به نام دانای مهربان
سلام دوستان گلم از هر نقطه ی کشور عزیزمون که هستید
بار اولی که خود من در فکر این مبحث بودم ، چند سال گذشته پیرامون جمله "" کل نور واحد "" بود که خودش جای تامل و گفتگوی حسابی داره ! این جمله رو وقتی در شان اهل بیت عصمت شنیدم ، البته با توضیحاتش ...سوال شد برام که ...جسم انها یکی بوده است ، یا روح انها ؟!
از شخصیتی سوال کردم ، ایشان سعی در رد گم کردن من داشت ! درست توضیح نمیداد ولی تا اونجایی که خودم فهمیدم منظورش "" یک روح بودن ائمه در چندین بدن بود "" !!!!!!!!!
از شخصیت دیگری سوال کردم ، کاملا مجابم کرد بر باطل بودن این نظریه !
اما تناسخ هم اگر بر همین مبنا باشه ، رد میشه وجودش .
اقا رسول عزیز ، میشه خواهش کنم از خودتون بیشتر برامون بگید؟ یکی از راههای کسب عقیده اینه که خود طرف به اون چیزی که هست برسه ! توی صحبتتون یه حالتی برای من هم اشنا در اومد ! یعنی در واقع وقتی اون پست اولتون رو خوندم یه حالت تشابهی هم برای خودم به وجود اومد ! که احتمال میدم مثل " خواب " ! باشه .
خیلی از مواقع میشه که خیلی از صحنه های زندگی برای ادما تکراری میشند !! و جز اینکه فکر میکنه یک بار دیگه اون مورد براش پیش اومده باشه ، چیز دیگری نیست . حال اینکه ممکنه در شرایطی باشه که به هیچ عنوان از نظر ملکی ، قابل تکرار نباشه و این رو نمیشه راحت ازش گذشت و باید درست شناخته بشه که چی بوده و چی هست
به نظر من بیشتر به حالتهایی مثل "خواب" یا "خلسه" میخوره که ادم زندگی دیگرشو ببینه و یا گذشتش رو به یاد بیاره یا ایندش رو ببینه ! این طور نیست ؟
یه مطلبی رو هم که به نظرم اومد اینه که اگه مثلا قرار باشه یک روح ! به جای مثلا بیست نفر (جسم) عذاب یا خوشبختی ببینه ، این در صورتیه که اصل حیات انسانی رو جسم! تشکیل بده نه روح . چیزی که اختیار داره و در واقع اصل و منشا هست روحه که به اندازه خودش یا عذاب میبینه یا خوشی !! مگر اینکه اختیار داشتن رو به جسم بدیم و بگیم جسم اختیار داره روح رو بکشه این طرف و اون طرف و بعد این روح هست که یا مجازات میشه یا تشویق!! پس عقلی هم بخواییم فکر کنیم یه چیز رد شدنی و غیر قابل قبول است .
(دوستان لطفا ملاحظه فکر و هوش ما رو هم در تاپیکهاتون بکنید
)
تا بعد یا علی