش کنند باید به طور معروف و شایسته ای از هم جدا شوند. »و سر حوهن سراحا جمیلا«  وقتی تشخیص دادید زندگی مشترک قابل ادامه نیست زنان را با نیکی رها سازید.

پنج شنبه 2/6/1391 - 10:3 - 0 تشکر 524372

رابطه والدین با فرزندان

علافه به فرزند یک میل فطری است هر کسی می‌خواهد دارای فرزندانی پاک, صالح و سعادتمند باشد. در آیاتی داریم که بعضی از انبیاء u از خدا در خواست فرزند کردند و یا در مواردی بواسطه این که خدا به آنان فرزندی عطا فرموده خوشحال شدند. پس داشتن فرزند و علاقه به او مطلوب است. علاقه حضرت ابراهیم به فرزندانش در موارد مختلفی از قرآن کریم ذکر شده است و از برخی موارد بدستمی اد که همواره به یاد فرزندانش بود و برای آنها دعا می کرد, هم خیر دنیا و هم خیر آخرت برای آنان طلب می نمود این سیره و روش به عنوان یک روش صحیح و مطلوب یاد شده است. در آیاتی از قرآن دعای حضرت ابراهیم و حضرت اسماعیل u را هنگام بنا کردن خانه کعبه نقل می فرماید. از جمله دعاهای ایشان این بود که »و من ذریتنا امه مسلمه لک« خدایا از فرزندان ما امتی تسلیم خودت قرار بده و هم چنین در آیه دیگری ابراهیم درباره فرزندانش دعا کرده است »رب اجعلنی مقیم الصلوه و من ذریتی«  خدا مرا بپا دارنده نماز قرار ده و نیز از فرزندانم.


قرآن کریم از قول مومنین و عباد الرحمن نقل می فرماید که درباره فرزندانشان دعا می‌کنند »ربنا هب لنا من ازواجنا و ذریاتنا قره اعین و اجعلنا للمتقین اماما« بندگان شایسته خدا کسانی هستند که صفایت دارند از جمله این که از خدا می خواهند که همسران و فرزندانشان را نور چشمشان قرار دهد هم چنین در برخی آیات فرزند صالح بعنوان نعمتی خاص تلقی شده است.



آنچه به طور خلاصه از این آیات شریفه استفاده می شد و این است که اولا پدر و مادر نسبت به سعادت فرزند و خیر خواهی او گرایش فطری دارند و ثانیا می توان فهمید که چرا در بعضی از روایات روی تربیت فرزند تاکید شده است. به طوری که در بعضی روایات نقل شده است که خداوند بیامرزد پدر و مادری را که با رفتار خوب خودشان فرزند را وادار به نیکی به خودشان می نمایند ثالثا آنچه در آینده فرزندان مهم است و انبیاء الهی به آن اهتمام فراوان داشتند تربیت معنوی و تهذیب نفس آنها بوده است.



لازم به تذکر است که این مقاله از سلسله درسهای معارف محمد تقی مصباح یزدی تهیه گردیده وبا اجازه استاد تعدادی از این جلسات که با بحث خانواده در اسلام ارتباط بیشتری داشت تلخیص و عنوان گذاری گردیده است.


میگنا

پنج شنبه 2/6/1391 - 10:39 - 0 تشکر 524409

shadbi گفته است :
[quote=shadbi;75242;524367]نقش زن در تصمیم گیری ها


در خانواده کم و بیش مسائلی پیش می آید که ارتباط زیادی با زن دارد و آنچنان نیست که مرد به تنهایی بتواند تصمیم بگیرد, و اگر بخواهد بدون توجه ب خواسته ها و نظرهای همسرش تصمیم بگیرد مشکلاتی بوجود می‌آید مانند مساله شیر دادن, آیا مادر فرزند را شیر بدهد یا نه؟ چه وقت او را الز شیر بگیرد؟ آیا او را به کسی دیگر بدهند تا شیر دهد یا با شیر خشک تغذیه کنند؟ و مسائلی از این قبیل که همیشه در خانواده ها مطرح بوده است. در این موارد اسلام اصل دیگری را مطرح می‌کند و آن اصل »تشاور« است. مرد و زن در این گونه مسائل که هر دو در آن شریک هستند و گاهی با زن ارتباط بیشتری دارد تا مرد, باید با هم مشورت کنند و سعی کنند آنچه مصلحت است درک کنند و بر اساس آ، تصمیم بگیرند قرآن کریم می فرماید: »فان اراد فصلا عن تراض منهما و تشاور فلا جناح علیهما« 19 اگر پدر و مادر با هم مشورت کردند و هر دو راضی شدند که بچه را از شیر بگیرند اشکالی ندارد. پس اصل دومی که می بایست در مسائل خانوادگی رعایت بشود اصل تشاور است و این در مواردی است که ارتزاط مستقیم با زن دارد.



فعلا که دوره زمانه آنقدر عوض شده که زنها باید در بعضی (!) امور که 100% مربوط به مردها است، با شوهرشان تشاور کنند در بقیه موارد که تصمیمگیرنده زنان هستند هرچند پشت صحنه باشند و بنظر برسد مرد دارد تصمیم می گیرد.

اینها همه سوغات تمدن غرب است به سرزمینهای اسلامی!

هزار دشمنم ار مي كنند قصد هلاك  گرم تو دوستي از دشمنان ندارم باك

حافظ عليه الرحمه

امضا: نيري

پنج شنبه 2/6/1391 - 10:45 - 0 تشکر 524413

سلام دوست عزیز

دقیقا متوجه نشدم شما میگین زن ها الان تصمیم گیرنده هستند و مردها فقط در ظاهر تصمیم گیرنده هستند یا برعکس؟ با ذکر مثال ممنون میشم توضیح بدین.

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.