• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن روانشناسي > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
روانشناسي (بازدید: 965)
پنج شنبه 26/5/1391 - 1:16 -0 تشکر 514905
آموختن به کودکان درباره خدا

اکثر کودکان با طرح سوالاتی غیر منتظره درباره ی خدا موجب شگفتی بزرگسالان می شوند.خدا کیست؟ خدا کجا زندگی می کند؟خدا را که آفرید؟...

در واقع کودکان با ذهنی کنجکاو زاده می شوند و می خواهند هر چیز این جهان را دریابند.تفسیر فردی هر کس از خدا در طول زندگی وی دچار تغییر و تکامل می شود.پاسخ های شما به سؤالات فرزندتان معمولاً با درک و تفسیر فردی شما از خداوند ارتباط نزدیکی دارد.انسان از طریق نیاز ها و سؤالاتی که دارد با جهان پیرامون خود ارتباط برقرار می کند. چه، کجا،چگونه و چرا اولین لغاتی هستند که کودکان فرا می گیرند.تمام والدینی که فرزندانی 4 تا 5 ساله دارند،به خوبی از این امر آگاهند.هنگامی که با فرزندتان درباره خدا سخن می گویید و راز خدا و خلقت را برای او آشکار می سازید ،راه های ساده ای وجود دارد که به شما کمک می کند پاسخ هایی بسیار ساده و قابل فهم به آنها بدهید.

پنج شنبه 26/5/1391 - 2:25 - 0 تشکر 514997

یادگیری از طریق طبیعت


طبیعت از راه های گوناگون درباره ی خدا با ما سخن می گوید. بخشندگی خدا در تنوع و گوناگونی پدیده های طبیعی قابل درک است. احیاگری خداوند و نو شدن پدیده ها را می توان با مشاهده تجدید حیات طبیعت در بازگشت بهار، احیای طبیعت پس از سوانح طبیعی اعم از زلزله ، طوفان و آتشفشان و مهاجرت حیوانات و پرندگان استنباط کرد. اولین درسی که ادیان الهی به انسان می آموزند این است که طبیعت،کتاب بزرگ آفرینش خداست . به طبیعت توجه کنید و زیبایی های طبیعت را به همراه فرزندتان نظاره گر باشید و به او کمک کنید تا با طبیعت ارتباط برقرار کند. برای مثال از فرزندتان سؤال کنید که هنگام مشاهده ی غروب آفتاب، جنگل ،آبشار و پرندگان چه تصویری از خدا بدست می آورد. با مشاهده چرخه زندگی موجودات ، به کودکان خود نشان دهید که مرگ اجتناب ناپذیر است و به او توضیح دهید که مرگ مثل استراحت و خواب زمستانی درختان است. به آرامش بعد از طوفان فکر کنید و مواظب باشید که فرزندتان در صورت ارتکاب عملی نادرست از خود مأیوس و ناامید نشود.

پنج شنبه 26/5/1391 - 2:27 - 0 تشکر 515000

یادگیری از طریق موسیقی و تحرک جسمی


گاهی اوقات برای آموزش مؤثر فرزندتان درباره ی خدا نمی توانید کلمات لازم را بیابید. هنگامی که کلمات فاقد توانایی برای معرفی خدا هستند از موسیقی وتحرک جسمی بهره بگیرید. تمامی مذاهب دارای موسیقی های خاص خود هستند؛ زیرا موسیقی از دوران های گذشته به عنوان زبان مذهب مورد استفاده قرار می گرفته است.نمونه ای از تحرکات جسمی رکوع و سجود مسلمانان در هنگام نماز است. می توانید به فرزندان خود خواندن سرودهای مذهبی همراه با موسیقی و حرکات جسمانی همراه با موسیقی را آموزش دهید.موسیقی بدون کلام هم می تواند مهیج باشد. موسیقی مذهبی در فرهنگ های گوناگون معمولاً برانگیزاننده احساسات و پرورش دهنده روح مذهبی آدمی هستند.

پنج شنبه 26/5/1391 - 2:31 - 0 تشکر 515003

آموختن از طریق هنر


چشم ها دریچه هایی به سوی روح هستند. معماری یک مکان مقدس ممکن است بتواندعظمت خدا را به یاد بیننده بیاورد یا احساس حضور خدا را در انسان زنده کند. مکان های مقدس و معماری هایی که بیانگر حضور خدا هستند، روح کودک را تحت تأثیر قرار می دهد. به فرزندتان کمک کنید تا خود را بیابد. فرزندان خود را به مکان های مقدس ببرید و هنرهای نمادینی را که در این بناها به کار رفته است برای او توضیح دهید. فرزندتان را تشویق کنید تا به مکان های مقدس دیگران احترام بگذارد ، در این مکان ها آهسته سخن بگوید، به زائران خیره نشود و با مراسمی که برگزار می کنند همراهی کند.

پنج شنبه 26/5/1391 - 2:35 - 0 تشکر 515004

یادگیری از طریق پرسش


آموزش همیشه از طریق نصیحت یا توصیه امکان پذیر نیست بلکه گاهی از طریق سؤالات مختلف و فرصت دادن به کودک برای یافتن پاسخ آنها ممکن می شود.مؤثرترین و تحول آور ترین روش آموزش این است که ذهن یادگیرنده را بر تفکر، تجربه، سؤال و کشف متمرکز کنیم و صرفاً نقشی کمکی برای خود قائل نباشیم. با اعتقاد به این روش،  سؤالات کودکان برای ما ارزش پیدا می کند و به آنها اهمیت خواهیم دادو خود نیز با طرح سؤالات آموزنده به فرزندمان آموزش می دهیم.


سؤالات آموزنده انواع مختلفی دارند:


1_ سؤالاتی که به یادآوری کودک کمک می کنند. این نوع سؤالات بیسار ساده اند اما به حافظه ی قوی نیاز دارندو با کلماتی مانند "چه کسی" ، "چه چیزی " ،" چه زمانی" و "کجا" آغاز می شوند.


2_ سؤالات کاربردی: این سؤالات باعث می شوند تا کودکان درک خود از خدا را در زندگی خویش محقق سازند.


3_ سؤالات ارزیابی کننده : این سؤالات ممکن است درپی تحلیل، مقایسه و یا رسیدن به نتایج قابل پیش بینی باشد.


4_ سؤآلات استدلالی: اغلب با " چرا " آغاز می شوند و کودک را وادار می کنند تا درباره ی علل و ریشه ی امور اندیشیده ،به محرک های پنهانی رفتار انسان توجه کند و در پی درک و فهم مقصود و هدف مشیت الهی باشد.


5_ سؤالات تفسیری: این سؤالات به آشکار شدن معانی عمیق تر مفاهیم و درک پدیدها کمک می کنند و پذیرش حقیقت را برای ما آسان می سازد.


6_ سؤالات اعتقادی: این سؤالات در جستجوی پاسخ هایی هستند که حکایت از گرایش ها و خواسته های قلبی داشته باشد.


اصول اساسی در سؤال کردن: سؤالات خردمندانه قویترین ابزار آموزش به شمار می آیند.بنابراین استفاده از آنها نیاز به دقت و هنرمندی سؤال کننده دارد.


در این مورد باید اصولی را رعایت کنند:


_ از افراط در طرح این سؤالات خودداری کنند.


_ سؤالات را جدی طرح کنید و به فرزندتان وقت کافی بدهید تا درباره ی آنها فکر کند.


_ انتظار نداشته باشید فرزندتان همان پاسخی را ارائه دهد که مورد نظر شماست.

پنج شنبه 26/5/1391 - 2:37 - 0 تشکر 515006

بنیان های یادگیری درباره ی خدا




سه رکن اساسی در یادگیری دربارهی خدا عبارتند از: ایمان، تفکر خلاق و تمثیل



در شکل دهی ایمان باید اموری مورد بررسی قرار گیرند که عبارتند از:


1_ ایمان دربرابراستدلال قرار ندارد.اعتقاد به خداوند به معنای تعطیل عقل نیست بلکه نوعی هماهنگی فکر و قلب گاهی جسم در درک معنای زندگی است. ایمان بر تجربه و باور استوار است؛ بنابراین هم خردمندانه است هم قابل تفکر.


2_ ایمان با اعتقاد رشد می کند. اگر علاقه دارید ایمان فرزندتان به خدا را تقویت کنید باید مورد اعتماد فرزندتان باشید تا او سخنان شما را بپذیرد.


3_ ایمان، متناسب با آگاهی درباره ی خدا رشد می کند.راههای مختلفی اعم از خواندن کتاب مقدس، طبیعت، موسیقی،  هنر، عبادت و لحظات خلوت و تنهایی را بیابید تا فرزندتان یادگیری درباره ی خدا را تجربه کند.


4- ایمان دارای استدلال  خاص خود است. آرامش،عدالت طلبی،صلح،امید،حیرت و اعتماد واکنش هایی هستند که خداوند به وسیله ی آنها ایمان را در وجود انسان شکل داده است. این واکنش ها را با فرزندتان مورد بررسی قرار دهیدو بگذارید خودش ارتباط آنها را با ایمان به خدا پیدا کند.

پنج شنبه 26/5/1391 - 2:39 - 0 تشکر 515008

اموری که باید در شکل دهی تفکر خلاق مورد بررسی قرار گیرند:


1_ قوه ی تخیل فراتر از گمان یا باوری ساختگی است. تفکر خلاق به انسان کمک می کند تا معانی حقایق را درک نموده و شناخت خود را شکل دهد. از نظر رشد معنوی نیز تفکر خلاق، دیدن و شنیدن خدای نادیده را برای ما ممکن می سازد.


2_ تفکر خلاق از طرق مختلف فعال می شود.شنیدن آواز پرندگان، رویت آثار هنری و زیباییهای طبیعت، سرودهای مذهبی و سکوت مکان های مقدس، همه می توانند قوه تخیل و تفکر خلاق را در بچه ها به حرکت واداشته و فعال سازند.


3_ تفکر روندی فعال است. به منظور فعال کردن فکر خلاق کودکان، سؤالی را درباره ی خداوند مطرح کنید و به او فرصت بدهید. یک کودک می تواند یک صحنه را به تصویر بکشد، داستانی بنویسد،موقعیت های دراماتیک را از طریق نمایش به صحنه در آورد و به فعالیت های جمعی دیگر بپردازد که به یادگیری او درباره خداوند کمک می کند.

پنج شنبه 26/5/1391 - 2:40 - 0 تشکر 515009

اموری که باید در خصوص استفاده هر تمثیل مورد بررسی قرار داد:


1_ شما بهترین مثال و الگو برای فرزندتان هستید.کودکان بخصوص در خردسالی بشدت تحت تأثیر رفتارها و باورهای والدین خود قرار داشته و از آنها تقلید می کنند و آنچه در این دوران فرا می گیرند تا آخر عمر همراه آنان باقی خواهد ماند. هیچ کس نمی تواند الگوی صددرصد کاملی برای فرزند خود باشد؛ ولی قادر است الگویی از رشد تدریجی را به فرزندش ارائه دهد.


2_ فرزندتان را با نمونه های عالی ایمان محکم و قوی آشنا سازید. چنین الگوهایی را می توانیددر میان مؤمنانی که در قید حیات هستند، بیابید.

پنج شنبه 26/5/1391 - 2:42 - 0 تشکر 515010

مراحل ایمان:




دوران پیش دبستانی


یک نوزاد به خودی خود یک شگفتی است.کودک تا زمانی که به مدرسه برود، تغییرات متعدد و شگفت انگیزی می کند. در مورد او تنها نکته مورد اطمینان این است که بذر ایمان در سالهای اولیه زندگی کاشته می شود. هر کودکی اگر چه  شخصیت ویژه ی خود را دارد و راه خاص خود را به سوی رشد می پیماید، اما الگوهای مشترکی با کودکان دیگر دارد. این خصوصیات تا پنج سالگی در مورد تمامی کودکان صدق می کند. اولین تصویر کودک از خدا متأثر از تجربه وی از والدین است. غفلت از فرزندتان، عصبانی شدن و برخورد خشونت آمیز با آنها به کودکان می آموزد که دیگران قابل اعتماد نیستند، کسی او را دوست نداردو باید از اطرافیان خود بترسد. شکل گیری این روحیات در ذهن و فکر کودک بنیان های تصویری خاصی از خدا در او خواهد ساخت.


فرزند شما خلاقیت فوق العاده ای برای یادگیری دارد.کودکان تا سه سالگی و برخی دوره های دیگر، بین  واقعیت و افسانه های خیالی تفاوتی قائل نیستند. برای آموزش درسهای بزرگ زندگی به فرزند خود از داستان ها و افسانه ها استفاده کنید و از هر گونه موعظه و پندی اجتناب ورزید.


کودکان در سنین 4تا 5 از طریق نماد سازی و الگو سازی به تفکر می پردازند. برای انتقال مفاهیم خیر و شر به فرزندتان در این سنین، سعی کنید از الگوهایی مثل فرشته یا موجودات دوست داشتنی برای چیز های خوب استفاده کنید. تصویری که کودکان از خوبی و بدی بدست می آورند، ایمان آنها را تحت تأثیر قرار می دهد. کودک خردسال با دیدن پدر و مادرش یاد می گیرد چگونه دعا کند، چگونه به کتاب مقدس و اماکن مذهبی احترام بگذارد و چگونه با دیگران رفتار کند. او می آموزد به چه چیزی اعتماد کند، چگونه امیدوار باشد و چگونه به آنچه حقیقت دارد یا زیبا و خوب است عشق بورزد.


دوران کودکی


با رسیدن فرزندتان به سن ورود به مدرسه،متوجه می شوید که وارد مرحله جدیدی از زندگی خود شده است. او با کودکان هم سن و سال خود دیدار می کند و دوستان جدیدی خواهد یافت. در این دوره علاوه بر خود شما، آموزگاران دیگری نیز وارد زندگی او می شوند. به مرور که دنیای کودک بزرگتر می شود، ایمان او نیز توسعه می یابد و زندگی معنوی او ، دنیای بزرگتری را در بر می گیرد. توانایی های او گسترش می یابند و به این وسیله می تواند تجارب و درک خود را برای دیگران توضیح دهد.


بین سنین 5 تا 10 کودکان می آموزند که به تدریج منطقی تر فکر کنند و انسجام فکری آنها افزایش  می یابد. در این سنین، کودک ابتدا باورهای ساده را می آموزد، انگاه بینش وسیع تری پیدا می کند. در پی توسعه ایمان در کودک، ویژگی های شخصیتی او نیز شکل می گیرند و آشکار می شوند. کودکان در این سنین قادر به درک و پذریش داستان ها و باورهای مذهبی خود هستند. مناسب ترین داستانها برای این منظور ،داستان های ساده و دارای پیام روشن هستند؛ چرا که کودکان ظاهر داستان ها را درک می کنند و معانی عمیق آنها را به خوبی نمی فهمند.این کودکان را در مراسم مذهبی انفرادی و جمعی شرکت دهید، منظور و هدف اعمال مذهبی را به طور منطقی برای آنها توضیح دهید.


کودکانی که در این سن قرار دارند، بهتر از گذشته می توانند دیدگاه دیگران را درک کنند. این توانایی باعث می شود که این سن بهترین دوران برای آموزش احترام گذاشتن به دیگران و احساس همدردی با افراد دردمند و رنجور باشد. کودکان در این سنین، خدا را موجودی انسان گونه تلقی می کنند. این تصورات خدا را برا ی کودک واقعی تر ساخته و باعث می شوند که بتواند راحت تر با او رابطه برقرار کند. این کودکان همچنین، تصاویری ساده و سطحی از اعتقادات دینی دارند. ویژگی ساده گزینی آنها موجب می شود تا مستعد پی ریزی یک سلسله اصول اعتقادی شوند تا راهنمای تفکر آنها در سنین بالاتر شود.


دوران نوجوانی


آغاز سن نوجوانی یکی دیگر از تغییرات مهمی است که در مراحل رشد کودکان دیده می شود. سنین 10 تا 14 دوران انتقال کودکان از وابستگی به استقلال است. این استقلال تا حدی است که یک نوجوان خود را بزرگ تر و بالغ تر از آنچه که هست تصور می کند، هرچند که برخی رفتارهای او هنوز کودکانه است. این عدم انسجام یکی از ویژگی های دوران انتقال است، تا جایی که گاهی کودک گیج می شود که تغییرات او به چه سمتی است. رشد شخصیتی یک نوجوان در دو جبهه عمده روی می دهد:


1_ کودک هویت بخصوصی را در خود شکل می دهد. کودک پنج ساله ای که متوجه می شود فردی مستقل در یک گروه است، در دوازده سالگی به فردیت و استقلال خود هویت می بخشد.


2_ او خود را با جهان پیرامونش متحد می بیند و مایل است که دیگران را بشناسد و سایرین نیز او را بشناسند.


کودکان در مرحله گذار از کودکی به نوجوانی تصمیم گیری درمورد زندگی خود را آغاز می کنند. تصمیمات نوجوانان نشان دهنده اعتقادات و ایمان آنها بوده و آینده شان را شکل می دهد. نوجوانان در خارج از خانواده ارتباطات متعددی ایجاد می کنند. کثرت ارتباطات و فعالیت های کودکان در سنین نوجوانی فرصت کمی برای آنها باقی می گذارد تا با خانواده خود سپری کنند. دوستی های صمیمانه اهمیت زیادی در زندگی نوجوانان در این دوران دارند. آنها سعی می کنند نوع پوشیدن لباس ، آرایش موی سر، نحوه صحبت کردن و حتی راه رفتن خود را مشابه دوستان خود کرده و با رفتارهای والدین خود مرزبندی کنند. به همین جهت دچار نوعی گیجی و پریشانی می شوند. هنگامی که نوجوانان طرز لباس پوشیدن و یا رفتار خاصی را می پذیرند، سعی می کنند تا خود را با سنتها و آداب و رسوم رایج در بین دوستانشان تطبیق دهند. این نوع تطبیق پذیری در ارتباط با دین و مذهب نیز صادق است. نوجوانان مذهبی را می پذیرند که در جمع دوستان آنها ارزشمند است. والدین معمولاً نگرانند که فشار اخلاقی دوستان موجب گمراهی فرزندشان نشود. در این شرایط یک شخص بالغ و مورد اعتماد می بایستی با فرزندتان صحبت کرده و در تصمیم گیری های تعیین کننده به او کمک کند.


رشد معنوی نوجوانان نیز همانند رشد جسمی آنان جهشی است. ایمان به صورت یک سلسله نقاط عطف و جهش رشد می کند. برخی این رشد جهشی را با آرامش طی می کنند ولی برخی دیگر این نقاط عطف را با تنش و فشار پشت سر می گذارند. برخی از تغییرات روحی و معنوی نوجوانان درونی و پنهانی است و برخی دیگر بیرونی و آشکار. تغییرات درونی به آرامی و بتدریج روی می دهند.سپس ناگهان این تغییرات تدریجی و پنهانی گام بلندی به سوی بلوغ می شوند. برخی از این تغییرات روحی و معنوی به تغییرات جسمی و فیزیکی وابسته اند. به هر اندازه که جسم رشد می کند و قوی تر می شود مهارت ها و تجارب بیشتری کسب می شود و آمادگی درک عمیق تر خدا افزایش می یابد. شرایط خارجی متعددی می توانند تأثیرات مثبت و منفی در رشد معنوی نوجوانان ایجاد کند. اگر محیط نوجوان سرشار از خوبی ها، حقیقت و زیبایی باشد تصویر او از خودش، از دیگران و از جهان پیرامونش خوب و حقیقی و زیبا خواهد بود. ایمان تحت تأثیر تجارب شخصی متحول می شود. ماهیت این تغییرات جهشی هر چه که باشد با بحران هایی همراه خواهد بود. این بحران ها می توانند بسیار خفیف بوده و به عدم تمایل نوجوان در انجام کارهایی که آنها را بچه گانه می داند، محدود باشند. و گاهی نیز شدت بحرانها قوی بوده و او را وادار می سازد تا خدا را انکار کند.


کمک هایی که می توانند برای پشت سر گذاشتن این مراحل بحرانی فرزندتان انجام دهید، عبارتند از:


1_ پذیرفتن واقعیت جهش هایی که در مراحل رشد نوجوان وجو دارد.


2_ صبور بودن.


3_ برخورد های شما باید متناسب با تواناییها و روحیات در حال رشد فرزندتان باشد.


4_ به فرزندتان فرصت تجربه کردن بدهید.

پنج شنبه 26/5/1391 - 2:44 - 0 تشکر 515011

خلوت تنهایی


اگر فرزند دو ، هشت یا دوازده ساله ای دارید که بسیار پر انرژی است شاید به سختی بتوانید حتی برای ده ثانیه او را آرام کنید تا در سکوت و آرامش به تفکر بپردازید. سعی کنید شرایطی برای فرزندتان فراهم آورید که عادت تفکر در سکوت و تنهایی در وی پرورش یابد. کودکان وقت و زندگی خود را صرف فعالیت های زیادی می کنند؛ اعم از درس خواندن، بازی کردن ، ورزش کردن و یا سرگرمی هایی که برای افزایش مهارتهای خود به آنها نیاز دارند. آنها اوقات فراغت خود را با تلویزیون و تماشای کارتون پر می کنند شب ها نیز معمولاً خسته شده و نمی توانند اوقاتی را به تفکر کردن اختصاص دهند. اوقات خلوت و تنهایی را می توان در جمع خانوادگی نیز که هر کس مشغول به کار خود است، بدست آورد.


برای فراهم کردن چنین شرایطی می توانید به پیشنهادات زیر عمل کنید:


1_ زمان و مکان ثابتی را برای تفکر در خلوت وآرامش تعیین کنید.


2_ تفکر در تنهایی را به فعالیتی خانگی تبدیل کنید.


3_ روش تفکر در تنهایی باید متناسب با سن و علایق فرزندتان باشد.

پنج شنبه 26/5/1391 - 2:47 - 0 تشکر 515012

اگر فرزندتان به سن نوجوانی رسیده می توانید او را تشویق کنید که در جلسات تمرین و مراقبه شرکت کند تا نحوه صحیح نشستن ، تنفس کردن و تمرکز حواس را فرا گیرد.


عبادت دسته جمعی در خانواده تأثیر پایداری در رشد معنوی کودکان دارد.بنابراین سعی کنید اوقات ثابتی را به عبادت خانوادگی اختصاص دهید. از این طریق می توانید فرزندتان را با درک خود از خدا آشنا ساخته و او را در ارزش ها، امیدها و ناامیدی ها، سؤالها و پاسخ ها و تواناییهای معنوی خود مشارکت دهید.


انجمن ها و گروههای مذهبی خاصی وجود دارند که به ظاهر شبیه انجمن های ورزشی و هنری هستند اما فلسفه وجودی آنها ،آموزش و ارتباط دادن مردم با خداست. عضویت در این گروههای عام المنفعه و فعالیت های اجتماعی باعث حفظ و تقویت ایمان در تمامی مراحل زندگی می شود.


به فرزند خود آموزش دهید که به زمین و طبیعت خدا اهمیت دهد. اگر خدا طبیعت را برای آسایش انسان ها آفریده است، پس کسانی که از آن استفاده می کنند باید با نگهداری از آن شکرگزار خداوند باشند. بنابراین ارتباط ما با طبیعت  به عنوان خلقت خداوند موضوعی معنوی است.


به فرزندان خود کمک کنیم تا با سایر ادیان آشنا شوند؛ چرا که آشنایی با سایر ادیان و عقایدموجب تقویت و استحکام باورهای اعتقادی می شوند. همان طور که ادیان و عقاید متفاوتند بنابراین طبیعی است که افراد تابع یک دین با دیگر ادیان تفاوت داشته باشند. به فرزندان خود کمک کنیم که این تفاوت ها را بشناسند و در عین حال به آنها احترام بگذارند.


انتخاب مدرسه ای مناسب ، پشتیبان مکمل آموزش های شما در منزل است. طبعاً مدرسه ای که انتخاب می کنید باید متناسب با اعتقادات و روش های تربیتی شما در منزل باشد.در غیر این صورت تعارض بین آموزش های مدرسه و آموزش های منزل موجب ایجاد مشکلاتی در برخی از کودکان خواهد شد. از سوی دیگر، برخی کودکان از این تعارض به عنوان شرایطی برای اندیشیدن و شکوفایی استعدادها و استقلال خود بهره می گیرند.


هنگامی که به فرزندتان آموزش می دهید ، تأثیرات مداومت در پیروی از الگویی برتر را در واکنش  های او مدنظر قرار دهید.آموختن درباره خدا، بنیانی استوار برای رشد شخصیت معنوی انسان است.


روش های زیر به شما در برنامه ریزی آموزش های معنوی و اخلاقی فرزندتان کمک خواهند کرد:


1_ دستورات الهی را در قالب تحولات مثبتی که ایجاد کرده اند،به فرزند خود معرفی کنید.


2_ خوبی ها را تصدیق کنید.


3_ قوانین مذهبی را به طور محدود به فرزندتان آموزش دهید؛از قوانین ساده تر آغاز کنید.


4_ اصول مذهبی را متناسب با سن فرزندتان آموزش دهید.


5_به فرزندتان بیاموزید که هنگام زیر پا گذاشتن یک قانون چه باید کرد.

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.