برکات نظم و روحیّه اصلاح و تنظیم
روحیّه نظم استاد وقتى با خصلت اصلاح گرى و تحوّل و تکامل بخشى ایشان آمیخته شد برکات فراوانى را براى حوزه علمیّه به بار آورد، برخوردارى استاد از چنین روحیه مثبتى سبب گردید که از عنفوان جوانى به فکر اصلاح و تنظیم برنامه هاى حوزه بیفتد که در این رابطه قصّه ملاقات ایشان (به اتّفاق عدّه اى از دوستان و همراهان جوان) با حضرت آیة اللّه العظمى بروجردى شنیدنى و خواندنى است و ذکر آن در عنوان «آزاداندیشى و اعتماد به نفس» استاد خواهد آمد، لکن در این فصل بى تناسب نیست که گفته شود، اگرچه اقدامات اصلاح گرایانه استاد و دوستانش براى ایجاد نظم در حوزه، در زمان خود آن مرحوم (آیة اللّه العظمى بروجردى) مؤثّر واقع نشد، لکن در طول زمان و به دست بزرگانى چون مرحوم امام(قدّس سرّه) و آیة اللّه العظمى گلپایگانى که در زمان حیات مرحوم آیة اللّه العظمى بروجردى از علماى درجه دوّم به حساب مى آمدند ولى پس از او به عنوان علماى درجه اوّل و زعیم حوزه علمیّه مطرح گردیدند تأثیر خویش را گذاشت که بهتر است مشروح جریان را از زبان خود استاد بشنویم:
»بعد از آیة اللّه العظمى بروجردى (رحمه الله) و تحوّلاتى که به وجود آمد همه احساس کردند که مسأله امتحان مثلاً در حوزه ها جزو واجبات است، براى مراحل اوّلیه درس طلبگى، باید یک برنامه ریزى دقیق بشود و مدارس تحت پوشش این برنامه ها تأسیس بشود، از جمله آیة اللّه العظمى گلپایگانى، اوّلین مدرسه را به این سبک تأسیس کردند: برنامه منظّم، ساعات درس منظّم، حضور و غیاب در جلسات درس و امتحان ها مرتّب و تشویق افراد و رسیدن به زندگى طلاّب. بعدها این برنامه ها در حوزه، گسترش بیشترى پیدا کرد. من فراموش نمى کنم با جمعى از همان دوستان، گفتیم لازم است یک زبان خارجه هم در کنار درس ها بخوانیم، استاد خصوصى پیدا کردیم و شب ها که درس و بحث حوزوى نداشتیم ساعتى براى برنامه درس زبان خارجه مى رفتیم، ولى بعدها مسأله عمومى شد، من خودم معلّم زبان خارجه اى را استخدام کرده بودم که براى عده زیادى از طلاّب در همین مدرسه امیرالمؤمنین(علیه السلام(تدریس مى کرد. طلاّب هم با عشق و علاقه استقبال مى کردند، و ما این را به عنوان مقدمه واجب - حدّاقل- براى گروهى از طلاّب، لازم مى دانستیم چون هم منابع دیگران را باید بتوانیم با زبان خودشان مطالعه کنیم و هم صداى اسلام را از طریق قلم و بیان بتوانیم به اقصى نقاط عالم برسانیم. این برنامه ها در جهات مختلف از جمله: اصلاح و تکمیل کتب درسى غیر فقه و اصول، حذف مباحث زائد از فقه و اصول، توجّه به مسائل مستحدثه، توجّه به مکاتب مختلف انحرافى و مذاهب ساختگى و مباحث دیگر، مطرح گردید و روز به روز توجّه به آن بیشتر مى شد، تا این که انقلاب شروع شد و به حمداللّه به ثمر نشست، امام)قدس سره( که طرفدار این برنامه ها بودند پیشنهاد تأسیس شوراى عالى مدیریّت را فرمودند و سفارش کردند که شوراى عالى تشکیل بشود، سه نفر از طرف ایشان، سه نفر از طرف آیة اللّه العظمى گلپایگانى و سه نفر از جامعه مدرّسین، مجموعاً نه نفر از فضلا و اساتید بزرگ حوزه، این مسئولیّت را پذیرفتند و مدّتى به سامان بخشیدن به اوضاع پرداختند و بحمداللّه موفقیّت هایى کسب کردند، برنامه آنها که پایان گرفت برادران جامعه مدرّسین، از جمله به من پیشنهاد کردند که این مسئولیّت را قبول کنم. من به دلایلى که از سخنان قبلى ام معلوم شد (یعنى واقعاً مایل بودم تحوّلى در حوزه به وجود آید و آرزوى دیرینه من بود و به علاوه دیدم جمعى از دوستان، موافقتشان را با قبول این برنامه منوط به قبول و موافقت من کردند) این مطلب را پذیرفتم، در موقعى که در شکّ و تردید بودم که آیا قبول این مسئولیّت با کارهاى سنگین فعلى سازگار است یا نه؟ در حرم مقدّس حضرت رضا (علیه السلام) - که جزء خادم هاى افتخارى ایشان طبق مقرّراتى که هست محسوب مى شوم- استخاره اى با قرآن کردم، این آیه آمد: (فَلَمَّا جَاوَزَا قَالَ لِفَتَاهُ آتِنَا غَدَآئَنَا لَقَدْ لَقِینَا مِن سَفَرِنَا هَـذَا نَصَباً) فهمیدم کار مشکلى است ولى درونش آب حیات است به تناسب محتواى آیه شریفه. به هر حال این را پذیرفتم و در دوره دوّم و سوّم، من سرپرستى شوراى مدیریّت را بر عهده گرفتم و بحمداللّه کارهاى زیادى انجام شد...«.
استاد در ادامه، فهرست مفصّلى از اقدامات به عمل آمده را بر مى شمرد که شرح مفصّل تر آن را مى شود در مجلّه پیام حوزه جویا شد و در پایان چنین مى فرماید:
»از جمله کارهاى مهمّى که انجام شد، مسأله تنظیم اساسنامه شوراى عالى حوزه علمیّه بود که به نظر مبارک آیة اللّه العظمى گلپایگانى و آیة اللّه العظمى اراکى رسید و امضا کردند و مقام معظّم رهبرى نیز بر آن صحّه گذاردند و بنا شد سایر بزرگان که در قم هستند آنها هم صحّه بر آن بگذارند و به ثبت داده شود که از نظر حقوقى و قانونى پایه محکمی داشته باشد واموال حوزه به نام اشخاص نباشد بلکه به نام همان شخصیت حقوقی باشد واز این طریق اموالی که در حال و آینده خواهد داشت از هر جهت مصون و محفوظ بماند. فراموش نمی کنم مرحوم آیت الله العظمی گلپایگانی را در اواخر عمرشان در مورد مسائل حوزه، زیارت کردم، ایشان گریه می کردند و نسبت به آینده حوزه دلسوزی می نمودند، خیلی تأکید داشتند که سعی کنید استقلال حوزه محفوظ بماند (همان تأکیدی که همه بزرگان داشتند و امام نیز اصرار زیادی بر این معنی داشتند) که من عرض کردم شما مطمئن باشید ما که فرزندان شما به حساب می آییم تلاش می کنیم این استقلال را حفظ کنیم به خصوص اینکه الحمدلله کسی ظاهرا با این استقلال مخالفتی در حال حاضر ندارد و آینده هم به لطف خدا این برنامه همچنان محفوظ خواهد بود.»
منبع: پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیة الله العظمى مکارم شیرازى